اتمام تحقیقات پرونده املاک نجومی، هشت عامل گرانیهای اخیر، تراژدی امنیت در افغانستان، توقف تولید ۲۵ خودروی بی کیفیت، تک صدایی آمریکا در هیاهوی جهانی، امروز بم آینده سرپرذهاب، پارادوکسهای اصولگرایان و پیگیری اصولگرایانه رفع حصر، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه، پنجم دی ماه، در حالی از چاپخانهها راهی پیشخوان روزنامه فروشیها شدند که عناوین اصلی صفحات نخست روزنامهها، تنوع بیشتری نسبت به روزهای گذشته دارد.
روزنامههای امروز از زمزمههای تعدیل پیشنهاد یارانهای – بنزینی دولت گرفته تا فرمان توقف تولید ۲۵ خودرو داخلی را در صدر عناوین خود قرار دادند. جاده سنگلاخ مبارزه با فساد، دیروز، امروز و فردای مناطق زلزله زده نیز پیرنگ گزارشهایی است که تعدادی از روزنامهها به مناسبت سالگرد زلزله غمناک بم کار کرده اند.
موضوعات بودجهای همچنان در روزنامهها محل بحث و گفت وگوست؛ از اعتراض به کاهش بودجه حوزهها تا گزارشی از وضع سازمان مرکزی تعاونیهای روستایی از موضوعاتی است که روزنامههای امروز برجستهتر از سایر اخبار منعکس کرده اند.
در ادامه تعدادی از گزارش ها، یادداشتها و سرمقالههای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
تلاش اصولگرایانه برای رفع حصر
قاسم میرزایینیکو، نماینده دماوند در مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه اعتماد نوشت: رییسجمهور ٥ ماه پس از آغاز به کار دولت دوازدهم، در احکامی چند معاون و مشاور خود را منصوب کرد و در برخی موارد، منصوبان پیشین در سمت خود ابقا شدند که حسینعلی امیری نیز یکی از همین افراد بود که بار دیگر مسوولیت اداره معاونت پارلمانی ریاستجمهوری را برعهده گرفت؛ اتفاقی که در مجموع و با نظرداشت به جمیع جهات باید آن را به فال نیک بگیریم.
حسینعلی امیری البته سابقه نمایندگی ندارد، اما تجربه چندساله حضورش در شورای نگهبان به عنوان یک حقوقدان، موجب تسهیل فعالیتهایش در مجلس شده است. این درحالی است که امیری پیش از آن نیز در وزارت کشور تجربهای موفق در برگزاری انتخابات داشته است. ازطرفی تجربه همکاری شخصی بنده با امیری در مجلس، تجربهای موفق بوده و شخصا معتقدم او با این روحیه تلاشگری میتواند در ادامه راه نیز موفق باشد. حال آنکه در مدت اخیر نیز سعی کرد با گسترش تعامل خود با نمایندگان طیفها و جریانهای مختلف سیاسی در مجلس، سطح روابط قوای مجریه و مقننه را ارتقا بخشد. در این راستا شاید اشاره به یکی از موارد خالی از لطف نباشد.
در ماههای گذشته و پس از تشکیل کمیته حصر در فراکسیون امید، تلاش گستردهای برای انجام ملاقات با روسای سه قوه را آغاز کردیم و درحالی که باتوجه به دسترسی آسانتر به رییس مجلس، این دیدار در همان روزهای نخست انجام شد، از طریق پیگیریهایی که انجام دادیم، با رییس قوه قضاییه نیز تشکیل جلسه دادیم، اما دیدار با رییسجمهور تاکنون میسر نشده است، اما مساله این است که آقای امیری تلاش دلسوزانه بسیاری برای هماهنگی جلسه اعضای کمیته حصر با رییسجمهور انجام داد و باتوجه به توضیحات دقیقی که به نمایندگان داد و ما را در جریان جزییات مکاتبات و مذاکرات خود با رییسجمهوری قرار داد، به نظر میرسد عدم تحقق این دیدار، ناشی از گرفتاریهای فراوان آقای روحانی بوده، نه احیانا تعلل امیری در برقراری ارتباط نمایندگان با رییسجمهور.
