تصویب ناپلئونی کلیات بودجه، فرار متهم ردیف پنجم از کشور، پالرمو در لبه پرتگاه، الزام حضور وکیل در جرایم سیاسی، لایحه بودجه ۹۸ و عدم انطباق با جنگ اقتصادی، همه هزینهها برای گوسفند، هیستری «ایرانستیزی» در ورشو، روزهای شلوغ وزیر خارجه، واکنش اصولگرایانه به حمایت اردشیر زاهدی از ایران، ماجرای شبانه نارمک، مهلت یک هفتهای به دادسراها برای اجرای عفوهای اخیر، تصرف آخرین سنگر داعش در شرق سوریه؟ و چرخشهای عجیب احمد توکلی از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه بیست و هشتم بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که اظهارات فرمانده کل سپاه در رابطه با انتقام از تروریستهای تکفیری، تصویب کلیات لایحه بودجه ۹۸، به تعویق افتادن بررسی نهایی لایحه پالرمو در مجمع تشخیص و جرم سیاسی در آستانه اصلاحات از عناوینی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
روزنامه شرق تیتر یک خود را با عنوان دست ما را باز بگذارید از سخنان روز گذشته سرلشکر جعفری فرمانده کل سپاه ـ که از درخواست فرمانده سپاه از رئیسجمهور و شورای امنیتملی برای انتقام از عاملان حمله تروریستی حکایت دارد ـ انتخاب کرد و در سرمقاله امروز خود به قلم هارون یشایایی از هیستری «ایرانستیزی» در ورشو نوشت.
روزنامه اعتماد در صفحه نخست خود، تصویب کلیات بودجه ۹۸ را با تیتری درشت و عنوان دغدغههای غیرجناحی برجسته کرد و از نگرانی کارشناسانه نمایندگان نسبت به این لایحه نوشت. این روزنامه همچنین در ستون نقد و نظر امروز خود از نشست مونیخ به عنوان پادزهر اجلاس ورشو یاد کرده است.
روزنامه جوان با چاپ تصویری از مراسم تشییع پیکر شهدای حادثه تروریسی اخیر سیستان و بلوچستان، این جمله فرمانده سپاه مبنی بر اینکه «آماده انتقام هستیم» را تیتر یک کرد. عبدالله گنجی مدیر مسئول جوان در سرمقاله امروز این روزنامه با اشاره به حواشی ایجاد شده در تشکیک دو نامه امام و اظهارات علی مطهری، مطلبی با تیتر آقای مطهری! از قرائن استفاده کنید نوشته است.
روزنامه کیهان در گزارش تحلیلی امروز خود که عنوان آن راهبرد «گام دوم» برای اجراست نه سخنرانی و همایش را تیتر یک کرده از لزوم پرهیز از برخورد شعاری با بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری نوشته و به تحلیل آن پرداخته است. این روزنامه همچنین در یادداشت روز خود نیز که توسط محمد صرفی نوشته شده، در مطلبی با تیتر حرکت هوشمند با مسیریاب «گام دوم» برای این بیانیه عنوان مسیریابی برای حرکت هوشمند را به کار برده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
آنچه باید در بودجه ۹۸ لحاظ میشد و نشده است
روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان مخالفت با لایحه بودجه ۹۸ نطق مخالفت الیاس حضرتی با لایحه بودجه ۹۸ را که نتوانسته بود ایراد شود، منتشر کرد که در بخشی از آن آمده است: احتمالا نخستین و مهمترین ویژگی لایحه بودجه سال ۱۳۹۸ کل کشور، فقدان هرگونه ویژگی هدفگذاری و سمتگیری روشن در آن است. در سایه اعمال شدیدترین تحریمهای اقتصادی و سیاسی تاریخ ایران، این لایحه اگر قرار بود مطابق شعارهای سردادهشده این روزها «اقتصاد جنگی» را مثلا هدف قرار دهد، باید درآمد نفتی بسیار کمتر، بودجه جاری به مناسبت انقباضیتر، سیاستهای ریاضتی بسیار سختگیرانهتر و سیاستهای حمایتی پررنگتر از این را هدف میگرفت.
