به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه سی ام اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که اخطار صریح ایران به دزدان دریایی کارائیب و گزارش کمیسیون اصل ۹۰ درباره سقوط هواپیمای یاسوج، مرور سه ماه نفسگیر مبارزه با کرونا و گمانه زنیهای سیاسی در ارتباط با آرایش سیاسی مجلس یازدهم و ارتباط گیری روحانی با قالیباف از کانال ستاری؟ در صفحات نخست آنان برجسته شده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
روزنامه شرق در بخشی از گزارش امروزش با عنوان چرا وزیر کشور پس از آبان استیضاح نشد، نوشت: نخستین نکته اینجاست که حداقل ۱۸ نفر از استیضاحکنندگان وزیر کشور تقصیر زیادی برای او در حوادث آبان قائل بودند. گزارشهای ارائهشده ازسوی وزیر هم تنها آنها را برای بهصحنکشاندن او «مصممتر» کرده بود. این را شهابالدین بیمقدار، یکی از اعضای کمیسیون شوراها، به «شرق» گفته بود. البته همه نمایندگان اذعان داشتند که در آن مقطع یعنی آذر ۹۸ تلاشهای زیادی در بهارستان برای منتفیشدن استیضاح وزیر کشور وجود داشت. علی مطهری، طراح استیضاح، بعد از اولین جلسه با وزیر از قانعنشدن نمایندگان خبر داد و گفت که در چنین شرایطی رحمانیفضلی جلسه را ترک کرده تا «دفعالوقت» کند. کاری که به گفته او «تخلف آشکار» بود. یک هفته بعد هم خبری استیضاحکنندگان را شوکه کرد: «استیضاح وزیر کشور از حد نصاب افتاده». بیمقدار، نماینده تبریز، گفته بود که استیضاحکنندگان از خود پرسیدند «ما که زنده هستیم؛ پس چه کسانی امضای خود را پس گرفتند؟» پس از این مشخص شد که محمدجواد کولیوند، رئیس کمیسیون شوراها نیز برای منتفیشدن استیضاح تلاش میکند. استیضاحکنندگان برای بار دوم با نامهای که ۱۸ نماینده استیضاحکننده پای آن را امضا کردند، به سراغ رئیس مجلس رفتند. درحالیکه فقط ۱۰ امضا برای اعلام وصولشدن استیضاح کافی است. علی لاریجانی هم با دیدن نامه دستور داد که استیضاح عبدالرضا رحمانیفضلی اعلام وصول شود. اما او در آن جلسه صحن را ترک کرد و عبدالرضا مصری، نایبرئیس نزدیک به جریان پایداری مجلس از اعلام وصول استیضاح سر باز زد.
شهابالدین بیمقدار در توضیح جلسه با وزیر کشور به «شرق» گفته بود: «از توضیحات وزیر و معاون نیروی انتظامی متوجه شدیم که میتوانستند جلوی خونریزی را بگیرند. آنها برنامهای نداشتند و فکر میکردند اتفاقی رخ نمیدهد. این نکته در پاسخ به سؤالات ما مشخص شد». محمود صادقی، دیگر نماینده استیضاحکننده نیز روایتی از آن جلسه ارائه داد که بازتابهای زیادی داشت. او گفت: «یکی از نمایندگان شهرستانها اعلام کرد که دو نفر در حوزه انتخابیه من (محدوده کرج و شهرقدس) با اصابت گلوله به مغزشان جان باختهاند و از رحمانیفضلی سؤال کرد که آیا امکان تیراندازی، دستکم به پا یا کمر به پایین وجود نداشته که چنین شلیکهایی انجام شده است؟ وزیر کشور هم در پاسخ عنوان کرد که خب! شلیک به پا هم انجام شده بوده است. پاسخی که نمایندگان از آن شگفتزده شدند و متعجب از اینکه آقای وزیر، با بیخیالی چنین مسئلهای را عنوان کرده است. آیا چنین پاسخی، توجیه اقناعی خواهد بود؟». هر چه بود استیضاح پس از نامه دوم هم اعلام وصول نشد. مطهری در آخرین نطقش در مجلس گفت: «وزیر کشور مقصر حوادث آبان بود. تا لحظه آخر بسیار محکم ایستادیم و استیضاح از حدنصاب نیفتاد. از آقای لاریجانی انتقاد میکنم، البته ایشان داماد ما هستند، اما باید انتقاد کنم که ایشان اجازه نداد این کار انجام شود». به نظر میرسد پس از این نیز پاسخی از مطهری به عنوان طراح استیضاح منتشر خواهد شد. اما هر چه هست نمایندگان مجلس دهم چهارشنبه بهارستان را ترک میکنند. درحالیکه چندباری عزم استیضاح وزیر کشور کرده بودند و جدیترین آن نیز پس از اعتراضهای آبان و حوادث آن ماه بود. پای عبدالرضا رحمانیفضلی، اما هرگز برای استیضاح به صحن نرسید یا به تعبیر نمایندگان نگذاشتند که برسد.
