انتقاد روحانی از منتقدان دولت، خاموشی صدای ماندگار گویندگی خبر، خیزشکارگری!، سردرگمی تجارت در نوار مرزی، قرارداد نفتی جدید بدون «مزاحم»، ایران در آستانه پیوستن به اتحادیه اقتصادی اوراسیا، برگ جدیدی از دفتر حقوقهای نجومی، خروج ترامپ و مسوولیت ما، تأسف حاتمیکیا از ممنوعالخروجی جعفر پناهی، بنسلمان و برگی از یک سند سرّی و استیضاح زنگنه بهخاطر کرسنت، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنج شنبه ۲۷ اردیبهشت همزمان با اولین روز ماه مبارک رمضان، در حالی چاپ و منتشر شدند که صفحات نخست بیشتر روزنامهها، درگذشت گوینده خبر سالهای گذشته صدا و سیما قاسم افشار را با تصاویر و عناوین برجسته کرده اند.
این تذهبون عبارتی است که تعدادی از روزنامهها آن را برای تیتر گزارش خود از انتقاد رئیس جمهور روحانی از منتقدان دولت انتخاب کرده اند. تیترهای مرتبط با رابطه ایران و اروپا در موضوع برجام نیز با دو رویکرد در روزنامههای دو جریان سیاسی انتخاب شده است.
روزنامههای جوان، وطن امروز و کیهان با انتخاب عباراتی همچون تضمین ندادند!، اروپا تضمین نداد و تضمین نمیدهیم خبر پایان سفر برجامی ظریف را پوشش خبری دادند و روزنامهی ابتکار با عنوان چراغ سبز اروپا برای عبور از سد آمریکا، روزنامه ایران با عنوان تعهد اروپا به اجرای مداوم، کامل و مؤثر برجام و روزنامه آفتاب یزد با عنوان مذاکره بدون خیالبافی این موضوع را انعکاس خبری دادند و گزارشهایی تحلیلی درباره اش نوشتند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
استخدام ژنهای خوب لغو میشود!
روزنامه آرمان در شماره امروز در گزارشی با عنوان استخدام ژنهای خوب لغو میشود! نوشت: در شرح گذر زمان و تفاوتهای دورهای در عالم سیاست این بس که با انتشار خبر استخدام ژنهای خوب در شهرداری، دستور رسیدگی به این موضوع در کوتاهترین زمان ممکن صادر شد. این دستور در پاسخ به انتظاری بود که در شرایط دشوار اقتصادی در برابر چنین استخدامهایی به وجود آمد. هنوز چیزی از طرح ژنهای خوب نگذشته و کمتر کسی فکر میکرد جامعه به این ترکیب توصیفی، واکنشی سریع نشان دهد و آن را همچون ضربالمثلی از خودستایی به حافظه سیاسی خود ببرد. بخش وسیعی از سیاسیون هم به آن واکنش نشان دادند و درست در زمانی که بهنظر میرسید کمکم از شتاب ماجرا کاسته شده، خبر استخدام ژنهای خوب در شهرداری منتشر شد. انتشار این خبر ابتدا فقط بهت و حیرت به همراه داشت، اما خیلی زود دامنه ماجرا وسیع و پس از آن دستورهای لازم صادر شد. انتظار نمیرفت که توانمندیها و تخصصها در استخدام به حاشیه برود و جای آن را ژنهای خوب بگیرند با این حال وجه خوب ماجرا این است که این بار ژنها پشت سکوت و تاریکی قرار نگرفتند، حساسیتها بالا گرفت و در این بین شهردار جدید نشان داده که در این زمینه حاضر به مسامحه نیست و دستور لازم را صادر کرده است.
