دیدار دیپلماتها با سرداران، نتانیاهو ماند، ترامپ چه میکند؟ یارکشی جهانی له و علیه یک تصمیم، پای سی دکل در میان است، حرفهای متفاوت آذریجهرمی درباره قانونگریزی شرکت مخابرات ایران، ضدحمله به آمریکای ترامپ، «ممنوعیت صادرات» راهکار دقیقه نودی، کوپن الکترونیکی آماده شد، جنگ نفسگیر با سیل در خوزستان، تأکید چین و اتحادیه اروپا بر پایبندی به برجام و سرنگونی بی ۵۲ آمریکا توسط طالبان، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه ۲۲ فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که دیدار ظریف با سرداران سپاه از یک سو و ادامه واکنشهای به اقدام خصمانه آمریکا علیه سپاه در روزهای گذشته از مهمترین عناوین روزنامههای امروز محسوب میشود. مقابله با سیل در خوزستان، پیروزی نتانیاهو در انتخابات رژیم صهیونیستی، ماجرای دکلهای گمشده و بالا رفتن پلاکاردهای نه به جنگ با ایران در سنای آمریکا، از دیگر مواردی است که با عناوین محتلف در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
پیامهای دیدار ظریف با سرداران سپاه
اسماعیل کوثری جانشین قرارگاه ثارالله طی یادداشتی که در شماره امروز روزنامه ایران منتشر شده درباره دیدار سرداران سپاه و وزیر امور خارجه کشورمان نوشت: اقدام بسیار ناشایست و بدون منطق دونالد ترامپ رئیسجمهوری امریکا در قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست گروههای تروریستی، با واکنش بسیار خوب مردم و مسئولان همراه شده است. همه آنان به لطف خدا بخوبی میدانند که چنین واقعیتی وجود ندارد و اظهارات مقامات امریکایی ۱۸۰ درجه خلاف واقعیت بوده و آنها به دروغ سپاه پاسداران ایران را در فهرست گروههای تروریستی قرار دادهاند.
دلیل اصلی اعتماد مردم و مسئولان به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در چند روز اخیر جلوه بیشتری یافته، این است که در مدت ۴۰ سالی که از تشکیل این نهاد میگذرد، همه اقدامات انجام شده به صورت شفاف و روشن و با اجازه فرمانده معظم کل قوا بوده است. شاید به علت همین شفافیت باشد که این افراد و سیاستمداران کذاب و دروغگوی امریکایی و برخی کشورهای غربی، همواره از اختلاف بین مسئولان سیاسی کشورمان و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفتهاند.
حالا به لطف خدا و با عنایت به این فرموده امام سجاد (ع) که «خدا را شکر که دشمنان ما را از احمقها آفریدید»، باید بگویم که عدم واقعیت این مسأله با تصمیمگیری به دروغ و ناشایستی که از سوی دونالد ترامپ انجام گرفت، اول از همه برای مسئولان ما روشن شد. لطف خدا شامل حال مسئولان سیاسی کشورمان شد که بدانند سپاه جز در عرصه خدمت کردن به کشور و در جهت همکاری و همیاری با دولت برای کمک به ملت، هدف دیگری در ذهنش نبوده و نیست و نخواهد بود.
به دلیل همین واقعیت روشن و مبرهن بود که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان، نخستین فردی نام گرفت که بطور رسمی عکس العمل نشان داد و در نهایت هم با درخواست ایشان بود که اقدام متقابل ایران در قبال تصمیم رئیس جمهور امریکا از سوی شورای عالی امنیت ملی اتخاذ شد.
