به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه هفتم اردیبهشت در حالی چاپ و منتشر شدند که سخنان روحانی مبنی بر اعمال مجدد محدودیتها در صورت پیشروی بیماری کرونا، یادداشتها و گزارشها درباره درگذشت آیت الله امینی که بعضی از او به عنوان فقیه معتدل یاد کرده اند، رفاقتها و رقابتهای فراکسیونی مجلس یازدهم، پایان شراکت آمریکا و عربستان! و گزارشها از شایعات پیرامون مرگ رهبر کره شمالی از عناوینی است که در صفحات نخست بیشتر روزنامهها برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
سید نعمتالله عبدالرحیمزاده طی یادداشتی با عنوان امریکا و عربستان در انتهای راه شراکت، در شماره امروز روزنامه جوان نوشت: کیت جانسون و رابی گرامر دو تحلیلگر از نشریه فارینپالیسی هستند که مقالهای را مشترکاً در روز پنج شنبه گذشته منتشر کردند و از احتمال پایان یافتن شراکت راهبردی امریکا و عربستان گفتند. به نظر این دو، نقطه شروع این شراکت به فوریه ۱۹۴۵ بازمیگردد. رئیسجمهور وقت امریکا فرانکلین روزلت در چهاردهم فوریه این سال و پنج ماه قبل از پایان گرفتن جنگ جهانی دوم در کانال سوئز و روی عرشه رزمناو یواساس کوئینسی با ملک عبدالعزیز آلسعود دیدار کرد و این دو توافق کردند امریکا امنیت آلسعود را تأمین کند و در مقابل اجازه استفاده از منابع نفتی عربستان را داشته باشد. به طور خلاصه، این توافقی بر مبنای امنیت در برابر نفت بود که جانسون و گرامر به درستی آن را پایه و اساس روابط دو کشور میدانند، اما باید به توافقی دیگر به همین اندازه اشاره کرد که در ۱۹۷۰ و زمان ریاست جمهوری ریچارد نیکسون اتفاق افتاد. توافق به این صورت بود که عربستان نفت را تنها در مقابل دلار امریکا بفروشد و امریکا نیز با ارسال تجهیزات نظامی از آن حمایت کند. از آن موقع بود که واژه پترودلار (PetroDollar) بر سر زبانها افتاد و باعث شد دلار نفتی ارز حاکم و مسلط بر بازار نفت بشود.
اکنون مساله بر سر این است که پایههای توافق ۱۹۴۵ آن قدر تضعیف شده که بتوان گفت: زوج امریکا-آلسعود به پایان راه خود و طلاق از یکدیگر رسیدهاند؟ جانسون و گرامر چنین چیزی را محتمل میدانند و به اظهارنظر بروس ریدل استناد کردهاند که معتقد است امریکا دیگر نیازی به عربستان ندارد و فقط توجه شخصی رئیسجمهور امریکا به آلسعود است که از روابط دو کشور پشتیبانی میکند و ممکن است این شرایط در صورت پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری ماه فوریه، به سرعت تغییر کند. به نظر میرسد که این عقیده از نگاه حکام آلسعود هم دور نمانده، زیرا به نظر بسیاری از تحلیلگران، جنگ قیمت نفت سعودیها با روسیه و اشباع بازار از نفت بیشتر جهت زمین زدن شرکتهای امریکایی و به خصوص صنعت شیل امریکا بوده تا امریکا همچنان به مبنای امنیت در برابر نفت ۷۵ سال قبل متعهد بماند. با این حال، به نظر نمیرسد که کاهش شدید قیمت نفت و پایین نگه داشتن قیمت با تولید بالا بتواند امریکا را دوباره به قاعده امنیت در برابر نفت بازگرداند. امریکا طی ژوئن سال گذشته برای نخستین بار بزرگترین صادرکننده نفت شد و حتی با وجود وضعیت فعلی قیمت و اشباع بازار، استراتژی واشنگتن به حفظ این موقعیت در بازار است، هرچند که وقفههایی هم در آن ایجاد شود. از سوی دیگر، واکنش به تحریمهای امریکا علیه ایران باعث شد تا بعد از حدود نیم قرن، سلطه بیچون و چرای دلار بر بازار نفت مخدوش شود و توافق نیکسون با سعودیها هم دیگر توان و قدرت سابق را نداشته باشد. با توجه به دیگر شرایط مثل راهبرد ضدچینی امریکا یا شرایط در پیش رو بعد از بحران کرونا، به نظر نمیرسد که سعودیها در بازی امریکاییها دیگر چنان اهمیتی داشته باشند تا در ازای نفت پایبند به امنیت آنها باشند، به خصوص اینکه طی دو سه سال اخیر، موضع انتقادی علیه آلسعود در واشنگتن به شدت تقویت شده و نمایندگان کنگره از هر دو حزب اصلی امریکا دیگر چندان نگاه خوشی به ریاض نداشته باشند. با توجه به این واقعیتهای موجود است که میتوان انتظار داشت شراکت راهبردی امریکا و سعودیها دیگر به آخر راه رسیده و استفاده از سلاح نفتی و ایجاد شوکی مثل شوک دو شنبه گذشته هم نتواند تأثیر درازمدتی بر این واقعیت داشته باشد.
