به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز شنبه 13 اردیبهشت در حالی چاپ و منتشر شدند که تصمیم آلمان در قبال حزب الله لبنان و خط و نشان تاریخی ترامپ برای بن سلمان از یک سو و حرکتهای زودهنگام منتخبان مجلس یازدهم در قبال دولت قبل از تحویل گرفتن مجلس، تبعات کمک های نقدی دولت و تحلیلهایی درباره آینده بورس و آزادسازی سهام عدالت از سوی دیگر در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده اند.
مناسبت روز معلم نیز محملی برای انتخاب تیترها و تصاویر مرتبط با معلمان در صفحات نخست روزنامه ها شده است که در کنار یادداشت ها و گزارش هایی با محوریت ارزش و جایگاه معلم از یک سو و وضعیت معیشتی این قشر از طرف دیگر در شماره امروز روزنامه ها از نظر دور نمانده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
سیدمحمد بحرینیان در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه رسالت با عنوان نجابت معلمان، ناکارآمدی مسئولان نوشت: وزارت آموزشوپرورش، چون کار بر زمینمانده زیاد و به نسبت عائلهاش، بودجه بسیار کمی دارد، معمولا در تمام دولتها، یکی از آخرین وزارتخانههایی است که وزیرش معرفی میشود، از میان نخبگان و مدیران توانمند، کمتر کسی حاضر به پذیرش مسئولیت آن است و گاهی اوقات احساس میشود بیصاحب و به حال خود رها شده است. همه این مشکلات و مجموعه مسائلی که از آن بهعنوان کلاف پیچیده آموزشوپرورش یاد میشود، ازآنروست که نگاه زمامداران به این بخش، هزینهای است و آموزشوپرورش را چاه ویل بودجه میبینند که هرچه در آن ریخته شود، بازهم کفاف نمیدهد؛ این در حالی است که اتفاقا بخش تعلیم و تربیت، بهترین و دقیقترین محل برای سرمایهگذاری است و هر ریالی که در این دستگاه، بهطور صحیح تزریق شود، از اتلاف بودجههای کلانی در آینده جلوگیری خواهد کرد. چقدر میخواهیم هزینه کنیم تا کارکنان ادارات کشور، انضباط اداری بیاموزند، کار مردم را بهتر راه بیندازند، دستگاههایمان بهرهور باشند، مصرف انرژی بهینه شود، الگوی صحیح مصرف ترویج شود، کمک به هم نوع فراگیر شود، رزمایش همدلی در جامعه شکل بگیرد، آسیبهای اجتماعی به حداقل برسد، تفکر کارآفرینی و تولید محور همگانی شود، خرید کالای داخل افتخار هر ایرانی باشد، خانواده محوری، کتابخوانی، سبک زندگی ایرانی و اسلامی و صدها ارزش دیگر در جامعه ساری و جاری شود و نابهنجاریها از میان مردم رخت بربندد؟
در هرکدام از این بخشها چقدر هزینه کردهایم و چه عایدمان شده؟ محل درست هزینه برای چنین مواردی آموزشوپرورش بوده که ما بهجای اینکه آن را همچون بانکی بدانیم که هر تومان سرمایهگذاری در آن، در آینده هزارها تومان به ما برمیگرداند، آن را دستگاهی هزینهای تلقی کردهایم.
متأسفانه باید گفت نظام ضعیف گزینش در وزارت آموزشوپرورش، همچنان برقرار و بلکه درحال افزایش است، گاهی کسانی بر کرسی شریف معلمی تکیه میزنند که نه ازنظر علمی و نه اخلاقی و شخصیتی، صلاحیت ندارند هیچ امانتی به آنها سپرده شوند تا چه رسد به اینکه این امانت بخواهد حساسترین و پیچیدهترین موجود عالم یعنی انسانی در سنین کودکی و نوجوانی باشد. حتی در نظامهای آموزشی مادی و تهی از معنای دنیا هم، رسیدن به شغل معلمی، یکی از سختترین کارهاست و از همین روست که از منزلت بالایی هم برخوردار است، حال ما که باید تعلیم و تربیت نقطه قوتمان باشد در چه وضعیتی قرار داریم؟!
