به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه دوازدهم بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که تیترها و عناوین مرتبط با ویروس کرونا از یک سو و معامله قرن از سویی دیگر در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
آقایان لطفا خونسرد نباشید!
سردبیر روزنامه همدلی طی یادداشتی در سرمقاله شماره امروز این روزنامه با عنوان آقایان لطفا خونسرد نباشید! نوشت: ویروس مرگبار کرونا آنگونه که نشان داده پریرویی است که ظاهرا تاب مستوری در مرزها را ندارد و با اندک اشارهای میتواند جهانی شود. این ویروس عجول ظاهرا در یک بازی دومینو درحال به زمین انداختن انسانهای بیشتری است و از همینرو تلاش دارد که کره خاکی را درنوردد. اضطراب و هراس از آن هم، اکنون بخش بزرگی از دنیا را فراگرفته است. بسیاری از دولتها، اما هراس خود را در زمینه پیشگیری و اقدامات بهداشتی سفت و سخت به کار انداختهاند. دولت چین که این ویروس مرگبار ماموریت خود را از آنجا آغاز کرده است، تمام تلاش خود را کرده تا از سرایت آن به شهرهای دیگر خود و البته خارج از مرزها، جلوگیری کند. ساخت بیمارستانی در عرض شش تا ده روز از جمله شاهکارهایی است که قرار شده مدیریت چشم بادامیها به جهانیان نشان دهند.
کشورهای دیگری از جهان نیز پیش از این در موارد مشابه آمادگی و زیرساختهای خود را به رخ جهانیان کشیدهاند و از این منظر نیروی ذخیرهای برای مقابله با این ویروس جهانگشا دارند.
در کشورما البته شرایط متفاوت است. اگر متهم به سیاهنمایی نشویم و با فرض شرایط سختی که تحریمها برای زیرساختهای بهداشتی کشور فراهم کرده، خودمان بهتر میدانیم که در چه وضعیتی هستیم.
بدون تردید ورود این ویروس – که برخی کارشناسان و متولیان بهداشت کشور آن را حتمی اعلام کردهاند – و بیاعتنایی و تعلل در مقابله با آن میتواند نتایج فاجعهباری را به دنبال داشته باشد و شرایط کنونی کشور و وضعیت مردم را صدچندان کند.
طبیعی است که در این شرایط که ویروس – به مثابه یک دشمن- در پشت مرزها کمین کرده و البته دشمنان نظام سیاسی نیز همه توان خود را برای اعمال فشار به کار میبرند، انتظار توسعه امکانات و تهیه تجهیزات امر انتظار بهجایی به شمار نمیرود، اما یک انتظار در میان مردم وجود دارد و آن اینکه مسئولان کمی از وضعیت خونسرد خود در همه این سالها فاصله بگیرند.
خونسردی در بحرانها بسیار توصیه میشود، اما معمولا برای مردمی است که اضطراب و تنش در میان آنان، کمکرسانی و کنترل بحران را با مشکل مواجه میکند.
اما پیداست که خونسردی مسئولان و کم اهمیت جلوه دادن موقعیتهای خطرناک – که به یک ژست در میان ما تبدیل شده است – در پایان نتایج فاجعهباری به دنبال خواهد داشت.
هشدار یک خبرنگار ساعاتی پیش از تدفین شهید سردار سلیمانی در شهر کرمان، مبنی بر احتمال مرگ چند ده نفر و به واقعیت پیوستن این پیشبینی مرگبار، یک نمونه دم دست و قابل اعتنا به این روحیه ما ایرانیها و البته مسئولان ماست.
انجام پرواز از فرودگاههای کشور درحالی که آسمان ما در یک موقعیت کاملا جنگی قرار داشت و وقوع فاجعه دردناک سرنگونی هواپیمای اوکراینی حامل صدها انسان ایرانی و دهها نخبه جوان و زنان و مردان و کودکان پر از آرزو، از نمونههای دیگری است که تصاویر آن همین امروز باید زیر شیشه میز مسئولان بهداشتی کشور قرار داده شود و این متولیان با نیمنگاهی به این دو موقعیت تازه، کشور را از این موقعیت احتمالی دشوار به سلامت و با حداقل تلفات عبور دهند. تن رنجور ایران تاوان یک بیتوجهی و ندانمکاری دیگر را ندارد، آقایان لطفا در حال حاضر خونسرد نباشید!
