به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه دهم اردیبهشت در حالی چاپ شد که مسیر جدید شورای عالی اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ پس از استعفای موسوی لاری از یک سو و انتقادها از عارف و خاتمی در تعدادی از روزنامههای نزدیک به جریان اصلاحات از سوی دیگر، مورد توجه قرار گرفته است. ابتکار عنوان نئو اصلاح طلبی در مقابل شعسا را تیتر کرده و شرق از ادامه پسلرزههای استعفای موسویلاری با تیتر از شایعه استعفای عارف تا انتقاد به خاتمی نوشته است.
موضوع بورس و حضور بورس بازان تازه کار در آن در کنار تحلیلها و گزارشهایی درباره وجود یا عدم وجود حباب در آن و نیز تحلیل آینده سرمایه گذاری در بورس نیز در تعدادی از روزنامهها مورد توجه قرار گرفته است.
ادامه واکنشها به طرح بازگشت به برجام پمپئو نیز دیگر موضوعی است که مثل روزهای گذشته همچنان بخشی از گزارشها و تحلیلهای بین المللی و سیاست خارجی روزنامههای امروز را به خود اختصاص داده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم،
نعمت احمدی، کارشناس مسائل سیاسی در سرمقاله امروز روزنامه جهان صنعت با عنوان دولت در عادیسازی شرایط عجله نکند نوشت: بازگشایی کسبوکارها در بازار، پارکها، بوستانها و اعلام بازگشایی اماکن فرهنگی مثل سینماها پیشزمینهای برای گشایش اماکن مذهبی شده است. برخی معتقدند که چطور بازار، فضاهای فرهنگی سینماها یا بوستانها باز شده، اما امکان حضور در محافل مذهبی و برگزاری نماز جمعه وجود ندارد. واقعیت آن است که کشور نباید از نظر اقتصادی و فرهنگی تعطیل بماند. ضمن اینکه دولت به جهات تحریم تحت فشار قرار دارد. اخیراً اعلام کردند که ۱۰۰ شهر وضعیت سفید دارند و میتوانند برای برگزاری نماز جمعه در آن تصمیمگیری کنند. البته آقای روحانی و تیم کرونا هر چه در توان داشتند انجام دادند، ولی گاهی هم زورشان به برخی نمیرسید، اما واقعیت آن است که قداست خانه کعبه، قدس و مسجدالاقصی بر کسی پوشیده نیست بلکه سرزمین وحی است و با تکیه بر علم این اماکن بسته شده است. اما شبهای احیا و راهپیمایی روز قدس در پیش است. خوف این میرود که آقای روحانی دست به عملی زند که قشر مذهبی و مومن ما تلفات جانیشان بالا رود.
همه کشورها به نحوی با کرونا مقابله کردند. کلیساها، مسجدالحرام و مسجدالاقصی را بستهاند و اصراری بر بازگشایی هم ندارند. باید تاکید داشت که همه مکانها محضر خداوند است، همهجا انسان اشرف مخلوقات است، همه جا خداوند ناظر است. الان حالت ناچاری وجود دارد و نمیدانیم چرا آقای روحانی در شرایط موجود عقبنشینی میکند و در شیوه گام به گام بازگشایی عجله میکند. با این تصمیمگیریها به مرحلهای میرسیم که خطر برای کشور جدی میشود و آن وقت باید دید که برای اتفاق بعدی که در آینده خواهد افتاد چه کسی پاسخگو خواهد بود. الان باید آیات عظام حوزه علمیه ورود پیدا کنند و نسبت به این جریان که حفظ ملت اسلام واجب است حساسیت به خرج دهند. اسلام دینی است که خداوند به حضرت رسول گفته که من حافظش هستم. طی ۱۴۰۰ سال خطرناکترین حوادث آمدند، اما اسلام هنوز زنده است، چون دین حق است و با وجود تفرقهها هیچ اتفاقی برای آن نیفتاد، اما برای مسلمین در طول تاریخ دیدیم که چه حوادث ارضی و سمائی و چه بیماریهایی از این دست ضربه زده است؛ بنابراین مسوولان باید حافظ مومنین و مسلمین باشند. اسلام سر جای خودش هست.
کسی نمیتواند به اسلام آسیب بزند چرا که اسلام بالاست. الان حفظ امت اسلامی واجب است و اگر بخواهیم افرادی که اولیای امور دین هستند این مهم را در نظر نگیرند و باعث شوند این اجتماعات صورت گیرد اتفاقات بعدی قابل پیشبینی نخواهد بود. زمانی که خداوند از مسلمانان در شرایط خاص و حساس توقعی بالاتر از آنچه در توانش هست ندارد وقتی نماز، حج و روزه تعطیل میشود آیا خود این نماد و نشانی از این نیست که باید بر حفظ امت اسلام مصر باشیم. اگر خلاف آن اتفاق بیفتد قطعا گریبان آقای روحانی را میگیرد. حال اینکه از نظر شرعی آقای روحانی باید به آیات عظام متوسل شود و کار تخصصی و شرعی کنار هم قرار گیرند.
