توزیع میراث پراید بین هم خانواده ها، نفوذی ها، فعال در اعتراضات عراق، آمار نگران کننده ازدواج و طلاق، کاهش ۹۰ درصدی تخلفات با الکترونیکی شدن انتخابات، کاهش ۹۰ درصدی تخلفات با الکترونیکی شدن انتخابات، آذری جهرمی مکرون ایران میشود؟، آستراکسی. ن. اصلاح طلبان در خانه احزاب و علم الهدی منتقد همیشگی برجام، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه چهارم آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که تعدادی از آنها به خاطر قرار گرفتن روز شنبه بین دو تعطیلی منتشر نشدند. روزنامههای منتشره امروز در صفحات نخست خود آبستراکسیون اصلاح طلبان در جلسه خانه احزاب، گزارشها از حضور رئیس جمهور روحانی در باکو، تحلیل ها و گزارش ها از FATF و جنجال ها بر سر چرایی عدم تصویب آن در مجمع و گزارشهایی با کلیدواژه آمد نیوز، ادعاهای کریمی قدوسی در این رابطه و تکذیب آن از سوی دولتیها را برجسته کرده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
کردها سیاهی لشکر سناریوی نفتی ترامپ میشوند؟
روزنامه خراسان طی گزارشی با عنوان کردها سیاهی لشکر سناریوی نفتی ترامپ میشوند، به تحولات شمال سوریه پرداخت و نوشت: رئیس جمهور جنجالی آمریکا با هدف اجرای شعار خود درباره خروج نیروهای نظامی این کشور از نقاط بحران خیز، دستور خروج این نیروها از شمال سوریه را صادر کرد و شبهنظامیان کـُرد را در برابر تهاجم نظامی ترکیه تنها گذاشت. اکنون ترامپ که به اذعان خود کـُردها از پشت به آنها خنجر زده ماموریتی جدید برای آنها در نظر گرفته است. دونالد ترامپ در توئیتی خطاب به نیروهای کُرد شمال سوریه، نوشت: زمان آن فرا رسیده که کُردها به منطقهای در سوریه بروند که میادین نفتی وجود دارد. میادین نفتی که درباره آنها صحبت شد در اختیار داعش بود تا وقتی که آمریکا با کمک کُردها آنها را تصرف کرد. رئیس جمهور آمریکا مدعی شد که آمریکا هرگز به داعش اجازه نخواهد داد تا دوباره بر این میادین نفتی کنترل پیدا کند.
در همین زمینه، یک مقام آمریکایی به شبکه فاکس نیوز گفته است، پنتاگون احتمالا تانک و صدها نیرو را در شرق سوریه مستقر خواهد کرد. این نخستین بار خواهد بود که آمریکا در سوریه تانک مستقر میکند و این تانکها از تجهیزات موجود آمریکا در منطقه خاورمیانه به سوریه فرستاده خواهد شد. به این ترتیب به نظر میرسد ترامپ قصد دارد پس از استفاده از کردها برای مبارزه با داعش اکنون از آنها بار دیگر استفاده ابزاری و برای حفاظت از میادین نفتی شمال شرق سوریه از آنها بهره برداری کند.
ترامپ اعلام کرده که آمریکا قصد دارد تاسیسات نفتی در شمال شرق سوریه را تحت کنترل خود نگه دارد و سپس تصمیم خواهد گرفت که با آنها چه کار کند. پیشتر "مارک اسپر" وزیر دفاع آمریکا مدعی شده بود که پنتاگون درنظر دارد شماری از نظامیان آمریکایی را برای محافظت از میادین نفتی در شمال شرق سوریه مستقر کند تا نفت به دست نیروهای داعش و گروههای دیگر نیفتد. به گفته اسپر؛ هدف از این اقدام، جلوگیری از رسیدن درآمدهای نفتی به داعش و گروههای دیگری است که ممکن است خواستار دست یابی به این درآمدها برای فعالیتهای زیان بار خود باشند. سوال این جاست که ترامپ بارها در اظهارات خود مدعی نابودی کامل داعش در سوریه شده، اکنون چگونه بار دیگر مدعی تلاش این گروه تروریستی برای تصرف مجدد میادین نفتی میشود؟ "لارا سلیگمن" و "کیت جانسون" کارشناسان سیاسی آمریکایی در مطلبی در نشریه فارین پالیسی نوشته اند: دونالد ترامپ که همواره اعلام کرده بود حمله به عراق باید با تصرف منابع نفتی آن پایان مییافت، حالا به بهانه کوتاه کردن دست داعش از میادین نفتی سوریه، گویا چشم به منابع نفتی این کشور دوخته است. به نظر میرسد که مقدمات این کار فراهم شده و به زودی آغاز خواهد شد. یک مقام وزارت دفاع آمریکا نیز از تصمیم دولت ترامپ برای ارسال تجهیزات نظامی بیشتر به سوریه خبر داده و مدعی شد که هدف از ارسال تجهیزات نظامی گسترده آمریکایی به سوریه «محافظت از نفت» در این کشور و ممانعت از اشغال میادین نفتی توسط گروه تروریستی داعش یا دیگر گروههای تروریستی در سوریه است.
