«سین هشتم: سیل»؛ میهمان ناخوانده نوروز!، واکنش مدیر مسئول روزنامه کیهان در پاسخ به انتقاد روحانی از شکافتن جاده، سکانس آخر کمالالملک، حامی بیرمق برجام، داوینچی در راه تهران، سردار سلیمانی یکماه به مناطق سیلزده میرود، اختلاف در اردوی عربستان و آمریکا، تحلیلهایی درباره سال رونق تولید، وضعیت قرمز سیاسی در لندن، اهمیت جولان و گزینههای پیش روی ما، بازرسان در «تورقوزآباد» و جمعه مجازات در الجزیره از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه هفدهم فروردین ۹۸ در حالی در اولین روز کاری مطبوعات کشور روی پیشخوان روزنامه فروشیها قرار گرفتند که صفحات نخست بیشتر آنها، تصاویر و تیترهایی مرتبط با سیل ویرانگر آغازین روزهای سال را در خود جای داده اند. تحلیلها و یادداشتهایی درباره نام سال ۹۸ «رونق تولید»، به رسمیت شناخته شدن بلندیهای جولان توسط ترامپ و درگذشت هنرمند پیشکسوت جمشید مشایخی در سیزدهم فروردین، از دیگر عناوینی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
روزنامه کیهان با قرار دادن تیتر سال ۹۸ به توفیق الهی سال فرصتها و گشایش خواهد بود از بیانات رهبر انقلاب ابتدای سال جدید در صفحه نخست خود این موضوع را به عنوان تیتر یک برگزید و در یادداشت روز امروز که به قلم حسین شریعتمداری مدیرمسئول این روزنامه نوشته شده مطلبی را عنوان درسی از سیل ویرانگر نیمه پر لیوان در فاجعه سیل اخیر در کشور را بررسی کرده است.
روزنامه ابتکار با انتخاب تیتر حامی بیرمق برجام در مرکز صفحه نخست نوشت: محمدجواد ظریف اعلام کرد که اروپاییها را در قبال انجام تعهداتشان تحت فشار قرار خواهیم داد. این روزنامه در گزارشی دیگر از حضور یک ماهه سردار سلیمانی در مناطق سیل زده در ادامه امدادرسانیها به سیل زدگان خبر داده است. سرمقاله امروز ابتکار با عنوان در ناامیدی بسی امیداست را محمدعلی وکیلی مدیرمسئول این روزنامه نوشته است.
روزنامه جوان در گزارشی که تیتر آن «رونق تولید با ثبات ممکن است» را تیتر یک کرده است از بایدها و فرصتهای پیش روی سالی که توسط مقام معظم رهبری به عنوان سال رونق تولید نامیده شده نوشت. جوان نیز با چاپ تصویری از امدادرسانیها به سیل زدگان غرب و جنوب غربی کشور عنوان مهربانی سرریز شد را تیتر کرده است.
روزنامه شرق عنوان سلسله سیل را در پس زمینه شهر سیل زده قرار داده و گزارشی از یورش سیلابها از شمال تا جنوب کشور تهیه کرده است. این روزنامه در سرمقاله امروز خود به قلم مهدی زارع به ارزیابی اولیه مدیریت بحران سیل پرداخته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها وسرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
از سیل استفاده ابزاری نکنید و سوار بر موج سیل نشوید
هرمز شریفیان طی یادداشتی با عنوان سواریها بر موج سیل که در شماره امروز روزنامه همدلی چاپ شده نوشت: ایران از دیرباز یکی از کانونهای بلایای طبیعی بوده، هست و به احتمال زیاد خواهد بود. زلزلههای بوئینزهرا، طبس، رودبار، بم، آذربایجان، سرپل ذهاب و سیلهای چندباره در تاریخ ایران همه و همه رخ داده و جان عزیزان بسیاری را ستانده است.
اما نکته تأسفآور آنجاست که از این بلایای طبیعی درس گرفته نشده و برای مقابله با آن هیچ تمهید موثری اندیشیده نمیشود.
