مدیریت دلار از ترکیه، جهان با برجام ترامپ در انزوا، ممنوعیت ازدواج دختران زیر سیزده سال، دربی پایتخت از راه رسید، آواز فوتبال!، جزئیات جدید از بسته معیشتی خانوار، هزینه روادید و بیمه زائران اربعین، نوشداروی گمرکی پس از خروج چمدانی دارو، ارسال لایحه مبارزه با قاچاق انسان به دولت، مافیای نفتی و جولان قاچاقچیان و بازار ارز گروگان فضای مجازی، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه پنجم مهرماه در حالی در آخرین روز کاری هفته بر پیشخوان مطبوعات کشور قرار گرفتند که همصدایی جهان با برجام و انزوا و تنهایی ترامپ با عناوین مختلف در چند روزنامه امروز برجسته شده است. افزایش بی سابقه قیمت ارز و تعیین قیمت ارز در فضای مجازی دیگر، موضوعی است که عناوین اخبار و تحلیلهایی در این باره را به خود اختصاص داده است.
روزنامه شرق با چاپ تصویری از نشست شورای امنیت به ریاست ترامپ ضمن خبر دادن از ناکامی ترامپ از به انزوا کشاندن ایران عنوان مخالفان علنی ترامپ را برجسته کرد. این روزنامه بخشی از سخنان روحانی در نشست خبری خود در آمریکا را با عنوان از شورای امنیت متشکریم تیتر کرده است.
روزنامه اعتماد نیز مثل چند روزنامه دیگر امروز تصویری از ترامپ در حاشیه نشست شورای امنیت چاپ کرده و زیر روتیتر مخالفت قاطع شورای امنیت با ترامپ در مسأله برجام عنوان تنها درخانه را تیتر یک کرده است.
روزنامه قانون تیتر چکش بی صدا را برای جلسه روز گذشته شورای امنیت به ریاست ترامپ برگزیده و در بخشی دیگر از صفحه نخست خود، ضمن گزارش از آثار اجتماعی تصویب یک فوریت طرح منع عقد دختران زیر سیزده سال، عنوان ازدواج از دسترس «کودکان» خارج میشود را برای این گزارش تیتر کرده است.
روزنامه کیهان در گزارش اصلی امروز خود با عنوان بازار ارز گروگان فضای مجازی نوشت: در شرایطی که دولت در زمینه آشفتگیهای به وجود آمده در بازار ارز، رفتار انفعالی در پیش گرفته، مدیریت نرخ ارز به دست فضای مجازی و حتی آنسوی مرزها افتاده و در این شرایط از ۱۸ هزار تومان هم عبور کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
آیا تغییرات لحظهای دلار، واقعی است؟
محمد مرزبان راد در بخشی از یادداشتی با عنوان بازی سیاه در بازی دلار که در شماره امروز اعتماد چاپ شده است نوشت: برای پاسخ به این پرسش خوب است ابتدا بدانیم آیا دلار یک وسیله مبادله است یا یک کالای سرمایهای؟
اگر دلار «وسیله مبادله» یا «ابزار واردات و صادرات» باشد قیمت آن در سیستم واردات و صادرات تعیین میشود. یعنی برای واردات کالاهای اساسی تکلیف دلار روشن است. برای تبادل در شبکه نیما هم تکلیف دلار تقریبا روشن است. اما برای کسانی که قرارشان ورود کالا به صورت قاچاق است تکلیف روشن نیست! و مگر این اتفاق نمیتواند مانع ورود کالای قاچاق به کشور شود؟
البته دلار در کشور ما بین خانوادهها کارکرد دومی هم دارد. کالای سرمایهای! خانوادهها پسانداز خودشان را از بانکها خارج میکنند و دلار میخرند. این دلار دیگر «ارز» نیست یک کالاست. قیمتش را هم عرضه تعیین میکند و تقاضا! یک بازار غیررسمی؛ بدون کنترل دولت یا نهادهای نظارتی؛ بدون کوچکترین تضمین یا تعهدی... .
