بازداشت سرشبکه کانال آمدنیوز، نشست خبری متفاوت روحانی، نشانههای شکست کاخ سفید در برابر پکن، فرش قرمز سعودیها زیر پای پوتین، تحریمهای بزرگ آمریکا علیه ترکیه، طرح انتقال آب خزر به سمنان؛ پافشاری معاون، استیضاح وزیر، عیادت رهبر انقلاب از آیتالله مکارم شیرازی، به هم ریختن معادلات اردوغان، حضور زنـان در ده ورزشگاه استانـی، ناطق؛ حاشیه یاعاملی برای وحدت؟، اصلاح قانون اساسی و اختیارات رئیس جمهور و سرنوشت FATF در ایران، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ۲۳ مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که بازداشت روح الله زم سرشبکه آمدنیوز توسط سازمان اطلاعات سپاه، از یک سو و فرازهایی از اظهارات روز گذشته رئیس جمهور که توسط برخی روزنامهها با تیتر نشست متفاوت خبری یاد شده با عناوینی همچون آمادهام برای ملتم قربانی شوم، اگر همه پرسی بداست حذفش کنند و بايد از مردم عذرخواهي كنيم در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است. گزارشهایی از تحت کنترل گرفته شدن مرزهای سوریه توسط ارتش این کشور و نیز نوشتههایی درباره سرنوشت نهایی FATF در روزنامههای امروز مورد توجه قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
آیا افزایش قیمت سوخت، شروع خوبی برای جراحی اقتصادی است؟
ژوبین صفاری در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان این اعداد بی اثر به تحلیل بخشهایی از اظهارات رئیس جمهور در نشست خبری روز گذشته پرداخت و نوشت: ارقام و اعداد همواره در اقتصاد نقش تعیین کنندهای داشته است و مسئولان از جمله رؤسای جمهوری در کشور به خصوص از زمان محمود احمدینژاد با ارائه آمارهایی شبهه انگیز از عملکرد خود دفاع کرده اند. روز گذشته نیز حسن روحانی در نشست خبری خود با اصحاب رسانه به سیاق سلف پیشین خود از کاهش نرخ تورم و افزایش ارزش پول ملی سخن گفت. آماری که البته به ظاهر درست است، اما چند نکته مغفول در بررسی آن وجود دارد.
نخست اینکه اگر مبنای ارزش پول ملی را مقطع کوتاه دلار ۱۸ هزار تومانی در نظر بگیریم، قطعا افزایش ۴۰ درصدی ارزش پول ملی آمار درستی است؛ اما اگر مبنا را ارز حدود ۴۰۰۰ تومانی قرار دهیم بی تردید این آمار معکوس خواهد شد. در حالی که باید از رئیس جمهوری محترم پرسید که آیا افت ارزش پول ملی نسبت به سال ۹۶ برای مردم جبران و در سبد مدیریت معیشت آنها دیده شده است که حالا با افتخار از افزایش قدرت آن نسبت به دلار ۱۸ هزار تومانی سخن گفته می شود؟
این سؤال البته باید در خصوص کاهش روند افزایشی نرخ تورم هم پرسیده شود که آیا قدرت خرید و توان اقتصادی مردم به تورم ۳۵ درصدی میرسد که حال از نبود تورم ۵۰ درصدی خوشحال باشند؟ هرچند نگارنده به هیچ عنوان قصد ندارد خارج از مدار انصاف چالشهای بینالمللی از جمله تحریم های ظالمانه را در شرایط فعلی کشور نادیده بگیرد، اما شکی نیست که سخن گفتن با مردم در حضور اصحاب رسانه بعد از وقفهای طولانی نیازمند آن است که واقعیت عینی اعداد و ارقام برای مردم تشریح شود و صد البته مردم در این شرایط سخت، راحت تر بتوانند با مشکلات خود کنار بیایند.
