سناریوهای مجلسی برای غلبه بر تحریمها، رسیدگی به پرونده ناظم مدرسه پشت درهای بسته، بازی کشنده آمریکا با اروپا، احتمال تبدیل فعالیت در تلگرام به جرم، بازگشت به منشور برادری، راز هستههای مقاومت در منطقه، نظام ارزی کشور چگونه بر هم میخورد؟ بیاعتماد بخش خصوصی به خصوصیسازی، چرخ ولایتی؛ دورخیز انتخاباتی یا مأموریت سیاسی؟ توافق روسیه و اسرائیل درباره سوریه، اعلام مسیرهای راهپیمایی روز قدس، بازی خطرناک ماکرون در زمین ترامپ و وضعیت مسکن در نیمه دوم سال از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز قرار گرفته است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامهای امروز یکشنبه سیزدهم خردادماه در حالی چاپ و منتشر شدند که به خاطرات تعطیلات خردادماه تا چند روز شمارهای را بر پیشخوان مطبوعات نخواهند فرستاد. عناوین و گزارشهایی با موضوعیت سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) و یادداشتهایی در بازخوانی اندیشه رهبر فقید انقلاب اسلامی در کنار موضوعاتی همچون واکنشها به مواضع اخیر ولایتی، ایران پس از برجام بدون آمریکا، سناریوهای مجلس برای مقابله با تحریمها و تحقیر و انزاوای آمریکا در صحنه بین الملل از جمله مواردی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
روزنامه جوان اظهارات علی اکبر صالحی در جمع دانشجویان امام صادق پیرامون برجام را با این جمله او؛ صالحی: در برجام ما گروهان بودیم وآنها لشکر! برجسته کرد و انعکاس داد. این روزنامه همچنین با چاپ تصویر پرستار فلسطینی شهیده «رزان» گزارشی از شهادت او با عنوان از گلولههایشان نترسید را منتشر کرده است.
روزنامه ایران، تیتر یک امروز خود با عنوان پایداری و پیروزی به شرط وحدت را از بین سخنان رئیس جمهوری در دیدار علما و فرهیختگان اهل سنت انتخاب کرد و در یادداشتی با عنوان سیمای اسلام به روایت امام (ره) به قلم مجید انصاری عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز مناسبت سالگرد رحلت امام را گرامی داشت.
روزنامه کیهان با چاپ تصویری از امام خمینی در صفحه نخست خود عنوان امام خمینی (ره): تا مبارزه هست ما هستیم... را تیتر یک کرد و در یادداشت روز امروز خود به قلم سعدالله زارعی مطلبی با عنوان راز هستههای مقاومت در منطقه را چاپ و منتشر کرد.
روزنامه اعتماد نیز در گفت وگویی که با مجید انصاری عضو مجمع روحانیون مبارز انجام داده، موضوع بازگشت به منشور برادری را برجسته کرده است. این روزنامه همچنین در گزارشی با عنوان دورخیز انتخاباتی یا ماموریت سیاسی؟ مواضع اخیر علی اکبر ولایتی را مورد تحلیل قرار داده و از واکنشها به آن نوشته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و گزارشهای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
واکنش رسانهها به مواضع جدید ولایتی