صلاحالدین هرسنی کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی با عنوان سناریوهای محتمل پیشروی نفتکشهای ایرانی در مسیر ونزوئلا در جهان صنعت نوشت: همزمان با حرکت نفتکشهای حامل سوخت بنزین ایران به ونزوئلا، آمریکا چندین ناو جنگی به همراه هواپیما به سمت پنج نفتکش ایرانی در حال حرکت به سمت ونزوئلا اعزام کرده است. حرکت نفتکشهای حامل سوخت بنزین تانکرهای ایرانی در حالی صورت میگیرد که تهران و کاراکاس تحت شدیدترین تحریمهای آمریکا به خصوص تحریمهای حوزه نفتی قرار دارند. آنگونه که گفته شده، حرکت نفتکشهای ایرانی حامل سوخت بنزین به سمت ونزوئلا، اجراییسازی بخشی از مناسبات تجاری میان تهران و کاراکاس است. نظر به آنکه تداوم مناسبات تجاری تهران و کاراکاس در پساتحریم ضروری و اجتنابناپذیر است، اما چنین مناسباتی موجب گمانهزنیها و پرسشهایی درباره آینده آن شده است، به این معنی که آیا با حرکت نفتکشهای حامل سوخت ایران به سمت ونزوئلا و اعزام نیروی دریایی آمریکا، درگیری جدید میان تهران- واشنگتن در دریای کارائیب خواهد بود یا آنکه مشکل و مانعی برای نفتکشهای حامل سوخت بنزین ایران به ونزوئلا پیش نخواهد آمد؟
در پاسخ به پرسشهای مطرح، این نکته درخور اهمیت است که اگرچه نمیتوان با قطعیت عواقب و پیامدهای تصمیم ایران در اعزام نفتکشهای حامل سوخت ایران به ونزوئلا را پیشبینی کرد، اما سه سناریو را میتوان برای آن در نظر گرفت. در سناریوی اول احتمال آن است که هیچ مشکل و مانعی برای نفتکشهای حامل سوخت ایران در مسیر ونزوئلا به وجود نیاید.
مهمترین پیامی که از این سناریو به جهان مخابره میشود این است که تهران میتواند و قادر خواهد بود که تحریمهای واشنگتن را به چالش بکشد. ضمن آنکه نباید از پیامدهای ناگوار این سناریو برای واشنگتن غافل بود.
در سناریوی دوم احتمال آن است که شاید نفتکشهای ایرانی توسط آمریکا توقیف شوند، اما ایران نتواند کاری بکند. بدیهی است که در صورت ناتوانی ایران در واکنش و پاسخ متقابل به اقدام ایذایی آمریکا، وضعیت ایران در منطقه و حتی در معادلات فرامنطقهای در موضع ضعف قرار گیرد که قطعاً بدون پیامدهای منفی برای ایران نخواهد بود. در سناریوی سوم توقیف نفتکشهای ایرانی و واکنش همزمان ایران وجود دارد. به این ترتیب بسیار روشن است که اگر آمریکا بخواهد به توقیف نفتکشهای حامل سوخت ایران مبادرت کند، پاسخ و واکنش متقابل ایران در سطوح گوناگون قطعی و حتمی است و چهبسا ممکن است حوادث مشابه با تانکر انگلیسی (استنا امپرو) این بار در دریای کارائیب تکرار شود و حتی تهران و واشنگتن را وارد فاز جدیدی از منازعه کند. به این ترتیب نظر به اینکه هر گونه اقدام آمریکا در توقیف نفتکشهای حامل سوخت ایران میتواند پیامدهای ناگوار برای آمریکا داشته باشد و حتی میتواند جایگاه ترامپ را در انتخابات آینده ریاستجمهوری این کشور متزلزل کند، بعید است آمریکا جرات کند نفتکشهای ایرانی را توقیف کند. به این ترتیب میتوان گفت: احتمال سناریوی اول یعنی رسیدن بدون چالش و مشکل نفتکشهای ایرانی به ونزوئلا نسبت به دو سناریوی دیگر بیشتر است.
مجید ابهری طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آفتاب یزد نوشت: مخفی کاری یا انکار در مشکلات اجتماعی نه تنها اثری در کاهش یا بهبود آلام جامعه ندارد بلکه باعث تقویت مواضع وجایگاه دشمنان مردم وکشور میگردد. تفاوت آشکار و وسیعی بین سیاه نمایان و براندازان با دوستان و خیرخواهان منتقد وجود دارد. افرادی که با اهداف موذیانه دست به بزرگنمایی مشکلات میزنند و به قصد تخریب و ویرانگری ارکان جامعه، زبان به نقد میگشایند و یا قلم به نوشتن کاستی و دشواریها میکشانند از سیاه نمایان هستند. دوران گسترش ویروس خطرناک کرونا از یک طرف جان هموطنان را مورد هجوم قرارداد و از طرف دیگر کمبودهای تجهیزاتی را آشکار نمود. کاستیهای امکانات از لوازم و تجهیزات گرفته تا داروهای ضروری که فقط اختصاص به کشور ما نداشت و اکثر کشورهای پیشرفته وصنعتی نیز در این مسیر با کمبودهای مختلف روبرو شدند وحتی در مورد نیروهای متخصص نیز محتاج ممالک دیگر گردیدند. مردم ایثارگر ما که تجربههای تلخ روزهای دشوار جنگ را در بایگانی تجارب خویش داشتند، با تلاشی جهادی و مخلصانه دست به کار شدند و با حمایت و پشتیبابی از رزمندگان، جنگ را اداره کردند.
