به گزارش «تابناک»؛ اگر این پرسش را پیش از سیلابهای اخیر میپرسیدیم، احتمالا پاسخ عموم به آن، «بله» بود. پاسخی در نکوهش ایستادن و فیلم گرفتن از رویدادهای مختلف که میشد به سلفی گرفتن با سیلاب و نکوهش آن هم گرهش زد و دست آخر سری تکان داد؛ به این معنا که چقدر این رفتار تأسف بار است.
رفتاری که شاید به جهاتی تأسف بار هم باشد، به ویژه اگر به یاد آوریم در سالهای نه چندان دور در یکی از میدانهای مشهور پایتخت، یک نفر به نفر دیگر چاقو زده بود و در شرایطی که فرد مجروح روی زمین افتاده بود و به مرگ نزدیک میشد، شمار زیادی از رهگذران مشغول فیلم گرفتن بودند!
اتفاقی که فرجامش هم بسیار تلخ بود، با این ملاحظه که نتیجه آن فیلم ها، نشان دادن عادت رهگذران به تماشای حوادث و نکوهش آن بود و علاوه بر آن، مشخص شد مأمور پلیس حاضر در صحنه هم از اسلحه اش برای نجات فرد مصدوم استفاده نکرده است. پروندهای مفصل که به مسائل دیگر از جمله مجاز نبودن پلیس در استفاده از سلاح هم رسید که اتفاقی جالب توجه بود.
همین یادآوریها کافی است تا بدانیم آن فیلم گرفتنها به رغم زشتی هایش، بی فایده هم نبوده است. درست مانند خیلی امور دیگر که فواید و مضرات دارند و نمیتوان در دسته بندی سیاه و سفید قرارشان داد و حکم کلی درباره شان صادر کرد. درست مانند سیلاب که هم خسارت بار است و هم منشأ اتفاقات مثبتی مانند عبور از خشکسالی. درست مانند فیلمهایی که برخی از سیلاب در شیراز گرفتند تا همگان متوجه هولناک بودن این رویداد شوند.
فیلمهایی که حکم به صدا درآوردن زنگ خطر را برای ایرانیان داشتند و چه بسا اگر نبودند، کسی باور نمیکرد در آن بازه کوتاه زمانی، باران شیراز سیلاب شود، آب در دروازه قرآن بالا بیاید و خودروها را به هم بکوبد و جان عدهای را برباید و برود. خطری که بزرگی و هولناک بودن آن با آن فیلمها به نمایش درآمد و موجب شد سیلاب جدی گرفته شود!
دو: تخریبچیها در صف نخست کمک رسانی!
بارزترین نشانه جدی گرفته شدن خطر سیلاب را میشود در آمار جان باختگان سیلابهای اخیر دریافت که به رغم وسعت بسیار و فراگیر بودن آن در بسیاری از نقاط کشور، به فاجعهای بزرگ ختم نشد و به عنوان مثال در شهرهایی، چون پلدختر و معمولان و روستاهای پیرامون آنها که شدت تخریب بسیار بوده، تنها یک جان باخته داشت.
اتفاقی که گفتوگو با سیل زدگان حکایت از تأثیرگذاری رویداد رقم خورده در شیراز و فیلمهای هولناک منتشر شده از آن دارد. فیلمهایی که مردم را مجاب کردند، به هشدارها در خصوص تخلیه منازل گوش فراداده یا در صورت خودداری از پذیرش هشدارها، وقتی دیدند سطح آب در حال بالا آمدن است، سریع برای تخلیه اقدام کنند.
رویکردی که موجب شد سیلاب به رغم تخریب منازل بسیاری در مسیر راهش، در بعد "خسارات جبران ناپذیر" کمرنگ بماند. نکتهای قابل اعتنا که وقتی از زبان سیل زدگان مهر تأیید میخورد، میتواند پاسخ آن را تغییر داده و فیلم گرفتن از حوادث را اقدامی سیاه و بی فایده جلوه ندهد، بلکه از آن رویدادی بسازد که در کنار زشتی هایش، فوایدی نیز میتواند داشته باشد.
تغییری که نتیجه و مرهون سیلابهای اخیر است؛ سیلابهایی که روایت آسیب دیدگانشان، حکایت از تغییرات دیگری دارند که به واسطه آنها رقم خورده، از جمله تغییر در این نگرش که آفرود سواران، افرادی خوش گذران هستند که به طبیعت و محیط زیست آسیب میرسانند و آسایش را از دیگران سلب میکنند و در یک کلام، کاش نمیبودند!
باوری که دست کم در باور بخشی از مردم ریشه دوانده و نتیجه رفتارهای نسنجیده و پراشکال برخی از علاقه مندان آفرود است. انگارهای که شرط انصاف نیست با عملکرد علاقه مندان آفرود در سیلاب اخیر، در آن تغییر به وجود نیاوریم، به ویژه اگر بدانیم آفرودسواران نخستین گروهی بودند که بعد از کاسته شدن خشم سیلاب رود کشکان و کاهش سطح آب در پلدختر، به داد سیل زدگان این دیار رسیدند.
اتفاقی که سیل زدگان آن را ارج مینهند و تأکید میکنند در نتیجه تلاش این افراد بوده که ارتباطِ قطع شده در برخی مناطق با روستا به کمک امثال زیپ لاین برقرار شود و به سیل زدگان کمک برسد تا بشود نتیجه گرفت فعالیت آفرودسواران نیز فعالیتی نیست که در دسته بندی خوب یا بد بگنجد و بهتر است خوبی هایش را هم در کنار بدی هایش دید.
نگاهی متفاوت که بهتر است به همه امور سرایتش دهیم و از صفر یا یکی دیدن امور مختلف پرهیز کنیم؛ درست مثل نگاه به سیلاب که حتما خسارت بار بوده، اما فوایدی هم داشته است.