همزمان در حالی که بعضا انتقاداتی نسبت به سابقه و گرایش سیاسی معاون پارلمانی رییسجمهور مطرح میشود، معتقدم امیری فردی میانهرو و معتدل است که همواره سعی کرده مشکلات احتمالی را از طریق گفتوگو و تعامل حل کند. همچنین انتقاد دیگری که معمولا درباره امیری مطرح است، رابطه خوب او با رییس مجلس است؛ حال آنکه اتفاقا این رابطه دوستانه نقطه قوت امیری است و اساسا فردی که قرار است به عنوان معاون پارلمانی ریاستجمهوری، رابط دولت و مجلس باشد، باید توانایی برقراری ارتباط سازنده و تعامل مثبت با رییس و هیات رییسه مجلس، روسای کمیسیونهای تخصصی و روسای فراکسیونهای سیاسی مجلس را داشته باشد و در این خصوص نیز معتقدم، امیری تعامل بسیار مثبتی با تک تک نمایندگان داشته است. نکته حائز اهمیت دیگر این است که امیری باوجود آنکه سبقه اصولگرایی دارد، بهواسطه حضور در دولت اعتدالی که مورد حمایت اصلاحطلبان بوده، شخصا نیز هزینه داده که نمونه آن، حمله تندروها به او در نمازجمعه شهر یزد و پرتاب مهر ازسوی دلواپسان بود. فراموش نکنیم علی مطهری نیز فردی است، با صبغه و کارنامه اصولگرایی، اما نفوذ و تاثیرگذاری گفتمان اصلاحات به عنوان اندیشه و رویکردی مبتنی بر عقلانیت منجر به آن شده که در گذر ایام، افرادی که دوستدار حق و حقیقت هستند، به این ایده و اندیشه جذب شوند.
انگیزههای عملیات روانی علیه دولت
جلال خوش چهره در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با تیتر «انگیزههای عملیات روانی علیه دولت» نوشت: دولت «حسن روحانی» در نخستین ماههای شروع دور دوم کار خود، مواجه با عملیات روانی پیچیدهای است که از دو سو آن را زیر فشار قرار داده که معلومترین اقدام مربوط به جریانهای بیرون از نظام سیاسی است که اصولاً در پی ازهمپاشی است؛ بنابراین ایجاد مانع و تبلیغ درباره تشدید تضادهای درونی و نا امید کردن مردم از آینده نظام سیاسی، بدیهیترین اقدام از سوی این طیف از مخالفان است. اما جریان دیگری نیز به موازات مخالفان بیرونی، درصدد ناکام کردن دولت عمل میکند. رفتار این جریان به گونهای با مخالفان بیرونی همپوشانی داشته و در صدد ایجاد شرایط عینی و ذهنی در القای باور ناتوانی دولت و بالتبع نا امیدی مردم از آینده پیشروست. همه جریانهای مخالف برقرائنی استناد میکنند که اگرچه واقعی است، اما از یک پوسته و هسته برخوردار است. پوسته همان چیزی است که مخالفان به صورت واقعی گزارش میکنند، اما هسته یا ماهیت آنچه پیش چشم است، درصورت تبیین چرایی وجود آن، مورد قضاوت واقعگرایانه تری قرار گیرد.
مخالفان بیرونی میکوشند مشکلات جاری را درچارچوب القای این مفهوم نقد کنند که نظام سیاسی دچار تضادهای درونی شده و قادر به حل آن نیست. دراینحال مخالفان داخلی با رویکردی سوداگرانه درپی کسب موقعیت برای آینده خود در هرم قدرت هستند. اگر نیات و رفتار مخالفان بیرونی را به خود آنان واگذاریم، آنچه اهمیت مییابد، برخی جریانهای داخلی هستند که بیمحابا و بدون نظر به پیامدهای رفتاری خود، برای ناکارآمد کردن ـ. و یا القای چنین منظوریـ علیه دولت به کار مشغولند. آنان حملات انتقادی خود را علیه دولت از همه سو دنبال میکنند. در این کار طرحی سهمرحلهای را به اجرا گذاشتهاند؛ نخست ارائه تصویری نا امید کننده از اوضاع. دوم، ناتوان نمایاندن و نیز ناتوان کردن دولت در مدیریت اوضاع. سوم، معرفی خود به عنوان راه حل جایگزین. این اقدام که به ظاهر با هدف انتخاباتی انجام میشود، با این انگیزه همراه است که رویکرد گریز ناپذیر مردم در آینده به سوی آنان خواهد بود. از همین رو حتی ژنرالهای دولت و برنامههای موفق آن در دوره نخست مورد حمله انتقادی مخالفان قرار دارد. اینکار با هدف خنثی کردن نقاط قوتی است که در آینده همچنان رقیب جدی مخالفان در رقابتهای انتخاباتی خواهند بود.