فضلالله یاری سردبیر روزنامه همدلی در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان به اتاقتان بروید و به کارهایتان فکر کنید نوشت: جناح چپ جمهوری اسلامی که چند دهه است به علت مطالبه اصلاح در امور کشور «اصلاحات» نام گرفته، اگر چه در ساختار قدرت جایی ندارد، و علیرغم انتقادات بسیاری که به عملکرد آنان در حمایت از روحانی و تشکیل مجلس دهم وجود دارد، اما بدون تردید در صورت وجود سازوکاری عادلانه و بازگشت امور به مجرای قانون، میتواند مردم را با مطالبه تغییر و اصلاح ساختار حکومت همراه کند.
اما در دو انتخابات گذشته که یکی به ادامه ریاست جهوری حسن روحانی منجر شد و در دیگری لیست امید وارد مجلس شد و در هر دو نیز رئیس دولت اصلاحات با اشارهای این موضوع را محقق کرد، نگاه مردم به این جناح تغییر کرده و علیرغم این که چهرههای شاخص این جناح امکان حضور در عرصه سیاسی و اجرایی را ندارند، اما مردم ناکارآمدیهای دولت کنونی و مجلس فعلی را با نمرهای منفی در کارنامه آنان منظور کردهاند و البته دنیای سیاست است و آنها اگرچه با عملکرد این دولت و مجلس احساس فاصله میکنند، اما باید در کارنامه شان خود را سهیم بدانند. شانهخالی کردن از زیر بار این مسئولیت بدون تردید نقض پیمان با مردمی است که به اشاره آنان پای صندوقهای رای حاضر شدند.
اکنون که بسیاری از مردم از تاثیر رای خود در روند امور کشور ناامید شدهاند (بهطوریکه در انتخابات گذشته نیز نزدیک به ۶۰ درصد غیبت را بر حضور درپای صندوقهای رای ترجیح دادند) اصلاحطلبان حاضر در صحنه سیاسی ایران باید مسئولیت بخشی از این ۶۰ درصد غایب انتخابات و البته ناامیدی مردم را برعهده بگیرند و اصلاحاتی جدی و بلکه رستاخیزی در نحوه سیاستورزی خود ایجاد کنند.
همه راههای رفته آنان در دو دهه گذشته، دیگر بدنهای را که چشم به اصلاح در کشور دارد، قانع نمیکند.
بدنه اصلاحخواهی کشور، خود را سرمایه عظیمی میبیند که در اختیار هرکسی قرار گیرد قدرتی به او میدهد که میتواند به پشتوانه این توان، مطالباتش را پیگیری و به نتیجه برساند، اما میبیند که با همه حضوری که در صحنه داشتند و همه قدرتی که پای کار آوردند و در اختیار اصلاحطلبان قرار دادند، آنان مانند رانندگانی محتاط و محافظهکار توان بدنه اصلاحطلبی را مستعمل و مصرف کردند، اما نتوانستند آنها را به مقصدی - که گفته بودند و در تعرفه رای خود نوشته بودند - برسانند.