دیداری که روز گذشته بین فرماندهان پنجگانه سپاه پاسداران و فرمانده کل با محمدجواد ظریف و دو نفر از معاونان ایشان انجام شد، اقدام بسیار شایستهای بود. همین وحدت و رفت و آمدها که نمود یکپارچگی مسئولان نظام است، باعث میشود که از یک سو دشمنان ما نتوانند به خواستههای نابحق خود برسند و از سوی دیگر بدانند که آن گونه نیست که آنها فکر میکنند بین مسئولان ما شکاف انداختند و میتوانند آن را عمیقتر هم کنند. برگزاری چنین نشستها و تبادل نظرها بین مسئولان دولتی و مقامات نظامی همچون سپاه پاسداران، باعث میشود هم دشمن از به سرانجام رسیدن اهداف خود ناامید شود و هم مردم ایران و همه دوستداران انقلاب و نظام اسلامی از وجود چنین وحدتی خرسند باشند. امیدواریم که با نمایش این وحدت و یکپارچگی، این مسیر تداوم پیدا کند و به طور منسجمتر و در دفعات بیشتری انجام بپذیرد. انشاءلله با چنین اقداماتی دشمنان ما هم بفهمند که هرچقدر بخواهند خباثت کنند و عرصه را بر دولتمردان و ملت ایران تنگتر سازند، مسئولان و ملت ما آگاهتر به مسأله هستند. آنان با آگاهی به دشمنیهای امریکاییها مشت محکمی بر دهان یاوه گویان و دروغگویان خواهند زد. مخصوصاً بر دهان سیاستمداران امریکایی و صهیونیستی که خیال میکنند میتوانند با طرح کردن مسائل این چنینی بین مسئولان ما شکاف ایجاد کنند و بر طبل اختلاف و تفرقه بکویند.
پیشنهاد کیهان؛ تنگه هرمز را ببندید
حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزمامه کیهان دربخشی از یادداشت روز امروز این روزنامه با عنوان تردید نکنید، تنگه هرمز را ببندید نوشت: سپاه یک نیروی نظامی رسمی در جمهوری اسلامی ایران است و تروریست دانستن آن با توجه به ضرورت مقابله با تروریسم به معنی آن است که آمریکاییها به خود حق میدهند با نیروهای سپاه در هر نقطهای که باشند برخورد نظامی بکنند. بدیهی است که با تروریست دانستن ارتش آمریکا، این حق برای ما نیز محفوظ خواهد بود که نیروهای نظامی آمریکا را در هر نقطهای که یافتیم به عنوان عوامل تروریست قلع و قمع کنیم. مثلا اگر به آبهای سرزمینی ایران در خلیجفارس وارد شدند آنها را بازداشت و به اشد مجازات برسانیم. در این حالت بهانههایی مثل اشتباه در جهتیابی نیز قابل قبول نخواهد بود چرا که تروریست، تروریست است چه راه گم کرده باشد و چه به نشان آمده باشد!
- ما از امکانات و دسترسیهای فراوانی برای پاسخ دندانشکن و پشیمانکننده به آمریکا و متحدانش برخورداریم که نباید آنها را از دست بدهیم. مخصوصا آنکه بعید نیست کنگره آمریکا با مشاهده قاطعیت ایران اسلامی، از تصویب تصمیم ترامپ صرفنظر کند که در این صورت فرصت به دست آمده را از دست خواهیم داد! از جمله این امکانات، تنگه هرمز است. بخوانید!
- هشت سال قبل- آذرماه ۱۳۹۰- در حالی که کنگره آمریکا قانون تحریم نفتی کشورمان را در دستور کار داشت، طی یادداشتی آورده بودیم که در صورت تحریم صدور نفت ایران بهترین و موثرترین راه مقابله با آن، بستن تنگه هرمز به روی نفتکشهایی است که از این آبراهه عبور میکنند و با استناد به مواد ۱۴ تا ۲۳ کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو و مواد ۱۷ تا ۳۷ کنوانسیون ۱۹۸۲ جامائیکا نوشته بودیم که در شرایط یاد شده، مسدود کردن این تنگه حق قانونی ما