مرور روزنامه‌های یکشنبه پانزدهم تیرماه؛

شرط کیهان برای پذیرفتن قسم روحانی درباره دوره ۸۴-۹۲

یادداشت روز کیهان درباره برخی نیروهایی که قصد نزدیکی به دولت را دارند، با اتهاماتی بزرگ همراه است. مخالفان و موافقان استیضاح وزیر علوم در روزنامه‌ها هم به توجیه مواضع خود پرداخته‌اند. پیش‌بینی‌ها و تحلیل‌ها‌ ‌درباره مذاکرات هسته‌ای به فردای توافق احتمالی نیز کشیده شده است.
کد خبر: ۴۱۳۷۰۰
|
۱۵ تير ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۱ 06 July 2014
|
31055 بازدید

یادداشت روز کیهان درباره برخی نیروهایی که قصد نزدیکی به دولت را دارند، با اتهاماتی بزرگ همراه است. مخالفان و موافقان استیضاح وزیر علوم در روزنامه‌ها هم به توجیه مواضع خود پرداخته‌اند. پیش‌بینی‌ها و تحلیل‌ها‌ ‌درباره مذاکرات هسته‌ای به فردای توافق احتمالی نیز کشیده شده است.

شرط کیهان برای پذیرفتن قسم جلاله روحانی درباره بازگشت‌ناپذیری دوره ۸۴-۹۲

کیهان در یادداشت روز خود با تیتر «دولت مراقب SD LURE‌ها باشد»، به قلم محمد ایمانی نوشته است: جسارت به برخی دلارام‌های امروز نباشد. هنگامی که ارتش دشمن به خاک پاکمان پنجه انداخت و از عوام و خواص، خون خونمان را می‌خورد، سیاستمداری پرادعا با ژست دل‌آرامی ‌گفت «نگران نباشید! زمین می‌دهیم و زمان می‌گیریم و مثل کوروش و داریوش عمل می‌کنیم‌». بعد‌ها البته معلوم شد او با اسم رمز SD LURE با لانه جاسوسی آمریکا در ارتباط بوده است. اما آن سرزمینی که در اثر بی‌کفایتی و ولنگاری و خیانت برخی سیاستمداران ظرف چند هفته به اشغال دشمن رفت، با جان‌فشانی بهترین فرزندان ملت و با زحمتی ۸ ساله بازپس گرفته شد؛ هرچند که جناب دلارام چند ماه پس از آن نبوغ استراتژیک، با گریم و آرایشی نه چندان دل‌آرا از کشور گریخت و در پاریس اقامت گزید. البته همه آن‌ها که نگرانی‌های واقعی را انکار و دعوت به دلارامی می‌کنند، مأمور نیستند و چه بسا دچار بدفهمی یا تن‌آسانی‌اند. اما در اصل ماجرا ـ که لالایی خواندن و خواب کردن افکار عمومی به هنگام بیدارباش دشمن است ـ و آثار شوم آن تفاوتی ایجاد نمی‌کند.

نویسنده پس از مرور مسائل کوفه در زمان امیرالمؤمنین و نیز سخنان رهبر انقلاب در باره دشمنی‌های خارجی با ایران نوشته: صورت مسأله روشن است. نمی‌شود در حوزه فرهنگ و سیاست و رسانه، مجال به تحلیل بردن انسجام ملی و انسجام حاکمیتی را به دشمن داد و آنگاه از موضع قدرت وارد زورآزمایی و مقاومت یا حتی مذاکره با او شد. به این اعتبار، برخی اجزای دولت در حوزه فرهنگ و رسانه و هنر و دانشگاه و مدیریت، برخلاف منطق «قدرت ملی» عمل می‌کنند و به جای محکم کردن پیچ و مهره‌های مقاومت، در حال شل کردن و فشل ساختن سیستماتیک دولت هستند. مهره‌چینی افراطیون بدسابقه‌ ـ که ننگ نقش‌آفرینی در دو آشوب نیابتی را در کارنامه خود دارند ـ در برخی دستگاه‌های دولتی قبل از هر کس برای خود دولت و رئیس‌جمهور محترم هشداردهنده است. معامله‌ای که همین جریان با آقایان هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری ـ و حتی خاتمی ـ در گذشته انجام دادند، به غایت عبرت‌آموز است.