در خلال اقتصاد جنگی، صادرات روزانه ۱.۵ میلیون شبکه نفت خام، احتمالا دو برابر پیشبینی واقعگراتر است، بهعلاوه در این اقتصاد باید مصرف سوخت شامل سه فراورده گاز، بنزین و گازوئیل به ۶۰ درصد سطح کنونی و به هر روش ممکن کاهش یابد و بقیه به کشورهای همسایه بهویژه ترکیه، عراق، افغانستان و نخجوان صادر شود. این سمتگیری میتوانست و باید سالانه ۱۲ تا ۱۵ میلیارد دلار درآمد ارزی خارج از هرگونه کنترل بیرونی را به دولت بدهد که با کمک آن میشد و میشود قیمت بازار آزاد ارز را بینگرانی و تلاطم به زیر ۹ هزار تومان کاهش داد؛ یارانه نقدی را دستکم دو برابر کرد و با بقیه آن مازادی کافی برای بهتحرکدرآوردن صنایع تولید ناوگان مسافری و ریلی بهصورتی بیسابقه در تاریخ ایران به دست آورد. یا مثلا اگر واقعا ما در پی اقتصاد جنگی بودیم، باید اختیارات قضائی، مقننه و اجرائی را دستکم در حوزه اقتصاد و بهصورت ششماهه یا یکساله تحت انحصار یک نهاد قرار دهیم که تنها باید به یک نهاد یا شخص پاسخگو باشد؛ مانند اختیاراتی که محمد مصدق در جریان نهضت ملیشدن نفت داشت یا میخواست. مطالعات نشان میدهد که در تقریبا یک سال گذشته، بهطور متوسط ۷۰ درصد از کالاهای اساسی که ارز آن به نرخ چهارهزارو ۲۰۰ تومانی و به میزان تقریبا ۱۲ تا ۱۴ میلیارد دلار اختصاص مییافته و بهصورت آزاد به بازار عرضه شده، به نرخ ۱۳ تا ۲۰ هزار تومان به دست مصرفکنندگان نهایی رسیده است؛ یعنی دولت به شبکه توزیع این کالاها از وفاداران نزدیک به خود در دریافت ارز ارزان تا بقیه دلالان، در سال ۱۳۹۷ حدودا و حداقل ۱۰۰ هزار میلیارد تومان رانت و سود بادآورده معاف از پرداخت مالیات پدید آورده و به آنان هدیه کرده است.
بهترین راه جلوگیری از این رانت عظیم که از خون جگر محرومترین آحاد این سرزمین تأمین میشود، آزادسازی قیمت کالاها و تبدیل این صد هزار میلیاردتومان به یارانه نقدی یا بن خرید کالاست. برای تدوین قانون این سمتگیری روشن ما اهداف عظیم که قطعا ایالات متحده آمریکا را از تسلیمشدن ایران ناامید میکند، کجا مهمتر از مجلس و چه قانونی بهتر از بودجه دولت؟ صرفنظر از اعداد و ارقام، لایحه بودجه ۹۸ حاوی هیچ سمتگیری کیفی روشنی برای تغییر ریل اقتصاد ایران به وضعیت اقتصاد جنگی نیست. در تمام ۱۰ ماه گذشته، اساس استدلال مسئولان دولت برای پرهیز از هرگونه اقدام قاطع در این جهت، جلوگیری از ملتهب شدن فضای اقتصادی- اجتماعی کشور بوده است. حال آنکه در سایه این بیعملی، شدیدترین نوسانات به قیمت ارز و طلا وارد شد و نرخ تورم ششماهه خرداد تا آبان ۱۳۹۷ به ۳۰ درصد رسید که از مجموع تورم ۳۰ ماهه قبل از آن بیشتر بود؛ آن هم بیهیچ دستاورد یا حرکتی. ظاهرا این بیعملی و بیتصمیمی مناسب در سال ۱۳۹۸ هم ادامه یابد و بدتر آنکه با رضایت کامل مجلس، مشکل قانون هم به خود خواهد گرفت. در خلال پیشبرد استراتژی «اقتصاد جنگی» دولت میتوانست و باید کالاهای اساسی را به سود تهیدستان جیرهبندی کند، یارانه نقدی همه مردم را افزایش دهد؛ به بخشهای اجتماعی مانند بهداشت و حملونقل عمومی و آموزش همگانی و حتی اشتغال منابع بسیار بیشتری بپردازد و نهایتا هزینه همه این مخارج را از محل افزایش قیمت یا کاهش عرضه حاملهای انرژی مانند آب، برق، سوخت و... تأمین کند. این لایحه اگر برای سالی عادی باشد، باید در اصلیترین سمتگیری آن، اعتبارات بودجه عمرانی یا تملک داراییهای ثابت هرگز کمتر از ۱۰۰ یا حتی ۱۲۰ هزار هزار میلیاردتومان نباشد. اکنون در لایحه این رقم ۶۲ هزار میلیاردتومان است که با فرض عدم تحقق حداقل یکسوم آن به قیمت ثابت مبلغی بهمراتب کمتر از عملکرد سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ خواهد بود. در شرایط رکود و کاهش رشد اقتصادی به زیر صفر که در آن کل کیک اقتصاد ملی در حال کوچکترشدن است، دولت میتواند و «باید» با افزایش هزینه عمرانی خود، کاهش حضور بخش خصوصی را در اقتصاد جبران کند و سطح اشتغال ملی را از این طریق ثابت نگاه دارد یا حتی بیفزاید.