مردم ناچار ما برای ثبات ارزش داراییهایشان دلار میخرند بدون آنکه حتی بدانند این کاغذی که میخرند اصلی است یا جعلی؟ قیمتش همین است یا قیمتی نادرست و غیرعادی دارد. دولت عملا خودش را از دخالت در این بازار غیررسمی که بیشتر کارکردی شبیه «قمارخانهها» دارد، معاف کرده است. مردمی که در آینده نزدیک ممکن است ضررهای کلان کنند و داراییهایشان که میخواستند از بین نرود و به همین دلیل با دلار معاوضه کردند هموطن، همشهری و اعضای خانواده ما هستند. بیمسوولیتی دولت در آشفته بازار غیررسمی ارز، فضیلتی برای هیچ نهادی به حساب نمیآید. این مردم دارند خودشان، خودشان را مجازات میکنند. تقاضای زیاد و غیرعادی برای هر کالایی برای آن کالا قیمتی مصنوعی میسازد. هجوم مردم به بازار غیررسمی ارز قیمت آن را بیمحابا بالا میبرد چنان که بیمحابا بالا رفته است. روزی که صعود قیمت دلار متوقف شود چه کسی پاسخ این خسارتها را که بیمسوولیتی نهادهای اقتصادی تشدیدکننده آن است، خواهد داد؟
کالایی که در اختیار ماست قیمتش را دیگران تعیین میکنند این «دیگران» حتی معلوم نیست چه کسانی هستند؟ شاید همانها باشند که عدهای را همین هفته اجیر کردند برای به خاک و خون کشیدن بیگناهی از ملت ما! این «دیگران» به قصد نابودی «امید ملت» با قیمت دلار بازی میکنند. آنها که با خون بازی کردهاند با دارایی و پول مردم بازی نمیکنند؟ بازی با دلار بازی در زمین کسانی است که آماده خونخواری از ملت ایران هستند.
عنوان دو بال رهایی از سیاه چاله ارزی
روزنامه خراسان در یادداشت روز امروز خود با عنوان دو بال رهایی از سیاه چاله ارزی طی ارائه پیشنهادهایی برای عبور از التهابات ارزی نوشت: در کوتاه مدت، توجه به اقداماتی که بتواند التهاب را کاهش دهد، ضروری است. این اقدامات حول دو محور اساسی قابل تعریف است:
۱- اقدامات روانی و اعتماد ساز: بستههای رنگارنگ، وعدههای مداوم و اقدامات مقطعی و کم اثر ماههای اخیر در عمل خروجی اعتمادسازی نداشته است و اکنون بازار ارز به وضوح با معضل اعتماد به هرگونه وعده و بسته جدید مواجه است. اکنون حتی برای ارائه بسته و راهکار جدید باید این تامل جدی را داشت که آیا بازار حرف متولی اداره اقتصاد را باور میکند؟ خراسان پیش از این در یادداشتها و گزارشهای قبلی، بارها بر لزوم اعتمادسازی از طرق مختلف تاکید کرده بود. به عنوان نمونه تغییر در تیم اقتصادی کابینه به عنوان یک راهکار مطرح بود، اما در عمل این تغییر به بدترین شکل ممکن انجام شد. رئیس کل سابق بانک مرکزی به عنوان مشاور مجدد پست گرفت. وزیران اقتصاد و کار نه با عزم دولت که با تصمیم مجلس تغییر کردند و در عمل این دو وزارتخانه کلیدی در شرایط جنگ اقتصادی با تعلل در معرفی وزیران جانشین مواجه شدند. وزیر صنعت پس از چند اقدام و تصمیم ناکارآمد و رانت زا سرانجام به صورت غیررسمی در حال تغییر است و مشخص نیست که آیا استعفا کرده یا برکنار شده است یا اساسا دولت تغییری در این زمینه مدنظر دارد؟ این تغییرات نصفه و نیمه با وجود وعده دولت و ابهام خبری چند روزه درباره تغییر برخی وزیران موجب شده است که تغییر در تیم اقتصادی کابینه با کمترین اثر (فقدان عزم واقعی در قوه مجریه برای تغییر مدیران ناکارآمد) و بیشترین هزینه (معطلی وزارتخانههای تغییر یافته یا در شرف تغییر) همراه باشد. این در حالی است که همین تغییرات با سرعت بیشتر و پیامی که حاکی از عزم جدی برای تغییر است، زودتر از این میتوانست انجام شود. در هر صورت هرگونه اقدام روانی از سخنرانی رئیس جمهور و وزیران تا تغییر در افراد و سیاستها باید با استحکام و صلابت و اطمینان بخشی همراه باشد نه با تعارف و تردید.
