به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه هفتم بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ماجرای ۹۰ نفر از نمایندگان رد صلاحیت شده مجلس دهم توسط شورای نگهبان و حساسیتها به این موضوع در کنار نقدها و تمجیدها از محمدجواد ظریف پس از مشاجره توییتری او با رئیس جمهور آمریکا در پی مصاحبه با اشپیگل در صدر عناوین صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
بیشتر روزنامههای اصلاح طلب و نزدیک به دولت با تشریح محتوای مصاحبه ظریف با اشپیگل اتهامات و انتقادات تند وارده از سوی منتقدین سیاست خارجه دولت را نابجا دانسته اند و از سوی دیگر روزنامههایی همچون کیهان و وطن امروز با انتخاب تیترهایی تند همچون شرم (وطن امروز) و مطالبه ملت انتقام است نه مذاکره با قاتل شهید سلیمانی (کیهان) نسبت به توییتها و مصاحبه اخیر او واکنش نشان داده اند.
از دیگر روزنامههایی که این موضوع را برجسته کردند، میتوان به اعتماد با تیتر ظریف یک روند است، خراسان: اشتباه ظریف چه بود؟ همدلی: ظریف زیر نورافکن، ایران: تحریف ظریف، ابتکار: تصمیمهایت را بر مبنای واقعیت پایهگذاری کن و رسالت با تیتر ترامپ آدمکُش ظریف منتکش اشاره کرد.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
روزنامه ایران در گزارش امروز خود با عنوان تحریف ظریف به واکنشها پس از جدال توئیتری ترامپ با وزیر خارجه ایران پرداخت و نوشت: آنچه ظریف، ترامپ را متوجه آن کرد، این اصل ثابت در موضعگیری همه مقامهای ایرانی از رهبر معظم انقلاب گرفته تا تصمیم گیران مرتبط با سیاست خارجی جمهوری اسلامی بود مبنی بر اینکه کنار گذاشتن سیاست فشار و تحریم علیه ایران، اصلیترین مؤلفه حفظ توافق هستهای و شرط بازگشت امریکا به برجام است. رویدادی که میتواند امکان مذاکرات ایران و امریکا را در قالب یک گفتوگوی چندجانبه در قالب برجام فراهم کند. در واقع از منظر وزیر خارجه ایران، محتمل بودن مذاکره با امریکا به دو شرط اصلی اصلاح مشی ضد ایرانی دولت امریکا و جبران خسارات این کشور در برابر ایران گره خورده است.
اما سخنان وزیر خارجه ایران و تکرار مواضع ثابت جمهوری اسلامی در مواجهه با امریکا از منظر داخلی فرصتی را برای کسانی فراهم کرد که چشم و گوش خود را به روی واقعیات سیاست خارجی بستند و ظریف را آماج حملات تند خود قرار دادند. برخی مدعی شدند رهبری انقلاب، مذاکره با امریکا را نهی کرده است و وزیر امور خارجه هم نباید حتی مشروط به شروطی درباره آن صحبت میکرد. عدهای هم گفتند، هنوز چهلم شهادت حاج قاسم سلیمانی ـ. که به دستور مستقیم ترامپ به شهادت رسید ـ. فرا نرسیده است که وزیر امور خارجه از مذاکره با امریکا ولو مشروط به شروطی، صحبت کند. حسین شریعتمداری، در روزنامه کیهان با طرح این ادعا خطاب به ظریف که «جنابعالی که نظرتان با خواست و نظر تمامی مردم ایران مغایر و متضاد است، وزیر خارجه کدام ایران هستید؟»، نوشت: «ترامپ با صراحت اعلام کرده است که شخصاً دستور ترور سردار سلیمانی را صادر کرده است. آقای ظریف از مذاکره با قاتل سردار سلیمانی شهید چه هدفی را دنبال میکنند؟ و آیا اظهارات ایشان نادیده گرفتن خون پاک سردار سلیمانی و یاران شهیدش نیست؟»
وحید یامینپور، فعال سیاسی هم توئیت ترامپ را دستمایه بیاعتبار شدن دستگاه دیپلماسی ایران دانسته و مدعی شده که «ظریف خوب میداند که سالها دیپلماسی ما از اعتبار قدرت ما در جبهه مقاومت خرج کرده است. حالا چطور باید ثابت کنیم آن اعتبار همچنان باقی است؟ اصلاً با این دیپلماتها میشود؟» امیرحسین قاضیزاده هاشمی، نماینده اصولگرای مشهد و نزدیک به جبهه پایداری نیز با انتشار توئیتی نوشت: «آقای ظریف وزیر خارجه کدام کشوری؟ کدام ملتی؟ کدام حکومتی؟ این ملت خواستار انتقام از قاتلان حاج قاسمند. مجلس طرح سه فوریتی آورده و آمران و قاتلان حاج قاسم را تروریست و مستوجب پیگرد قضایی معرفی کرده.