نکته دیگر، اما در سخنان روز گذشته رئیس جمهوری پرداختن به موضوع قیمت سوخت بود که تلویحاً گفته شد اگر بنا بر افزایش قیمت باشد، پول آن نه صرف بودجه دولت که باید در جیب مردم برود. گزارهای که ناخودآگاه ذهن افکار عمومی را به سمت چاهی میبرد که رئیس جمهوری پیشین با هدفمندی یارانه ها برای اقتصاد حفر کرد. هرچند پرداخت یارانه برای سوخت به لحاظ منطق اقتصادی و در یک اقتصاد آزاد با شرایط اقتصاد سیاسی متفاوت، توجیه ندارد، اما بی تردید نقطه آغازین جراحی اقتصادی نباید از اقداماتی، چون افزایش قیمت سوخت و پرداخت یارانه آن به مردم باشد چنانچه این راه پیش از این هم آزموده شد و راه به نقطه روشنی نداشته است. آنچه در این رهگذر نیازمند بازنگری است ساختار رانتی و غیرشفافی است که حتی مجال واگذاری اقتصاد به مردم را طی ۶ سال گذشته نداده است و دولت نیز به عنوان یکی از متولیان این امر نتوانست اقدام اثرگذاری داشته باشد. به نظر می رسد آقای روحانی به جای مثال آوردن از قیمت سوخت در کشورهای منطقه، از درآمد سرانه مردم آن کشورها و البته رونق در اقتصاد آنها نیز یادی کند. گفتن آمار و اطلاعات ناقص چنانچه نتوانست در دوره ریاست جمهوری نهم و دهم ذهن افکار عمومی را قانع کند در این دوره نیز پنجره امید به روی جامعه نخواهد گشود. همچنان که مردم طی این سال های سخت دولت منتخب خود را درک کردهاند که با همه تنگناها توانست با تدابیر خود کاری کند که شرایط از این بدتر نشود،ای کاش رئیس جمهوری محترم کشورمان نیز شرایط سخت مردم را درک کرده و حداقل چنانکه که میگوید تبعات تصمیم های غلط خود را پذیرفته و برای نمونه هنوز هم تصمیم اعلام قمیت ارز ۴۲۰۰ تومانی را به گردن اقتصاددانان نیندازد. در هر حال تردیدی نیست که اقتصاد کشور سال هاست نیازمند جراحی در ساختارهای معیوب خود است که این مهم نه با ارائه اعداد و ارقام بی اثر که تنها با تغییر در مشی اقتصاد سیاسی امکان پذیر است. مسأله ای که البته در نشست خبری دیروز سؤالی از آن پرسیده نشد و پاسخی نیز به آن داده نشد.
روح الله زم کیست و چگونه به دام افتاد؟
روزنامه خراسان در بخشی از گزارش امروزش از نحوه به دام افتادن روح الله زم نوشت: سرشبکه سایت ضد انقلاب و معاند آمدنیوز طی «عملیاتی پیچیده و چند وجهی» از سوی سازمان اطلاعات سپاه پاسداران دستگیر شد. روابط عمومی کل سپاه پاسداران در بیانیه خود با اشاره به جزئیات دستگیری زم تصریح کرد: سازمان اطلاعات سپاه، در این عملیات حرفهای، هوشمندانه و چند وجهی با به کارگیری روشهای نوین اطلاعاتی و شگردهای ابتکاری، سرویسهای بیگانه را مدیریت کرد و فریب داد و «روح ا... زم» سرشبکه سایت ضد انقلاب و معاند «آمدنیوز» را که در سالهای اخیر با هدایت، تأمین و پشتیبانی مستقیم آنان و نیز حمایت ضد انقلاب خارج نشین و عوامل داخلی آن ها، به عنوان یکی از آبشخورهای محوری دشمن، عملیات روانی گستردهای برای اختلاف افکنی در ارکان نظام اسلامی، ایران هراسی، دروغ پردازی، القای شبهه در نسل جوان نسبت به عقاید و باورهای دینی و تبلیغ و فراهمسازی زمینههای اقدامات خشونت بار و تروریستی، ایجاد آشوب و ناآرامی در کشور را اداره میکرد، به داخل کشور هدایت و بازداشت کند.