تثبیت اشغال فلسطین یا معامله قرن
محمود فاضلی در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه اعتماد با عنوان تثبیت اشغال فلسطین نوشت: اگر فلسطینیها، کشور مورد نظر امریکا و اسراییل را بپذیرند واشنگتن به آنها کمک اقتصادی خواهد کرد و اگر آن را رد کنند فرصت تاریخی را از دست خواهند داد! آنها برای فلسطینیها حیطه هیچ مانوری را باقی نگذاشتهاند. آنها اگر تحت این شرایط این طرح صلح را هم قبول کنند بازهم تا ابد زیر کنترل امریکا و اسراییل قرار خواهند داشت. چیزی که ترامپ از فلسطینیها میخواهد یک کاپیتولاسیون مطلق است.
شواهد آشکارا نشان میدهد اینبار هم مانند دیگر موارد، برای ترامپ فقط خودش مطرح است. او فردی است که به نمایشهای بیمحتوا علاقهمند است. ترامپ سیاست امریکا را در شخص خود خلاصه کرده است، میخواهد کاری را صورت دهد که هیچکس پیش از او انجام نداده، یعنی برقراری صلح بین فلسطینیها و اسراییلیها. او با چنین طرحی به دنبال جایزه صلح نوبل است. او تلاش میکند توجه افکار عمومی به فرآیند استیضاح خود را به موضوع دیگری منحرف سازد. او پس از آنکه حتی «بولتون» مشاور امنیت ملی سابقش اتهامات زیادی به او وارد کرد، در تنگنا قرار گرفته است. او با این طرح میخواهد به نتانیاهو دوست دیرینهاش که با اتهام اختلاس مالی روبرو است، کمک کند. ترامپ با طرح خود، نه فقط افکار عمومی را به موضوع دیگری جز فرآیند استیضاح خود منحرف کرده بلکه تلاش دارد وانمود کند که او از هر رییسجمهور دیگری بیشتر برای منافع اسراییل کار کرده است!
ترامپ و نتانیاهو حداقل در زمینه سیاست داخلی میخواهند موقعیت متزلزل خود را بهتر کنند. همچنین علیه ترامپ فرآیند استیضاح در جریان بوده و و نتانیاهو نیز میخواهد نخستوزیر باقی بماند. تا به امروز هیچ رییسجمهوری در امریکا چنین طرح صلح یکجانبهای را به سود اسراییل ارایه نکرده است. طرح ترامپ بیشک یک پیامد تاریخی دارد و آن اینکه سیاست دیرینه امریکا به عنوان میانجی بین اعراب و اسراییل را عملا از بین برده است.
پیشبینیها نشان میدهد این برنامه صلح، تنشها در منطقه را افزایش خواهد داد. در کرانه باختری رود اردن و نوار غزه اعتراضاتی صورت خواهد گرفت. کشورهای عضو اتحادیه اروپا که در سالهای اخیر هیچ گامی در زمینه عملی کردن طرح صلح ایجاد دو طرف برنداشتهاند نیز باید در این زمینه اعلام نظر کنند. احتمالا اتحادیه اروپا هم تفاهمی با این طرح صلح نشان نخواهد داد زیرا این طرح همه قراردادهای بینالمللی و قطعنامههای سازمان ملل را نادیده گرفته و در تضاد با حقوق بینالمللی است. با این طرح روابط اسراییل با اردن هم دچار مشکل خواهد شد. اردن مسوول اداره اماکن مقدس برای مسلمانان در بیتالمقدس بوده و ضمنا در این طرح صلح تاکید شده دره اردن هم باید به خاک اسراییل ملحق شود و ضمنا بازگشت دو میلیون آواره فلسطینی در اردن به سرزمینهای اشغالی هم ممنوع میشود.
بسیاری بر این باورند برای اینکه یک فرآیند صلح موفق باشد باید از سوی طرفین مورد حمایت قرار گرفته و نهادینه شود. بعلاوه چنین فرآیندی باید موضوعات برجسته وضعیت نهایی شامل تعیین مرزها، امنیت و وضعیت بیتالمقدس و حقوق آوارگان در طی مذاکره بین طرفین را حل و فصل کرده باشد. خطوط اصلی تعهدات درازمدت بسیاری از کشورها و حتی بعضی از اروپاییها آن است که در راهحلی مشارکت کنند که برای همیشه به کشمکش اسراییلی- فلسطینی پایان دهد و در این راهحل اجماع گسترده بینالمللی و قطعنامههای سازمان ملل نیز لحاظ شده باشد.