مخالفان دولت اگرچه به مشکلات واقعی و جاری اشاره دارند، اما عافیتطلبانه از بیان چرایی وجود این مشکلات شانه خالی میکنند. آنان به جای مسئولیت پذیری، فرار به جلو میکنند و با آشفته سازی اوضاع، میکوشند خود را در لایهها پنهان کنند. نخستین سوال از این طیف منتقدان این است که آنان چه اندازه در بروز مشکلات سیاسی، اقتصادی و سیاستخارجی نقش داشتهاند؟ علاوه براین چه میزان تلاش برای کاستن از مشکلات جاری ـ ونه دولت ـ به عمل آوردهاند؟ مهمتر اینکه، کاستن از اعتبار دولت به اعتبار آنان میافزاید یا از استحکام نظام سیاسی میکاهد؟
تبیین و پاسخ به پرسشهای بالا بیش از هرکس متوجه دولت و تیم رسانهای اوست. لازم است دولت در تحلیل و معرفی سیاستهای نوگرایانه خود و تاکیدش بر پرهیز از پوپولیسم، بر صراحت لهجه خود بیفزاید. انتقاد سربسته از مخالفان در عصر سرعت گردش اطلاعات و تبلیغات بیتاثیر شده است. زمان برای دولت و اعتبار آن حیاتی است. در اینحال فراموش نباید کرد که در عصر رسانه و افزایش قدرت مردم در کسب اخبار و تحلیل آن، پیشاپیش این گمان که مخالفان خواهند توانست از نمد مشکلات جاری برای خود کلاه بدوزند، ناکام میکند.
دیپلماسی عالی جیب خالی؟
قانون در گزارشی به بودجه وزارت امور خارجه و سفارتخانههای ایران در کشورهای مختلف پرداخت و نوشت: وزارتخانهها، دستگاهها و سازمانهای مختلف برای افزایش بودجه خود تلاشهای گستردهای دارند و مسئولان آنها برای دریافت این اعتبار رایزنیهای گوناگونی میکنند. اما در میان این روزهای داغ، وزارتخانههایی هستند که سالهاست برای افزایش بودجه خود فریاد میزنند ولی خبری از افزایش بودجه آنها نیست. برای مثال میتوان به وزارتامورخارجه اشاره کرد که برای بهبود وضعیت سفارتخانههایش نیازمند بودجه است. این وضعیت صدای نمایندگان را نیز درآورده است و ابوالفضل حسنبیکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاستخارجی مجلس در توضیح اولویتهای بودجهای کمیسیون متبوعش به ویژه در حوزه سیاستخارجه، وزارتخانهها و سفارتخانهها، گفت: ایرانیان مقیم خارج از کشور موضوعهای و مشکلات خود را از طریق سفارتخانهها پیگیر می شوند، اما متاسفانه در ۲۰ سال گذشته شرایط سفارتخانهها به دلیل مشکلات مالی و نیروی انسانی کوچکتر و غیرفعال شده است، بنابراین از شرایط وخیم رنج میبرند. نماینده مردم دامغان در مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: کمیسیون امنیت ملی مجلس تاکید دارد که بودجه وزارت امور خارجه برای بهبود جایگاه سفارتخانهها افزایش داده شود، متاسفانه با وجود اینکه در شرایط بعد از برجام روابط با دنیا باید پررنگتر شود، سفارتخانهها به دلیل مشکلات مذکور نتوانستند نقشآفرینی کنند.
این انتقادات مربوط به امروز نیست و شاید هر روز تکرار شود. برای مثال وحید احمدی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در بهمن ۱۳۹۴ در ارزیابی بودجه وزارت امور خارجه کشور گفته بود: اعتبار وزارت خارجه ایران یک چهارم بودجه سفارت آمریکا در عراق است. احمدی در گفت و گو با اشاره به بررسی بودجه وزارت امور خارجه در سال ۹۵، تاکید کرده بود: با توجه به اینکه وزارت امور خارجه کشور علاوه بر ماموریتهای روتین حوزه دیپلماسی و متعارف مسئولیتهای دیگری به دلیل جایگاه ویژه جمهوری اسلامی در منطقه دارد، نیازمند تامین بودجه قابل توجهی است.