ساخت و سازهای غیر علمی و ناکارشناسانه در مسیر رودها، عدم مدیریت درست پیش از وقوع سیل که برخلاف زمینلرزه میتوان آن را پیشبینی کرد. عدم شناخت کافی از بحران و راههای برخورد با آن همه و همه دست به دست هم میدهند تا پیامدها و خسارتهای جانی و مالی بلایای طبیعی در کشور ما بیش از سایر کشورهای جهان شود و پرسش اصلی مردم از مسئولان این است که: چرا باید چنین باشد؟
چرا یک کار کارشناسی دقیق در مورد زلزله، سیل و سایر بلایای طبیعی صورت نمیگیرد و چرا پس از وقوع سیل یا چنین بلایایی، اتفاقات و واکنشهایی عجیب و ناهماهنگ و گاه تأسفآور از مسئولان دیده میشود؟
دلیل اصلی این است که ناکارآمدی آنچنان در تمام لایههای مسئولان کشور رسوخ کرده که یک استاندار در زمان وقوع سیل در خارج از کشور بهسر میبرد و بهدلیل نبودنش، عزل میشود ویا کار بین مسئولان کشوری و لشکری به دلیل یک جاده و تخریب شدن یا نشدن آن به جدل و مناقشه میانجامد و در بین این خودنماییها تنها چیزی که درست انجام نمیشود، کمک و امدادرسانی به مردم مصیبتزده از سیل است.
حال که سیل آمده و خانه و کاشانه بسیاری از هموطنانمان را در این شرایط اسفبار اقتصادی- معیشتی با خود برده؛ اکنون زمان آن است که فارغ از دعواها و جنجالهای گروهی- محفلی، به فکر یاری رسانی به هم وطنان سیلزده باشیم.
در چنین شرایطی، خاموش ماندنِ اذهان ناآگاه، یکی از بهترین روشهای کمک به مردم سیلزده و کارشناسان آگاه است. بگذاریم در خصوص سیل، سدسازی، حوزه رودخانهها و ... آگاهان و کارشناسان این حوزه نظر دهند. حالا که مردم درحال تحمل رنج و مشقتاند، بهتر است برخی از سیل استفاده ابزاری نکنند و سوار بر موج سیل نشوند.
اما آنچه بیش از پیش اهمیت دارد این است که این سیل، برخی مسئولان را از خواب بیمسئولیتی، بیکفایتی و ناکارآمدی بیدار کند تا با استفاده از تجارب پیشین، از نظرات کارشناسان داخلی و خارجی استفاده کنند و جلوی وقوع تلفات جانی و مالی و فاجعههای در پیش را بگیرند. به گفته برخی از این کارشناسان، موج بارشهایی که از امروز و امشب وارد کشور میشود، شرایط را در استانهای جنوبی به ویژه خوزستان، بهشدت بحرانی میکند.
در چنین شرایطی، مدیری را میتوان مسئولیتپذیر دانست که در صورت نداشتن توان و تخصص در مواجهه با حوزه تحت مدیریت خود، دست از کار بکشد و با کنارهگیری، اجازه دهد تا نیروی لایقتری جایش را بگیرد و مدیران بالادستی نیز بهتر است با کنار گذاشتن دل بستگیهای جناحی و سیاسی، تیم مدیران تحت مدیریت خود را از آگاهان و متخصصان تشکیل دهند و امتحان پس دادهها و ناکارآمدان را برکنار کنند.
تحمل بلایای طبیعی به خودی خود مشقتبار و طاقت فرسا است و در چنین شرایطی بهتر است کسانی که تخصص ندارند در خانه بمانند و خاموشی گزینند تا اجازه دهند تا کاربلدان وارد میدان شوند تا با مدیریتی درست به کمک هموطنان سیلزده بشتابند تا در این نوروز تلخ بتوانند دردی از دردها و آلام آنان کم کنند تا میزان تلفات جانی و مالی، فاجعهبارتر از چیزی که هست، نشود.