سازمان بازرسی شهرداری به ماجرا ورود کرده و موضوع به زودی رسیدگی میشود. اما باید بر این نکته انگشت گذاشت که کاش در طول دوازده سال گذشته هم بازرسی شهرداری همین اندازه حساسیت نشان میداد. کاش با نظارت و دقت بیشتر بر موضوع اجازه داده نمیشد که تا وضعیت شهرداری به خصوص در بدهیهای و استخدامهای سیاسی شهرداری سابق به این جا بکشد و وارد کار میشد. اگر کار به همین سرعت پیگیری میشد، چه کسی میتوانست نگران ورود بیضابطه به جایگاههای مدیریتی باشد و آیا در آن صورت به اطمینان مردم خدشهای وارد میشد؟
داستان تکراری این است که خبر استخدام ژنهای خوب با دستور مدیرعامل سازمان بازنشستگی شهرداری تهران در رسانهها منتشر میشود و در ابتدا جز ترکیب همزمان حیرت و حسرت، واکنشی به همراه نمیآورد. البته اخباری از شهرداری به بیرون کشیده میشود و میل مفرطی وجود داشته که ماجرا در سکوت رسانهای انجام شود. با این حال خبر میرسد که معاون منابع انسانی سازمان بازنشستگی درست پس از انتشار این خبر تودیع و از کار کنار گذاشته شده است. نکته مهم این است که تاریخ درخواست و ثبت نامه، ۱۹ اردیبهشت و تاریخ دریافت آن نیز همان روز بوده است. پس از آن و در تاریخ ۲۲ اردیبهشت با شروع به کار نیروهای جدید موافقت میشود. معنای روشن این تاریخها این است که فرآیند استخدام مدیران شهری در دورهای که حسینی مکارم سرپرست شهرداری بوده، فقط ۳ روز طول کشیده است. در عین حال وقتی مساله با سرپرست شهرداری در میان گذاشته شد، پاسخ داد: نیروی انسانی سازمان بازنشستگی مستقل از شهردرای است. نکته سوال برانگیز این است که سایت شهرداری تهران نشان میدهد حکم انتصاب رئیس سازمان بازنشستگی از سوی محمدعلی نجفی شهردار تهران در اسفندماه سال گذشته صادر شده است.
حسینی مکارم ادامه میدهد: شهرداری نظارتی بر سازمان بازنشستگی ندارد و اینکه: سازمان بازنشستگی ماهیت حقیقی دارد و ساختار و ارکان آن را شهرداری انتخاب نمیکند و شهرداری تهران بنا به قانون تنها به آن سازمان کمک مالی میکند، بنابراین اگر سازمان بازنشستگی درآمدی هم داشته باشد برای خودش است و عملکرد این سازمان در حوزههای مختلف زیر نظر شهرداری نیست و تابع نظر خودشان است لذا شهرداری تنها مسئولیت نیروهایی را دارد که توسط معاونت منابع انسانی شهرداری جذب میشوند. وقتی موضوع تودیع معاون منابع انسانی سازمان بازنشستگی مطرح شد، اما حسینی مکارم اظهار بیاطلاعی کرد. هرچند حسینی مکارم معتقد است ارکان سازمان بازنشستگی ارتباطی به شهرداری تهران ندارد، اما معاون منابع انسانی شهرداری تهران برعکس نظر دیگری دارد. ابراهیم شیخ ابراز داشته که مجوزی برای استخدام نداده و اگر هم قرار بوده استخدامی باشد باید با موافقت او بوده باشد. وقتی پرسیده میشود که چرا با آغاز به کار این افراد موافقت شده پاسخ داده است: اصلا هیچ استخدامی بدون موافقت من امکانپذیر نیست. چنین است که از کنار هم گذاشتن این حرفها و پاسخها تنها سوال به ذهن متبادر میشود. ارتباط هست یا نیست؟ خبر داشتهای یا نداشتهای؟
چرا بعضی خبرهای مهم میان خبرهای داغ رسانهها گم میشوند؟
رضا دهکی در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان گم شدن در میان خبرهای داغ نوشت: برجام و تلگرام؛ این دو کلمه اصلیترین محورهای خبری روزهای گذشته ایران را تشکیل میدهند. حجم عمده اخبار، گفتوگوها، اظهارنظرها، کنش و واکنشهای رسانهای به این دو موضوع متصل است.