مبارزه با پولهای کثیف در انتخابات؛ از حرف تا عمل
احمد مازنی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی که روزنامه همدلی در شماره امروز خود منتشر کرده نوشت: اگر چه بزرگنمایی و پر رنگ کردن عبارت «ورود پولهای کثیف به انتخابات»، از طرف رسانهها، برخی از فعالان سیاسی و موسساتی که به نوعی خارج از حوزه قدرت هستند، امری عادی به نظر میآید، اما مطرح کردن آن به وسیله افرادی که در حوزه قدرت قرار دارند و به نوعی از اعضای مجلس، شورای نگهبان و یا دولت، و حتی قوه قضاییه هستند، پذیرفته نیست. زیرا تنها حرف زدن این نمایندگان فایدهای نداشته و مردم هم آنها را فقط برای حرف زدن انتخاب نکردهاند. این مقامات دارای اختیاراتی هستند که وقتی صحبت از وجود چنین مسائلی میکنند باید در جهت حل اینگونه معظلات، از اختیارات قانونی خود استفاده کرده و وارد عمل شوند.
اگر مسئولان دولتی معتقدند که در انتخابات گذشته، ایراداتی در این زمینه وجود داشته است چرا این مسائل را به قوه قضائیه منتقل نکردهاند؟ و اگر قوه قضائیه گزارشهایی را در این زمینه از سمت دولت دریافت کردهُ چرا با این افراد برخورد قانونی لازم صورت نگرفته است؟
حتی نمایندگان مجلس هم اگر فکر میکنند که در این باره تخلفهایی صورت گرفته یا اینکه در حال روی دادن است و یا حتی پیشبینی میکنند که در آینده قرار است چنین تخلفاتی صورت گیرد، باید راه قانونی برای پیشگیری از آن را پیگیری کنند و تنها گفتاردرمانی نکنند.
آنچه مسلم است اینکه، تنها صحبتهای شفاهی، مصاحبهها، توئیتها و موضعگیریهایی از این قبیل از سمت مسئولان جوابگو نبوده و آنها باید با استفاده ازمسئولیتهای قانونی خود، اقدامات عملیاتی انجام دهند؛ به گونهای که نتیجه آن ملموس باشد. زیرا این مسئولان تنها برای حرف زدن نبوده است که از جانب مردم انتخاب شدهاند.
باید اشاره داشت که دولت لایحهای را در این زمینه به مجلس ارائه کرده است. اگر چه ارائه این لایحه از طرف دولت یکی از مهمترین و کلیدیترین اقدامات دولت است که موضوعات بسیاری در آن دیده شده است، اما باید گفت که انجام این امر قدری دیر صورت گرفت و با اینکه انتظار میرفت در دوره اول این دولت،ای لایحه به مجلس ارائه شود، اما در اصل در اواسط دوره دوم فعالیت دولت به مجلس ارائه گردید.
در این زمینه، طرحی هم از طرف نمایندگان به مجلس ارائه شد. در این مورد برخی اشکالات به کمیسیون شوراها و امور داخلی که کمیسیون تخصصی این بخش میباشد وارد است و همچنین به هیئات رئیسه مجلس که مساله اصلاح قانون نظام انتخابات را با تاخیر مورد بررسی قرار دادند. در نهایت شورای نگهبان هم نسبت به بعضی موارد آن مخالفت کرد و در نتیجه اجرای آن در حال حاظر متوقف است. این توقف البته که از سمت کمیسیون شوراها اشتباه است و میبایست تلاش کنند تا هم لایحه دولت و هم طرح نمایندگان در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار بگیرد.
از سوی دیگر دغدغه هزینههای انتخاباتی، پیشتر در سیاستهای ابلاغی مقام رهبری نیز دیده شده است؛ بنابراین میتوان گفت که تنها مجلس و دولت هستند که در این زمینه کوتاهی کردهاند.
متاسفانه همان طور که گفته شد نمایندگان و مسئولان به جای عمل کردن و استفاده از ابزار قانونی، بیشتر در حال سخنرانی در این باره هستند و اینگونه افکار عمومی به این سمت خواهد رفت که گویی هر کس در انتخابات رای آورده است از انبوهی پولهای کثیف استفاده کرده است.
این مساله با توجه به در پیش بودن انتخابات، و استفاده نا به جا از عبارت استفاده از پولهای کثیف در انتخابات، اذهان عمومی را به طور نادرست به سمت حضور سرمایههای مالی ناشی از پول شویی، مواد مخدر و مواردی از این قبیل هدایت میکند که در مجموع، این مسائل مردم را از انتخابات گریزان خواهد کرد.
انتقاد روزنامه دولت از آمدنیوزهای داخلی!