. بدتر از همه این اشکالات، آدرس غلطی است که متولیان آموزشوپرورش کشور میدهند. نتیجه کوتاهمدت وضعیت ضعیفی که در سه بند اول شرح آن رفت، در کنار مشکلاتی همچون مسائل معیشتی معلمان، اشکالات دانشگاه فرهنگیان، مسئله سرباز معلمها و چند مورد دیگر، چیزی جز پایمال شدن مفهوم والای عدالت آموزشی نیست. جالب آنکه وزیر پیشین آموزشوپرورش که عمر صدارتش هم چندان نپایید یکی از اهداف خود را برخورد با مافیای چند هزارمیلیاردی آموزش اعلام میکرد و هیچ متوجه نبود که اگر مافیا و بخش غیررسمی شکل میگیرد، ازآنروست که بخش رسمی درست عمل نمیکند. همان وقت هم برایشان نوشتم که جناب وزیر! برخورد را از خودتان و معاونین و منصوبانتان آغاز کنید. مع الاسف، چنین افکاری پیشازاین هم وجود داشت و هنوز هم دوام دارد. مسئله دیگر بیاطلاعی سطوح عالی وزارت آموزشوپرورش نسبت به آن چیزی است که در کف این حوزه رخ میدهد. سخنگوی گروه امنیت ملی مجلس گفته هنوز در مجلس که بالاترین سطح برگزاری جلسه در کشور است، یک جلسه آنلاین با حضور اکثریت نمایندگان شکل نگرفته، حال ۱۴ میلیون دانشآموز در شهر و روستا چطور باید از سامانه «شاد» استفاده کنند؟
فریدون مجلسی در یادداشتی با عنوان دلیل اقدام آلمان علیه حزب الله در شماره امروز روزنامه آفتاب یزد نوشت: آلمان پیشتر از این آزادیهای بیشتری برای حزب الله لبنان قائل بوده است و تعطیلی اخیر فعالیتهای حزب الله در این کشوررا میتوان یک قدم دیگر برای اعمال فشاربیشتر به ایران در آستانه احتمال رفع تحریمهای تسلیحاتی جمهوری اسلامیدانست. حزب الله جدای ازایران نیست این موضوعی است که بارها سید حسن نصرالله نیز با صراحت به آن اشاره کرده است . اما به جز این موضوع باید این نکته را نیز اشاره کرد که فعالیتهای نظامی حزب الله همواره برای آلمان نگران کننده هم بوده و ازاین بابت خود آلمان از سوی رژیم صهونیستی تحت فشاراست .
آلمانهایی که تلاش دارند تا خود را از زمان نازی جدا کنند برای نزدیکی به اسرائیل ناچار به این تصمیم شدند. اساسا محورحزب الله با استراتژی محو اسرائیل عجیبن شده است و چندین بار عملیات بزرگ نظامیعلیه اسرائیل انجام داده است.
اکنون که ایران به مرحله لغو تحریمهای تسلیحاتی رسیده آلمان با این کار پیامیبه ایران میدهد مبنی براینکه حتی اگر این تحریمها برداشته شود ، خریدو فروش تسلیحات ایران تابع قوانینی است و تعاملات تسلیحاتی با هر گروهی در هر جایی هم برای جمهوری اسلامیامکانپذیر نیست . به تدریج فشارها بر ایران با نزدیک شدن به اکتبر که زمان لغو این تحریمهاست بیشتر میشود. به نظر میرسد اروپا لغو تحریم تسلیحاتی ایران را بدون اطمینان از لغو تهدیدهای تسلیحاتی امکانپذیر نمیداند. البته دراین میان بسیاری نیز اینکه آلمان چرا تا به امروز در قبال حزبالله دست به چنین تصمیمینزده بود را باعث تعجب میدانند. حزب الله در همکاریهایی که با حماس در غزه انجام داده وهم آمادگیهایی که در جنوب لبنان از طریق فعالیتهای نظامی به نمایش گذاشته یک تهدید برای آلمان هم به شمار میآید. البته پیشتر آلمان گروه نظامیحزب الله را ممنوع الفعالیت کرده بود اما اکنون میان گروه سیاسی و نظامیحزبالله تفاوتی قائل نیست و آنها را ازیکدیگر جدا نمیداند. البته بنا نیست این اتفاق در رابطه ایران و آلمان به خودی خود تاثیری بگذارد مگر این که خود مقامات جمهوری اسلامیخواهان چنین موضوعی باشند.
روزنامه اعتماد در گزارش امروز خود با عنوان به سوي فيلترينگ؟! نامه 400 طلبه به رئیس دستگاه قضا و تقاضای برخورد با آذری جهرمی و فیروزآّبادی را تحلیل کرده و نوشت: 400طلبه در نامهاي به سيدابراهيم رييسي، خواستار برخورد با عاملان ولنگاري فضاي مجازي ازجمله محمدجواد آذريجهرمي، وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات و ابوالحسن فيروزآبادي، دبير شوراي عالي فضاي مجازي شدند.