بدون شک هر دو موضوع که جنبههای گوناگونی برای پرداخت در رسانه دارند، مهم هستند، با این حال این حجم از پرداختن به یک یا دو موضوع خاص در طول زمانی چند روزه یا چند هفتهای آن هم به گونهای که همواره در بالاترین سطح اولویت خبری قرار گیرد، نتایج نامطلوبی هم دارد.
مجاورت و دربرگیری از ارزشهایی هستند که منجر به اصطلاحا داغ شدن یک خبر میشوند. علاوه بر این سوژههایی هم هستند که از دید رسانهها و مردم برای تداوم مطالبهگری، ایجاد احساس زیر نظر بودن از سوی رسانه و مردم در مسئولان، ایجاد حساسیت در جامعه، ایجاد هزینه برای تخلف و. لازم دانسته میشود که همواره در کانون توجه رسانهای قرار گیرند. با این حال تداوم طولانی مدت داغ بودن یک خبر از اثرگذاری و مورد توجه بودن آن میکاهد. در واقع به دلیل طولانی شدن زمان شنیده شدن کلیدواژههای یک سوژه خبری از سوی مردم، حساسیت گوشها و چشمها نسبت به آن کاهش مییابد و این دقیقا مغایر با اهدافی است که باعث شده است یک خبر در این بازه طولانی و با شدت فراوان محور توجه رسانهای قرار گیرد. در این شرایط دیگر تنها تغییرات بزرگ و ویژه و نقاط عطف رویدادهای مرتبط با آن محور خبری هستند که میتوانند توجهها را به خود جلب کنند، هر چند هر بار از شدت این جلب توجههای گاه به گاه هم کاسته میشود.
نکته دیگر این است که در چنین شرایطی، بسیاری از اخبار مهم و نیازمند توجه رسانهای نیز دیده نمیشوند یا لااقل چنانکه باید مورد توجه قرار نمیگیرند. البته در واقع این یک موضوع دو طرفه است؛ رسانهها احساس میکنند که مردم به موضوعات دیگر کمتر توجه نشان میدهند و در نتیجه کمتر به سمت آنها میروند و از سوی دیگر در مواردی که از سوی رسانهها به موضوعات دیگر پرداخته میشود، دیده نمیشوند و یا کمتر مورد توجه قرار میگیرند؛ آن قدر که حتی برخی از «سکوت رسانهای» درباره یک موضوع انتقاد میکنند و دنبال دلایل و تحلیلهای دایی جان ناپلئونی هم برای آن میگردند!
در هفتههای اخیر موضوعاتی مثل اعتصاب در بازار بانه، اعتراضهای معلمان، دادگاه حوادث خیابان پاسداران تهران، قهرمانی تیم ملی فوتسال بانوان در آسیا، فیلمهای سینماگران ایرانی در جشنواره فیلم کن فرانسه، آغاز طرح ترافیک جدید در پایتخت و. کمتر دیده شدهاند. حتی موضوع انتخاب شهردار جدید تهران نیز علیرغم همه حواشی مورد توجه، زیر سایه اخبار داغ روزهای اخیر قرار گرفت.
این کمتر پرداخته شدن به اخبار برای کسانی که احساس مجاورت بیشتری به سوژههای آن دارند باعث ایجاد حس نادیده گرفته شدن میشود. همچنین گاهی این رویدادها حاشیهها و جوانبی دارند که به دلیل کم توجهی رسانهها، بسیاری از این زوایا کمتر دیده یا به طور کل نادیده گرفته میشوند و با فراموش شدن در گذر زمان، ممکن است باعث تداوم یا تشدید مسالهای شوند که شاید با زودتر در معرض توجه قرار گرفتن، حل میشد. تنوع محتوای رسانهای نیز در ترس رسانه از این که به دلیل کمتر پرداختن به موضوع داغ روز، باعث عقب مانده انگاشته شدن از سوی مخاطبان میشود، قربانی میشود.
