به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که بازگشایی های جدید از جمله بازگشایی حرم ها با دستور رئیس جمهور، درگذشت نماینده ایران در اوپک، زمزمه های بازگشت احمدی نژاد به قدرت و کرانه باختری در وضعیت انفجار در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم؛
روزنامه ابتکار در گزارش اصلی امروز خود با عنوان گذر احمدینژاد از مسیر فراموشی نوشت: احمدینژاد از آن دسته سیاستمدارانی است که همچنان معتقد است حامیان زیادی را در جامعه پشت سر دارد و شاید مردم عملکرد او در طی ۸ سال ریاستجمهوری را فراموش کرده باشند. او در این سالها هیچ گاه سفرهای استانیاش را قطع نکرد و به هر بهانهای تلاش کرده با طرفدارانش در شهرهای مختلف دیدار کند. هرچند همیشه با عدم استقبال و انتقاد روبهرو شده، اما او هیچوقت ناامید نشده و این سفرهای استانی در ایام نزدیک به انتخابات در معادلات سیاسی به معنای تلاش برای بازگشت و دستیابی مجدد به قدرت را به همراه دارد.
حضور در لباس جریان سوم؛ با وجود همه انتقاداتی که به دولت او و سیاستهایش وارد بوده و هست همیشه تلاش کرده تا خودش را به عنوان یک جریان سوم معرفی کند. جریان سومی که در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی بیشتر مورد توجه رسانهها و برخی فعالان سیاسی قرار گرفت. اما چه شد که احمدینژاد حالا جسارت بیشتری پیدا کرده؟ درواقع وقتی که در غیاب اصلاحطلبان نیروهای جریان رقیب (اصولگرایان) با همه توان و از طیفهای مختلف در انتخابات حضور یافتند، در این میان وزرای دولت احمدینژاد چراغ خاموش نیز مانند دیگر طیفهای جریان اصولگرایی توانستند پررنگتر از همیشه وارد بهارستان شوند و حالا هم به عنوان یک وزنه سنگین از سوی اصولگرایان محسوب میشوند.
حالا هم در جریان انتخاب رئیس و هیئت رئیسه مجلس جناحها و طیفهای مختلف جریان اصولگرایی برای جلوگیری از قدرت گرفتن قالیباف و نواصولگرایی او، وارد یک ائتلاف شدهاند که وزرای احمدینژاد از همین فرصت استفاده کرده تا در جایگاه یک طیف تاثیرگذار قرار بگیرند. مجموعه این عوامل باعث شد که این گمانه درباره حضور دوباره احمدینژاد در فضای سیاسی کشور قوت بیشتری بگیرد.
هرچند نباید فراموش کرد که هم وزرای دولت احمدینژاد و هم جبهه پایداری که در دولت او زمینه ظهورش ایجاد شد، هر دو از احمدینژاد فاصلهگرفتهاند. با این حال هیچکدام از اینها تا به حال باعث نشده است که احمدینژاد از فضای سیاسی کشور دور بماند و امیدش برای بازگشت دوباره به قدرت را از دست بدهد. در طی این سالها او همیشه با اظهارنظرهای جنجالیاش تلاش کرده در صدر اخبار باقی بماند به گونهای که یک بار دولت را هدف هجمههای خود قرار داده، یک بار شمشیر را علیه دستگاه قضا از رو میبندد، بار دیگر سیاستهای نظام را هدف انتقاد خود قرار میدهد و این داستان همچنان ادامه دارد.
احمدینژاد در بهرهگیری از تاکتیک موجسواری روی مطالبات عمومی، سابقهای دیرینه دارد؛ چه زمانی که بر موج نارضایتیها در جریان مناظرات انتخاباتی سوار شد، چه اکنون که معیشت مردم به گزارهای پرتکرار در فضای عمومی جامعه تبدیل شده است. اما این بار ماجرا کاملا فرق دارد، او حالا کارنامهای ناموفق دارد که همچنان ریشه بسیاری از مشکلات کنونی به دوره مدیریت او برمیگردد.
سیدکمال سیدعلی معاون ارزی اسبق بانک مرکزی در سرمقاله امروز روزنامه جهان صنعت با عنوان بازار ارز به کدام سو میرود نوشت: رشد اخیر قیمت دلار و سکه و فتح قلههای جدید قیمتی، ریشه در توازن موجود بین بورس و بازار ارز دارد به طوری که این بازار سرمایه است که جهت حرکت قیمتها در بازار ارز را مشخص میکند. به این ترتیب ریزش شاخص بورس در چند روز گذشته حرکت خود در بازار ارز را نشان داده تا شاهد افت قیمت دلار نیز باشیم.
اگرچه بانک مرکزی در تلاش بوده از حرکت سرمایههای نقدی به بازار ارز جلوگیری کند اما موضوعاتی همچون کاهش سود سپردههای بانکی مسیر هدایت نقدینگی به بازار ارز را هموار کرده است. به نظر میرسد سود سپرده ۱۵ درصدی در این بازار جوابگو نبوده و سیاستگذار باید عددی را بابت سپردهگذاری بانکها تعیین کند که برای سرمایهگذاران خرد مقرون به صرفه باشد و امکان حضور آنها در این بازارها را با کمترین ریسک فراهم کند.