نماینده مردم کنگاور، صحنه و هرسین در مجلس نهم شورای اسلامی ادامه داد:وزارت امور خارجه بر اساس جایگاه جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی در منطقه و بازتابی که از انقلاب ایران بر منطقه وجوددارد، وظایف بیشتری بر عهده دارد، به این جهت باید از نیروی انسانی مجرب و کارآمدی بهرهمند شود. وی تاکیدکرده بود: نباید فراموش کرد که باید برای تامین نیاز نیرویهای کارآمد بودجه و اعتبار قابل توجهی نیز در نظرگرفته شود.
باید به این نکته توجه داشت که آمریکا برای سفارتش در عراق اعتباری معادل چهار برابر بودجه وزارت امور خارجه ایران در نظر گرفته است بنابراین باید به موضوع تامین مادی وزارت امور خارجه نگاه جدی تری داشته باشیم. احمدی اظهار داشت: دولت باید با نگاه سانده اعتبار وزارت امور خارجه را افزایش دهد تا دیپلماتهای ایرانی بتوانند ماموریتهای خود را دقیقتر و مناسبتر دنبال کنند.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلام با بیان اینکه محور مذاکرات وزارت امور خارجه و کمیسیون بر سر افزایش اعتبار وزارتخانه بود، تاکید کرد: مجلس تلاش دارد با در نظر گرفتن شرایط مادی و اقتصادی دولت فضایی برای افزایش اعتبار وزارت امور خارجه فراهم کند. حسین نقوی حسینی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در این رابطه گفته بود: کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس برنامه دقیق و مناسبی برای تقویت اعتبارات حوزه وزارت امور خارجه در نظر گرفته و پیشنهادات ترمیمی در این حوزه طراحی شده است. نقوی حسینی، با اشاره بودجه وزارت امور خارجه در سال ۹۵، گفته بود: در لایحه بودجه سال آینده اعتباراتی از سوی دولت برای بخش وزارت امور خارجه و حوزه دستگاه دیپلماسی کشور در نظر گرفته است، اما رقم و میزان نهایی اعتبارات در مجلس تعیین میشود.
نقوی حسینی افزود: بیشک در حوزه وزارت خارجه و بخش سفارتخانهها باید پشتیبانی بیشتری از سوی دولت و مجلس صورت گیرد، زیرا سفارتخانهها و نمایندگی ها، آبروی ما در کشورهای خارجی بوده و خط مقدم معرفی ایران به دنیا هستند.
این نماینده مردم در مجلس نهم، تصریح کرده بود: تمام اقدامات و برنامه ریزیها باید به گونهای باشد که اعتبارات و بودجه وزارت خارجه افزایش مناسب و چشمگیری داشته باشد تا دستگاه دیپلماسی بتواند نقش قدرتمند خود را در دیگر کشورها ایفا کند.
پزشکان متخلفی که باربی تکثیر میکنند!
جوان در گزارشی با عنوان پزشکان متخلفی که باربی تکثیر میکنند به تخلفات صورت گرفته در جراحیهای زیبایی نوشت: تب تند باربی شدن و عطش شباهت به ستارگان هالیوودی در چهره، لبخند و اندام موجب شده تا بازار سیاهی در حوزه انواع و اقسام جراحیهای زیبایی شکل بگیرد و مراکز تخصصی زیرزمینی متعددی برای زیبایی پوست و مو و باربیتراشی شکل بگیرد، اما با شکلگیری این مراکز بازاریابی و پیدا کردن مشتری هم یکی از دغدغههای مهم گردانندگان آنها میشود و اینجاست که کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی برای داغتر کردن این بازار به میدان میآیند. نکته قابلتأمل در این میان نمایش تصاویر مستهجن و برهنه زنان و مردانی است که تحت عملهای لیپوماتیک قرار گرفتهاند تا پیکرهایشان شبیه به چهرههای هالیوودی شود. تصاویری که برخیهایشان روی تخت جراحی و در اتاق عمل انداخته شده و برخی دیگر انگار دستپخت خود افراد است. تبلیغات مستهجن به نمایش درآمد در این کانالها و صفحات درحالیکه مدتهاست ادامه دارد که مطابق قانون تبلیغات پزشکان ممنوع است و نمایش تصاویر بیماران روی تخت بیمارستان عینیترین مصداق بیاخلاقی و شکستن مرزهای حریمخصوصی افراد به شمار میرود. از سوی دیگر گردش مالی میلیاردی این حوزه موجب شده تا پزشکان به جای درمان بیماران به تکثیر باربی روی بیاورند!