بیانیه گام دوم؛ امیدی صادق ومتکی به واقعیتهای عینی
محمد صرفی در بخشی از یادداشت روز امروز روزنامه کیهان با اشاره به بیانیه گام دوم رهبر معظم انقلاب با عنوان حرکت هوشمند با مسیریاب «گام دوم» نوشت: در حالی که عدهای تحت تاثیر القائات دشمن و محاسبات و تحلیلهای اشتباه خود، نسل جوان را تهدید و مشکل ارزیابی میکنند، از نگاه رهبر انقلاب، این نسل پرانگیزه و پرتوان است که میتواند و باید مشکلات را حل کرده و گام دوم انقلاب را با صلابتی بیش از گذشته به پیش بردارد. این توجه و تاکید بر محوریت جوانان، از سوی رهبر انقلاب امری تازه و دفعی نیست و اندکی آشنایی با طرز فکر و شیوه مدیریتی ایشان نشان میدهد، اعتماد و امید به جوانان یکی از اصول بنیادین این شیوه است. انتصابات چند سال اخیر در دستگاههای مختلف نیز که از سوی ایشان انجام شده، مؤید همین امر است.
نخستین حس و درکی که پس از خواندن این پیام، به مخاطب دست میدهد احساس امید و نشاط است. این امید و انگیزه، سطحی و ناشی از احساسات زودگذر نیست و مبتنی بر واقعیتهاست. نکته قابل تامل و بسیار مهم آنکه این امید واقعی و مبتنی بر واقعیتها، درست در مقابل امید کاذبی است که توسط دشمن و برخی افراد ناآگاه ترویج میشود و در واقع سرابی است که افراد را به دنبال خود کشانده و با صرف زمان، انرژی و تحمیل هزینه، در نهایت به سرخوردگی و خستگی ناشی از نرسیدن به وعدههای فریبنده، اما توخالی میانجامد. اولین و نخستین مطالبه رهبری از جوانان در گام دوم انقلاب نیز توجه و تکیه بر امید صادق و دوری از امید کاذب و فریبنده است؛ «پیش از همهچیز، نخستین توصیه من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جستهام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشته ام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال - و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است.»
استفاده از مسیریابها آداب خاص خود را دارد. نرمافزار و برنامه همیشه باید در حالت فعال و مقابل چشم کاربر باشد. یک چشم کاربر به مسیر و چشم دیگرش به صفحه مسیریاب است و با تطبیق این دو، تصمیم گرفته و به موقع عمل میکند. لحظهای غفلت میتواند منجر به افتادن در مسیری اشتباه و اتلاف وقت و انرژی و دوری از مسیر شود.