ضمن اینکه بزرگان دین نظرشان گرفته و تصمیمی درست در نهایت لحاظ شود و شیبی که در خصوص ابتلا به کرونا به سمت نزولی میرود تداوم پیدا کند. الان تلفات ما دورقمی است. حال آنکه اروپا و آمریکا سه رقمی و چهار رقمی هستند. به لطف الهی و با تصمیمات درست و بجا این رقم را به حدی میآوریم که بگوییم بیماری کرونا را در کشور کنترل کردیم.
عباس عبدی روزنامهنگار طی یادداشتی با عنوان سقوط نفت؛ فرصت یا تهدید؟ در شماره امروز روزنامه شهروند نوشت: کشورهای نفتی همیشه این ویژگی را داشتهاند که ضربان قلب مسئولان آن با شاخص و قیمت نفت هماهنگ میشد. مثل طلافروشان که تا صبح قیمت نگیرند، کرکره را بالا نمیدهند و خرید و فروش را آغاز نمیکنند، این مسئولان هر روز صبح قیمت نفت را میگرفتند و سپس باید هر چند ساعت یک بار نیز قیمت جدید بگیرند! احتمالاً اکنون نبض آنان باید مثل مانیتورهای اتاق عمل تبدیل به خط صاف شده باشد و از آن بالا و پایین رفتن ضربان قلب، خبری نباشد. این از برکات کروناست. البته ایران به واسطه تحریم مدتها بود که چندان دنبال این شاخص نمیرفت، چون بالا رفتن آن بیش از آنکه خزانه خودمان را پُر کند، خزانه رقبا و دشمنان را پُر میکرد. از این رو اکنون نباید به اندازه دیگران نگران این وضعیت شد.
با این حال در این سقوط آزاد قیمت نفت چند نکته جالب وجود دارد که یادآوری آنها خالی از فایده نیست. نخستین نکته غیر قابل تصور بودن چنین پدیدهای بود. اینکه قیمت حتی به زیر صفر برسد و به خریداران پول نیز داده شود. به طور قطع این وضعیت موقتی است، ولی نکته مهمی وجود دارد. اینکه نظام سرمایهداری تا چه حد انعطافپذیر عمل میکند.
اینکه در مدت نه چندان طولانی بتوان از قیمت ٥٠دلار در بشکه به زیر قیمت صفر رسید، واقعیتی است که این نظام اقتصادی قادر به تحمل و تطبیق دادن خود با آن است. درسی که نظامهای سیاسی کمتر میگیرند و آمادگی ندارند که خود را با وضعیتهای تحول تطبیق دهند و رفتار خود را با شرایط جدید هماهنگ نمیکنند و به همین علت دچار جمود و شکنندگی میشوند.
نکته بعد درباره هدفمندی یارانههاست و تأکیدی بود که برخی از افراد ازجمله بنده درباره نحوه پرداخت یارانهها مطرح میکردند ولی مورد توجه دولت قرار نگرفت. پیشنهاد این بود که به جای تعیین قیمت انرژی و بنزین و پرداخت مبلغ ثابت به مردم، بهتر است، سهم انرژی آنان را بهعنوان یارانه بپردازید و قیمت را شناور کنید. در این صورت میزان دریافتی مردم متأثر از قیمت سوخت و انرژی خواهد بود. انجام این کار نهتنها موجب آزادسازی قیمت انرژی میشود، بلکه منجر به اصلاح اساسی در ساختار بودجهای دولت ایران خواهد شد. آن زمان گوش نکردند، به این گمان که قیمت انرژی بیشتر میشود و درآمد اضافه در اختیار دولت قرار خواهد گرفت. حالا به روشنی متوجه میشوند که دولت نهتنها از این طریق چیزی در اختیار ندارد که پرداخت کند، بلکه باید چیزی هم از جیب و خزانه خودش برای تأمین یارانهها بدهد. امروز مسأله کشور، قاچاق سوخت از داخل به خارج نیست، شاید با ادامه این وضع قاچاق سوخت از خارج به داخل مسأله شود. اگر درایت و شجاعت کافی وجود میداشت، همین روزها قیمت سوخت را آزاد میکردند تا دیگر در بند قیمتگذاری این کالای پردردسر نباشند.