۲- اقدامات عملی: اگرچه معضل بازار ارز اکنون بیش از همیشه روانی و به همین دلیل هم خطرناک است، اما در عمل بازار به تزریق گسترده ارز نیاز دارد. واضح است که تزریق ارز به بازار، به تنهایی، جز اتلاف منابع و پرکردن جیب رانت خواران از منابع ارزی مورد نیاز ملت نتیجهای در بر ندارد، اما در عمل اگر پیامهای اعتمادساز دولت و دیگر دستگاهها همراه با تزریق گسترده ارز طی چند روز در بازار صورت گیرد، میتوان التهاب بازار را از بین برد. نکته قابل تامل این که منابع ارزی ناشی از فروش نفت و صادرات غیرنفتی در حدی مطمئن و بیش از نیاز واقعی بازار است. نکته مهم در این زمینه دسترسی به ارز کاغذی است که میتوان از طریق تسهیل ورود ارز از مرزهای زمینی از افغانستان و پاکستان تا عراق، معضل ورود ارز به داخل را حل کرد. از سوی دیگر اکنون به واسطه سامانهها و اطلاعات موجود میتوان با استفاده از این اطلاعات و سامانه ها، نیازهای واقعی بازار ارز، از ارز مسافرتی، دانشجویی و پزشکی تا ارز مورد نیاز برای واردات کالاهای ضروری را رصد کرد. بستههای حمایتی برای توزیع کالاهای اساسی با نرخ مصوب میتواند امنیت غذایی جامعه را از گزند نرخهای فضایی بازار ارز مصون بدارد. بستههایی که مشخص نیست چرا این قدر در نهایی کردن آنها تعلل میشود. از سوی دیگر، در عرصه بین الملل، تسریع در نهایی کردن توافق با اروپا برای دور زدن تحریمهای آمریکا و لزوم تکمیل این توافق از طریق چین و روسیه ضروری است. تعلل بیش از این در تعیین سفیران ایران در چین و هند غیرقابل توجیه است. فراتر از آن، طراحی مسیری بانکی که فارغ از تحریم دلاری آمریکا باشد، شدنی است. قطعا میتوان با همراهی شرکای سیاسی از اروپا تا چین و روسیه، مسیری دور از تحریم آمریکا یافت که بتوان برپایه آن تجارت با این کشورها را ادامه داد.
در هر صورت بازار ارز در حال ورود به فرایند خطرناکی است که میتواند حضور گسترده آحاد مردم را رقم زند. حضوری که به دلیل ترس از دست دادن ارزش دارایی و تبدیل آن به ارز و طلا ممکن است رقم بخورد و شتاب سقوط ارزش پول ملی را بیشتر کند. البته چنان که گفته شد میتوان جلوی این اتفاق را گرفت، اگر عزمی که برای مواجهه با التهاب بازار است جدیتر شود و افسانه بهبود اقتصاد از مسیر توافق سیاسی خارجی از ذهن مسئولان اجرایی رخت بر بندد و باور کنند که بازار ارز تشنه اقدامات عملی اقتصادی و اعتمادسازی مدیریتی است نه توافق و مذاکره با موجود غیرقابل اعتمادی مثل ترامپ.