امام المسلمین هم که هرگونه گفتگو با تروریستهای امریکایی را ممنوع کرده. حیا نداری؟!»، اما علی اکبر رائفیپور، فعال سیاسی پا را هم از این فراتر گذشته و با عباراتی توهینآمیز زیر هشتگ «دیاثت سیاسی» به ظریف واکنش نشان داد. خبرگزاری فارس نیز کمپینی را در فضای مجازی به راه انداخته که درخواست برکناری فوری محمد جواد ظریف را مطالبه میکند.
بهنظر میرسد برخی رسانههای داخلی و فعالان شبکههای اجتماعی از سخنان یک دیپلمات که با دقت کلمات خود را انتخاب میکند و در یک مصاحبه بهدنبال پیگیری منافع و خواستههای ملی کشور بوده است بهگونهای برداشت میکنند که علیه خود، رئیس جمهوری و همه آن کسانی باشد که از رهبری نظام تا بزرگان کشور به آنها ابراز اعتماد کردهاند. کیست که نداند سیاست نظام چگونه و از چه مجرایی اعلام و اعمال میشود. وزیر خارجه در مقابل پرسشگر باید پاسخها را دقیق و حساب شده بدهد و پاسخ در یک مصاحبه، خلاف موضع نظام تلقی نمیشود. در شرایطی که ترامپ هم انگارههای ثابت در مواضع وزیر خارجه ایران را نادیده گرفته است، به نظر میرسد نوعی همپوشانی محسوس و ملموس میان او و تندروهای داخلی به وجود آمده است. دو طیفی که در موضعگیری، درست در نقطه مقابل هم صف کشی کرده و مصداق بارز تعارض و تضاد متقابل هستند، اما مشخص نیست چرا و چگونه همانند دو بال یک قیچی عمل کرده و به نوعی همنوایی در عین تضادهای رویکردی میرسند. علیرضا معزی معاون ارتباطات دفتر رئیس جمهوری، شباهت رفتار ترامپ و دلواپسان را شگفتآور و نگرانکننده دانسته است. او نوشته است: «به قول ظریف، اگر عادت به خواندن متن کامل یک مصاحبه ندارند، حداقل میتوانند همان یک پاراگراف مورد بحث از گفتگو با اشپیگل را کمی دقیقتر بخوانند».
رحیم زیادعلی طی یادداشتی با عنوان پاسخ آن پرسش این نبود آقای ظریف! در شماره امروز روزنامه جوان نوشت: طی دو روز گذشته نقدهای بسیاری به سخنان رئیس دستگاه دیپلماسی وارد شده که نمیتوان به آسانی از کنار آنها گذشت. گرچه ظریف ممکن است در مقام پاسخ به منتقدان داخلی عنوان کند که آنچه گفته تکرار مواضع نظام در قبال ایالات متحده امریکاست و سخن جدیدی نگفته است، اما ماجرا از زمانی قابل تأمل است که پاسخ (به زعم ظریف) تکراری او به یک سؤال روشن خبرنگار اشپیگل است: «آیا شما بعد از قتل سردار سلیمانی توسط ایالات متحده، امکان مذاکره با ایالات متحده را منتفی میدانید؟» فراتر از این همین چند روز گذشته بود که برایان هوک رئیس میز ایران در وزارت امورخاجه امریکا، سردار قاآنی را تهدید کرد که اگر ایشان هم راه سردار سلیمانی را دنبال کند، او را ترور خواهیم کرد.
اکنون پرسش اساسی این است که دم زدن از مذاکره با دولت تروریستی که همچنان و رسماً مقامات کشورمان را تهدید به ترور میکند، اگر پاس گل و تعارف به تحریم و تهدید بیشتر نیست، پس چیست؟ آقای ظریف! ماندن در میز مذاکره مورد اشاره شما، ولو در قالب ۱+۵ چه حسنی داشته و دارد که همچنان به آن مباهات میکنید؟ برجام مگر حاصل آن میز نبود؟ اکنون کجاست؟ ترامپ که آن را آتش زد، همپیمانان اروپاییاش هم با بی عملی بی خاصیتش کردند. دیگر از کدام مذاکره سخن میگویید و دفاع میکنید؟ اینکه دشمنان ملت همچنان از موضع تهدید و تحریم با ایران سخن میگویند و ما منفعلانه بر گفتگو و مذاکره تأکید میکنیم، با «عزت، حکمت و مصلحتی» که قرار بوده و هست، شعار محوری دستگاه سیاست خارجه باشد، چه نسبتی دارد؟
واکنش مدافعان دولتی وزیر امورخارجه در پاسخ به زمان نشناسی و زمخت گویی ظریف هم در نوع خود جالب توجه است. علیرضا معزی معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور در توئیتی منتقدان ظریف را دلواپسانی توصیف کرده که شباهت رفتار آنها (به زعم او) با ترامپ او را شگفت زده و نگران کرده است! اشاره معزی به پاسخ تحقیرآمیز توئیتری ترامپ به ظریف است که نوشته: «وزیر خارجه ایران گفته است که ایران خواهان مذاکره با امریکا است، اما میخواهد که تحریمها برداشته شود. نه ممنون.»