اگر رئیس‌جمهور محترم با تأکید می‌گوید «والله بالله تالله، سال‌های ۸۴ تا ۹۲ گذشت و تکرار نمی‌شود»، باید بررسی کرد اولا آیا همه دغدغه‌ها مربوط به دوره ۸۴ ـ ۹۲ است و ثانیا چه زمینه‌ها و نگرانی‌هایی باعث شد مردم در سال ۸۴ حکم به تغییر بدهند؟ آیا می‌توان از برخی خیانت‌های دوره ۶۸ ـ ۷۶ و مهم‌تر از آن دوره ۷۶ ـ ۸۴ چشم پوشید که افراطیون، کار را به آشوبگری زنجیره‌ای، قفل کردن حاکمیت، تهدید به تعطیلی انتخابات و فشار برای سر کشیدن جام زهر تسلیم در برابر غرب کشاندند.

امروز متأسفانه‌‌ همان طیف افراطی که مردم را به ستوه آورده بودند، در حالی که تصریح می‌کنند، «آقای روحانی شخصا یک میلیون رأی بیشتر نداشت و با حمایت ما ۱۹ میلیون رأی آورد»! در دولت طمع کرده‌اند. یا باید امید آن‌ها را ناامید کرد و یا اینکه لااقل با قسم جلاله از بازگشت‌ناپذیری دوره ۸۴ ـ ۹۲ سخن نگفت. امروز همین‌ها هستند که چاره‌ گشایش اقتصادی را گدایی آمریکا به قیمت کوتاه آمدن از اصول انقلاب می‌دانند. این‌ها قسم خورده‌اند که آقای روحانی و دولت او را به دولتی دست و کتف بسته در برابر آمریکا و غرب تبدیل کنند. در نگاه این جریان افراطی مذبذب، دولت روحانی صرفا یک رحم اجاره‌ای برای بالیدن و فربه شدن جریان ساختارشکن است و پس از فربهی حتی می‌توان مادر اجاره‌ای را پیش پای جنین طفیلی قربانی کرد. در این باره سخنان چندی پیش دبیر کل حزب موتلفه اسلامی خطاب به وزیر دادگستری، سخنان سنجیده‌ای بود. آقای وزیر می‌گفت اصولگرایان از روحانی در انتخابات حمایت نکرده‌اند و بنابراین نباید توقع داشته باشند که دولتی از جنس اصولگرایان شکل بگیرد اما از دبیر کل موتلفه شنید «دغدغه ما این نیست که چرا نسبت انتصابات اصولگرایان در دولت بالا نیست؛ دغدغه ما این است که به فتنه‌گران اجازه حضور ندهید. آقای روحانی سخنران روز ۲۳ تیر ۷۸ بودند، ما می‌خواهیم رئیس‌جمهور ما‌‌ همان رئیس‌جمهوری باشد که آن سخنرانی را کرد‌».

این در حالی است که اعتماد در مطلبی با تیتر «سرنوشت اصلاح‌طلبان و روحانی به هم گره خورده است» نوشته: حسین مرعشی گفت: سرنوشت روحانی و اصلاح‌طلبان به هم گره خورده است. عضو شورای مرکزی کارگزاران با بیان اینکه اگر در انتخابات اصلاح‌طلبان همراه روحانی نبودند، پیروزیش ممکن نبود، گفت: اگر مجددا انتخاباتی بخواهد برگزار شود، روحانی و اصلاح‌طلبان باید با هم حرکت کنند.

