به گزارش «تابناک»، روزنامههای امروز شنبه پنجم بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که تظاهرات گسترده ضد آمریکایی در عراق و گسترش ویروس اسرارآمیز کرونا دو محور اصلی صفحات نخست روزنامههای امروز به شمار میروند.
بیشتر روزنامههای امروز تیتر یک صفحه نخست امروز خود را به یکی از این دو خبر روز یعنی تظاهرات بزرگ در عراق و خطر گسترش ویروس کرونا در جهان اختصاص داده و یادداشتها و گزارشهایی با این محورها منتشر کرده اند.
روزنامه اعتماد که پس زمینه نیم صفحه نخست خود را از تصاویر راهپیمایی روز گذشته عراق انتخاب کرده تیتر از عراق برو بیرون را برجسته کرده است. روزنامه خراسان عنوان سیلی تاریخی عراق، رسالت عنوان فتخ خون، جوان قیام عراق برای انتقام سخت، وطن امروز، باید بروی آمریکا و ایران خیرش برای خروج را تیتر یک کرده اند.
روزنامه آفتاب یزد عنوان ویروس اسرار آمیز بیخ گوش ایران، جهان صنعت عنوان سایه مرگ و روزنامه دنیای اقتصاد حمله ویروس مرگ به جهان را برای خبر دیگر روز در صفحات نخست خود انتخاب کرده اند.
مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان سهم شورای نگهبان در تقویت نظام نوشت: رهبر انقلاب در خطبه نمازجمعه ۲۷ دیماه در مورد مسائل داخلی بر روی دو نکته تاکید کردند؛ تلاش برای قوی شدن کشور و ملت و نظام و حضور حداکثری مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی که قرار است در اسفندماه برگزار شود.
از دشمنان، انتظاری غیر از تلاش برای ناامید ساختن مردم و سمپاشی علیه نظام نمیتوان داشت، ولی دوستان نظام باید با هوشیاری کامل کاری کنند که علاوه بر خنثی کردن توطئههای دشمنان، موجب امیدواری مردم و دلگرمی آنان به نظام و حضور حداکثریشان در پای صندوقهای رای شوند و از این طریق کمک شایانی به قویتر شدن ملت و کشور و نظام نمایند. متاسفانه عملکرد بعضی از ارگانها و نهادها و حتی سخنان بعضی از افراد مسئول در زمینه انتخابات، برخلاف انتظار است بطوری که به جای مقابله با دشمنان، به صورت ناخواسته راه را برای سوءاستفاده آنان هموار میکنند.
علاوه بر اینکه هیاتهای اجرائی انتخابات مجلس شورای اسلامی اینبار سختگیرانهتر عمل کردند، هیاتهای نظارت شورای نگهبان نیز با رد کردن فلهای صلاحیتها، اعتراضات زیادی را برانگیختهاند. به مناقشات لفظی بیحاصلی از قبیل: نظارت «استصوابی» اعتقادی ندارم، زیرا معتقدم از دو نوع نظارت «استطلاعی» و «استصوابی» از اولی که جز مشاهده کاری برنمیآید و دومی است که اگر درست انجام شود، میتواند وظیفه نظارتی را بر مدار قانون انجام دهد بطوری که حق کسی ضایع نشود. بنابراین، مشکل را باید در جای دیگر جستجو کرد. مشکل اینست که نظارت شورای نگهبان، آنگونه که عمل میشود، نه استطلاعی است و نه استصوابی، بلکه «نظارت استسلاقی» است، یعنی به سلیقه خود عمل میکند و حتی قانون را نیز طبق سلیقه خود معنا میکند و اینکه بعضی از اعضاء این شورا میگویند به مُر قانون عمل میکنیم منظورشان اینست که قانون را آنطور که به سلیقه خود میفهمند معنا و بر همان اساس عمل میکنند.