غافلگیری؛ هم مقابل سیل و خشکسالی و هم مقابل نفت
حمیدرضا شکوهی در یادداشتی با عنوان غافلگیری؛ هم مقابل سیل و خشکسالی و هم مقابل نفت در روزنامه مردمسالاری نوشت: بارندگیها و سیلهای اخیر در ایران، بار دیگر بحث قدیمی دورههای خشکسالی و ترسالی را به میان آورده است. هرچند وزیر نیرو و برخی دیگر معتقدند دوران ترسالی در ایران آغاز شده، اما پرویز کردوانی جغرافیدان و فعال حوزه محیط زیست، اعتقاد دارد ایران همچنان در شرایط خشکسالی و کمآبی قرار دارد و بارشهای اخیر هم «اتفاقی» رخ داده است. با این حال، در یک نکته تردیدی نیست و آن هم واکنش نه چندان مطلوب مسئولان در قبال هر دو دوران ترسالی و خشکسالی است. وقتی وارد خشکسالی میشویم گویی از قبل هیچ تمهیدی اندیشیده نشده و صرفا همگان هشدار میدهند که کم مصرف کنیم و وقتی به دوره ترسالی میرسیم، به حدی از ازدیاد بارشها آسب میبینیم که گویی هیچگاه منتظر بارش و رفع خشکسالی نبودهایم! در واقع نه برای ترسالی برنامه داریم و نه برای خشکسالی و هر دو هم به ما آسیب میزنند.
چنین وضعیتی را در کشور در حوزههای دیگری هم شاهد هستیم. یکی از مهمترین مصادیق این سرگردانی در قبال تحولات، در مورد قیمت جهانی نفت و به تبع آن درآمدهای نفتی، به چشم میخورد. وقتی قیمت نفت کاهش مییابد شاهد کاهش درآمدهای ارزی کشور و افزایش فشار به دولت به خاطر کسری بودجه در بودجهای متکی به نفت هستیم که راهکارهای جایگزین همچون ساماندهی جذب مالیات را ناگزیر در دستور کار دولت قار میدهد. اما وقتی قیمت نفت بالا میرود و درآمدهای نفتی کشورمان افزایش مییابد، مسئولان آنقدر خوشحال میشوند که سرمست از این درآمدهای بادآورده، نه تنها راهکارهای قبلی برای تنوع بخشی به سبد درآمدی دولت را از یاد میبرند بلکه بدون دوراندیشی، چنان با درآمدهای نفتی عمل میکنند که حاصلش افزایش نقدینگی و بیماری هلندی است. این اتفاق را، هم در اواخر دوران پهلوی پیش از انقلاب اسلامی و هم در دوران نفت بالای صد دلار در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد شاهد بودیم که در نهایت تنها یک سوال را باقی گذاشت: این همه درآمد نفتی چه شد و چرا به اقتصاد رونقی نداد؟
چنین برخوردی با اقتصاد ناشی از فقدان برنامه ریزی مدون و درازمدت در قبال مسایل مهمی همچون نفت و درآمدهای نفتی است که کشوری همچون ایران همواره با آن دست به گریبان است. اما درگیر شدن در روزمرگیها و عملیاتی نشدن همان چشم انداز درازمدت که هیچگاه از قالب سندهای چشم انداز و برنامههای توسعه، به مرحله عمل نمیرسد، موجب شده قیمت نفت و درآمدهای نفتی هم برای کشور ما همچون دوران خشکسالی و ترسالی باشد که برای هیچکدام برنامه نداریم و همواره در مقابل آنها غافلگیر میشویم.
نیمه پر لیوان سیل در سرمقاله امروز کیهان
حسین شریعتمداری در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه کیهان با عنوان درسی از سیل ویرانگر نوشت: فاجعه سیل نشان داد که در ایران اسلامی روح همبستگی در میان مردم ما و حالت بسیجشوندگی برای خدمت به هممیهنان یک پدیده استثنایی است که در سایر نقاط عالم - اگر نگوییم یافت نمیشود، ولی با جرأت میتوان گفت که به ندرت دیده میشود.