این بیانیه افزود: نام برده به رغم این که تحت هدایت سرویس اطلاعاتی فرانسه و حمایت و پشتیبانی سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی و مرتبط با سایر سرویسهای اطلاعاتی قرار داشت و به صورت شبانه روزی با روشهای پیدا و پنهان و در پوششهای گوناگون و چند لایهای مورد حفاظت قرار میگرفت، در دام فرزندان ملت ایران در سازمان اطلاعات سپاه افتاد. خبرگزاری فرانسه نیز در توئیتر خود در خبری فوری نوشت: ایران اعلام کرد فردی را که توسط دستگاه اطلاعاتی فرانسه هدایت میشده دستگیر کرده است.
زم در کجا بازداشت شده است؟
در همین باره یک کانال تلگرامی هم درباره جزئیات دستگیری زم مدعی شد که او و چند تن از همکارانش سفری به یکی از کشورهای همسایه ایران داشتند و در آن کشور او و همراهانش با تمام دستگاههایی که داشته اند شامل تبلت، تلفن هوشمند، رایانه و... در اختیار پاسداران سازمان اطلاعات سپاه قرار گرفتند.
از سوی دیگر به گزارش ایرنا، خبرگزاری مهر نیز نوشته است که روح الله زم، خارج از ایران بازداشت و بعد از دستگیری، به داخل کشور هدایت شده است. پس از انتشار خبر دستگیری زم، کانال تلگرامی آمدنیوز هم خبر دستگیری او را منتشر کرد تا مشخص شود علاوه بر دستگیری ادمین این کانال، پاسداران گمنام امام زمان (عج) توانسته اند مدیریت و احتمالاً مرتبطان داخلی و خارجی این کانال را نیز شناسایی کنند و تحت رصد خود قرار دهند.
اولین جمله زم پس از دستگیری
پایگاه خبری راه دانا هم در خبری ادعا کرد: پس از به دام افتادن روح الله زم توسط نیروهای امنیتی، وی خطاب به آنها میگوید: قطعا شما از سپاه هستید... هیچ کس به جز سپاه پاسداران توان و قدرت دستگیری مرا نداشت!
روح الله زم کیست؟
روح الله زم که پدرش از روحانیون شناخته شده است و در دهه ۷۰ مسئول حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی بود، از عناصر فعال در فتنه سال ۸۸ بود که پس از محکومیت در دوره مرخصی از کشور گریخت و به فعالیت رسانهای و تبلیغی علیه نظام پرداخت. او با راه اندازی کانال معاند آمدنیوز به درج اخبار کذب و جعلی درباره تحولات کشور و برخی مسئولان و دستگاههای کشور اقدام میکرد. او پس از فرار از کشور به مالزی و سپس به فرانسه رفت و اقامت این کشور را دریافت کرد. زم در جریان اغتشاشات دی ماه سال ۹۶ نیز نقش فعالی داشت و به طور رسمی آموزش ساخت و استفاده از بمبهای آتش زا و دیگر ادوات ممنوع را در کانالش منتشر میکرد. در آن مقطع زمانی با اعتراض علنی وزیر ارتباطات کانال او برای چند ساعت بسته شد، اما با ساخت کانالی مشابه و انتقال اعضای کانال سابق به کانال جدید، به فعالیتهای خرابکارانه خود به صورت آزاد در پیام رسان تلگرام ادامه داد.
محمدعلی زم: در جریان جزئیات دستگیری پسرم نیستم
از سوی دیگر حجت الاسلام محمدعلی زم پدر مسئول آمدنیوز هم در پاسخ به سؤال انصاف نیوز مبنی بر این که آیا در جریان آمدن فرزندش به ایران بوده است یا نه، گفت: من اصلا در جریان جزئیات نیستم و کلیت موضوع را هم از زیرنویس تلویزیون خبردار شدم. ما تقریبا با ایشان در این مدتها حالت قهر داشتیم و گاهی نصیحت و پیغامی برایش میفرستادیم.
