وقتی میشنویم که آلودگی هوا آستانه تحمل افراد را پایین میآورد، عمر را کم میکند، تعادل عصبی را بر هم میزند، عمر ازدواجها را کم میکند، بیمارهای گوناگون را افزایش میدهد، سرطان میآفریند، سقط جنین و نارسایی به بار میآورد و صدها عارضه نامطلوب دیگر مستقیم و غیر مستقیم از آن نشأت میگیرد، آنگاه برای رهایی از آن هر کاری خواهیم کرد؛ هر کاری برای رفع مشکلی که علتالعلل مشکلات فراوانی است!
به گزارش «تابناک»، اگر بخواهیم تنها یک مزیت برای دعوا و مناقشات سیاسی پیدا کنیم، بیگمان آن مزیت رو شدن برخی مسائلی است که در حالت عادی، سیاسیون علاقهای به نمایان شدن آن ندارند؛ نمونه بارز آن را میتوان در سخنان اخیر حمید رسایی، نماینده مجلس شورای اسلامی دید.
این نماینده مجلس که بارها و بارها با سخنرانیها، موضعگیریها، دفاع کردن از برخی و کوبیدن برخی خبرساز شده و بیشتر با جبههگیریهای سیاسی و حزبی شناخته میشود و کمتر خطابه و تلاش برای پیشبرد طرح و لایحه خاصی از او در اذهان به یاد مانده، روز گذشته در حاشیه طرح سؤال از وزیر نفت در مجلس، سخنانی گفت که برای بسیاری شگفتآور بود.
کاری به متن و حاشیه سؤال از وزیر نفت و چرایی و فرجام آن نداریم، که از حوصله این بحث خارج است؛ تنها این بخش سخنان این نماینده برایمان جالب توجه است که بخشی از سخنان وزیر را بر خلاف عزت عمومی خواند و در ادامه از تریبون عمومی مجلس گفت: «ایران در سال ۹۰ و ۹۱ صادرکننده بنزین بوده اما با مدیریت زنگنه واردکننده بنزین شدهایم. آیا این کارها گریه دارد یا...».
اشاره ما به بنزین است؛ فرآوردهای مهم و حیاتی که نقشی کلیدی در حمل و نقل کشورمان دارد، ولی در سایه بیتوجهی به اهمیت آن در گذشته، به نوعی چشم اسفندیار کشورمان در عرصه مصرف بوده و همواره واردات آن از کشورهای دیگر، هدف خوبی برای تحت فشار قرار دادن کشورمان قرار گرفته است.
در این باره باید گفت، از قدیم و ندیم کشورمان وارد کننده بنزین بوده و استعداد آن را داشته که با کمبود آن دچار مشکلات فراوانی شود و البته این نقیصه بزرگ را همه میدانستند، ولی برای رفع آن، تلاش کافی نشد تا اینکه سرانجام با شدت گرفتن تحریمها آشکار شود که جهانیان هم از کمبودهای ما در این زمینه آگاهی کامل دارند.
تحریمها قریبالوقوع به نظر میرسید که دولت گذشته یکباره تصمیم گرفت از نوعی بنزین جدید رونمایی کند که نه در پالایشگاهها، که در پتروشیمیها به دست میآمد و گفته میشد نه تنها از بنزین پالایشگاهی کم ندارد، بلکه از اکتان بالا برخوردار بوده و از بنزینهای قبلی بهتر هم هست!
بدین ترتیب، پتروشیمیها بخشی از توان تولیدی خود را صرف بنزین ساختن کردند و تقریبا شبیه آنچه رسایی گفت، کشورمان از واردات این محصول استراتژیک (اگر این مفهوم برای بنزین و یا نیاز مبرم کشورمان به این محصول قابل قبول باشد!) رهایی یافت. با یادآوری اینکه صادرات بنزین وعدهای بود که در آغاز سال ۹۲ مطرح شد و نشانهای از اجرایی شدن آن نمیتوان یافت!
اما آنچه در سخنان این نماینده ناگفته ماند، حقیقتی بود که اواخر سال گذشته، پس از پایان عمر دولت دهم آشکار شد؛ بنزینهای تولید شده در پتروشیمیها نه تنها آلاینده، سمی و خطر آفرین برای سلامت مردم بودند، بلکه اصلا بنزین نبودند و محصولی با قابلیتهای بنزین از نظر سوختی و جزو مواد سوختنی مضر به حال اکوسیستم کره زمین بودند که کمترین اثر نامطلوب بهکارگیری آن در سالهای اخیر، تشدید آلودگی هوای شهرهای ریز و درشت کشورمان بوده است.
اگر به این تیره و تار شدن هوای آسمان شهرها، افزایش نرخ ابتلا به بیماریهایی چون سرطان، بیماریهای قلبی عروقی، تنفسی، تشدید تنشهای روحی و دهها و چندین و چند مشکل و معضل دیگر را بیفزاییم، تازه شاید توانسته باشیم کمی از حق مطلب را درباره مضرات بهکارگیری این سوخت در کشورمان در دو سه سال اخیر بگوییم.
این در حالی است که به این موارد، واردات اکتان افزا، مکملی که برای افزایش اکتان این ماده سوختنی سمی به آن افزوده میشد را هم میتوان سنجاق کرد که خود شاهدی دیگر برای زیر سؤال بردن بینیازی کشور از واردات بنزین خواهد بود.
بدین ترتیب درخواهیم یافت که شاید اشتباه و یا اشتباهاتی در عملکرد وزیر نفت دولت یازدهم باشد؛ اما اگر قرار باشد درباره واردات بنزین که در این دولت از سر گرفته شد، اظهار نظری کنیم، بیگمان این نکته را باید از جمله نکات مثبت این وزارت خانه برشمرد و تأکید داشت که بهکارگیری توان این وزارت برای تولید روزافزون بنزین استاندارد ـ که در گام نخست تهران و کرج را تحت پوشش قرار داده و در گام دوم قرار است سه کلان شهر دیگر کشور را شامل شود ـ مکملی برای تأیید عملکرد این وزارت خانه است، به شرطی که نگاهمان جامع باشد و البته فارغ از سیاستزدگی!
آنچه روشن است، بیتردید دفاع از رفع وابستگی کشور به بیگانگان پسندیده است، ولی اگر قرار باشد بینیازی از واردات اقلام حیاتی مورد نیاز کشور به هر شکلی رقم بخورد، دفاع از آن نه تنها منطقی نیست، بلکه میتواند خطرناک باشد؛ اینقدر خطرناک که گویی میخواهیم، مصرف بالای امثال تریاک در کشور را دستاویزی برای خودکفایی در تولید آن قرار داده و از تولید این محصول خانمان برانداز در کشور دفاع کنیم، چون بر این باوریم با این شیوه از خروج ارز جلوگیری خواهیم کرد!