نیز هست. این پیشنهاد بلافاصله با واکنش رسانههای آمریکایی، اروپایی و برخی از کشورهای عربی روبرو شد. روزنامه فرانسوی لوموند با اشاره به یادداشت کیهان نوشت؛ ایران توان بستن تنگه هرمز را دارد و تصویب قانون تحریم نفتی ایران در کنگره میتواند برای آمریکا و اروپا و متحدان منطقهای آنها پشیمانکننده باشد. روزنامه آمریکایی بوستونگلوب نیز این تهدید را جدی تلقی کرد و نوشت؛ ایران عملا هر لحظه که بخواهد میتواند تنگه هرمز را ببندد و این امر باعث قطع صادرات میلیونها بشکه نفت در روز خواهد شد، بستن تنگه هرمز، شدیدترین پاسخگویی علیه منافع آمریکا خواهد بود و علاوه بر آن، رشد انفجاری قیمت نفت فقط در چند روز منجر به فاجعهای جبرانناپذیر برای اقتصاد غرب خواهد شد. احمد العطار مفسر اماراتی و کارشناس برجسته امور دفاعی و انرژی گفته بود: مینگذاری در خلیجفارس به ویژه در تنگه هرمز اصلیترین تهدیدی است که باید مدنظر داشت. وی خاطرنشان میکند که در سال ۱۹۸۸، ناو آمریکایی ساموئل بیرابرتز با مین کار گذاشته شده از سوی ایران برخورد کرد و تقریبا نابود شد. العطار گفته بود: ایجاد میدان گسترده مین باعث ایجاد اختلال شدید در ترانزیت نفت و تجارت دریایی در خلیجفارس میشود و مقابله با آن تقریبا غیرممکن است. آژانس اطلاعات انرژی آمریکا در همان ایام با اشاره به اینکه، تنگه هرمز تنها راه آبی ۸ کشوری است که در مجاورت آبهای خلیجفارس قرار دارند، مسدود شدن آن را فاجعهآمیز ارزیابی کرد و... دهها واکنش برخاسته از وحشت غرب که احتمال بسته شدن تنگه هرمز در آن روزها - یعنی ۷ سال قبل- به دنبال داشت. گفتنی است این واکنشهای آمیخته با دلهره کشورهای غربی و برخی کشورهای عربی درحالی بود که توان نظامی هشت سال قبل جمهوری اسلامی ایران با امروز حتی قابل مقایسه هم نبوده و نیست.
- مگر نه اینکه آمریکا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تروریست و در نتیجه برخورد نظامی با آن را ضروری میداند! - البته هرگز جرأت چنین غلطهای زیادی را نداشته و ندارد چرا که نیروها و پادگانهای آمریکا نه فقط در منطقه غرب آسیا بلکه در بسیاری از نقاط دیگر دنیا در تیررس ما قرار دارند، ضمن آن که متحدان آمریکا از جمله رژیم صهیونیستی و عربستان و امارات و بحرین نیز نمیتوانند از مجازات در امان باشند- بنابراین عبور ناوهای جنگی و کشتیهای تجاری آمریکا و متحدانش، امنیت ایران اسلامی را تهدید میکند و ایران با استناد به مواد یاد شده از دو کنوانسیون ژنو و جامائیکا میتواند و حق دارد به آنان اجازه عبور از تنگه هرمز را ندهد. گفتنی است، علاوه بر حق قانونی ایران برای بستن تنگه هرمز که در دو کنوانسیون مورد اشاره آمده است، جمهوری اسلامی ایران میتواند با استناد به حق اقدام متقابل یا تلافیجویانه -REPRISAL- که در حقوق بینالملل به رسمیت شناخته شده است نیز تنگه هرمز را مسدود کند.
تنگه هرمز باید به روی برخی از کشورهای عربی نظیر عربستان، بحرین و امارات که با این تصمیم آمریکا همراهی کردهاند نیز بسته شود. توضیح آنکه بند ۴ از ماده ۱۴ و بند یک از ماده ۱۶ کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو، تشخیص بیضرر بودن عبور کشتیها از تنگه هرمز را برعهده کشور ساحلی- در اینجا، جمهوری اسلامی ایران- گذارده است.