اینکه بسیاری از افراد مذهبی و حتی روحانی با داشتن سوابق مبارزاتی و صرف کردن عمر خود در جهت برپائی نظام جمهوری اسلامی و تقویت مبانی انقلاب و حمایت از ولایت فقیه و تلاش برای ترویج اسلام، متهم به عدم التزام به نظام جمهوری اسلامی، عدم اعتقاد به ولایت فقیه و عدم التزام عملی به اسلام میشوند و صلاحیت آنها رد میشود، چه دلیلی غیر از سلیقهای عمل کردن شورای نگهبان دارد؟ شورای نگهبان، نهاد مهمی است که اگر بیطرفانه و مستقل عمل کند، میتواند عامل مهمی برای تقویت کشور و نظام باشد و اگر چنین نکند، کاری غیر از تضعیف کشور و نظام نخواهد کرد.
انتظار این بود که شورای نگهبان درصدد جبران خطاهای هیاتهای اجرائی برآید، ولی نهتنها چنین نکرد، بلکه از سخنان بعضی از اعضاء این شورا چنین فهمیده میشود که قصد تجدیدنظر اساسی در تصمیمات هیاتهای نظارت ندارد و مهمتر اینکه مایل است نمایندگان مجلس را در دوره چهار ساله نمایندگی تحت نظارت خود داشته باشد، کاری که برخلاف قانون اساسی است.
منظور این نیست که تمام ردصلاحیت شدهها واجد صلاحیت هستند بلکه نکته اساسی اینست که در میان ردصلاحیت شدهها افراد زیادی وجود دارند که به جرم همسلیقه نبودن با شورای نگهبان ردصلاحیت شدهاند. از بزرگان نظام این انتظار وجود دارد که برای احقاق حق این افراد، اعم از داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی و داوطلبان عضویت در مجلس خبرگان رهبری، اقدامی جدی نمایند. علاوه بر این، برای جلوگیری از تکرار چنین عملکرد نادرستی، در مورد ترکیب شورای نگهبان تجدیدنظر اساسی صورت بگیرد بطوری که این نهاد مهم، در کمال بیطرفی و استقلال عمل کند. فقط در این صورت است که شورای نگهبان میتواند با عملکرد خود، عامل موثری برای تقویت نظام جمهوری اسلامی باشد.
محمد صرفی در یادداشت روز روزنامه کیهان با عنوان عمودی یا افقی، انتخاب با شماست، درباره تظاهرات روز گذشته مردم عراق در اعتراض به حضور نیروهای آمریکایی در این کشور نوشت: آمریکاییها مدعی بودند و هستند که برای محافظت از دولت و ملت عراق در این کشور حضور دارند، اما حال که هم دولت و هم ملت عراق بهطور آشکار خواستار خروج نظامیان آمریکایی از کشورشان هستند، بیشرمانه میگویند عراق را ترک نمیکنیم. تظاهرات میلیونی دیروز مردم عراق در حمایت از مصوبه پارلمان این کشور و دولت بغداد برای خروج آمریکاییها، اتمام حجت عراق با دولت تروریست آمریکاست. این تظاهرات گسترده و بیسابقه بیانگر خواست عمومی ملت عراق است و نشان میدهد آنها چه نظر و دیدگاهی درباره ارتش آمریکا دارند. نه تنها آنان را آزادیبخش نمیدانند بلکه نفرتی عمیق و فراگیر نسبت به آنها دارند. مردم عراق هنوز جنایتهای آمریکا در زندان مخوف ابوغریب را فراموش نکردهاند.
آمریکاییها که مدعی بودند به خواست خود عراقیها در این کشور حضور دارند طی چند هفته اخیر با قلدری و گستاخی میگویند عراق را ترک نمیکنند. آنان برای توجیه این گردنکشی خود در برابر خواست قانونی و به حق دولت و ملت عراق، مدعی هستند که با خروج از عراق، داعش دوباره ظهور خواهد کرد. واقعیت آن است که نطفه داعش در عراق به وسیله آمریکا بسته شد و تا آمریکا در عراق و سوریه حضور دارد، داعش محو نخواهد شد؛ یک چرخه معیوب و شیطانی برای توجیه حضوری غیرقانونی و تجاوزگرانه.