اعتماد در بخشی از گزارش خود با عنوان دورخیز انتخاباتی یا مأموریت سیاسی؟ درباره مواضع اخیر علی اکبر ولایتی نوشت: مواضع جدید ولایتی در حالی مورد توجه رسانهها قرار گرفته که برخی افراد همچون محمدجواد لاریجانی معتقدند برای ولایتی «اصل بر بعد رسانهای است... در دنیای قبههای نور، «خبر» رسانه اصل است و مدال و تحسینها». اینبار، اما تحسین چندانی در کار نیست. «شرق»، «همدلی»، «آفتاب یزد»، «عصرایران»، «انصاف نیوز» و «فرارو» هریک به نحوی از تغییر رویکرد ولایتی در مواجهه با برجام انتقاد کردند. خبرگزاری وابسته به دانشگاه آزاد_ آنا-، اما صفحه یکهای این رسانهها را ردیف و آنها را یک بار دیگر زنجیرهای خوانده است. رسانههای اصلاحطلب، اما در انتقاد از ولایتی تنها نبودند. روزنامه جمهوری اسلامی که به هیچوجه وصله زنجیرهای بودن را نمیپذیرد هم به ولایتی انتقادات بس گزندهای را طرح کرد. این روزنامه با اشاره به عملکرد ولایتی در دوران تصدی پست وزارت امورخارجه (۱۳۶۰ تا ۱۳۷۶) موضوعاتی همچون مذاکرات او در خلال جنگ را زیر سوال برده و حتی موضوعی مانند آزادی اسرا را نه نتیجه مذاکره و چانهزنی طرف ایرانی که محصول «حماقت صدام در حمله به کویت و حمله متقابل امریکا به او» دانسته است. جمهوری اسلامی نوشته است: «این حقیقت تلخ را چگونه پنهان کنیم که خود وزیر خارجه ما که در راس دستگاه سیاست خارجی و مسوول این مذاکرات بود در آن زمان یک متخصص اطفال بوده و تخصصی در کار خودش (سیاست خارجی) نداشت.»
اظهارات اخیر ولایتی در مورد برجام، اما مدافعانی نیز داشت. مثلا محسن قدیری ابیانه در گفتوگویی با خبرگزاری «آنا» هجمهها و انتقادات علیه ولایتی را غیرمنصفانه توصیف کرد و گفت: «آقای ولایتی قبلا مواضعی گرفته بودند که مذاکره با ١+٥ را تایید و از تیم مذاکرهکننده و شخص آقای ظریف تمجید کرده بود و حتی در ایام انتخابات گفته بودند که در مذاکرات بدهبستان است، اما نگفته بودند که نیروهای متخصص نباید در تیم مذاکرهکننده وجود داشته باشد، نگفته بودند به هر قیمتی باید به توافق دست یابیم و نگفته بودند باید به اروپا و امریکا اعتماد کرد. با وجود این، بر فرض اینکه تغییری در مواضع آقای ولایتی رخ داده باشد، اگر این تغییرات بهدنبال شناخت عمیقتر موضوع و واقعبینانه باشد، مثبت است. اگر اشکالی وجود داشته باشد در کسانی است که بر مواضع ناحق خویش ایستادهاند، هرچند به ناحق بودن و اشتباه بودن آن پی بردهاند.»
قدیری ابیانه، اما در حالی از بیانصافی در حق ولایتی سخن گفته است که علیاکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی انتقادات ولایتی را بدون توجه به مواضع پیشین او به گوش جان شنیده است. او در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق گفت: «پیشنهاداتی که از سوی دکتر ولایتی، عضو هیات عالی نظارت برجام و مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بینالملل در واکنش به نقض عهدها از سوی امریکا عنوان کردند کاملا نکات کارشناسی و ریزبینانه بود بهطوری که اینچنین نکات را ایشان قبل از اتفاقات اخیر و خروج امریکا از برجام نیز اشاره و تاکید داشتند و کاملا این موضوعات را رصد و پیگیری میکردند و به مذاکرهکنندگان تذکر میدادند.» صالحی ایراد مورد اشاره ولایتی یعنی نبود نسخه ترجمه شده فارسی برجام را نیز پذیرفته و گفته است: «انتقادی که عضو هیات عالی نظارت بر برجام در این خصوص اظهار کردند کاملا انتقادی درست است چرا که برجام یک توافقنامه چندجانبه است که یک سوی آن ایران بوده است بنابراین لازم بود که نسخه صریح فارسی آن هم تدوین میشد تا دچار سوء برداشت و سوءتفسیرها از نسخه انگلیسی آن نشویم.»
