به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ائتلاف علیه قالیباف و تفاهم پایداریها و احمدی نژادیها بر حمایت از میرسلیم برای ریاست مجلس در تعدادی از روزنامههای اصلاح طلب برجسته شده است.
تاکید رئیس جمهور بر روشن شدن علت سانحه کنارک و زنگ خطر کرونا در سه استان کشور از دیگر محورهایی است که با تیترها و عناوین مختلف در صفحات نخست روزنامههای امروز برجستهتر از سایر اخبار بازتاب داشته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
هادی غلامحسینی در بخشی از یادداشت امروز خود با عنوان دلیل تغییر قیمتها را توضیح دهید در روزنامه جوان نوشت: با توجه به رکود شدید معاملات در بازار مسکن، میتوان زمینه دستکاری قیمتها را در چنین فضایی با چند هزار معامله جهش شدید داد، از این رو نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مجلس جدید حتماً باید روش نرخگذاری در بازار مسکن را تغییر دهند، زیرا ۷ میلیون مستأجر در ایران وجود دارد و دستکاری قیمت مسکن و جهشهای نجومی این بازار صرفاً بر اشخاصی که قصد خرید مسکن دارند اثر ندارد و جمعیت زیادی را در بر میگیرد.
در این بین از آنجایی که مسکن بیشترین سهم را در سبد هزینه خانوار دارد، کنترل یا رهاسازی قیمت آن به سادگی میتواند مردم را از منظر اقتصادی فقیر یا غنی کند، از این رو با توجه به اینکه زمین و ساختمان کاربریهای زیادی دارند باید در اقتصاد ایران تکلیف نرخگذاری این بازار بزرگ اقتصادی روشن شود، شاید مهمتر از ساماندهی بازار سرمایه، بازار زمین و ساختمان باشد، زیرا تقریباً کل مردم ایران با این بازار سروکار دارند.
در این بین در بازارهایی، چون طلا و سکه، گواهی سپردهگذاری طلا، خودرو، لوازم خانگی، مواد غذایی، اوراق بهادار، نرخ سود سپرده، نرخ گواهی سپرده و... برای افکار این پرسش مطرح است که روش نرخگذاریها به چه شکل است و اصلاً چرا ارزش پول ملی در برابر سایر کالا به شکل ممتد و مستمر در حال ریزش است، البته این سؤال نیز وجود دارد که چرا وقتی اقتصاد در رکود است و میزان تولید کالا و خدمات به گواه کاهش رشد اقتصادی منفی است، میزان حجم نقدینگی اعم از پول و شبه پول در اقتصاد افزایش مییابد.
اگر تأمین مالی هزینههای دولت به واسطه استقراض از بانک مرکزی و چاپ پول و عدم پرداخت بدهیهای دولت به سایر بخشها که با فروش داراییها یا استقراض از بانک مرکزی جبران خواهد شد، دلیل جهش نقدینگی در کشور و تورمهای ناشی از این پدیده است، بنابراین جای دارد بانک مرکزی به عنوان نهاد متولی حفظ ارزش پول ملی و همچنین سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد توضیح دهند که آیا راه بهتری برای تأمین مالی هزینههای دولت و بودجه نیست.
به واقع، نحوه و روش قیمتگذاری کالا و خدمات در اقتصاد و همچنین دلیل ریزش ارزش پول ملی در برابر سایر کالاها برای مردم سؤال ایجاد کرده است که باید مقامات اقتصادی دولت پاسخگوی سؤالات مردم در این زمینه و سیاستهای اقتصادی در جریان برای تأمین مالی بودجه دولت و کنترل حجم نقدینگی و تورم باشند.
مسیح مهاجری در شماره امروز روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان نخستوزیر صلح کلّی؟ درباره اقدامات نخست وزیر جدید عراق نوشت: مصطفی الکاظمی، نخستوزیر جدید عراق، از روزی که رای اعتماد مجلس این کشور را کسب کرد، مرتکب اقدامات بیسابقهای شده که نشان میدهند او از جنس سیاستمداران معمولی عراق نیست. اینکه این اقدامات، نشاندهنده چه سیاستی است سوال مهمی است که پاسخ آن را میتوان حدس زد، ولی برای اطمینان بیشتر باید کمی صبر کرد.
نخستوزیر جدید عراق، در اولین گام، در یک روز با سفرای ایران و آمریکا البته جداگانه دیدار کرد. دومین گام او این بود که با روسای جمهور ایران و آمریکا نیز در یک روز تلفنی صحبت کرد. گام سوم را با جرات و جسارت بیشتر برداشت و زندانیان شورشهای چند ماه گذشته عراق را آزاد کرد، زندانیانی که در دوران ریاست خود او بر سازمان اطلاعات و امنیت عراق بازداشت شده بودند؛ و در چهارمین گام اعلام کرد ولیعهد عربستان از او برای سفر به کشورش دعوت کرده است که نفس اعلام این دعوت به معنای پذیرش دعوت و عزم جزم او برای سفر به عربستان است.
در شرایط بسیار پیچیده عراق و منطقه و مسئولیتهای مهمی که برعهده نخستوزیر جدید عراق سنگینی میکند، این سیاست صلح کلی، بسیار قابل تامل است. مصطفی الکاظمی طبق مصوبه مجلس عراق و خواست عمومی مردم، موظف است نظامیان آمریکائی را از کشورش اخراج کند. مقابله با داعش که بار دیگر سربرآورده و بغداد، نجف، کربلا، سامرا و استانهای غربی عراق را تهدید کرده، وظیفه سنگین دیگر اوست. کنترل شورشیان داخلی که بار دیگر به صحنه آمدهاند و مصطفی الکاظمی با آزادسازی زندانیان آنها خود را با شمشیری دولبه مواجه ساخته، کار بزرگ دیگر نخستوزیر جدید است که معلوم نیست چقدر قابل انجام است. مبارزه با فساد هم که بخشی از جهازیه هرکسی است که در عراق لباس سفید نخستوزیری میپوشد و به خانه بخت دولت میرود.