هارپ و اثر آن بر سیل ایران
بهروز پورسینا در یادداشتی که در شماره امروز روزنامه شرق چاپ شده به موضوع هارپ و بررسی آثار آن بر سیل ایران پرداخت و نوشت: برنامه هارپ High-frequency Active Auroral Research Program، عبارت است از برنامه پژوهشی یونوسفر فعال با فرکانس بالا، در سال ۱۹۹۳ از سوی آمریکا به منظور انجام تحقیقات روی اتمسفر زمین شروع به کار کرد و تأسیسات اولیه آن در آلاسکا، در همان سال احداث شد. طبق روال معمول در آمریکا، پروژههایی از این دست را صرفا برای توسعه فناوری با اهداف صلحجویانه و کاملا غیرنظامی اعلام میکنند؛ اما پس از سالها، ابعاد گسترده خطرناک و آفندی آن بهتدریج برملا میشود. هارپ شاید بدترین نوع از این دست برنامهها و پروژهها باشد که حتی ابعاد پنهان و بسیار خطرناک نگهداشتهشده آن، میتواند نهتنها امنیت جهانی بلکه بشریت را تهدید کند. جالب است بدانیم در ۲۰ سال پیش از این یعنی بهمن ۱۹۹۸ میلادی و در واکنش به گزارش دکتر ماج برین، از تئوریسینهای برجسته پروژه هارپ، کمیته امور خارجی امنیت و سیاست دفاعی پارلمان اروپا، اقدام به صدور بیانیهای کرد که در بخشی از آن آمده است: «به واسطه پیامدها و تأثیرات گسترده این پروژه بر محیط زیست و نگرانیهای جهانی آن، همچنین توجه به ملاحظات قانونی، اخلاقی و نیز عواقب زیستمحیطی آن، باید هیئت بینالمللی مستقلی به بررسی ماهیت آن بپردازد». این کمیته به واسطه امتناع مجدد دولت آمریکا از ارائه توضیح درباره این پروژه، مراتب تأسف خود را ابراز میدارد. باوجوداین به واسطه فقدان اختیارات لازم، تقاضای این کمیته برای تهیه پیشنویس درباره تأثیرات زیستمحیطی فعالیتهای نظامی این طرح، همچنان بینتیجه مانده است. متعاقبا در سال ۲۰۰۲ هم، ۹۰ نماینده دومای روسیه درخواست کرده بودند تا ممنوعیتی برای انجام پروژههای ژئوفیزیکی عظیم مانند هارپ وضع شود؛ چون این برنامه که حتی در آن زمان تکمیل نیز نشده بود، بنا به ادعای دومای روسیه در سال ۲۰۰۲ قادر خواهد بود به یک سلاح تمام و کمال نظامی تبدیل شود.
این سلاح مهلک نظامی با انتشار حجم عظیمی از امواج رادیویی فرکانس بالا، قدرت تأثیرگذاری بر کل کره زمین را دارد. به گفته آنها این جهش نظامی از نظر کیفی قابل مقایسه با جهش بشر از سلاحهای فلزی به سلاحهای آتشین یا سلاحهای متعارف به بمب اتمی یا هیدروژنی خواهد بود. به ادعای دوما، این برنامه نظامی قادر به تخریب ارتباطات رادیویی، تجهیزات فضاپیماها و راکتها است و احتمال وقوع تصادفات خطرناکی را در شبکههای الکتریکی و خط لولههای نفت و گاز بالا میبرد و میتواند تأثیر منفی بر سلامتی مردم تمام مناطق بگذارد. بااینحال جالب است که بدانیم اتحادیه اروپا در نروژ و روسیه در نیژنی نووگورود، تأسیسات مشابهی را در حال فعالیت دارند! پیشازاین نیروی دریایی روسیه اعلام کرده بود که هدف نهایی آزمایشهای گسترده آمریکا در پروژه هارپ، میتواند موجب تخریب ایران و آسیبزدن به دولت کنونی این کشور از طریق ایجاد زمینلرزه باشد.
شاید بر مبنای اطلاعاتی که ارتش روسیه در اختیار رئیسجمهور فقید ونزوئلا در آن زمان گذاشته بود، اظهارنظر هوگو چاوز درباره زلزله هائیتی، موجبات حیرت بسیاری را در سراسر جهان فراهم آورد. چاوز در آن زمان گفت: آمریکا در ایجاد زمین لرزه هفتریشتری در هائیتی بهعنوان بخشی از آزمایش سلاح زمینساختی که میتواند بلایای طبیعی ایجاد کند، مقصر است. چاوز افزود: آمریکا باید ایفای نقش خدا را در زمین کنار بگذارد؛ چراکه این سلاحها میتواند در اوضاع جوی تغییراتی ایجاد کرده و به دنبال آن نیز زمینلرزهها و آتشفشانهایی را تنها از طریق امواج الکترومغناطیس ایجاد کنند. چنین سلاحهایی که ایجاد زمینلرزه میکنند، در اختیار ارتش آمریکا قرار میگیرد و ممکن است در نهایت علیه کشور ایران استفاده شود.