آیا روحانی در اقناع بینالمللی موفق بود؟
علی اکبر فرازی دیپلمات پیشین در اروپا در یادداشتی که روزنامه ایران در شماره امروز پنجشنبه چاپ کرده نوشت: فضای بینالملل و محافل و رسانههای جهانی روز سهشنبه بر دو سخنرانی مهم سازمان ملل متحد متمرکز بود؛ سخنرانی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا و سخنرانی آقای روحانی، رئیس جمهوری ایران. نیازی به مقایسه این دو سخنرانی وجود ندارد بلکه باید دید سخنرانی رئیس جمهوری ایران تا چه اندازه در تغییر و تعدیل فضای رسانهای که پیش از اجلاس سازمان ملل حاکم شده بود، تأثیرگذار بوده است. سخنرانی ترامپ مانند همیشه از یک موضع بالا انجام شد که کوشید در جایگاه نه رئیس جمهوری امریکا و نه جایگاهی مانند رؤسای دولتهای دیگر بلکه به عنوان یک رهبر جهانی، مستمعین را تحت تأثیر قرار دهد. عبارات، اصطلاحات و زبان بدن او در خلال سخنرانیاش کماکان نشان از توهم خود بزرگبینیاش میداد.
طبیعی است که اتخاذ چنین رویهای از سوی دنیای امروز بینالملل مورد پذیرش قرار نمیگیرد چنانکه وقتی او در ابتدای سخنانش خود را بهترین رئیس جمهوری امریکا معرفی کرد با خنده استهزاآمیز جمع روبهرو شد. فضایی که او در نتیجه سخنان و اتهامات تکراریاش به ویژه علیه جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد، بسیار منفی و واضح بود که این سخنان از سوی کانالهای منافقین و مخالفین ایران پشتیبانی شده است. نیازی نبود که به همه سخنان مدعی جویانه او پاسخ داده شود چرا که او نه فقط جمهوری اسلامی بلکه حتی متحدین خودش را با عناوین ناشایستی مورد خطاب قرار داد. اما در نقطه مقابل سخنان رئیسجمهوری امریکا، آقای روحانی متفاوتترین سخنرانی رؤسای جمهوری اسلامی ایران در دوره بعد از انقلاب را انجام داد. سخنانی که در قالبی متین، منطقی و با اتکا بر واقعیات مطرح شد و از قالب شعاری فاصله داشت. سخنانی که در نهایت رعایت نزاکت مطرح شد و البته این به آن معنا نبود که بی ادبی طرف مقابل نادیده انگاشته شود، اما اشارات مؤثر و حساب شدهای هم به ادعاهای ترامپ داشت. از جمله ویژگیهای مهم این سخنرانی آن بود که آقای روحانی فضایی که امریکاییها قبل از برگزاری مجمع عمومی و قبل از سخنرانی اش ایجاد کرده بودند، شکست. امریکاییها پیش از آن، اعلام کرده بودند که به هر شکل و در هر سطحی خواهان مذاکره مستقیم و دوجانبه با مقامهای ایران هستند و چنان که انتظار داشتند، این درخواست با پاسخ منفی ایران رو به رو میشد؛ بنابراین آنها با آگاهی از پاسخ منفی تهران، کوشیدند تا به فضای ایران هراسی دامن بزنند. آقای روحانی با متانت تمام اعلام کرد که لازم نیست این ملاقات حالت شکلی داشته باشد و فقط دو نفر با هم عکس بگیرند بلکه این گفتگو میتواند از هم اکنون و از همین مکان شروع شود. یعنی در حقیقت رئیس جمهوری ایران در عین حال که درهای گفت: وگو را نبست، اما در عین حال اعلام کرد که ایران در زمینی که دیگران برای آن ترسیم کنند بازی نمیکند، بلکه خود تعیینکننده است که در چه زمینی نقش آفرینی کند؛ بنابراین، معتقدم هر اندازه که سخنان ترامپ در آستانه انتخابات کنگره امریکا با هدف جلب مخاطب داخلی انجام شد، سخنرانی آقای روحانی جامع الاطراف و بیشتر ناظر به پایبندی به قوانین بینالمللی و احترام به نهادهای بینالمللی بود و بی تردید در اقناع بینالمللی موفق بود.