تظاهرات گسترده دیروز یک رفراندوم ملی بود و نتیجه آن را جهانیان به چشم خود دیدند. حضور آمریکا در عراق پس از این تظاهرات، معنای جدیدی دارد و باید به چشم اشغال و استعمار به آن نگاه کرد. عراقیها نمیخواهند مستعمره آمریکا باشند.
تا وقتی آمریکاییها در عراق باشند، این کشور روی آرامش و آسایش نخواهد دید. آنان به درجهای از وقاحت و گستاخی رسیدهاند که دو مقام نظامی ایرانی و عراقی را ترور کردند و با این کار نشان دادند کوچکترین احترامی برای حاکمیت عراق قائل نیستند و در این زمینه هیچ خط قرمزی ندارند.
خیزش دیروز ملت عراق گوشهای از برکات خون پاک سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس بود. خونهایی که به دست شقیترین موجودات روی زمین بههم آمیختند تا گواهی باشند بر «ایران و العراق لایمکن الفراق». شعارهای دیروز در بغداد، آخرین دیالوگ و پیام کلامی عراق به دولت آمریکا بود.
نشنیدن این پیام روشن و رسا از سوی آمریکا، وضعیت جدیدی را رقم خواهد زد. توپ در زمین ترامپ است و باید تصمیم بگیرد که صدای این شعارها را بشنود یا به زودی با زبان دیگری روبهرو شود.
زبان جدید برای ترامپی که انتخابات ۲۰۲۰ را در پیش دارد، فاجعهآمیز خواهد بود. پیام دیروز مردم عراق به آمریکاییهای تروریست این بود؛ باید از عراق بروید، انتخاب عمودی یا افقی با خودتان است.
صلاحالدین هرسنی، کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی با عنوان چرا نباید فرصت مذاکره با ریاض را از دست داد در شماره امروز جهان صنعت نوشت: سرانجام بعد از چند سال تنش در روابط تهران- ریاض، به نظر میرسد با سیگنالهایی که از طرف مقامات سعودی برای آغاز گفتوگو و کنار گذاشتن اختلافات با تهران ارسال شده، یخ روابط تهران- ریاض اگرچه نه در حال آب شدن، بلکه در حال ترک خوردن است. در این ارتباط جدیدترین سیگنالها از طرف فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان سعودی ارسال شده است. فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان در حاشیه نشست داووس گفت: «ما از مذاکره با ایران استقبال میکنیم، مشروط بر اینکه ایران اذعان کند که نمیتواند از طریق خشونت از عوامل منطقهای خود حمایت کند؛ بنابراین این ایران است که باید گزینه مذاکره یا تداوم تنش را انتخاب کند.»
این اظهارات فیصل بن فرحان، واکنش مثبت تهران را در پی داشته است. در این باره محمود واعظی رییس دفتر ریاستجمهوری ایران در حاشیه جلسه هفتگی هیات دولت گفت: ایران امیدوار است روابط با عربستان سعودی را بهبود بخشد.
در نگاه نخست این اعلام آمادگی را باید حاصل نقشهای واسطهای در کاهش تنشهای دیپلماتیک دانست. قراین و شواهد نشان میدهند که ابتکارات دیپلماتیک اسلامآباد و مسقط در فراهمسازی این آمادگی و فضای معطوف به مصالحه نقش داشتهاند.
در این باره عمرانخان نخستوزیر پاکستان و یوسف بن علوی وزیر خارجه عمان با سفرهایی که به تهران و ریاض داشته اند، توانستهاند زمینههای ذهنی و ادراکی شرایط مذاکره را فراهم کنند. البته همه شرایط نیل به مذاکره را نمیتوان به ابتکارات دیپلماتیک اسلامآباد و مسقط نسبت داد.