همینجا اشاره به اظهارنظر پمپئو وزیر خارجه آمریکا میتواند نمونهای گویا باشد. پمپئو میگوید؛ ایران در مهار سیل و رسیدگی به مردم آسیبدیده ناموفق بوده است! این اظهارنظر خصمانه در حالی است که به گزارش CNN فقط در دوران ریاست جمهوری ترامپ «بیش از سه هزار و دویست نفر در سه تندباد ایرما، هاروی و ماریا کشته شده و یکصد و شصت و پنج میلیارد دلار خسارت به آمریکا وارد شده است». شبکه تلویزیونی CNN در ادامه همین گزارش از بیتفاوتی مردم در سایر نقاطی که با تندباد روبرو نبودهاند گلایه کرده و فقدان روح همبستگی در میان مردم آمریکا را با لحنی ملامتبار به چالش کشیده است و حال آنکه در ایران ما، مردم بلافاصله پس از انتشار خبر حادثه، با همه توان به یاری هموطنان آسیبدیده شتافتند و پا به پا و دوش به دوش مسئولان و نیروهای نظامی و امدادی در صحنه حضور یافتند.
گفتنی است در جریان طوفان کاترینا در آمریکا- اوت ۲۰۰۵- نزدیک به ۲۰۰۰ نفر کشته شدند و در طوفان «ویلما» در اکتبر همان سال ۸۷ نفر جان باختند و صدها نفر مجروح شدند... و نمونههای فراوان دیگری از همین دست حوادث طبیعی در آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی که با وجود شدتی به مراتب کمتر از دامنه و شدت سیل در کشور ما، تلفات انسانی دهها و گاه صدها برابر سیل اخیر در ایران را به دنبال داشته است که در گزارش امروز کیهان به برخی از آنها اشاره کردهایم؛ و اما، نکته درسآموز و عبرتانگیزی که نباید از آن غفلت شده و به طاق نسیان سپرده شود، خیزش همگانی برای کمکرسانی به هموطنان آسیبدیده و نقش پررنگ آنان در کمک موثر به مسئولان و مدیران برای مهار فاجعه است. مردم و مخصوصا جوانان پاکباخته این مرز و بوم در موارد فراوانی ابتکار عمل را به دست گرفته و نقش بیبدیلی به عرصه آورده بودند و به قول رهبر معظم انقلاب کمک آنها حقیقتا گرهگشاست و بارها و بارها آن را آزمودهایم. اکنون روی سخن با مسئولان محترم است و این پرسش از آنان در میان است که چرا این ظرفیت عظیم و کارآمد را برای مقابله با سایر مشکلات به کار نمیگیرید؟! آنها میتوانند از نیروی توانمند مردمی، مخصوصا جوانان مومن و انقلابی برای مقابله با بسیاری از مشکلات اقتصادی پیشروی نیز بهره بگیرند.
به عنوان مثال، یکی از مشکلاتی که این روزها عرصه را بر تودههای مردم تنگ کرده و همه روزه نیز بر شدت آن افزوده میشود، گرانی لجام گسیخته کالا و خدمات است و همه شواهد موجود هم به وضوح نشان میدهند این پدیده پلشت ربطی به تحریمها ندارد بلکه حاصل سه عامل درهمتنیده، بیتوجهی ـ اگر نگوییم بیخیالی! ـ برخی از مدیران، کیسههای پرنشدنی مفسدان اقتصادی و تلاش مرموز و برنامهریزی شده نفوذیهاست.
طی دو هفته پایانی سال گذشته قیمت شماری از اجناس مورد نیاز مردم، جهشی باور نکردنی داشت. چرا؟ چه اتفاق غیرمنتظرهای افتاده بود که قیمتها را تا این اندازه بالا برده و در پی آن هزینه سایر خدمات نیز افزایش یافته بود؟! پاسخ این پرسش فقط و قطعا دو کلمه بیشتر نیست و آن، اینکه «هیچ اتفاقی نیفتاده بود».
پس چرا قیمتها جهش کرده بود؟! چه کسانی تصمیم به افزایش قیمتها گرفته بودند؟! یافتن سرنخ این پدیده ضدمردمی و دشمنپسند به آسانی ممکن است. چگونه؟!