به نظر میرسد رسانههای ایرانی باید سیاستهای بهتری را در پوشش اخبار رسانهها اتخاذ کنند. از سوی دیگر نیز مردم هم به جای تکیه صرف بر کانالهای رسانهای فضای مجازی و صرفا گلایه از این که «کاش رسانهها به فلان موضوع هم میپرداختند» و یا «فلان رویداد در سکوت رسانهای اتفاق افتاد» و. کمی بیشتر به مطالعه مطالب رسانهها اهتمام بورزند، محتواهای جذاب و نیازمند توجه رسانهها را برای بیشتر دیده شدن به اشتراک بگذارند و کمک کنند که تنوع اخبار و سوژه در رسانههای ایرانی شکل و پا بگیرد.
تکلیف دولت آینده عراق چه خواهد شد؟
سید رضا قزوینی غرابی در بخشی از یادداشت روز روزنامه خراسان با عنوان آیا مقتدا صدر آچمز میشود نوشت: سؤال اصلی طی چند روز اخیر و با اعلام نتایج غیر رسمی انتخابات عراق این بوده است که تکلیف دولت آینده عراق چه خواهد شد؟ آیا با توجه به تمرکز فضای رسانهای بر پیروزی غیر منتظره ائتلاف سائرون به رهبری مقتدی صدر میتوان گفت که این ائتلاف نقشی کلیدی و اجتناب ناپذیر در تشکیل دولت آینده نیز خواهد داشت؟ پاسخ دقیق به این سوال با توجه به پیچیدگیهای ساختار قومی، مذهبی و سیاسی عراق بسیار مشکل است، اما با توجه به چند مولفه شاید بتوان گفت که ائتلاف صدر اگرچه در صدر ائتلافهای پیروز دراین انتخابات قرار گرفته، اما اولا این پیروزی بسیار ضعیف است و فاصله خیلی کم پنج کرسی با ائتلافهای بعدی یعنی النصر وابسته به حیدر العبادی و الفتح به رهبری هادی العامری دارد که عملا اکثریت قابل توجهی به این ائتلاف برای تصمیم گیری نمیدهد.
ثانیا نوع شعارها و مواضع مقتدی امکان ائتلاف با دو ائتلاف بزرگ یعنی الفتح و قانون و اتحادیه میهنی را عملا غیر ممکن کرده است و حتی العبادی نیز با توجه به سوابق قبلی مقتدی صدر و چرخشهای او احتمالا به سختی با تشکیل ائتلاف پارلمانی با وی برای تشکیل دولت کنار بیاید. ثالثا با توجه به رای سال ۲۰۱۰ دادگاه عالی عراق درباره تشکیل دولت توسط ائتلاف پیروز انتخابات که تصریح میکند:آن ائتلافی که بیشترین کرسی را به دست آورده الزاما مامور تشکیل دولت نخواهد شد بلکه آن گروههایی که بتوانند در اولین جلسه پارلمان بزرگترین فراکسیون را تشکیل دهند و اعلام موجودیت کنند، مامور تشکیل دولت خواهند شد بنابراین ائتلاف مقتدی صدر با توجه به این که خودش نیز متشکل از گروههای کمونیست و سکولار است احتمالا راه دشواری برای تشکیل فراکسیون بزرگ پارلمانی که ۱۶۸ کرسی پارلمان را در اختیار داشته، در پیش خواهد داشت.
ضمن این که باید توجه داشت که پیروزی جریان صدر در انتخابات به معنای اقبال مردم به این گروه و حتی بالا رفتن جایگاه آنان نیست. صدریها پایگاه اجتماعی مشخص در مناطقی مشخص از عراق دارند وحتی در این دوره نیز کرسیهای کمتری نسبت به دوره قبل کسب کرده اند. صدریها در دوره گذشته ۳۴ کرسی کسب کردند. هرچند در این دوره ۵۴ کرسی توسط ائتلاف السائرون کسب شده، اما تنها ۲۰ کرسی آن متعلق به صدری هاست، ۱۳ کرسی متعلق به کمونیستها و بقیه نیز متعلق به بقیه گروههای زیر چتر السائرون قرار دارد. اکنون و پس از روشن شدن حداکثری نتایج انتخابات، گمانهها درباره ائتلاف احزاب و گروههای سیاسی درخصوص تشکیل بزرگترین ائتلاف برای تعیین نخست وزیر آغاز شده است. نتایج بسیار نزدیک ائتلافها به یکدیگر عملا چگونگی و شکل ائتلافها را پیچیده و سخت میکند. ائتلاف برنده در صورتی که کرسیهای فراوانی را از آن خود میکرد، میتوانست با خیالی آسوده تر، به دنبال شرکای سیاسی باشد، اما این فاصله کم نمیتواند ضمانتی برای آنها باشد.