روزنامه ایران در ستون درنگ شماره امروز خود با عنوان آمدنیوزهای داخلی، نوشت: چرا بسیاری از نیروهای سیاسی از بازداشت مدیر آمدنیوز استقبال کردند؟ حتی برخی از مخالفان حکومت در آن سوی مرزها نیز از این اقدام ناراحت نشدند و با نقد سیاستهای این کانال و اعلام دروغ بودن بسیاری از اخبار آن تا حدی به استقبال جمع کردن این بساط دروغپردازی رفتند. نیروهای شناسنامهدار سیاسی در داخل کشور که بیش از همه استقبال کردند، نه به این علت که این کانال مشغول لجنپراکنی علیه آنان بود، بلکه به علت دروغگویی آشکار آن بود که چنین واکنشی نشان دادند. در واقع استقبال از این بازداشت بهدلیل مخالفت با مدیر آمدنیوز نبود که به لحاظ سیاسی و حرفهای ارزش مهمی نداشت و فیلمهای منتشره از او به نوعی نشاندهنده سطح ابتذال رفتار و درک و دانش سیاسی او بود، ولی برای انتشار دروغ نیازی به رفتار فرهمندانه و دانش سیاسی بالا نیست، کافی است که استعداد داشته باشید تا در دروغپراکنی غیر مسئولانه موفق شوید.
رواج دروغ، فضای عمومی و سیاسی را برای افراد سالم از هر گرایشی که باشند مسموم و غیرقابل تحمل میکند؛ بنابراین علت این استقبال جمع شدن بساط دروغ حداقل از یک کانال معین بود. ولی اگر قرار باشد که دروغپراکنی همچنان ادامه یابد، چه فایدهای از بازداشت چنین افرادی است؟ اگر منبع آلودهکنندهای وجود دارد، که افراد را بیمار میکند، اگرچه باید به درمان بیمار اقدام کرد، ولی مهمتر از آن حل مشکل و برچیدن بساط آن منبع آلودگی است. جامعهای میتواند به بازداشت امثال مدیر آمدنیوز افتخار کند که هزینه دروغگویی را نه فقط برای او بلکه برای همه بالا ببرد. اتهامزنی و دروغگویی اگر بد است که بد است، باید هزینهاش را همه دروغگویان، بدون استثنا و تبعیض بدهند.
متأسفانه یکی از نمایندگان مجلس که بهظاهر مصونیت آهنین دارد و اتفاقاً یکی از منابع خبری و ارتباطی او اخیراً به خارج فرار کرد و پناهنده شد و احتمال دارد که از طریق همین نوع منابع خبری، اخبار و اطلاعات دیگری در اختیار کانالهای دروغپرداز رسیده باشد و او به جای پرداختن به اصل ماجرای ارتباط خود با این خبرنگار فراری، اقدام به اتهامزنی میکند، بدون اینکه هیچ اقدام قانونی مؤثری علیه او صورت گیرد.
یکی از معیارهای پلیس در پیدا کردن قاتل، این است که چه کسی از قتل سود میبرد؟ اگر با این معیار بخواهیم بدانیم که چه کسی به آمدنیوز خط و اطلاعات میداده، باید ببینیم، این کانال به سود چه کسی و علیه چه کسانی یا نهادهایی جعل خبر میکرده است؟ یک نگاه عادی به کانال مزبور نشان میدهد که عمده اخبار جعلی آن علیه دولت بوده است. اصولاً این کانال در جریان تظاهرات دی ماه ۱۳۹۶ اوج گرفت که این تظاهرات برنامهریزی شده از جانب تندروهای اصولگرا علیه دولت بود، اتفاقاً آغاز آن از شهری بود که این فرد نماینده آن شهر است؛ لذا دولت بیش از هر نهاد و موضوع دیگری مورد هجوم دروغهای آمدنیوز بود. با این حساب چرا باید یک نماینده علیه دفتر ریاست جمهوری اتهام دروغی را مطرح کند که خودش نیز میداند خلاف واقع است؟ فقط یک علت دارد. اینکه او در برابر این اتهام زدنش مورد سؤال قرار نمیگیرد و به نوعی مصون از رسیدگی و مجازات است. خوب! اینکه میشود زمینهسازی برای شکلگیری آمدنیوزهای! داخلی. آمدنیوز به این علت محکوم بود که دروغ میگفت و در پناه بیگانگان مصون از تعقیب بود. مسأله اصلی مصونیت او بود که مشکلآفرین مینمود و نه حتی اصل دروغگویی. حالا چرا باید یک نماینده چیزی را بگوید و بلافاصله سخنگوی دستگاه قضایی آن را تکذیب کند، ولی دوباره به شیوه دیگری و از زاویه دیگر آن خلاف واقع را به شکل بدتری تکرار کند؟ برخورد با آمدنیوز هنگامی مؤثر است که برخورد با دروغ و لغو مصونیت دروغگو باشد در غیر این صورت بدتر از آمدنیوزهای خارجی دچار یک آمدنیوزهای داخلی خواهیم شد.