درآمد ۴۵۰۰ میلیاردی مؤسسات کنکور در تهران، کدام نماینده زن اصلا از مجلس حقوق نگرفت؟، پشت پرده انفجار نفتکش ایرانی، نگرانی از فاجعه جدید بشری در شمال سوریه، جای خالی سد دیپلماسی مقابل «ایلیسو»، ورود نیم میلیونی زوار به عراق در روز پنج شنبه، نوبل ادبیات؛ دو برنده و چند نگاه و امتناع صداوسیما از پخش جوابیه دولت از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه بیستم مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که گزارش خبرنگاران روزنامههای مختلف از حاشیههای حضور زنان در ورزشگاه، بازتاب حمله ارتش ترکیه به شمال سوریه و تحلیلهایی درباره آغاز جنگی با شعار صلح و اقدام مشکوک علیه نفتکش ایرانی با تیترها و عناوین مختلف در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
چرا ترامپ به واسطهها التماس میکند؟
حنیف غفاری در سرمقاله امروز روزنامه رسالت با عنوان چرا ترامپ به واسطهها التماس میکند، نوشت: بر اساس اعلام منابع پاکستانی، عمران خان، نخستوزیر پاکستان برای میانجیگری میان تهران و ریاض، امروز به ایران سفر میکند. همچنین به گزارش این پایگاه خبری پاکستانی عمران خان در روز یکشنبه با رئیسجمهور کشورمان دیدار خواهد کرد. وی پس از دیدار با روحانی عازم ریاض خواهد شد تا با مقامات ارشد سعودی دیدار و گفتوگویی داشته باشد. از سوی دیگر، عمران خان در دیدار با رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به درخواست دونالد ترامپ برای واسطه گری میان تهران و واشنگتن پاسخ مثبت داده است.
سفر عمران خان به تهران در حالی صورت میگیرد که کاخ سفید علاوه بر اسلام آباد، از بازیگران دیگری مانند دوحه، بغداد، آنکارا، توکیو و متحدان اروپایی خود نیز خواسته است تا نهایت تلاش خود را برای واسطه گری میان واشنگتن و تهران به کار گیرند. به راستی چه اتفاقاتی در حوزه سیاست خارجی آمریکا رخ داده است؟ آیا ترامپ (با توجه به شخصیت خاص خود)
به نوعی بیداری و تنبه ذاتی در خصوص ایران رسیده است؟! آیا هدف کلان مقامات آمریکایی مبنی بر «تغییر نظام سیاسی ایران» در حال تغییر است؟ پاسخ این سؤالات قطعا منفی است!
واقعیت امر این است که رخدادهایی مانند برکناری جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا از قدرت و یا تلاش بی وقفه ترامپ و التماس وی برای مذاکره با ایران نشئت گرفته از نوعی «فاجعه محاسباتی» در سیاست خارجی آمریکا و متعاقبا، تحقق «استیصال واشنگتن در برابر ایران قدرتمند» است. آنچه امروز ترامپ را نسبت به مذاکره با ایران سوق میدهد یک «تغییر استراتژی» یا «تغییر رویکرد ذاتی دولت آمریکا» نیست، بلکه نوعی «جبر استراتژیک» است که ترامپ امروز آن را با تمامی وجود حس میکند. ترامپ به خوبی میداند که در ترسیم مختصات و محاسبه هزینه و فایده «استراتژی فشار حداکثری» در قبال ایران به شدت اشتباه کرده است. او امروز به هر واسطهای چنگ میزند تا هزینه کمتری در این مواجهه بدهد. در چنین شرایطی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان، باید از «استیصال ترامپ در برابر ایران قدرتمند» به مثابه یک دستاورد ناب صیانت کند. ترامپ به خوبی میداند که هرگونه توافقی با ایران (و متعاقبا بزرگنمایی آن توافق از سوی دستگاهههای رسانهای و تبلیغاتی واشنگتن) میتواند به جاده صاف کن وی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده تبدیل شود. کاهش شدید محبوبیت ترامپ در نظرسنجیهای صورت گرفته در ایالات حساس و خاکستری مانند اوهایو، فلوریدا، پنسیلوانیا، وییسکانسین شوک سختی را به رئیس جمهور جنجالی آمریکا وارد ساخته است. یکی از شاخصههای ضعف ترامپ در دیدگاه شهروندان آمریکایی، سیاست خارجی شکست خورده و نامتوازن وی است. رئیس جمهور آمریکا تصور میکرد که برکناری جان بولتون میتواند به خودی خود این معضل را حل کند، اما نظرسنجیها نشان میدهد که شهروندان آمریکایی همچنان سیاست خارجی کاخ سفید در دوران ترامپ را ناامید کننده و پرهزینه قلمداد کرده اند. ترامپ امروز به هر واسطهای، اعم از واسطههای منطقه ای، شرقی و اروپایی برای مذاکره با ایران التماس میکند زیرا از یک سو دیگر توان پرداخت هزینههای سنگین ناشی از «واکنش ایران» در این معادله را ندارد و از سوی دیگر، خود را در چند قدمی شکست در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ میبیند. بهترین بازی در برهه فعلی، حفظ و حتی افزایش میزان احساس نیاز ترامپ به توافق با ایران است. هم اکنون زمان آن است تا ترامپ عواقب و تبعات سه سال تقابل مطلق با جمهوری اسلامی ایران و مواجهه با ملت ایران را به خوبی حس کند!