از این رو جریان صدر با این که برنده انتخابات شده است، اما نمیتوان الزاما آن را به عنوان تعیین کننده نهایی برشمرد. حتی این احتمال که ائتلاف حیدر العبادی با توجه به این که سابقه کار با دیگر گروههای شیعه را داشته است در توافقی با فتح و دولت قانون و... بتواندنخست وزیری خود را استمرار بخشد، دور ازانتظار نیست. اکنون همه احزاب و گروهها به دنبال آن هستند تا نقشی برای خود ایفا و حتی در صورت امکان نخست وزیری را از آن خود کنند. در عین حال این موضوع نیز به تنهایی آفتی برای یکپارچگی و یک دستی دولت آینده خواهد بود. زیرا تعدد احتمالی احزاب ائتلاف کننده، علاوه بر آن که سهم خواهی آنان را از نخست وزیر بیشتر خواهد کرد، امکان تشتت دولت را نیز به دنبال دارد و کنترل نخست وزیر را بر کابینهای یک دست کم خواهد کرد.
دلایل محبوبیت قاسم افشار به روایت رئیس اسبق صدا و سیما
محمد هاشمی رئیس سازمان صدا وسیما در سالهای دهه شصت در یادداشتی کوتاه که در روزنامه اعتماد چاپ شده است نوشت: سال ٦٠ و زمانی که مسوولیت رادیو و تلویزیون به من واگذار شد، به دلیل وابستگی این سازمان به نظام شاهنشاهی و پیش از انقلاب، تسویه نیروی بسیاری در آن صورت گرفته بود. آمار نشان میداد که چیزی حدود سه هزار نفر از کارکنان صدا و سیما باز خرید، بازنشسته یا اخراج شده بودند. بیشتر کسانی در معرض تسویه قرار گرفته بودند که سابقه کارشان طولانی بود و جزو نیروهای باتجربه به حساب میآمدند. در نتیجه این شرایط ما در صدا و سیما با خلأ نیروی متخصص و متعهد در تمامی حوزهها مواجه شدیم.
آقای قاسم افشار یکی از آن کسانی بود که آن روزها در آزمونی که برای جذب گوینده گذاشته بودیم، جذب سازمان شدند و از نظر تعهد اسلامی و تعهد به انقلاب و پایبندی به امام فرد بسیار برازندهای بودند. از طرفی به دلیل متانت و شیوایی که در کلامشان بود، برای مردم بسیار جذاب بودند. همچنین به دلیل شیوه خاصی که ایشان در خوانش خبر داشتند، معمولا سعی میکردیم اخبار خوب و مهم را عمدتا به آقای افشار بدهیم. البته گویندگان خوب دیگری هم بودند، اما آنها به صورت شیفتی کار میکردند. اما آقای افشار با توجه به ویژگیهای اخلاقی و نوع پوشش و آرایش سر و صورت و چهرهای که داشتند، وقتی در تلویزیون حاضر میشد به مردم آرامش میداد. همین باعث شده خاطرات خوبی از آقای افشار در ذهن نسل قدیمیتر جامعه باقی مانده باشد. علاوه بر این، دو حادثه مهم در زندگی آقای افشار اتفاق افتاده که باعث افزایش احساس همدردی مردم با ایشان شده؛ در اتفاقی تلخ مدادپاککن در گلوی دختر دبستانی ایشان گیر کرد و تا از مدرسه او را به بیمارستان برسانند، فوت کرد. از دست دادن یک کودک در خانواده آقای افشار میزان ارادت مردم را به این گوینده خبر بیشتر کرد. خبر تلخ فوت ایشان ما و همه مردم را اندوهگین کرده است. انشاءالله خداوند ایشان را که یکی از بهترین خدمتگزاران مردم بودند، رحمت کند.