وی ادامه داد: اصلاح‌طلبان را به ستون فقرات یا هرچیز دیگری تعبیر کنیم بالاخره جزو حامیان اصلی روحانی در انتخابات خرداد۹۲ بوده‌اند و سرنوشت روحانی و اصلاح‌طلبان به هم گره خورده است. مرعشی تأکید کرد: روحانی شخصیت جامعی است و دوستان زیادی در بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان دارد ولی سال هاست که اصولگرا‌ها آقای روحانی را کنار گذاشته‌اند.

وی خاطرنشان کرد: اصولگرایان چند سالی است که دچارعدم انسجام و کشمکش داخلی هستند و شخصیت‌های موثری همچون روحانی را از خود دور کرده‌اند: به هرحال در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۹۲ جریان اصولگرایی پشت سر روحانی نبود و کاندیدای مستقل خودشان را داشتند: بخشی از اصولگرا‌ها طرفدار جلیلی، برخی طرفدار قالیباف و برخی طرفدار ولایتی بودند. در واقع جریان اصولگرایی دچارتشتتی شده که در ادامه تشتت‌های ۱۶ سال اخیرش بوده است، یعنی بعد از خرداد ۷۶ به این طرف دیگر جریان اصولگرایی هیچ وقت نتوانست در مورد مسائل مهم سیاسی کشور با انسجام و وحدت حرکت کند: در انتخابات خرداد۹۲ هم همین تشتت ادامه داشت.

شهروند نیز درباره «حامیان واقعی روحانی» به قلم حمید‌رضا جلایی‌پور نوشته: انتخابات ریاست‌جمهوری ‌سال گذشته، یکی از مهم‌ترین انتخابات‌ در کشور بود. حتی شرایطی که کشور طی هشت‌سال و مخصوصا چهار‌سال آخر، تجربه کرده بود، حساسیت این انتخابات را به نوعی افزایش می‌داد. از این رو ۲ جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب با علم به این مطلب، در انتخابات حضور پیدا کردند. هر کدام از این جناح‌ها آرایش سیاسی و کاندیدای مخصوص به خود را داشتند. اما در این میان تدبیری که اصلاح‌طلبان در انتخابات به خرج دادند، قابل ملاحظه‌تر بود و تعدد کاندیداهای اصولگرایان می‌تواند این مطلب را اثبات کند.

اکنون پس از روی کار آمدن دولت روحانی حامیان سیاسی‌اش را می‌توان در سه دسته تقسیم‌بندی کرد: ۱ ـ اصلاح‌طلبان؛ ۲ ـ تحول‌طلبان و ۳ ـ اصولگراهای میانه‌رو. این سه دسته جزو حامیان سیاسی روحانی هستند که تندرو‌ها هیچ جایگاهی در این سه گروه ندارند. از سوی دیگر، اصولگرایان در انتخابات دچار نوعی توهم شدند که دوباره قدرت را به دست خواهند گرفت و تا این اندازه مطمئن بودند که اگر ‌درصدی احتمال پیروزی روحانی را می‌دادند، به هر طریقی شده، به سرنوشت آیت‌الله‌ هاشمی دچارش می‌کردند. اما عدم پیروزی اصولگرایان در انتخابات چند دلیل عمده داشت و یکی از آن عدم انسجام بود.

علی مطهری و ناطق نوری ازجمله افراد شناخته‌شده اصولگرا بودند که طی سال‌های اخیر به نوعی مواضعشان تغییر کرد و از این نقطه به بعد اصولگرایان دیگر نتوانستند انسجام خود را مانند گذشته، حفظ کنند. نکته دیگر نیز مربوط به عملکردشان طی هشت‌سال در دولت نهم و دهم است. آن‌ها به گونه‌ای کشور را اداره کردند که جامعه ایرانی را از لحاظ اقتصادی در بحران فرو بردند و عده‌ای نگران سرنوشت کشور شدند. بنابراین این موارد و مجموع عملکرد اصولگرایان موجب عدم موفقیتشان در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم شد. اکنون هم با اظهارنظرهایی چون بی‌تأثیر بودن آرای اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری به نوعی شکست و موقعیت بدشان را در جامعه توجیه می‌کنند. در صورتی که برای طرح چنین بحث‌هایی اصلا الزامی وجود ندارد.