در این ارتباط تمایلات آشکار و پنهان مقامات ریاض و تهران نیز در بروز و حدوث شرایط مصالحه نقش داشتهاند. به این ترتیب، به نظر میرسد ریاض و تهران تحت تاثیر ضرورت اجتناب از درگیری و همچنین ضرورت ثبات و مصالحه در منطقه به چنین درک مشترکی رسیدهاند.
در واقع هم ریاض و هم تهران به این نتیجه رسیدهاند که تداوم منازعه و تنش چیزی جز فرسایشی شدن تنش در روابط نخواهد بود، بنابراین تحت این شرایط تبعات و پیامدهای تداوم بحران و تنش نهتنها معطوف به ریاض و تهران نخواهد بود بلکه همه کشورهای منطقه از تداوم چنین وضعیتی ضرر و زیان خواهند کرد.
حال از آنجا که زمینههای ذهنی و ادراکی میل به مصالحه و درک مشترک از طرف ریاض و تهران فراهم شده است، ضرورت دارد که تهران بخواهد از فرصت به دست آمده معادلات منطقه را به نفع خود تغییر دهد. در واقع با توجه به شرایطی که در منطقه رقم خورده است، مصالحه با ریاض در شرایط حاضر مهمترین نیاز راهبردی تهران محسوب میشود. حال اگر تهران بتواند با ابتکارات دیپلماتیک به مهمترین نیاز راهبردی حال حاضر خود پاسخ دهد، این وضعیت چند فایده راهبردی برای تهران خواهد داشت؛ اول آنکه با مصالحه تهران با ریاض، تیم بی ترامپ کوچک میشود و فقط به نتانیاهو و پمپئو محدود خواهد ماند. دوم آنکه مصالحه تهران با ریاض، دومینوی مصالحه سایر کشورهای تحت ائتلاف ریاض را به همراه خواهد داشت. در این باره تردیدی نیست که یخ روابط ابوظبی و منامه با تهران نیز آب شود. سوم آنکه با همگرایی تهران با ریاض و مجموعههای تحت ائتلاف آن، تهران میتواند خود را مستظهر به حمایتهای راهبردی این محافل در مقابل راهبردهای ایذایی واشنگتن و اروپا و تلآویو ببیند. چهارم آنکه چنین مصالحهای سبب خنثیسازی راهبردهای پاندولی و سینوسی عراق در قبال تهران خواهد شد. واقعیت آن است که عراق از فردای ترور سردار سلیمانی در همراهی با ایران رفتار پاندولی و سینوسی داشته و در میان انتخابهای راهبردی، بیشتر در زمین آمریکا بازی کرده است. تردیدها بابت قبول و پذیرش اخراج آمریکا از عراق، اعلام ضمنی اعتراض به حمله موشکی ایران به پایگاه عینالاسد به بهانه تعرض به تمامیت ارضی عراق و همچنین تمایل معنادار مقامات عراق به حضور آمریکا در کشورشان، از نشانگان بارز این رفتارهای سینوسی است. ضمن آنکه اخیرا هم برهم صالح رییسجمهور عراق در دیدار با ترامپ در حاشیه نشست داووس، بابت استقرار پدافند موشکی پاتریوت آمریکا در خاک عراق موافقت کرده است. این وضعیت نشان میدهد که به همراهیهای عراق در رقم زدن مناسبات آینده منطقه اعتمادی نیست. این وضعیت به مفهوم آن است که با فرار تدریجی عراق از محاسبات راهبردی ایران، ریاض را نباید از دست داد و چهبسا با همگرایی و مصالحه با ریاض، برخی از عواقب و تبعات راهبردهای پاندولی و سینوسی عراق در قبال ایران کاهش یابد.