لیپوماتیک، بادی کانتورینگ یا پیکرتراشی یا هر نام دیگری که روی آن گذاشته شود، حکایت نوعی از جراحی پلاستیک و زیبایی است که طی آن چربیهای نقاطی همچون شکم و پهلو با تزریق داروهای بیحسکننده از زیرپوست خارج شده و سپس این چربیها به نواحی دیگری همچون باسن یا سینه تزریق میشود تا افراد شبیه به بازیگران هالیوودی شوند و اندامی باربی مانند پیدا کنند! این جراحی موارد درمانی را هم شامل میشود؛ مثلاً آقایانی که دچار عارضه ژنیکوماستی هستند و سینههای برآمده دارند، اما طبعاً بخش اصلی مراجعهکنندگان به پزشکانی که مراکز جراحیهای نامحدود راه انداختهاند و درصد بالایی از آنها پزشکان و جراحان عمومی هستند و مرکز جراحیشان هم خانه یا مطبشان است، لااقل به لحاظ جسمانی با مشکل خاصی مواجه نیستند. این افراد که بخشی دچار توهم خود زشتانگاری هستند و برخی دیگر در طوفان تبلیغات نسبت به خود وسواس پیدا میکنند برای داشتن اندامی ایدهآل به جای عبور از راههای معقول و منطقی همچون رژیم و ورزش به سراغ میانبرهای غیرمنطقی اینچنینی میروند؛ میانبرهایی که ممکن است به دلیل آمبولی چربی آنها را به کام مرگ بکشاند، اما از همه بدتر کار غیراخلاقی و غیرقانونی این مراکز در تبلیغات مستهجن و به تصویر کشیدن پیکرهای عریان مراجعان خود در فضای مجازی برای شکار بیماران بیشتر است. تبلیغات پزشکی تخلف است.
دکتر جهانگیری، معاون نظارت و برنامهریزی سازمان نظام پزشکی در ارتباط با تبلیغات پزشکان به ویژه در صفحات اینستاگرام میگوید: بهطور کلی در حوزه خدمات سلامت کلمهای به اسم تبلیغات نداریم و اگر هم باشد منظور اطلاعرسانی بوده که طبق مصوبه مجلس سازمان نظام پزشکی مسئول نظارت بر این اطلاعرسانی و تبلیغات به شمار میرود. به گفته وی در این زمینه آییننامهای در شورای عالی نظام پزشکی تصویب و به حوزههای ذیربط ابلاغ شده است که براساس آن هر کسی بخواهد در حوزه خدمات سلامت، تجهیزات، موادخوراکی و آشامیدنی تبلیغی انجام دهد یا اطلاعرسانی کند، باید از سازمان نظام پزشکی مجوز دریافت کند.
ارج حریرچی، سخنگوی وزارت بهداشت هم دراینباره میگوید: بعضی تصاویر منتشر شده غیرواقعی است و در عین حال برخی از این تصاویر نیز بدون اجازه بیمار منتشر میشود. وی با تأکید بر اینکه در اکثر خدمات سلامت تبلیغات نداریم، این نوع تبلیغات را غیرقانونی دانسته و میافزاید: ما از سازمان نظام پزشکی درخواست داریم در این زمینه برخورد جدی و لازم را انجام دهد. گردش مالی میلیاردی این تخلف زیرزمینیبه خاطر نبود نظارتهایی که باید باشد، تخلفات همچنان ادامه دارد. یکی از پزشکان آگاه در این حوزه در گفتوگو با «جوان» درباره فعالیت این مراکز میگوید: بسیاری از این مراکز به صورت زیرزمینی هستند و از سوی پزشکان عمومی و جراحان عمومی در ساختمانهای مسکونی انجام میشود. وی با اشاره به درآمدهای نجومی پزشکانی که در این حوزه فعالیت میکنند، میافزاید: یکی از جراحان عمومی فعال در این مراکز در یکسال یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان درآمد داشته است. آنطور که این منبع آگاه میگوید: ظاهراً این کانالها و صفحات اینستاگرامی توانستهاند حتی از کشورهای اروپایی هم برای این مراکز مشتری جور کنند، آن هم در شرایطی که هیچ یک از ضوابط گردشگری سلامت از سوی آنها رعایت نمیشود و ممکن است این مسئله برای کشورمان دردسرساز شود. ظاهراً این دلالها هر چقدر که بتوانند از مشتریهای داخلی و خارجی خود پول میگیرند و از حدود یکی، دو میلیون تومان تا ۳۰، ۴۰ میلیون هزینه برمیدارد. پزشکانی که به جای درمان باربی تکثیر میکنند!