بازیگر مرموز و خطرناک منطقه کدام کشور است؟
امیر مسروری در بخشی از یادداشت روز امروز روزنامه خراسان با عنوان بازیگر مرموز و خطرناک منطقه نوشت: رخداد مهمی، چون کشف چند کودتای داخلی علیه بن سلمان، پایگاه خاندان سدیری را تضعیف کرده و برآوردها نشان میدهد بن سلمان فاقد محبوبیت و مقبولیت عمومی است. در حقیقت گذاشتن تمام سیبها در سبد ریاض میتواند منافع واشنگتن را تهدید کند. از طرفی سعودیها در پرونده داعش و سوریه شکست سنگینی متحمل شدند و انتخابات لبنان، عراق و مالزی را باختند. این در حالی است که دیپلماسی اماراتی در چند ماه گذشته موفقیت بهتری داشت و بن سلمان با از دست دادن جایگاه خود در افکار عمومی پس از قتل خاشقچی دچار ریزش شده و مخالفان جدی پیدا کرده و آبرویی برای سرویس اطلاعاتی عربستان باقی نمانده است. افشاگری سرویس اطلاعاتی میت ترکیه علیه مقامات امنیتی عربستان تا آن جا ادامه یافت که بن سلمان مجبور شد دستگاه اطلاعاتی خود را با یک پاک سازی مواجه و بخشی از مقامات امنیتی این کشور از جمله مدیر ارشد اطلاعات داخلی عربستان را برکنار کند. سوال این جاست امارات با چه شیوه و روشی در پروندههای امنیتی منطقه ورود کرده است؟
یک: الگوگیری و پیاده سازی مدل انگلیسی نهادهای اطلاعاتی اولین رویکرد دولت امارات در مواجهه با پروندههای منطقهای است. رویکرد سخت و رسمی کودتا، حذف و ترور و از همه مهمتر مقابله با دولتهای مستقر و فروپاشی آن سیاستی است که در چند پرونده اخیر امارات به آن متمسک شد و در حقیقت اماراتیها از آن بهره جستند. در این مدل اصل بر همکاری اطلاعاتی در منطقه و پیوند زدن حیات سیاسی با ارتباطات امنیتی است.
دو: رویکرد دولت امارات به هیچ عنوان ایدئولوژیک و دینی نیست. ابوظبی نه رویکرد اخوانی دوحه را میپذیرد و نه، چون ریاض طرفدار جریان سلفی است. پول حرف اول را در ساختار سیاسی و اطلاعاتی امارات میزند. از طرفی با هر سه بازیگر ایدئولوژیک منطقه یعنی مقاومت اسلامی، اخوان المسلمین و سلفیهای وهابی تزاحم دارد. در حقیقت امارات بر آن است که با رویکرد سکولاریزه سازی سیاست در منطقه، نفوذ خود را دنبال کند و این رویه همان سیاستی است که در ابتدای قرن ۲۰ انگلیس از آن پیروی میکرد.
سه:رویه دیگری که امارات دنبال کرد، ارتباط با رژیم صهیونیستی و بازسازی روابط کشورهای منطقه یا همان معامله قرن است. در حقیقت امارات سرپل اقدامات رژیم صهیونیستی و پیاده ساز سیاستهای مثلث اطلاعاتی سیا، موساد و امای سیکس است. در این روش امارات با استفاده از اشراف دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی و ارتباط آن با مقامات کاخ سفید، ضمن مستحکم کردن پایگاه سیاسی مقامات اماراتی در منطقه، روابط و نفوذ خود را در کشورهای غربی بر پایه معامله قرن و نفوذ امنیتی سیاسی استوار میسازد. فراموش نشود مسئولیت پرونده صلح با اعراب حاشیه خلیج فارس در دولت رژیم صهیونیستی به رئیس موساد واگذار شده و وی پیگیر این پرونده است. به نظر میرسد این رویه امارات هرچند تازگی داشته، اما بازگشت به سیاستهای دستگاههای اطلاعاتی غربی در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی است. به احتمال زیاد پس از شکستهای اخیر دستگاههای اطلاعاتی از محور مقاومت و غیر موثر بودن سیاستهای وهابی در مهار مقاومت، غربیها از جمله انگلیس و آمریکا به دنبال بازگشت به سیاست دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی در منطقه هستند. سیاستی که سخت و نیمه سخت است، اما تامین منابع آن با دولت کوچک امارات خواهد بود.