نگاه خوشبینانه ولایتی به روسیه و انتقادات برجامی او فارغ از اینکه مورد نقد است یا دفاع سبب شد که فعالان رسانهای چرخشهای او در سیاست ورزی طی مقاطع مختلف را رصد کرده و له یا علیه او قلم زنند. سوال بیجواب، اما همچنان این است که هدف ولایتی از تغییر رویکرد اخیر چیست؟ بدون شک پاسخ به این سوال مقدور نیست اگر در نظر نداشته باشیم که ولایتی بعد از ١٦ سال نقشآفرینی موثر در وزارت خارجه به قدرتی در سایه بدل شد. او همواره یکی از چهرههای معتمد نظام به حساب آمده و به همین خاطر گمان میرود که او عقل منفصل راستگرایان در چهار دهه گذشته است. با توجه به موضعگیریهای اخیر دور از دهن نیست اگر این عقل منفصل به زبان منفصل بدل شود. خاصه اکنون که اصولگرایان اگر چه زودهنگام، اما مهیای انتخابات ١٤٠٠ میشوند. تندروهای اصولگرا از رییسجمهور نظامی میگویند، اما عقلا میدانند که این گره تنها به دست یک دیپلمات باز میشود. دیپلماتتر از ولایتی هم که سراغ ندارند پس بعید نیست اگر باور داشته باشد به سنت همه ادوار گذشته بعد از واگذاری هشت ساله نهاد ریاستجمهوری در انتخابات آتی برنده بالقوه هستند. تجربههای کاندیداتوری ولایتی در انتخابات ریاستجمهوری و نبودن چهرهای همچون آیتالله هاشمی را نیز میتوان به این معادله افزود و نتیجه گرفت که چرخشهای اخیر خیز انتخاباتی ولایتی و جریان متبوع او است.
برجام بدون آمریکا؛ گریختن از جنگ، تبدیل تهدید به فرصت اصلاح
علی رضا علوی تبار طی مقالهای در شماره امروز شرق با عنوان گریختن از دام جنگ تحلیل خود از برجام بدون آمریکا را ارائه داد و در بخشهایی از آن نوشت: یکم، برجام یکی از مهمترین دستاوردهای دولت و ملت ایران در سالهای پس از انقلاب است. اهمیت برجام برای ما هم از لحاظ «روش» آن است و هم از لحاظ «دستاوردها»ی آن. از لحاظ روش، برجام یعنی پذیرش «گفتوگوی انتقادی توأم با احترام متقابل» برای حل مشکلات و مدیریت تعارضها. تثبیت این روش راهگشای ما هم در حل مسائل داخلی و هم در حل مسائل خارجی خواهد بود. از نظر دستاورد نیز برجام چهره متفاوتی از ایران را به جهان نشان داد. پس از برجام ما کشوری هستیم که به تعهدات خود پایبند است، رفتارهای پیشبینیپذیر دارد و میتوان با آن گفتگو کرد و به توافق پایدار رسید. برجام توان ملی ما را در مذاکره و هماهنگی نیز به نمایش میگذارد. همه میدانستند که اگر هماهنگی میان بخشهای مختلف حکومت در ایران وجود نداشت، دستیابی به توافق برجام ناممکن بود. مخالفان برجام (چه در داخل ایران و چه در خارج) در سطح روابط داخلی ایران به دنبال تثبیت «روش قهر و انتقام» هستند. روشی که اینک همه ما به عقیمبودن آن آگاهیم. در سطح خارجی نیز مخالفان به دنبال جایگزینی «تقابل به جای تعامل» بودند. آنها بهخوبی دریافته بودند که برجام هم در روش و هم در نتیجه به معنای برهمزدن شیوههای آشنای آنهاست.