اصولگرایان هنگام طرح این بحث‌ها تفرقشان را نباید فراموش کنند و این‌که اگر نگاه‌شان بعد از هشت‌سال به مردم باشد نه قدرت، می‌توانند خود را بازسازی کنند. البته طرح چنین بحث‌هایی در اردوگاه اصولگرایی شاید از سوی تندروهای اصولگرا مطرح شود و بدنه معتدل اصولگرایان باید در نظر داشته باشند که هر چه بیشتر فعالیت کنند جای افراط‌گرایان تنگ می‌شود. اگر اصولگرایان میانه‌رو از برنامه‌های روحانی دفاع کنند خیلی هم خوب و به نفع کشور است و بخش میانه‌روی آن‌ها اتفاقا قوی می‌شود. اما اینطور به نظر می‌رسد که آن‌ها همچنان نمی‌خواهند وارد مسیر فعالیت سیاسی شوند و می‌خواهند وارد رانت قدرت شوند

اعلام مواضع در آستانه استیضاح احتمالی وزیر علوم

در گزارش اعتماد از آخرین وضعیت استیضاح فرجی دانا آمده است: استیضاح وزیر علوم هنوز نیامده غوغا کرده است. طرح استیضاحی که هنوز حرفش مشخص نیست و در عین ابهامش عده یی بر آن مهر تایید مخالفت با دولت کوبیده‌اند. هیأت‌رئیسه مجلس و میانه رو‌ها که بنای تعامل و همکاری دارند مانده‌اند با کدام باشند و بین تعامل با دولت یا نمایندگان دو دل هستند که رسالت تعامل را برگزینند یا همصدای تکنوازان بهارستان شوند. انتخابی سخت و تعیین کننده که مشخص می‌کند دوران هشت ساله مجلس و دولت احمدی‌نژاد تداعی خواهد شد و باز پای فیلم و فایل‌های صوتی در پارلمان باز می‌شود یا دوره جدید و فصلی نو در بهارستان می‌آید که رییس مجلس بشارت آن را تنها ساعاتی پس از اعلام نتایج انتخابات ۹۲ به مجلس داده بود. فصل جدید و نویی که مجلس این روز‌ها بیشتر به آن محتاج است و پر بیراه نیست اگر بخواهیم از میان حرف‌های بهروز نعمتی و حسین سبحانی نیا دو عضو هیأت‌رئیسه مجلس آن را جست‌و‌جو کنیم. جایی که هر دو از احتمال اعلام وصول نشدن طرح استیضاح وزیر علوم و نقش ریش سفیدیشان در لغو طرح استیضاح می‌گویند: چیزی نه در حد حرف و ادعا که در عمل بار‌ها و بار‌ها هیأت‌رئیسه به آن وفا کرد و اجازه نداد تا رابطه بین دولت و مجلس به کارزاری مثل یکشنبه سیاه دولت دهم تبدیل شود.

حسین سبحانی نیا روز گذشته در رابطه با همین موضوع و احتمال اعلام وصول آن از سوی هیأت‌رئیسه مجلس، گفته است: «هیأت‌رئیسه مجلس هنوز در مورد اعلام وصول استیضاح وزیر علوم تصمیم نگرفته است و این طرح تا روز سه شنبه اعلام وصول نخواهد شد‌». البته تأکید بر تعامل و همکاری نه تنها در بدنه مجلس که در اقشار مدنی نیز به چشم می‌خورد. اعلام حمایت دانشجویان در تغییر مدیریتی دانشگاه علامه از سوی سرپرست موقت وزارت علوم و نامه اخیر ۶۴۳ نفر از اساتید دانشگاه‌های سراسر کشور در حمایت از وزیر علوم و سیاست‌های دولت مصداق بارزی از همین مسائل است که میانه روهای مجلس را به سمت تعامل و همکاری قوا سوق می‌دهد.