بیش از ۱۵ کشور در مقابل یک ملت تازه از یوغ ظلم رها شده وارد جنگ شدند واسرای جبههها که از کشورهای مختلف عربی وغیر آنها بودند بهترین سند بر مظلومیت وتنهایی ما است. در کشمکشهای جنگ، از یکطرف خون، آتش، ویرانی و آواره شدن بود که کمبودها نیز مزید بر مشکلات نیز بود، اما از طرف دیگر زالوهای اقتصادی وعوامل ستون پنجم با انبار واحتکار مواد مورد نیاز مردم و ایجاد کمبود، قصد تضعیف نظام و فشار بر مردم مخصوصا افراد کم درآمد را داشتند. اماکوپن و زندگی کوپنی جنگ را اداره و درنهایت ملت را به سر منزل مقصود رساند. نسل بعد از جنگ و کوپن ندیده، شاید باور آن روزهای تلخ و دشوار برایشان دور از ذهن باشد، اما انگار تکرار تاریخ و روزهای تلخ وشیرین در مسیر زندگی آن نسلها قرار میگیرد. بروز و گسترش کرونا، قرنطینه و مرگ عزیزان، سختیهای زندگی اجتماعی و سایر مسائل مرتبط با این بیماری خطرناک و واگیردار تجربه جدیدی برای نسلهای جنگ ندیده خواهد بود. اما تجربه زشت و آزاردهنده در این مقطع از تاریخ، همان صحنههای آزاردهنده دوران جنگ را بازسازی مینماید. طیف نا متجانسی از مردم شاید نسل دوم زالوهای دوران جنگ و یا بازماندگان آنها و بخشی، آموزش دیده در کلاس خیانت به آرمانهای دینی و مردمی دست بکار شدند. از احتکار ماسک، دستکش و مواد ضدعفونی تا اختفا و گران کردن مواد غذایی و امثالهم از ترفندهای ناجوانمردانه عدهای بود که یا در دوران جنگ نیز حاضر بوده وخونها درشیشه کردند و یا وارثان آن نسلهای ناپاک بودند که همسو با دشمن مردم را در تنگنا قرار دادند. امروز نیز ارباب تحریمهای ناجوانمردانه علیه ایران، نوکران خود را در پهنه کشور بسیج کرده و مردم را در دشواریهای اقتصادی قرار داده اند. عجیب آنکه افزایش قیمتها شکل ساعتی به خود گرفته و هیچ فرد وسازمانی قصد برخورد قاطعانه با ایادی دشمن را نداشته و اکثریت مردم جامعه درزیر خط فقر، زندگی سخت وطاقت فرسایی را میگذرانند.
بارها اهل منبر و دلسوزان مردم، ایستادگی در مقابل گرانفروشان ونخریدن کالای آنها را بهترین راه حل اعلام کردند، اما متاسفانه گویا مردم از قدرت اجتماعی خود غافل بوده و یا باور ندارند. مگر میشود یک خودرو آنهم با این کیفیت به این قیمت برسد؟ کیلویی چند آن را حساب میکنند؟ وقتی در عرض نیم ساعت سایت فروش بسته میشود خوب نتیجه همین میشود که شد. مسلمان نباید تسلیم فریب شود. کسانی که بدون توجه به یک بیماری همه گیر کالای خود را مخفی کرده تا با قیمتهای کلان بفروشند، بهترین مجازات برای آنها نخریدن و بایکوت است. نمیشود و مقدور نیست که بر مغازه هر کس یک بازرس گماشت از همین رو بهترین بازرس خود ما هستیم و بدترین مجازات نخریدن. کسانی که بدون توجه به یک بیماری خطرناک و دشواریهای اقتصادی، هموطنان را در تنگنا قرار میدهند، ویروسهای خطرناکی هستند که دشمنی آنها با خدا و بندگانش غیر قابل انکار است. همانطوریکه جنگ تمام شد و مردم با پایمردی واخلاص، ویرانیها را آباد نمودند، یک روز نیز با لطف خدا وتلاش فرشتگان سفید پوش این بیماری نیز مهار خواهد شد. آنگاه شرمندگی و بار خجالت رفتارهای غیر اخلاقی بر دوش کسانی خواهد ماند که پول و سود آمال آنها بود و صبح نزدیک است.