چرا باید از این وضعیت نفت استقبال کرد؟ بهطور قطع تحریم و قیمت پایین نفت فشارهای فراوانی را به مردم و اقتصاد ایران وارد میکند. این تهدید است، ولی بالا بودن تولید و فروش نفت تهدیدی جدیتر است. ریشه بخش بزرگی از مشکلات ایران اثرهای زیانبار درآمدهای نفتی بوده است؛ بنابراین کاهش قیمت و تولید وضعیت تهدیدآمیزی است که باید به فرصت تبدیل شود. فقط در وفور درآمدهای نفتی کشورها است که میتوان گنجشک را رنگ کرد و به جای قناری غالب کرد. این همه نابخردیهای مدیریتی برای چیست؟ برای این است که به پشتوانه درآمدهای نفتی و پول یامفت آن میتوان انواع و اقسام ناکارآمدیها را پوشاند و مدیریت ضعیف و سیاستهای نادرست را به نحو دیگری جلوه داد. کسی که در صندلی ریاست جمهوری مینشیند و سالانه بالای صدمیلیارد دلار پول بیزبان از نفت نصیب خزانه او میشود، بهطور طبیعی نیازی به کارآفرین و تولیدگر و صرفهجویی و مصرف کارآمد و موثر ندارد. او نیازی ندارد که افراد مدیر و مدبر و آگاه و کارشناس و اقتصاددان را برای تصدی امور انتخاب کند. چنین سیستمی مثل خودرویی است که بنزین و گازوییل مفت مصرف میکند. برای هر صد کیلومتر ٢٠لیتر مصرف و هوا را آلوده میکند. هیچ نوآوری در اصلاح موتور نخواهد داشت. چرا که ٢٠لیتر بنزین برای او هزینهای ندارد. در مقابل آن خودرویی قرار دارد که برای هر صد کیلومتر فقط ٥ لیتر بنزین مصرف میکند. چرا؟ چون بنزین برای آنان مفت نیست، باید به قیمت بازار خرید و با ٢٠لیتر مصرف نمیتوان حملونقل مقرون بهصرفهای داشت. سقوط قیمت نفت و تحریم آن برای اصلاح سیاست و اقتصاد و حتی جامعه ایران میتواند فرصتی تاریخی باشد و نه تهدید.
شرق در شماره امروز خود، گزارشی با عنوان از شایعه استعفای عارف تا انتقاد به خاتمی منتشر کرد و در بخشی از آن نوشت: حواشی استعفای موسویلاری از شورای عالی سیاستگذاری همچنان ادامه دارد؛ تا جایی که برخی سخن از انحلال این شورا میزنند، برخی هم میگویند این شورا بر اساس برنامههای خود ادامه خواهد یافت و برخی هم موضوع را فرای اینها میدانند و میگویند اساسا اصلاحات نیاز به پوستاندازی دارد و استعفای یک نفر از یک شورا چندان مهم نیست؛ چنانکه غلامحسین کرباسچی در گفتوگوی اخیر خود با روزنامه «جهان صنعت» گفته است: «وقتی یک جامعه امیدوار با آن شور و حرارت میآید و با استقبال خود در انتخاباتهای ۹۲، ۹۴ و ۹۶ پای کار اصلاحطلبان میایستند و بعد مجموعه دولت، مجلس، شورای شهر و همه مجموعه نیروهای اصلاحطلب و معتدل کاری میکنند که آنها ناامید شوند؛ بازیابی سرمایه اجتماعی کار سادهای نیست که گمان کنیم با دوتا شعار و چهارتا مصاحبه و... میتوان امید را به مردم برگرداند».
کرباسچی: دیگر با خاتمی هم تعارف نداریم
او درباره واکنش به استعفای موسویلاری با بیان اینکه «نیروهای سیاسی و اصلاحطلب اکنون باید بیشتر به ارزیابی خود، ارزیابی گذشته خود و نیروهای فعال خود بپردازند و بعد از آن میتوانند به جامعه برگردند» تأکید کرده است: «فکر نمیکنم که با یک استعفا و بیانیه یا یک مصاحبه بتوان کاری کرد. این قضایا خیلی ساده نیست. شورای عالی اصلاحطلبان و همه نیروهای سیاسی باید ماهیت، هدف و برنامه خود را تعریف کنند. صرف اینکه یک نفر برود و یک نفر بیاید چندان تأثیرگذار نیست».
کرباسچی در پایان این گفتگو لحن خود را تند کرده و جهت انتقاد را مستقیما متوجه عارف و خاتمی کرده است: «این بحثها زیاد شده، پارلمان اصلاحات و طرحهای دیگری مطرح شده است. به نظر من باید اینها را کنار بگذاریم و با شخصیتهای محترم سیاسی هم رودربایستی نداشته باشیم؛ مثلا اینکه آقای دکتر عارف یک وقتی نامزد ریاستجمهوری شدند و اصلاحطلبان به هر دلیلی دنبال آقای روحانی رفتند، نباید باعث این شود که بخواهیم جبران کرده و بگوییم او حتما رئیس شورای عالی باشد. آقای عارف اگر میتوانند در شورای عالی اصلاحات، فراکسیون امید یا هرجایی نقش برجسته ایفا کنند، باید از او حمایت کنیم، اما اگر در عمل دیدیم شخصیت اجرائی با توانایی برقرارکردن یک سازوکار فعال را ندارد، باید تعارف را کنار بگذاریم. کار سیاسی که رودربایستی ندارد. درباره بقیه بزرگان هم همینطور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت مورد علاقه ما باشند... حالا آقای خاتمی یا هر کدام از رفقا. اگر به خاطر شخصیتهای بزرگوار و خصلتهای قابل تحسینی که دارند، به خاطر اینکه نمیتوانند به هیچ کسی نه بگویند و... نباید تعارف داشته باشیم. ما باید به فکر مجموعه کشور، مردم و نظام باشیم. ما به همه شخصیتها احترام گذاشته و دستشان را میبوسیم، اما در عرصه سیاست به این شکل نمیتوان پیش رفت».