اما این فقط یک طرف ماجراست و موضوع وقتی پیچیده‌تر می‌شود که تکاپوی طرف مقابل را نیز در نظر بگیریم. تلاشی دقیقا در جهت عکس هیأت‌رئیسه با محوریت پایداری‌ها و حمایت فراکسیون اصولگرایان که تاکنون بیشترین نقش کلیدی را در طرح سوالات و استیضاح‌ها داشته است. این گروه که بر خلاف هیأت‌رئیسه و میانه رو‌ها کمتر به رایزنی و مشورت پرداخته‌اند، بر این نظر هستند که برگزاری نشست با دولت راه به جایی نخواهد برد و این ابزارهای مجلس یعنی طرح سوال، استیضاح و نطق‌ها هستند که باعث می‌شود تا جایگاه نظارتی مجلس نشان داده شود و دولت را ضابطه‌مند می‌کند.

ابتکار در بخشی از گزارش خود در این باره و در مورد «موضع‌گیری مخالفان فرجی دانا» نوشته: اما دکتر احمد بخشایش عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: «اگر طرح استیضاح وزیر علوم اعلام وصول شود احتمال استیضاح ایشان توسط نمایندگان زیاد است؛ هرچند این موضوع به نوع دفاع وزیر بستگی دارد‌». وی ادامه داد: «از سوی دیگر اکنون تعامل دولت با مجلس بسیار ضعیف است؛ در حالی که نمایندگان بیشتر مشکلات منطقه خود را بیان می‌کنند و در حال حاضر بیکاری در کشور بیداد می‌کند‌».

بخشایش در پاسخ به این سؤال که این مسائل چه ربطی به استیضاح وزیر علوم دارد، گفت: «شما باید بستر را ببینید. ما فقط یکبار می‌توانیم یکی از آقایان را مورد سوال قرار دهیم، هر روز که نمی‌توانیم‌». این نماینده اصولگرا در پاسخ به این سؤال که آیا بنابراین وزیر علوم به نوعی قربانی این مسائل هستند؟، گفت: «خیر؛ ایشان که در استفاده از نیروهای مسأله دار پیشگام هستند و به مجلس هم توجهی ندارند‌». بخشایش درباره علت دیگر رأی آوردن احتمالی استیضاح وزیر علوم گفت: «علت دیگر این است که مجلس می‌خواهد اقتدار خود را به دولت نشان دهد. دولت گاهی به مجلس تودهنی می‌زند و هر وقت یکی از وزرا کارت زرد می‌گیرد رئیس جمهور عنوان می‌کند این کارت‌ها برای ما اهمیت ندارد و این بیان نوعی توهین به مجلس است‌». وی افزود: «لذا من گمان می‌کنم نه تنها وزیر علوم؛ بلکه هر وزیر دیگری که مورد استیضاح قرار بگیرد احتمال رأی آوردن استیضاح زیاد است؛ هرچند همانطور که گفتم به دفاعیات وزیر هم بستگی دارد‌».

بخشایش گفت: «متأسفانه وزرا معمولا با رئیس مجلس و روسای کمیسیون‌ها می‌بندند و احساس می‌کنند اگر آن‌ها را داشته باشند کف مجلس را هم خواهند داشت. این در حالی است که وزرا باید با کف مجلس هماهنگ باشند. یعنی اگر وزیری به من احترام نگذارد (یعنی مثلا به درخواست قانونی من توجه نکند)، اگرچه به آقای لاریجانی احترام بگذارد اما به درد بنده نمی‌خورد‌». وی ادامه داد: «دولت استیضاح وزیر علوم را سیاسی تلقی می‌کند در حالی که ما شهرستانی‌ها آن را صنفی نگاه می‌کنیم و مثلا من دوست دارم وزیر علوم یکسری کارهایی برای شهر من انجام دهد و وقتی می‌بینم هیچ کاری انجام نمی‌شود دلگیر می‌شوم‌». وی در پایان گفت: «من تمایلی به ورود به این مسائل ندارم اما اگر استیضاح وزیر علوم اعلام وصول شود بنده آن را امضاء خواهم کرد‌».