کشتی نجات انقلاب اسلامی در دریای طوفانی دنیای امروز، پس از چهل سال تلاطم و پیشروی، دومین حرکت خود را آغاز کرده است. تنها چند ساعت پس از انتشار این پیام راهبردی، خون تعدادی از پاکترین مردان این سرزمین، به دست دشمنان ناجوانمردانه به زمین ریخته شد تا علامتی باشد برای آنکه این کشتی را پاسدارانی است که به قیمت خون خود، اجازه توقفش را نمیدهند. وَ قَالَ ارْکَبُوا فِیهَا بِسْمِ الله مَجْرَاهَا وَ مُرْسَاهَا إِنَ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحِیمٌ. (و [نوح]گفت: بر آن سوار شوید، که روانه شدن و لنگر انداختنش با نام خداست، که پروردگار من آمرزگار مهربان است. هود - آیه ۴۱)
نشست ورشو هیاهو برای هیچ
جهانبخش محبی نیا در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان هیاهو برای هیچ با موضوع قرار دادن نشست ورشو و حواشی آن نوشت: نشست ورشو، ترجمان واقعیتهای مسلم بینالمللی را در شرایطی انجام داد که دانش جهانی دولتها در حد عمیقی افول کرده است و اثرگذاری علوم سیاسی و روابط بینالمللی تا حد زیادی متوقف شده است، درواقع انسان هنوز هم مجبور است هزینه بیخردیهایش را نقدی بپردازد. طرح مناقشه و منازعه بینالمللی در نهادهای غیر رسمی و تالارهای اجارهای امید به صلح، پیشرفت و رفاه جهانی را به مراتب تضعیف کرده است و به همان سان آشفتگی و هرج و مرج را تقویت کرده است البته در شرایطی که نئوفاشیسم جهانی، عقلانیت، شعور و هماهنگی جهانی را میطلبد و دولتها و ملتها را به دره ناسیونالیسم ابزاری هل میدهد توقع بیش از وضعیت موجود را نباید داشت. این نشست در نوع خود کم نظیر بود. پایان کار هم به نحوی بود که نه تنها بیانیه، توافق نامه، شرط و شروطی در قامت تصمیم و اجرا مشاهده نشد، بلکه اهل مطبوعات هم توانایی ارائه لیست حاظرین، غایبین و گزارش ناقصی از اهداف نشست را نداشت، انعکاس موضوع در داخل و خارج از ایران هم در حد حادثهای مثل خروج قطار از ریل نبود. چراغ این گردهمایی، روشن نشده به تاریکی گرائید. در مقیاس جهانی نه تنها شرکتکنندگان این نشست بلکه برگزارکنندگان آن نیز نتوانستند آن را موفق جلوه دهند. عملیات به قدری سرد و پاییزی بود که فرمانده عملیات هم امر هدایت را به معاونش سپرد.
تجمع عده قلیلی از سمپاتهای اپوزیسیون هم مایه آزار ذهن و دل و جان است. کتککاری، توهین و اهانت و ضرب و جرح بانوان در این فراخوان هم از دستاوردهای جهانی این همایش بود. هنوز تعداد افراد به یکصد نفر نرسیده، تسویهحسابها و جنگ بر سر غنیمت آغاز میشود و به نام دموکراسی اژدهای تمامیتطلبی سربر میآورد و از دعواهای چندشآور قومی و قبیلهای، واقعه جان میگیرد. به راستی آمریکاییها چرا در خانه خویش و با حداقل در یکی از کشورهای درجه اول اروپایی که مدعی دموکراسی هم باشد، نتوانست چنین نمایشی برگزار کند. عدهای به چه امیدی در پشت در سالنی که نتانیاهو، پامپئو و پنس معرکه گردان است، کاسه به دست میگیرند. استبداد با فرض وجود اگر بد باشد که هست وابستگی مزدوری و سرسپردگی به مراتب از آن بدتر است. در مزدوری هویتی برای انسان باقی نمیماند. آیا هموار کردن راه بر مداخله خارجی نهایت خبت و خیانت نیست این نشست برای چارچوبی آوارگی، افراط، تروریسم، صلح و امنیت برگزار شد، اما آوارهترین فرد به غیر از نخست وزیر اسرائیل و پامپئو کسی دیگری نبود. برای ملل عرب ننگ بزرگی است سران آنها به حدی جسارت یابند تا با نتانیاهو زیر یک سقف بنشینند و راه را برصهیونیسم بینالمللی صاف کنند. آمریکاییها برای پر کردن خلا ناشی از ترک خاورمیانه و اسرائیل برای تحکیم بنیان امنیتی صهیونیسم و لهستان برای اطمینان از رفع مزاحمتهای احتمالی روسها در این تالار جمع شدند و ایران را بهانه قرار دادند، آنهم در شرایطی که ترکیبی از بیوتکنولوژی و تکنولوژی اطلاعات زیرساخت شبکه تمدن جهانی است، بزرگترین دارایی ملتها اتصال و ارتباطات است. در این اوضاع و احوال که عمر امپراتوریهای افقی قرن نوزدهم و قدرتهای موازی قرن بیستم به اتمام رسیده است و شبکه تمدن جهانی، سیمای آتی دنیا است، پناه بردن به شیوههای بیابانی و اقبال از نمایشهای لهستانی، ضعف عقلانیت در کاخ سفید را به اثبات میرساند.