اکنون که این گروه بیش از پیش از حضور در ساختار حکومت فارغ شده و گرفتن مناصب و صندلیهای سیاسی و اجرایی دور از دسترسشان قرار گرفته، فرصتی پیدا کردهاند تا به اتاق خود بروند و به کارهایشان فکر کنند؛ اتاقی که میتواند خلوتی فراهم کند تا به دور از منیت و غرور، آنان را با وضعیتی صادقانه و عریان روبهرو شوند، تا همه کجیها و ناراستیها و البته بیعملیهایشان را، چون آینهای روبهرویشان بگیرد و بدون هیچ ابهامی نشانشان دهد که با رای مردم چه کردهاند که مردم هم بیخیالشان شدهاند و ترجیح دادهاند به کنج انزوای خود برگردند؟
باید در این وضعیت سهم خود از ناامیدی مردم ایران درباره اصلاح امور را بپذیرند.
همین مکاشفه نه چندان دشوار میتواند گام اول برای بازگشتشان به عرصه عمومی باشد.
روزنامه آفتاب یزد در شماره امروز گزارش گفت و گویی با عنوان برای کاندیداتوری با ظریف رایزنی شده است، منتشر کرد و نوشت: در روزهای کرونایی بازار سیاست کاملا بی رونق است، اما در همین رکود سیاسی نیز دو خبر از اردوگاه اصلاح طلبان بیرون آمد؛ یکی اینکه اصلاح طلبان با ظریف برای انتخابات ۱۴۰۰ رایزنی خود را آغاز کردند. دوم آنکه شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان به پایان راه رسید و کرکره فعالیت را پایین کشید. درباره صحت و سقم موضوعات یادشده نامه نیوز با حسن رسولی عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان گفتگو کرده است. درادامه مشروح این گفتگو را میخوانید.
وقتی شورایعالی سیاستگذاری اصلاح طلبان تصمیم گرفت به صورت رسمی وارد انتخابات مجلس شورای اسلامی نشود، برخی چهرههای اصلاح طلب اعلام کردند این شورا به پایان کار خود رسیده است، آیا چنین تصمیمی اتخاذ شده یا برنامه جدیدی در دستور کار شورایعالی سیاستگذاری اصلاح طلبان قرار دارد؟
پیشنهاد شکل گیری شورایعالی سیاستگذاری اصلاح طلبان در کنار سایر پیشنهاداتی که در آن زمان مطرح بود از سوی شورای هماهنگی احزاب ۳۰ گانه اصلاح طلبان مطرح شد و با حمایت رئیس دولت اصلاحات و آقای دکتر عارف این مرجع تشکیلاتی با هدف انسجام بخشی و تقویت همگرایی بین احزاب اصلاح طلب در حوزه نظری رفتارگزینی سیاسی و انتخاباتی شکل گرفت.
همان زمان هم به موازات این ایده، ایدههای دیگری از قبیل: تشکیل پارلمان اصلاحات نیز مطرح بود بنابراین از آنجا که علت محدثه، علت مبقیه هم است، هر نوع تصمیم گیری در این باره در شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب که اکثریت اعضای شورای عالی اصلاح طلبان را نیز تشکیل میدهند، قابل طرح و تصمیم گیری است. در آخرین آیین نامه مصوب سال ۹۸ شورایعالی سیاستگذاری اصلاح طلبان، حداقل دوره فعالیت این شورا ۲ سال تعیین شده است. بر همین اساس این شورا با تقاضای تعدادی از احزاب مجوز فعالیت انتخاباتی از وزارت کشور دریافت کرد.
در مجموع اظهارنظرهای صورت گرفته درباره آینده شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان عمدتا شخصی است و تاکنون در مراجع دوگانه مذکور در این خصوص تصمیمی اتخاذ نشده و طبعا در فرصت مناسب در صورتی که اکثریت اعضا صلاح بدانند در دستورکار قرار خواهد گرفت و اگر تشخیص به تصمیم جدیدی باشد، تصمیم جدید جایگزین اساسنامه قبلی خواهد شد، اما تاکنون چنین تصمیمی اتخاذ نشده است.
اخباری در برخی رسانهها آمده که اصلاح طلبان با آقای ظریف درباره انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ رایزنی داشتند، صحت دارد؟
من این را از شما میشنوم.
شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان چنین رایزنیای نداشته است؟
من سخنگوی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان نیستم، اما به عنوان عضو شورای عالی این مسئله را الان برای اولین مرتبه شنیدم.