در حالی که روزنامه‌های هوادار دولت از نامه‌های با امضای فراوان در حمایت از وزیر خبر داده‌اند، کیهان در یکی از اخبار ویژه خود با تیتر «جمع‌آوری امضاهای زورکی برای فرار از استیضاح» به مقابله پرداخته و نوشته: مافیای افراطیون در وزارت علوم با ارعاب برخی اساتید آنان را مجبور به امضای طومارهای حمایت از مواضع غیرقانونی وزیر علوم می‌کند.

این رفتار البته مسبوق به سابقه است، چنان که برخی پدرخوانده‌های افراطیون در مجلس ششم، با روش تهدید و ارعاب یا تطمیع مجبور می‌کردند خلاف باور و می‌لشان برخی نامه‌های تهیه شده در مرکزیت مافیا را امضا کنند و بدین ترتیب چنین القا شود که مافیای یاد شده در انزوا و اقلیت نیست.

تحرک اخیر به واسطه مطرح شدن استیضاح فرجی‌دانا در مجلس صورت می‌گیرد. نمایندگان مجلس سال گذشته با وجود برخی هشدار‌ها درباره اینکه فرجی‌دانا آلت دست افراطیون و جریان فتنه است، به وی حسن‌ظن نشان دادند اما وی بر خلاف وعده‌ها و تعهدات خود عمل کرد.

رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر اساتید دانشگاه‌ها نسبت به تکرار فراری دادن مغز‌ها، تبدیل دانشگاه به باشگاه احزاب و توقف رشد علمی کشور در سایه برخی سیاست‌بازی‌ها که در گذشته تجربه شده بود، هشدار دادند.

رسالت نیز سخنان سهراب صلاحی رئیس سازمان بسیج اساتید را با عنوان «آتش بیاران فتنه ۷۸ در وزارت علوم فعالند» تی‌تر کرده و نوشته: رئیس سازمان بسیج اساتید با بیان اینکه فرجی‌دانا در خصوص عدم به‌کارگیری افراد فتنه‌گر و حاشیه‌ساز در وزارت علوم به تعهدات خود عمل نکرد، گفت: افرادی که در سال ۷۸، فتنه ۱۸ تیر را بوجود آوردند، امروز در وزارت علوم فعالیت می‌کنند.

پیش‌بینی سخت‌ترین مرحله در روند توافق هسته‌ای

داوود هرمیداس باوند در یادداشتی با تیتر «بلیت بخت‌آزمایی» در روزنامه آرمان نوشته: مذاکرات وین۶، آخرین فرصت یا شاید بهتر بتوان عنوان داشت؛ بهترین فرصت برای توافق هسته‌ای است. در واقع این کار‌شناسان و حتی مذاکره کنندگان هستند که معتقدند وین۶ بهترین فرصت برای توافق در خصوص پرونده هسته‌ای ایران است چرا که تابستان امسال ماموریت کا‌ترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پایان می‌پذیرد. با پایان پذیرفتن ماموریت وی طبعا ادامه مذاکرات بدون حضور او کمی مشکل می‌شود چرا که او بیشترین درک و البته ارتباط را با پرونده هسته‌ای ایران در چند سال اخیر داشته است.