چه کسی به نفتکش ایرانی حمله کرد؟
امیرحسین یزدان پناه در ستون یادداشت امروز روزنامه خراسان با عنوان چه کسی به نفتکش ایرانی حمله کرد، نوشت: پس از حمله صبح دیروز به نفتکش ایرانی، یکی از سوالات مهمی که مطرح میشود این است که چه کسی به نفتکش ایرانی حمله کرده؟
طبعا اولین پاسخی که به ذهن متبادر میشود، «عربستان» است. روی کاغذ دلایلی هم برای این که ریاض این اقدام را انجام داده باشد وجود دارد. به خصوص این که این اتفاق چند هفته پس از اتهام زنی ریاض به تهران در ماجرای حمله به آرامکو رخ داده است و اگر در بررسیهای نظامی و فنی، مسجل شود که عربستان عامل این حمله بوده، به مصداق راهبرد «پایان دوران بزن و در رو» مطمئنا سعودیها پاسخ محکمی از ایران دریافت خواهند کرد.
با این حال نباید احتمال دخالت دیگر بازیگران منطقه را نادیده گرفت. از جمله این که نشانههایی میتوان یافت که شاید رژیم صهیونیستی که متضرر اصلی از کاهش تنش میان عربستان با ایران در منطقه است، عامل این اتفاق باشد نه عربستان.
یکی از این نشانهها این است که این اتفاق همزمان با انتشار گزارشهای متعدد از پالسهایی عربستان برای کاهش تنش با ایران رخ داده است، آن هم در شرایطی که حتی قرار است عمران خان نخست وزیر پاکستان برای میانجی گری دو کشور به تهران سفر کند. از سوی دیگر ایران نیز در سالهای اخیر مدام اعلام کرده، نفعی در تنش با عربستان ندارد و همواره آماده گفتگو بوده است.
از این گذشته اتفاقات اخیر منطقه نشان میدهد که عربستان نه از سر تصمیم مطلوب ریاض بلکه از سر اجبار به ارسال پالس برای مذاکره با ایران روی آورده است. از جمله این اتفاقات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- گرفتار شدن عربستان در بحران یمن و تلاش برای خروج از این باتلاق.
- حملات سهمگین ارتش و نیروهای مردمی یمن به نقاط استراتژیک عربستان به خصوص حمله اخیر به تاسیسات آرامکو و عملیات «نصر من ا...» یمنیها در خاک سعودی.
- دور شدن امارات از ائتلاف سعودی و حتی پالسهای مثبت سیاسی و اقتصادی که ابوظبی برای تهران ارسال کرده است.
- ناامیدی ریاض از پشتیبانی آمریکا در مقابل ایران آن هم درحالی که کاخ سفید میلیاردها دلار را از این گاو شیرده به جیب زده و همچنان به جیب میزند، اما حتی نتوانسته مقابل پهپادهای یمنی از عربستان محافظت کند.
به خصوص این که آمریکا به تازگی به کردهای سوریه نیز پشت و به نوشته نیویورک تایمز ثابت کرد که «اعتماد کردن به آمریکا همیشه محل سؤال است».
این موارد این احتمال را تقویت میکند که عربستان نه لزوما از سر عقلانیت بلکه از سر اجبار و پذیرش شکستهای متعدد به دنبال کاهش تنش با ایران باشد. با نزدیک شدن عربستان و ایران بیشترین ضرر متوجه تل آویو خواهد بود که به دلایل متعدد از جمله شکست در بازی بزرگ و حیثیتی «معامله قرن» که با حمایت عربستان جلو میرفت و نیز اثبات ناتوانی نتانیاهو در پیشبرد برنامههایی که از پیش وعده داده، حتی از صلح مسلح عربستان و ایران نیز متضرر خواهد شد. موضوعی که به نوشته وبسایت اسرائیلی «دبکافایل» خبری بد برای «تل آویو» است. به همین دلیل چندان دور از ذهن نیست اگر موساد به دنبال برهم زدن پالسهای مذاکراتی میان عربستان و ایران باشد.
این شرایط و تحولات چند لایه نشان میدهد، در پاسخ به این که چه کسی به نفتکش ایرانی حمله کرد، در کنار عربستان باید لایههای پنهان تحولات منطقه را به خوبی دید و تحلیل کرد و سپس موضع گرفت و اقدام کرد. موضوعی که رهبر انقلاب آن را مواجهه «عاقلانه و خردمندانه» و نه «هیجانی، احساساتی و سطحی» با دشمن توصیف کرده اند. مسئلهای که دیروز در موضع هوشمندانه ایران به خوبی دیده شد که نشان میدهد ایران بدون ماجراجویی درحال بررسی ابعاد ماجرا و طراحی تصمیم دقیق و حساب شده است.