با خروج آمریکا از برجام ما در موضع حقانیت حقوقی و اخلاقی قرار داریم. اگر خوب بازی کنیم، از این موضع حقانیت میتوانیم بهرههای بسیاری برای منافع ملی بگیریم. خروج از برجام هیچ فایده عاجلی برای ما ندارد. خروج از برجام تنها ما را در موضع اتهام تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای قرار میدهد. بهعلاوه ما را ناگزیر از آغاز پروژههایی میکند که معلوم نیست از نظر فایده و هزینه توجیه داشته باشند. بههرحال اینک باید بتوانیم درباره اجرای طرحهای گسترش تأسیسات هستهای به طور عقلایی و با توجه به هزینهها و فایدههای آن تصمیمگیری کنیم.
دوم، خروج آمریکا از برجام و تلاش این کشور برای فشارآوردن به ایران، به طور قطع مشکلاتی برای ما ایجاد خواهد کرد. بههیچوجه نباید این مشکلات را انکار کرد و نادیده گرفت. مهمترین این مشکلات احتمالا در زمینه درآمدهای نفتی ما و مبادلات خارجی ما خواهند بود. با توجه به تجربه گذشته شوکها ناشی از نوسانات درآمدهای نفتی موجب تلاطم بودجه دولت، بیثباتی در اقتصاد کلان، ناکارآمدی سرمایهگذاریهای عمرانی و انتقال مستقیم شوک درآمدهای نفتی به تمام بخشهای بهرهمند از نفت میشود.
برای مقابله با این مشکل باید قاعده فعلی تقسیم درآمدهای نفتی (توزیع درآمدها به صورت درصدی مشخص میان بودجه دولت، صندوق توسعه ملی و شرکت ملی نفت) را تغییر داد. سهم بودجه دولت از درآمدهای نفتی را باید تثبیت کرد (مثلا ۱۸ میلیارد دلار) و مخاطره ناشی از نوسان درآمدهای نفتی را به گونهای دیگر مدیریت و تثبیت کرد. هدف از این اشاره ارائه یک راهحل تفصیلی نیست؛ بلکه تأکید بر این نکته است که راهنمایی برای مقابله با پیامدهای خروج آمریکا و تلاشش برای فشار بر ایران وجود دارد که باید درباره آنها اندیشید و برای اجرایشان آمادگی داشت. باید این تهدید را به فرصتی برای تغییرات ساختاری در اقتصاد ایران تبدیل کرد.
سوم: تهدید پیشآمده را باید به فرصتی برای ایجاد اصلاحات ساختاری تبدیل کرد. چه در اقتصاد، چه در سیاست خارجی و چه در سیاست داخلی. این گردنه دشوار پیموده نخواهد شد مگر آنکه همه ارکان حکومت بپذیرند که نیازمند اصلاح ساختارهایی هستیم که مشکلآفرین بوده و خواهند بود. سیاست خارجی باید بهطورکامل از مجرای وزارت امور خارجه دنبال شود. نمایندگان مجلس نیز باید بر این وزارتخانه نظارت کامل داشته باشند. تناسب میان اختیار و مسئولیت از بدیهیات مدیریت در دنیای مدرن است که به نظر میرسد در سیاست خارجی ما از آن غفلت میشود. از مذاکره نباید هراسید. مذاکره از موضع قدرت بر مبنای مواضع قابل دفاع، از طریق یک تیم توانمند برای ما هیچ ضرری نخواهد داشت. شکست هر مذاکرهای بازگشت به وضعیت قبل از شروع مذاکره است با این تفاوت که ما شناخت مستقیمتر و عمیقتری از طرف مقابل پیدا کردهایم. در دوران پیشآمده اطلاعرسانی به مردم اهمیت ویژه دارد. آیا با رادیو و تلویزیون فعلی چنین چیزی امکانپذیر است؟ شکست صداوسیما در جلب اعتماد مردم و عملکرد آن بهعنوان سخنگوی یک جناح سیاسی خاص تأثیرگذاری آن را به حداقل ممکن تقلیل داده است. اگر اصلاح ساختاری در این سازمان انجام نشود، هدایت افکار عمومی توسط رسانههایی غیرملی و با اهداف نگرانکننده صورت خواهد گرفت. اصلاحات ساختاری در کشور را نباید به بهانههای مختلف به تأخیر انداخت. اگر واقعا عزم مقابله با تهدیدها را داریم باید برای آن خود را آماده کنیم و ضعفهای خود را برطرف کنیم. برای برطرفکردن ضعفها در برخی از زمینهها مانند اقتصاد کار شده است (طرح جامع مطالعات اقتصاد ایران)، باید طرحهای مشابهی برای سیاست خارجی و سیاست داخلی نیز تهیه کرد و برای اجرای آنها کوشید.