با توجه به انتظارات تورمی و مشکلات ناشی از فروش نفت و همچنین بحث کرونا و رکود ناشی از آن، درآمدهای ارزی کشور کم شده و به تبع آن فشارهای زیادی متوجه بانک مرکزی شده است. بنابراین بانک مرکزی ناچار شده با منابع کمتر و با استفاده از ارز حاصل از صادرات، نیازهای ارزی کشور را تامین کند. بهترین کاری که بانک مرکزی در این وضعیت میتواند انجام دهد این است که بخش عمده تسهیلات اعطاییاش را به امر صادرات تخصیص دهد و توجه ویژهای به تولیدات صادراتمحور داشته باشد تا از این محل بتواند منابع ارزی کشور را نیز تامین کند.
با این تفاسیر به نظر میرسد تغییرات نرخ ارز بستگی زیادی به میزان ریزش بورس و میزان جذب سپرده در سیستم بانکی دارد. با توجه به اینکه نیاز طلای کشور نیز توسط بانک مرکزی و از طریق دلار تامین میشود، بنابراین این دلار است که مسیر بازار سکه و طلا را نیز تعیین میکند. با این حال تفاوت مشخص این روزهای قیمت ارز و سکه در محدودیتهای اعمالشده برای خرید و فروش آنهاست به طوری که مقررات محدودکننده اعمالشده از سوی سیاستگذار اجازه معاملات ارز را بیشتر از یک حد مشخص نمیدهد، اما حساسیت چندانی در خصوص معاملات سکه و طلا وجود ندارد.
در هر صورت و با توجه به مشکلاتی که در خصوص تامین ارز وجود دارد، لازم است سیاستگذار کمربندهایش را محکمتر ببندد و تامین ارز مورد نیاز کشور را از طریق صادرات و افزایش تعامل بانک مرکزی و اتاق بازرگانی ممکن کند، در غیر این صورت شاهد تداوم روند افزایشی قیمتها در بازار ارز خواهیم بود.
علی بیگدلی تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی که در شماره امروز آرمان ملی منتشر شده نوشت: سوالی که اخیرا مطرح است اینکه آیا شانس انتخاب مجدد دونالد ترامپ رو به افول است؟ و آیا ترامپ میتواند تاریخ برگزاری انتخابات را تغییر دهد؟ پاسخ این است که درباره زمان برگزاری انتخابات در قانون اساسی مورد خاصی وجود ندارد مگر اینکه کنگره تصویب کند. در قانون اساسی چنین پیشبینی نشده، چون قانون اساسی آمریکا یکی از مختصرترین قوانین اساسی دنیا و حدود ۴۴۴۴ کلمه است. در مورد وضعیت فعلی ترامپ باید گفت: قبل از مساله کرونا محبوبیتش به حداکثر میزان خودش رسیده بود (حدود ۴۸ درصد) که رقم بالایی است و الان خیلی افت کرده و به حدود ۳۵ درصد رسیده که رقم پائینی است و الان هم شاهد تظاهراتی هستیم که هم از طرف دموکراتها فشار بر ترامپ وارد میشود و هم بخشی از طرفداران خودش خواهان برگشت به کار هستند. موضوعی که در تاریخ آمریکا سابقه نداشته. بزرگترین بحران اقتصادی که در آمریکا بهوجود آمده، محصول بحران بزرگ اقتصادی ۱۹۲۹ است که از وال استریت نیویورک شروع شد. از طرفی امروز هنوز محورها فرو نریخته که باید به عنوان یک شانس برای ترامپ در نظر بگیریم، چون محورهای سه گانه اقتصاد آمریکا بهم نریخته و سقوط نکرده اگرچه ارزش سهام کاهش یافته ولی این کاهش به معنای ریزش نیست.
بنابراين در مقابل ترامپ، جو بايدن موفقيت زيادتري پيدا کرده. مخصوصا اينکه صحبت بر سر اين است که ميشل اوباما، معاون رئيسجمهور شود. به دليل اين که ميخواهند سياهپوستان را به دور خود جمع کنند و با دادن اين نقش به ميشل، راي دهندگان زن را به دنبال خود جمع کنند. ميشل اگرچه تحصيلکرده است و دکتراي حقوق از دانشگاه هاروارد دارد اما سابقه سياسي ندارد که کار جو بايدن را کمي مشکل ميکند. از طرفي صحبت از خانم اليزابت وارن هم هست که در رقابتهاي اوليه با جو بايدن بود. وي که چندين دوره سناتور بوده خانم شايستهاي براي اين کار است و هنوز بين اين دو نفر شک و ترديد وجود دارد و خود بايدن هم نميتواند مستقيما معاون خود را انتخاب کند و بايد با مشورت کنوانسيون حزب دموکرات اين کار صورت بگيرد. درحقيقت الان موفقيت دموکراتها روبه به افزايش است و شانس ترامپ به سمت افول بيشتري حرکت ميکند ولي هنوز هم نميتوانيم بگوييم به طور قطع دموکراتها به پيروزي ميرسند يا جمهوريخواهان. ترامپ در يک سخنراني گفته بود که تا آخر خرداد تعطيليهاي کرونا را تمام ميکنيم و به سر مشاغل بازمي گرديم و معتقد بود که از خرداد تا آبان که انتخابات برگزار ميشود، ميتواند دوباره به ميزان محبوبيت گذشته خود برگردد. البته اقتصاد آمريکا به دليل داشتن نهادهاي قدرتمند به اين زودي ريزش نميکند ولي اينکه ترامپ بتواند در عرض چند ماه بعد از خرداد، موفقيتي در جلب و جذب آراي خود پيدا کند، ممکن است با شک و ترديد باشد. ولي الان نميتوانيم به طور قطع بگوييم که کار ترامپ تمام است و حتما بايدن به پيروزي خواهد رسيد.