گرچه ظریف هم در توئیتر، با انتشار تصویر بخشهایی از مصاحبه خود با اشپیگل و لینک این مصاحبه به زبان انگلیسی، نوشته است: «بهتر است به دونالد ترامپ توصیه شود که نظرات و تصمیمات سیاست خارجی خود را بر اساس واقعیتها پایهگذاری کند، نه بر اساس عناوین خبرهای فاکس نیوز یا مترجمان فارسی اش. برای آگاهی بهتر، او میتواند مصاحبه کامل من را (به زبان انگلیسی) بخواند»، اما این پاسخها از موقع نشناسی یک دیپلمات مدعی نمیکاهد.
بر دشمنی که در دشمنی خود به هر ابزاری متوسل میشود که ضربه بزند، حرجی نیست، اما دیپلماتی که همواره اسلاف خود را به بی سوادی متهم میکرد و خود را زباندان میداند، چرا در اتخاذ مواضع (آنهم در گفتوگویی مکتوب) ابتداییترین اصول دیپلماتیک را رعایت نکرده و اینگونه به دشمن پاس گل میدهد. آقای ظریف! انقلابی گری در مواجهه با جنتلمنهای تروریست نه تنها مذموم نیست که عین عقلانیت سیاسی است.
احمد دستمالچیان سفیر اسبق ایران در لبنان طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی با عنوان راز سفرهای پی در پی بنعلوی چیست، نوشت: در راستای مقوله دیدارهای پر تعداد مقامات ایرانی و عمانی در روزهای اخیر باید گفت که این نزدیکی روابط پیشــینهای تاریخی دارد و امری نیســت که تازگی داشته باشــد، اما تحولات منطقه به گونهای رقم خورده است که قطعا پشت پرده این دیدارهای دوجانبه مسائل مهمی وجود دارد و صرفا رایزنیهای دو طرف نیست. این روزها شاهد هستیم عراق دچار چالشهای زیادی شده اســت. علاوه بر عراق قطعا مساله یمن، عربستان و آمریکا نیز در گفت: وگوهای خصوصی طرفین نیز مورد بحث است و تحولات اخیر این کشورها موضوع دیدارها است. تعدد این چالشها در منطقه و جهان سبب شده است تا دیدار مقامات ایران و عمان بیشــتر مورد توجه قرار گیرد و بیشتراز گذشــته نیز صورت گیرد. در ایــن دیدارها قطعا پیغامهایی نیز رد و بدل میشــود. این امر نخست به واســطه تحولات اخیر منطقه و در وهله بعد به علت نقش میانجیگری عمان قابل پیشبینی است. عمان نیز این نقش را به منظور برقراری آرامش در منطقه بر عهده گرفته است و به آن متعهد است. در این برهه زمانی باید یادآور شد که پشت پرده این مذاکرات شاید در اولویت نباشد بلکه وجود این روابط دیپلماتیک و این گفت: وگوها بسیار مهم است که نگاهها را به آینده خوشبینانه کرده است. پس از تغییر پادشاهی در عمان نیز شاهد هیچ تغییر سیاستی در این کشور نبودیم و عملا مشی ســلطان قابوس در حال پیمایش است و شاهد هستیم حتی در سطح مسئولان این کشور نیز تغییر ایجاد نشده است.
با توجه به اینکه نیرویی تازه نفس امورات را در کشــور عمان برعهده گرفته است و همان سیاستهای صلح طلبانه گذشته نیز در دستور کار است، قابل پیشبینی است که عمان بتواند نقشی بهتر و موثرتر در منطقه و در راستای کاهش تنشها ایجاد کند. جمهوری اسلامی ایران نیز نشان داده اســت با وجود تمامی این روابط دیپلماتیک و رایزنیها و مذاکرات در چارچوبی مشخص همچون گذشــته سیاســت خارجی خود را پی گرفته است و همواره اولویت جمهوری اسلامی ایران برقراری روابط دوستانه و صلح آمیز با کشورهای منطقه بوده است. سیاست خارجی ایران همواره با اولویت داشتن منطقهای عاری از تشنج پیش رفته است. به همین دلیل شاهد بودهایم در این اواخر طرحهایی برای صلح و کاهش تنش با کشورهای منطقه را ارائه داده و رفت و آمدهای زیادی نیز در این راســتا به وقوع پیوسته است. جمهوری اسلامی ایران نشان داده است هرگاه کشورهای حاشیه خلیج فارس و به خصوص عربستان آماده مذاکره بوده اند، ایران نیز از آن استقبال کرده است و هرگاه نیز سیاستهای تنش زا در دستور کار قرار داده اند با قدرت جواب داده است. در همین راستا شاهد هســتیم این دیدارهای متعدد میان مقامات ایران و عمان به وقوع میپیوندد و امورات دیپلماتیک نیز در دستور کار است.