از عهده اینهمه مسئولیت بزرگ برآمدن، کار هرکسی نیست بهویژه در عراقی که احزاب گوناگون و طوائف صاحب نفوذ آن با سلائق مختلف و متنوع، نقش تعیینکنندهای در اداره کشور دارند. سیاست صلح کلی معلوم نیست در چنین کشوری جواب بدهد مگر اینکه این، لایه ظاهری خطمشی سیاسی مصطفی الکاظمی باشد و او در لایههای زیرین، طرحها و برنامههائی داشته باشد. در چنین مواردی، صبر است که ابهامها را برطرف میکند. شاید حرف پنهان مصطفی الکاظمی این باشد که «گر صبر کنی ز. غوره حلوا سازم».
اردوان امیراصلانی طی یادداشتی که روزنامه اعتماد با عنوان سیلی ترامپ به بن سلمان در شماره امروز خود منتشر کرده نوشت: مشرقزمین مملو از پیچیدگیهاست؛ ناظران اغلب تمایل دارند مستندات را بر اساس توضیحات پیچیده نظریه توطئه رد کنند. گویی این مستندات ماهیت توضیح حقایق را ندارند و ضروری است که در جای دیگری به جستوجوی توضیح واقعیات های لزوما پنهان بپردازیم. ایده اصلی این است که باید در همهچیز به دنبال یک معنی پنهان بود زیرا حقیقت به صورت شفاف یا آزادانه در دسترس نیست.
به همین ترتیب اینگونه استنباط میشد که چهار سامانه موشک پاتریوتی که با دو ناوگان اسکادران اف ۱۵ توسط امریکا از عربستان برگردانده شد، قرار بود برای محافظت از این ناوگانها مورد استفاده قرار بگیرند. توضیحات امریکاییها مبنی بر اصرار به لزوم نگهداری موشکها و جتهای جنگی در این دوره پر تنش در خلیج فارس کسی را متقاعد نساخت. با این حال، برای توضیح این عقبنشینی باید به تهدید ایالات متحده علیه عربستان سعودی و شخص ولیعهد در تاریخ ۲ آوریل در جریان گفتوگوی میان ترامپ و محمد بن سلمان اشاره کرد. در طی این مکالمه تلفنی، ترامپ برای محمد بن سلمان روشن کرد که اگر عربستان سعودی تولید نفت خود را کاهش ندهد، چتر دفاعی ایالات متحده برای این کشور بسته میشود و به موجب آن حمایت نظامی هفتاد و پنج ساله خاتمه مییابد. این محفاظت نظامی که اغلب به نام پیمان کوئینسی نامیده میشود در پی ملاقات روزولت و ملک عبدالعزیز روی عرشه ناو کوئینسی منعقد گردید که بر اساس آن امریکا در ازای محافظت نظامی از عربستان و تاسیسات نفتی آن از موهبت دسترسی به ذخایر نفتی این کشور برخوردار میگردد.
در حال حاضر بیش از سه هزار سرباز امریکایی در عربستان سعودی مستقر هستند و ناوگان پنجم امریکا که در بحرین مستقر است محافظت از صادرات نفت سعودی را برعهده دارد. ۱۰ روز پس از این مصاحبه تلفنی معروف در تاریخ ۲ آوریل، سعودیها با متابعت از اوپک با کاهش ۱۰ درصدی تولید نفت به ۹.۷ میلیون بشکه در روز از جمله ۲.۵ میلیون بشکه سهمیه عربستان سعودی موافقت کردند. وظیفه ترامپ دشوار نبود، زیرا این واقعیت نیز صادق است که عربستان سعودی در کنگره ایالات متحده از همدلی زیادی برخوردار نیست. سناتورها همچنان از عربستان سعودی که وجهه خود را از زمان فاجعه خاشقجی از دست داده انتقاد میکنند. در شانزدهم مارس، تقریبا یک ماه قبل از تصمیم اوپک برای کاهش تولید نفت و دو هفته قبل از گفتوگوی میان بن سلمان و ترامپ، سیزده سناتور جمهوریخواه بهطور کتبی وابستگی کامل ولیعهد سعودی و خاندان و کشورش به حمایت نظامی امریکا را به وی یادآور شدند. دو روز پس از ارسال نامه گروهی سناتورهای جمهوریخواه به محمد بن سلمان، همان گروه امضا کننده برای ابلاغ پیام خود به سفیر سعودی ریما بنت بندر بن سلطان به سفارت عربستان سعودی در واشنگتن مراجعه کردند. این پیام که با لحن خشونتآمیزی ابلاغ گردید منعکس کننده آشفتگی صنعت نفت امریکا به ویژه نفت شیل و عواقب جنگ فاجعهبار عربستان سعودی در یمن و کشته شدن قریب به صد هزار غیرنظامی بود. واقعیت این است که بهرغم پذیرش سعودیها مبنی بر تقبل هزینه استقرار موشکها و جتهای جنگی اف ۱۵ تا مبلغ پانصد میلیون دلار، هنوز واکنشی از جانب ترامپ مبنی بر یادآوری وابستگی ریاض به واشنگتن در این دوره دشوار که ایران با برنامه فضایی خود موفق به استقرار ماهواره نظامی در مدار زمین شده را دربر نداشته است.