محمدحسین ذوالفقاری، معاون امنیتی وزارت کشور، در گفتگو با ایلنا درباره ارتباط پروژه هارپ با زلزلههای ایران اعلام کرد ما دراینباره نمیتوانیم هیچ اظهارنظری داشته باشیم؛ زیرا هیچ گزارشی از مراجع علمی، نظامی و غیرنظامی به ما نرسیده است. او در بخش دیگری از اظهارنظرش در سال ۱۳۹۶ درباره نورهای عجیبی که در روزهای ۲۹ آبان ۲۱ و ۳۰ آذر ماه در آسمان شهرهای تبریز، مشهد، ایلام، گتوند، مسجدسلیمان و لالی همزمان با شنیدن صداهای عجیب از سوی اهالی گزارش شده، گفت: ما هم این موضوعات را در فضای مجازی دیدیم و در همین اندازه در جریان هستیم؛ البته هیچگونه گزارش رسمی دراینباره نداشتیم.
در مقالهای که از دو محقق و متخصص برجسته کشورمان که تحقیقاتشان درباره پروژه هارپ در یک کنفرانس علمی معتبر در سال ۱۳۹۶ منتشر شد که یکی از همین دو پژوهشگر، خود دارای مدرک مهندسی سازه و لرزه از دانشگاهی معتبر در آمریکا است، به زبان ساده، هارپ و عملکرد آن را چنین توصیف میکنند: «هارپ، روشی برای گرمکردن و بالابردن قسمتی از یونوسفر بالای یک یا چند منطقه از سطح زمین به منظور ایجاد یک آینه بزرگ و نامرئی برای بازگرداندن امواج به سطح زمین برای استفاده از امواج ELF برای نفوذ به اعماق اقیانوسها و دریاها، پیداکردن تونلهای مخفی و منابع زیرزمینی، ازبینبردن ماهوارهها، منهدمکردن موشکهای نظامی، مختلکردن ارتباطات رادیویی، ایجاد تغییر در وضعیت آب و هوا، تأثیر بر روی سلامت و روان انسانها و احتمالا ایجاد زمینلرزه است».
درحالحاضر بنا بر گزارشهای مختلف، پروژه هارپ در آمریکا بهویژه در حوزه ارتش این کشور در مقایسه با سال راهاندازی رسمی آن در ۱۹۹۳ پیشرفتهای شگرفی داشته است. امروز اگر پروژه هارپ و ابعاد بزرگ و گسترده آن را کسی بخواهد انکار کند، صرفا مربوط به ناآگاهی خود او است؛ اما اینکه آیا وجود ابعاد بسیار خطرناک هارپ یک حقیقت انکارناپذیر است یا در یک برنامه آمریکاهراسی در حال دامنزدهشدن به آن است، مستندات قابل ارائه در این مجال اندک گواه این است که هارپ و ابعاد آن قطعا نهتنها برای امنیت جهانی؛ بلکه برای بشریت و زیستبوم کاملا خطرآفرین است.
تردیدی که وجود دارد، این است که چنین دستاندازیهایی به طبیعت از طریق هارپ، تا چه اندازه میتواند هدفمند و قابل مدیریت باشد. با آنکه ابعاد هارپ هنوز نمیتواند ما را قادر به متهمکردن آمریکا در ایجاد عامدانه این سیلهای مهیب اخیر کشورمان کند؛ ولی ادله زیادی وجود دارد که باید در این زمینه کاملا مشکوک بود و بالطبع، نگارنده معتقد است که بخشی از توان علمی - دفاعی - امنیتی کشور میتواند در این مسیر، پاسخهای قانعکنندهای را بیابد و ارائه کند که در این راستا، اگر امکان متهمکردن آمریکا از این طریق فراهم شود، آمریکا بهعنوان عامل این دگرگونیهای اقلیمی در جهان به بشریت معرفی خواهد شد.