در احوالات تئاتر فجر؛

"ویترین تئاتر"، بودن یا نبودن؟

فرزاد صبوری
کد خبر: ۸۴۲۹۸
|
۱۳ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۵:۱۵ 02 February 2010
|
4649 بازدید
جشنواره‌ تئاتر فجر با سرو صدای فراوان آغاز شد، سر و صداهایی که به نظر نمی‌رسید خیلی همراه با این رویداد باشد، بلکه همچون بادی مخالف، قصد آسیب رساندن داشت.

اتفاقی که خیلی دور از انتظار نبود؛ امسال دبیر جشنواره، مدیر کل هنرهای نمایشی بود که این همسانی مسوولیت، در کنار نویدهای بسیاری که دولت برای توجه به فرهنگ و هنر داشته و دارد، و نیم نگاهی به رویدادهای سیاسی چند ماهه‌ اخیر،‌ همه و همه دست به دست هم داد تا حساس بودن این رویداد را چندین برابر کند.

در این شرایط متولیان هنرهای نمایشی چه کردند که از این حساس بودن، استفاده برده و به تعبیری «تهدید» را به « فرصت» تبدیل کنند؟

برای درک و دریافت نتیجه باید چند نکته را ذکر کرد:

1- گروه‌هایی را که پیش از این اجرای عمومی داشته‌اند، برای دریافت باقی مانده طلب شان از اداره کل هنرهای نمایشی، ملزم به اجرا در جشنواره کردند.

2- در حالی که بودجه‌ جشنواره از سوی وزارت ارشاد تامین شده بود (به اذعان مدیر کل)، 70 درصد ظرفیت سالن‌ها را پیش فروش کردند و بیش از 500 کارت ویژه برای مدیران ارشد و ... صادر کردند، بنابراین خانواده تئاتر (شامل اعضای خانه تئاتر، دانشجویان، گروه‌های نمایشی شهرستان‌ها و ...) به سختی توانستند آثاری که مبین یک سال تئاتر ایران است ببینند.

3- تفاوت بین سطح آثار بسیار چشمگیر بود. به نحوی که به عنوان مثال در بخش خیابانی برخی آثار ( که به نظر نمی‌رسد ذکر نامشان الزامی باشد) بسیار حرفه‌ای و در حد این عنوان بودند و در نقطه‌ای مقابل، برخی دیگر، از چنان سطح پایینی برخوردار بودند که گویا از اساس، بازبینی نشده‌اند و یا اگر هم ارزیابی شده‌اند شتاب زده و ... بوده که به واقع، بضاعت این گونه‌ی نمایشی در کشورمان را نشان نداد.

4- عنوان « بین‌المللی» جشنواره، متاسفانه قدر دانسته نشده است. آمارهای دریافتی از تماشاگران حاکی است که مخاطبان جشنواره به اغلب گروه‌های نمایشی خارجی، نمره‌ای کمتر از بی کیفیت ترین نمایش های ایرانی داده‌اند. به دیگر سخن آثار خارجی، از کیفیتی بسیار نازل برخوردار بودند و به استناد نظر سنجی جشنواره، به هیچ وجه توقع تماشاگران را بر آورده نکردند.
 
5- اجرای پرده خوانی انقلاب، از بخش‌هایی بود که گویا به دلیل شتابزدگی و نبود برنامه‌ریزی های قبلی، نه تنها موفق به ادای دین به انقلاب و دهه فجر نشد، بلکه به نوعی نتوانست در حد نمایش‌های اصیل ایرانی نیز دیده شود.

در دیگر سو، چند نکته قابل توجه نیز دیده می‌شد:

1- راه‌اندازی « بازار تئاتر» را، اگرچه خیلی نمی‌توان در تئاتر داخلی موثر دانست؛ (چون خود وزارت ارشاد، در همه کشور، متولی تولید و صرف هزینه و ... تئاتر است و اگر بخواهد چنین کند، نیازی به بازار و ... ندارد)، اما گشوده شدن منافذی برای تعامل بی واسطه‌ گروه‌های نمایشی با مدیران جشنواره‌ها و ... خارجی، نقطه قابل توجه این جشنواره است.

2- حضور منتقدان و خبرنگاران رسانه‌های خارجی، صرف نظر از این که نتایج حضورشان، در داخل کشور نمود چندانی نداشت، اما در ادامه همان معرفی گروه‌ها و آثار، و به طور کلی تئاتر ایران به جهان، شاید راهگشا باشد. (البته ای کاش برای تحقق و تاثیرگذاری بر این جماعت، به واقع بهترین‌ها انتخاب می‌شدند تا نتایج نیز واقع تر می‌شد.)

3- اجراهای رادیویی آثار نمایشی، به ویژه برای نمایشگران شهرستانی، تاثیرات فراوانی دارد. از آن رو که فضای کاری جدید و فراخی به هنرمندان نمایش، در سراسر کشور، معرفی می‌شود که در صورت وجود در استان‌ها، متوجه آن شوند و در صورت نبود نیز،‌ خواهان راه‌اندازی و توجه جدی به این گونه ی نمایشی شوند و به این ترتیب علاوه بر ایجاد « انگیزه» و « امید »، « رونق» نیز به خانواده‌ی تئاتر نوید داده می‌شود.

بر این اساس و مبتنی بر موارد ذکر شده با برنامه ریزی‌های متولیان مربوطه، خیلی نمی‌توان گفت که جشنواره‌ فجر « ویترین» تئاتر کشور است و با وجود این که قرار بوده چنین شود، اما برخی مسایل و موارد این « قرارداد» را نقض کرده، در نتیجه « باورپذیر» نیست که جشنواره‌ امسال، رویدادی همه گیر برای تئاتر باشد.

اگرچه این جشنواره را می‌توان حاصل دولت نهم دانست. دولتی که رییس آن بر ضعف اقدامات فرهنگی و هنری اعتراف کرد و خواستار توجه جدی و بیشتر به این مقوله‌ی بسیار مهم شد، اما باید منتظر ماند و اولین دستاورد دولت دهم، در جشنواره سال آینده را به تماشا نشست.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