تحقیر بی سابقه آمریکا
خراسان در شماره امروز خود طی گزارشی با عنوان تحقیر بی سابقه آمریکا نوشت: شورای امنیت جمعه شب پر کاری را پشت سر گذاشت، بررسی جنایت رژیم صهیونیستی در غزه و همچنین تروریستی خواندن حماس از سوی آمریکا، دو مسئلهای است که واشنگتن را بیش از پیش منزوی کرد. در حالی که آمریکا با وتوی قطعنامه پیشنهادی کویت درباره خشونتهای خونین اخیر در غزه مانع از تصویب آن در جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد شد، پیشنویس پیشنهادی آمریکا که در آن حماس مقصر معرفی شده بود هم نتوانست حتی یک رای مثبت غیر از خود آمریکا کسب کند، اتفاقی که در تاریخ پیش نویسهای ارائه شده در شورای امنیت بی سابقه است. به نظر میرسد، این نشانگر شکست سنگین سیاست خارجی اقتدارگرایانه ترامپ و رویکرد پیمان شکنانه آن در قبال معاهدات و اصول حقوق بین الملل است که در نهایت، به انزوای تحقیرآمیز واشنگتن منتهی شده است. به گزارش بی بی سی، ۱۵ عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد پس از چند ساعت بحث و گفت: وگو بر سر دو پیشنویس پیشنهادی به رای نشستند.
پیشنویس نخست که از سوی کویت روی میز گذاشته شده و در آن از به کارگیری خشونت فزاینده از سوی اسرائیل انتقاد شده بود، با ۱۰ رأی مثبت و ۴ رأی ممتنع و تنها یک رأی مخالف از سوی نماینده آمریکا وتو شد. پیشنویس دوم از سوی آمریکا مطرح شد که در آن گروه حماس مقصر خشونتهای خونین در نوار غزه و مرز این منطقه با اسرائیل معرفی شده بود، اما این پیشنویس با ۱۱ رأی ممتنع و ۳ رأی مخالف در برابر تنها رأی مثبتی که آمریکا به خودش داده بود ناکام ماند. نماینده کویت بعد از وتوی قطعنامه توسط آمریکا گفت: «پیامی که این شورا فرستاد این است که یک قدرت اشغالگر از قوانین بین المللی مستثنا شده است.» طرح این دو قطعنامه و شیوه برخورد اعضای شورای امنیت با آنها، واکنش نیکی هیلی نماینده آمریکا درسازمان ملل را برانگیخت. اوگفت: اکثریت شورای امنیت سازمان ملل متحد با ابراز رضایت خود نشان دادند که مایل هستند اسرائیل را سرزنش کنند، اما نمیخواهند حماس را برای خشونت در غزه سرزنش کنند. وی افزود: اثباتهای بیشتری لازم نیست و اکنون کاملا مشخص است که سازمان ملل متحد ناامیدانه علیه اسرائیل است. نماینده دایم آمریکا در سازمان ملل متحد که سیاستهای وی و دولت متبوعش عامل اصلی تشدید بحران در سرزمینهای اشغالی است، گفت: ایالات متحده چنین تعصبی را نخواهد پذیرفت، به همین دلیل است که ما در استفاده از حق وتوی خود تردید نمیکنیم. درگیریهای خونین در نوار غزه طی دو ماه گذشته به شهادت بیش از ۱۰۰ فلسطینی انجامیده است.