بدون شک آن چه در آن تردیدی نیست این است که پس از بررسیهای امنیتی و فنی، عامل حمله برای ایران مشخص خواهد شد و هرکس عامل حمله به نفتکش ایرانی باشد، چه عربستان، چه رژیم صهیونیستی یا آمریکا، مطمئنا به سیاق راهبرد «پایان دوران بزن و در رو» پاسخ قاطع و متناسب از جمهوری اسلامی دریافت خواهد کرد.
حضور بانوان در ورزشگاه مدیون چه کسانی است؟
صادق زیبا کلام طی یادداشتی که در شماره امروز وطن امروز منتشر شد، در رابطه با حضور بانوان در استادیوم آزادی در بازی ایران و کامبوج نوشت: در خصـوص حضـور بانـوان در ورزشـگاه آزادی به نظر میرسـد برخی از مسـئوالن از جملـه معصومـه ابتکار و برخـی از مسـئوالن وزارت ورزش میخواهنـد کـه افتخـار چنیـن مسـئلهای را نصیـب خـود کننـد. امـا واقعیـت آن اسـت کـه اگر قائـل به آن باشـیم کـه ورود بانـوان بـه ورزشـگاهها افتخـاری دارد، ایـن افتخـار در درجه اول مرهون «سـحر خدایاری» و در مرحله بعدی مرهون فیفا، فدراسـیون بین المللی فوتبال بوده اسـت.
بنابراین چنین اقدامـی نه مرهون فعالیتهـا و اقدامات خانم معصومـه ابتکار بـوده و نه مدیون وزیـر ورزش و نه مدیون و مرهون سـخنگوی دولت اسـت؛ بنابراین ورود بانـوان بـه ورزشـگاه آزادی مدیـون هیچکـس نیسـت. واقعیـت آن اسـت که اگـر تصمیـم «سـحر خدایاری» برای ورود به اسـتادیوم و پـس از آن اتفاقاتـی که به تبع آن به وجود آمـد و پیگیری جدی فیفا نبـود، به احتمال خیلـی زیـاد وزیـر محتـرم ورزش میگفتنـد همچنان مـا در پی فراهـم نمـودن شـرایط بـرای ورود بانـوان به ورزشگاه هسـتیم. تاثیر ورود بانوان به ورزشگاه بر ایجاد نشاط اجتماعی در میان دخترانمان اقدام بسیار مثبتی در سـطح جامعـه بـود. بـه نظـر میرسـد کسـانی کـه مخالف ورود بانوان به ورزشـگاهها هسـتند باید بگویند از کـدام بخـش آن ناراحت هسـتند؟
تا امـروز هیچ یک از مخالفیـن ورود بانـوان بـه ورزشـگاهها دلیـل موجه و قانع کنندهای ارائـه و یا حداقل بیـان نکرده اند. مخالفان ورود بانوان کشـورمان باید به این پرسـش پاسـخ دهند کـه ورود زنـان بـه ورزشـگاهها چـه مشـکل احتمالـی ایجاد میکنـد. آنها باید پاسـخ دهند که روز پنجشـنبه که بانوان و دختران کشـورمان در بازی ایـران و کامبوج حضور پیدا کردند چـه ضایعه و یا مشـکل بزرگی ایجاد شد؟ پاسخ به این سـوال خیلی روشن اسـت، چون هیچ اتفاق عجیـب و غریبـی به وقوع نپیوسـته اسـت. حتی برعکس میتـوان گفت: کـه دارای آثـار و تبعات بسـیار مثبتی نیـز بـود. از جمله آنکه بـه هر حـال احیانا برخی از معـدود جوانانمان که رفتارشـان ممکن اسـت خیلی درسـت نبوده باشـد بـه دلیـل آن کـه حجـب و حیای ناشی از حضور بانوان در ورزشـگاه آزادی مانع از هرگونه ناهنجاری هـای اندک احتمالی بـود، از ایـن نظر حضور بانـوان در ورزشـگاهها میتواند بـرای برخـی از رفتارها و ناهنجاری هـا یـک حالـت بازدارنده داشـته باشـد. در نتیجه شـاید حضور بانـوان حداقـل تا حـدودی جلوی ایـن ناهنجاریهـا را بگیـرد. بنابرایـن میتـوان گفـت از نظـر فرهنگـی و اخلاقی ورود بانـوان به ورزشـگاهها اقدام مثبتی اسـت. این نکتـه را نباید فرامـوش کرد که حضور بانوان و دختران کشـورمان در عرصهها و میادین ورزشـی کمک خواهد کرد تا آنها نشاط بیشتری داشته باشند. حتی شـاید تماشـای بازیهای فوتبال، والیبال و... از نزدیک موجب شـود تا اسـتعدادهای خفتهای که در آنها وجود دارد شـکوفا شـود تا بدین وسـیله تشویق شـوند و بـه سـمت ورزش برونـد و در نتیجه سلامت و نشـاط در جامعه بیشـتر شود.