«400 طلبه در نامهاي به سيدابراهيم رييسي، رييس قوه قضاييه جمهوري اسلامي خواستار برخورد با عاملان ولنگاري فضاي مجازي ازجمله محمدجواد آذريجهرمي، وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات و ابوالحسن فيروزآبادي، دبير شوراي عالي فضاي مجازي شدند.» اين خبري است كه صبح نهم ارديبهشت ماه در شبكههاي اجتماعي و رسانههاي نزديك به اصولگرايان منتشر و با واكنشهاي بسياري مواجه شد. اين 400 طلبه ايراني كه در 65 شهر ايران زندگي كرده و عمدتا چهرههايي گمنام، دستكم به لحاظ رسانهاي، محسوب ميشوند در اين نامه كه حالا با استقبال آن شيخ بازمانده از راهيابي به پارلمان آينده و آن گزينه رياست مركز پژوهشهاي يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي مواجه شده با اشاره به اظهارات رهبري در زمينه فضاي مجازي «زمينهسازي نفوذ فرهنگي با ترويج اباحهگري و قبحشكني گناه، حمله به مقدسات ديني و ارزشهاي اسلامي- ايراني، ترويج سبك زندگي غربي، ترويج بيخدايي، مسيحيت، بهاييت و عرفانهاي كاذب» را از جمله گناهان شبكههاي اجتماعي دانسته و از اين رو خواستار مسدودسازي اين شبكهها شدهاند. اين نامه اما اولين تلاش محافظهكاران در ايران براي مسدودسازي شبكههاي اجتماعي نيست.
حسن روحاني در قامت رييسجمهوري چه در جريان مناظرههاي انتخابات رياستجمهوري سال 96 و چه پيش از آن بارها و بارها از اين تلاشها انتقاد و حتي وعده داد بود كه دست وزير جوان ارتباطاتش روي دكمه فيلترينگ نخواهد رفت. وعدهاي كه البته چندي بعد با مسدودسازي تلگرام، پر مخاطبترين شبكه اجتماعي ميان ايرانيان، با دستور يك بازپرس در قوه قضاييه كه حالا در زندان روزگار ميگذراند، نقض و به عاملي براي انتقاد از دولت تدبير و اميد تبديل شد. با اين حال نامه اخير و برخي اظهارات گوشه و كنار اصولگرايان در رابطه با شبكههاي اجتماعي را ميتوان تلاش جديد محافظهكاران در ايران براي مسدودسازي شبكههاي اجتماعي دانست، تلاشي كه از قرار معلوم و با توجه به اتفاقات رخ داده در لايوهاي اينستاگرام در روزگار خانهنشيني ايرانيان به لطف ويروس كرونا دوباره شدت گرفته است.
آنچه در نامه اين 400 طلبه گمنام جلب توجه ميكند، انتقاد همزمان آنان از وزير ارتباطات و دبير شوراي عالي فضاي مجازي است. حال آنكه اگر قرار بر تقسيمبندي جريانهاي سياسي ايران به چپ و راست باشد و راستها را مخالفان فعاليت آزادانه شبكههاي اجتماعي تشكيل دهند و چپها را مخالفان فيلترينگ و مسدودسازي اين شبكهها، آذريجهرمي احتمالا نزديك به چپها خواهد بود و فيروزآبادي در زمره فعالان سمت راست نمودار. به نظر ميرسد آنچه سبب شده اين طلاب هر دو اين افراد را با يك چوب برانند و درخواست محاكمه و بازداشت آنان را رسما به قاضيالقضات جمهوري اسلامي تقديم كنند، عدم راهاندازي شبكه ملي اطلاعات است. از قرار معلوم اين افراد و ساير وابستگانشان، راهاندازي شبكه ملي اطلاعات را به معناي مسدودسازي شبكههاي اجتماعي خارجي دانسته و خواستار استفاده مردم از پيامرسانهاي داخلي هستند. حال آنكه دولتيها و متخصصان امر بارها و بارها تاكيد كردهاند كه شبكه ملي اطلاعات به معناي فيلترينگ شبكههاي اجتماعي نظير اينستاگرام نيست. از سوي ديگر تجربه مسدودسازي تلگرام در سال 97 و ايجاد فضاي انحصاري براي پيامرسانهاي داخلي از سروش گرفته تا ايتا و پرداخت مبالغي تحت عنوان وام به اين پيامرسانها به خوبي نشان داد كه فيلترينگ نه تنها منجر به روي آوردن جامعه به پيامرسانهاي داخلي نميشود بلكه بالعكس با رشد استفاده از فيلترشكنها، مخاطرات جديدي را پيش روي خانوادهها قرار ميدهد. با اين حال نويسندگان اين نامه بدون توجه به اثرات سوء فيلتر تلگرام و رشد فيلترشكنها و ايجاد بازار چند صد ميليوني براي آنان تاكيد كردهاند:«اين دو فرد مكررا به نفع سرويسهاي خارجي وقتكشي كرده و تعهدات خود را طي ۵ سال اخير نقض كرده و به دستورات و منويات رهبر انقلاب عمل نكردهاند. اسناد و مدارك تخلفهاي فراوان نامبردگان از قوانين كشور دراختيار است كه در صورت صلاحديد در اختيار حضرتعالي قرار خواهد گرفت.»