از سوی دیگر بانوی اول اتحادیه اروپا بیش از هر کسی مایل است با یک کارنامه موفق، مسند سیاست خارجی اروپا را ترک کند. به هر حال این تمام ماجرا نیست. در ماه‌های آتی اوباما رئیس جمهور ایالات متحده نیز با مشکلات متعددی روبه‌روست؛ انتخابات میان دوره‌ای مجلس در آمریکا در حالی برگزار می‌شود که حزب دموکرات اکثریت کرسی‌ها از دست داده و در مجلس سنا هم تنها ۴ کرسی بیش از جمهوریخواهان دارد. بنابراین در آینده رئیس جمهور ایالات متحده هم به شدت تحت فشار نیروهای داخلی قرار خواهد گرفت. باید بدانیم باراک اوباما تا کنون کارنامه درخوری در مسائل اوکراین، سوریه، عراق و دیگر نقاط جهان نداشته و این احتمال وجود دارد که از سوی کنگره تحت فشار قرار بگیرد. به یک معنا می‌توان عنوان داشت وین۶ برای او و دیپلمات‌هایی مانند برنز و سالیوان آخرین فرصت بخت‌آزمایی است. از مجموع این مسائل حاشیه‌ای می‌توان به خوبی دریافت که غرب با تمام توان برای توافق در این مذاکرات شرکت می‌کند.

شرکت هیأت ۱۴نفره آمریکا در مذاکرات «وین۶» گواه توجه مقامات این کشور به مذاکرات و آینده آن است. حال که دو طرف بر مذاکرات برد ـ برد تا پایان تیرماه پای می‌فشارند می‌توان امیدوار بود که ماحصل این تلاش و اراده توافق هسته‌ای باشد. البته باید دانست محصول این توافق هر چه باشد مخالفانی را در دو سوی میدان دارد و اتفاقا کار سخت از فردای روز انتشار متن احتمالی توافق وین۶ آغاز می‌شود. احتمال می‌رود مخالفان توافق در داخل ایران، جناح وابسته به نتانیاهو در رژیم صهیونیستی، نئوکان‌ها در آمریکا و برخی حامیان آن‌ها در برخی از کشور‌ها به مخالفت جدی با این توافق برخیزند. البته از هم اکنون جناح وابسته به نتانیاهو مخالفت خود را آشکار کرده است. حال با توجه به تجربه‌ها و پیش‌زمینه‌های قبلی به جرات می‌توان ادعا کرد پس از انتشار توافق احتمالی در وین۶ این گروه‌ها به شدت مقابل آن موضع بگیرند. همگان به خوبی می‌دانند بحرانی‌تر شدن پرونده هسته‌ای ایران یک پیامد بسیار مهم دارد و آن معطل ماندن برخی امور است چنانکه در ۸ سال گذشته به واسطه سیاست خارجی وقت اقتصاد به مسائل بسیاری دچار شد.

اکنون تمام تلاش دستگاه دیپلماسی عادی شدن پرونده هسته‌ای ایران است هرچند در وین۶ این پرانتز‌ها هستند که سرنوشت مذاکرات را تعیین می‌کنند. پرانتزهایی که بیشتر از جنس میزان غنی‌سازی و تعداد سانتریفیوژ‌ها هستند. حال که چند روز بیشتر تا مهلت ۶ماهه توافقنامه اقدام مشترک باقی نمانده مذاکره‌کنندگان تلاش می‌کنند تا از تعداد این پرانتز‌ها بکاهند. اکنون به نظر می‌رسد اصرار ایران بر داشتن ۲۰هزار سانتریفیوژ که تنها چند هزار از آن‌ها در فاز صنعتی قرار دارند و اصرار غرب مبنی بر تعطیلی کامل سانتریفیوژ‌ها نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است و همگان امیدوارند که تا چند روز آینده گشایش مثبتی در روند مذاکرات ایجاد شود. طبعا باز شدن در مذاکرات، در تحریم‌ها را از سوی دیگر می‌بندد؛ بنابراین در مجموع می‌توان عنوان داشت که ایران و غرب هر دو به وین۶ به چشم یک بلیت بخت‌آزمایی می‌نگرند.




اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