آغوش باز آتش بر روی زنان غرب کشور
همدلی در گزارش اجتماعی امروز خود به آمار بالای خودسوزی زنان در غرب کشور پرداخت و نوشت: خودسوزی یکی از خشنترین و دردناکترین روشهای خودکشی است وبه دلیل زخمها و عفونتهای عمیق و پیچیده، میزان هلاکت با آن حتی از روشهایی، چون حلقآویزی هم بیشتر است. امروزه استفاده از این روش برای خودکشی، در کشورهای پیشرفته رایج نیست. اما در کشور ما و بین زنان به ویژه زنان غرب کشور رایجترین شیوه خودکشی است.
اخیرا رئیس انجمن حمایت بیماران سوخته با اعلام این خبر که خودسوزی در ایران در حال افزایش است آماری از قربانیان سوختگی در کشور را اعلام کرد. «محمد جواد فاطمی» با اشاره به کمبود تختهای سوختگی بیمارستان آمار بیماران سوختگی در کشور را ۳۰ هزار نفر عنوان کرد و به افزایش آمار خودسوزی در برخی از استانهای مرزی هشدار داد. وی گفت: خودسوزی در برخی استانها مانند ایلام، کردستان، کرمانشاه، سیستان و بلوچستان و شمال خوزستان بسیار شایع است و این نوع سوختگی جزو فجیعترین نوع سوختگیها حساب میشود. افرادی که خودسوزی میکنند به علت اینکه درصد بالایی از بدنشان میسوزد، بیشتر از دیگر بیماران در معرض مرگ و میر هستند.
آمار مشخصی از میزان خودسوزی در شهرهای مختلف ایران در دست نیست. برخی ار مسوولان امر معتقدند که انتشار هرچه بیشتر اخبار مربوط به خودکشی و خودسوزی باعث متشنج شدن جامعه و شیوع بیشتر این امر در بین مردم میشود، در حالیکه عدم انتشار و پرداختن به این پدیده اجتماعی نه تنها آمار خودکشی و خودسوزی را کاهش نداده، بلکه طبق آمار، خودکشی افزایش نیز داشته و شیوع آن را امروزه میتوان حتی در سکوت خبری شاهد بود.
آمار دقیقی نه از میزان خودکشی و نه از تعداد خودسوزی موجود نیست. اما بنا به آمارهای رسمی میزان مرگ بر اثر خودکشی میان مردان بالاتر از زنان است، اما زنان بیش از مردان اقدام به خودکشی میکنند. آماری که در سالهای اخیر رو به فزونی نهاده است. پدیده خودسوزی میان زنان در استانهایی مانند ایلام، لرستان، کرمانشاه و کردستان، ترکمنهای گلستان و بوشهر بیشتر دیده میشود. اما در این میان، آمار خودسوزی زنان در ایلام بیش از سایرین است و تقریبا به فرهنگ غالب آن منطقه تبدیل شده است.
یک کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در مورد شیوع خودسوزی در بین زنان کشور به حصوص زنان غرب کشور با بیان اینکه «باز تولید کلیشههای جنسیتی» از جمله عوامل خودکشی در زنان است به همدلی گفت: زنانی که نه حرفشان شنیده میشود و نه در جامعه مرد سالار دیده میشوند و نه از کوچکترین حق و حقوقی برخوردار هستند، چارهای به جزانتخاب مرگ خود خواسته ندارند. آنان خودسوزی که سختترین نوع خودکشی است را انتخاب میکنند که بلکه بتوانند صدای اعتراضشان را بلندتر به گوش خانواده و جامعهای که سالهاست آنها را انکار کرده است برسانند.
«طاهره امیری» با بیان اینکه استانهای غربی کشور به ویژه ایلام هنوز مناسبات قومی و قبیلهای پررنگی در آن حاکم است، افزایش خودکشی در بین زنان غرب کشور را جنگ مدرنیته و سنت دانست و افزود: امروزه به مدد شبکههای اجتماعی و گسترش ارتباطات و بالارفتن سطح تحصیلات و آگاهی زنان، این قشر از جامعه به حقوق خود آگاهی پیدا کرده و مطالبات جدیدی را دارند. اما چون این آگاهی در بستر بافت سنتی آن استانها با بن بستهای قانونی و عرفی مواجه میشود، نه تنها به تغییر شرایط نمیانجامد بلکه بعنوان یک ناهنجاری بشدت با آن مخالفت میشود و همین تناقصها علت بسیاری از خودکشیهای زنان کشور از جمله غرب کشور است.