اصل ۱۱۳ دغدغه بحق روحانی؟
غلامرضا ظریفیان، استاد دانشگاه در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه ایران با عنوان اصل ۱۱۳ دغدغه بحق روحانی نوشت: اینکه عالیترین مقام اجرایی کشور در سخنانی رسمی و به کرات خواهان فعال شدن بخشها و اصولی از قانون اساسی است، خود میتواند جای تأمل بسیار داشته باشد. علیالخصوص اینکه این درخواست توسط رؤسای جمهوری پیشین نیز فارغ از انواع گرایشات آنها مطرح میشده و مسبوق به سابقه است. این نشان میدهد که ما در کشور از نظر رفتار قانونی و قانونگرایی دچار مشکلاتی هستیم و حل این مشکلات یکی از مسائل مبرم کشور است. در واقع کنکاش در اینکه چرا باید اجرای بخشی از قانون اساسی ما حالت تعلیق به خود بگیرد و رئیس جمهوری کشور هم در تغییر این شرایط تعلیق نتواند به کامیابی برسد، هم جای سؤال دارد و هم تأسف.
قانون اساسی فراگیرترین میثاق ملی نظام جمهوری اسلامی و اصلیترین واسطه و مرجع مشروعیت سیاسی آن است که دارای ظرفیتهای متعددی است. منفعل کردن این ظرفیتها از طریق تعلیق اجرای برخی از اصول این قانون در وهله اول پشت کردن و ایستادن در برابر میثاق ملی ایرانیان در نظام جمهوری اسلامی است. حتی اگر تعلیق اجرای برخی از اصول به واسطه مهیا نبودن ظرفیت اجرایی آنها باشد، این مسأله هم نه تنها بعد از ۴۰ سال پذیرفته نیست بلکه میتواند خود نشانهای از بی توجهی غیرقابل قبول به قانون اساسی باشد. عدم توجه به میثاق ملی کشور این خطر را در پی دارد که حس همگرایی و وحدت داخلی را به خطر انداخته و باعث تزریق بی توجهی به ضرورتهای همبستگی مدنی، اجتماعی و حقوقی در کشور شود. مضاف بر این باید اشاره کرد که آسیب دیگر چنین معضلی سست کردن قانون و مفهوم قانونگرایی و رفتن به سمت فراگیر شدن تعلیق قوانین پاییندستیتر در سطح کشور است.
نهادها و قوای کشور حیات بروکراتیک و حقوقی خود را به واسطه همین قانون اساسی دارا هستند و در واقع این قانون است که مادر تمام ساختارها و قوانین جاری کشور است؛ لذا وقتی فرد اول اجرایی کشور، فارغ از گرایش سیاسی که دارد معترض تعلیق اجرای بخشهایی از آن و بی توجهی به برخی از اصولش میگردد بر نهادها و قوای مختلف فرض است که موضوع را جدی انگاشته و حداقل در مطالعه و بررسی آن بکوشند نه اینکه این موضوع را بهانهای برای طرح برخی اختلافات سیاسی کنند. در شرایط فعلی که کشور ما نیازمند نظم و وحدت حداکثری است، بی توجهی یا در مواردی نقض قانون اساسی در مقام میثاق ملی جامعه اقدامی است که نسبتی با منافع عمومی و آیندهنگری عقلانی ندارد.
با این توصیف به نظر میرسد باید با دقت بیشتری به این بخش از سخنان رئیس جمهوری توجه کرد و آن را نشانهای از آسیبی دانست که استمرار آن میتواند ضرباتی جبران ناپذیر به منافع ملی ایران وارد کند. علاوه بر این، تأکید دوباره رئیس جمهوری بر برگزاری انتخابات پر شور و رقابتی قابل تأمل و توجه جدی است. آقای روحانی به درستی اشاره کردند که برگزاری انتخابات پر شور شکست دیگری برای امریکاست. این سخن در حقیقت ناظر بر پشتوانه سازی بیشتر انتخابات رقابتی و با مشارکت بالا برای کشور در مواجهه با اعمال فشارهای خارجی است. در نهایت توضیحات رو در روی رئیس جمهوری به سؤالات نمایندگان رسانههای جمعی، ناظر بر اصل پاسخگویی حتماً قابل حمایت است و البته شایسته است که این ارتباط بیش از پیش شود.