به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ۲۵ آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که نشست خبری روز گذشته رئیس جمهور روحانی و واکنش روزنامهها به آن از یک سو و ادامه تحلیلها درباره لایحه بودجه ۱۴۰۰ و احتمال بازگشت لوایح FATF به مجمع تشخیص برای بررسی مجدد در صفحات نخست روزنامههای امروز از سوی دیگر برجسته شده است.
پرسش و پاسخهای نشست خبری حسن روحانی و تیترهایی همچون اخطار دادهام، اما تفسیر شورای نگهبان اصل ۱۱۳ را بیاثر کرده است (اعتماد)، نمیگذاریم پایان تحریم را به تأخیر بیندازند(شرق)، پیام روحانی به بایدن(آرمان ملی)، فرار چند باره روحانی از پاسخگویی در مورد گرانیها (آفتاب یزد)، پایان تحریم را به تأخیر نمیاندازم حتی یک ساعت (ایران)، از سیگنالهای مذاکره تا یادآوری رشد اقتصادی سال ۹۵(ابتکار) و دولت تفسیر و امید (جوان) در صفحه نخست روزنامهها بازتاب یافته است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم؛
محمدصادق جنانصفت طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جهان صنعت با عوان مردم چقدر گوشت و نان کمتری بخورند نوشت: ایزد دانا و توانا بر بندگان خود در سرزمینی به نام ایران مهر ورزید و نوری در دل و آتشی در ذهن راهبران اقتصادی آنها انداخت و آنها دلار ۴۲۰۰ تومانی را دیدند و به آن سنجاق شدند تا گوشت، برنج و روغن این مردمان بردبار با ارزانترین بها خریداری شده و به سفره آنها برده شود.
با این همه، اما قیمتها از دلار با قیمت یادشده فرمان نبردند و سر به آسمان زدند. درآمد شهروندان، اما با شتاب کمتر افزایش یافت نتیجه این شد که مصرف نان، برنج، قند و شکر، گوشت (قرمز و سفید)، لبنیات، ماکارونی و… همگی از سال ۹۶ تا ۹۷ کاهش پیدا کرده به نوعی که سرانه مصرف ماکارونی از ۶/۵ به ۴/۵، برنج از ۶/۳۵ به ۳۳، نان از ۱۳۰ به ۶/۱۲۰، گوشت قرمز از ۶/۵ به ۷/۴، گوشت سفید از ۱/۲۲ به ۶/۲۰ و لبنیات از ۷/۵۴ به ۲/۵۲ کاهش پیدا کرده است. البته این جدول نشان میدهد که از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۷ همیشه روند کوچک شدن سفره خوراک مردم ادامه داشته است. برای نمونه میزان سرانه مصرف گوشت قرمز در سال ۱۳۹۰ حدود ۴/۷ کیلوگرم بوده که در پایان سال گذشته به ۷/۴ کیلوگرم رسید و این یعنی ۷/۲ کیلوگرم کاهش پیدا کرده است. همین روند در سال ۱۳۹۸ نسبت به سال ۱۳۹۷ نیز از سوی معاونت رفاه اجتماعی ارائه شده است.
چرا چنین شده است و چرا ایرانیان باید هر سال از سطح رفاه مادیشان کاسته شود؟ یکی از مهمترین دلایل این است که در دهه ۱۳۹۰ ایران پنج سال تحریمی را تجربه کرده و در سه سالی که اکنون یک فصل از آن باقی مانده، پیامدهای تحریم زندگی را بر ایرانیان سخت کرده است. شهروندان ایرانی نشان دادهاند به هر شکل و با هر ماهیتی راه مداراجویی با مدیران و بردباری در برابر تنگدستتر شدن را یاد گرفته و زندگیشان را بر این مدار میچرخانند. در برابر این رفتار شهروندان که به هر دلیل مدارا، مهربانی و سازگاری را بر ستیزه و نبرد ترجیح دادهاند باید سر تعظیم فرود آورد و شکر کرد. اما این پرسش هست که این روزگار تا چه زمانی میتواند ادامه یابد و شهروندان تا چه میزان باید گوشت، برنج، عدس، لوبیا، چای، روغن و تخممرغ کمتری بخورند؟ یک سال، دو سال، پنج سال، ۱۰ سال؟ آیا چشماندازی برای رها شدن از شر فقر و نابرابری و راهی برای رسیدن به نقطه روشن و مطمئن وجود دارد؟ شهروندان ایرانی این حق را دارند که دستکم دامنهای از چشمانداز را برای دور انداختن این روزهای سخت ببینند و بدانند تا کی و تا چقدر گوشت و برنج کمتری بخورند و در حسرت برگشت درآمدشان به روند مثبت انتظار بکشند.
محسن پیرهادی مدیرمسئول رسالت در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان دوقطبیسازی مساله کشور را حل نمیکند نوشت: سخنان رئیس محترم جمهور در نشست خبری روز گذشته، در برخی موارد قابلتقدیر و از برخی جهات محل تأمل بود.
یک: برخی سخنان ایشان، بهویژه در پاسخ خبرنگار یک رسانه آمریکایی پیرامون توافق مدنظر بایدن، اصولی و درست بود. اشاره رئیسجمهور به اینکه بزرگ کردن دایره توافق و گنجاندن مباحث موشکی و منطقهای، همان مذاکره موردنظر ترامپ بوده است، این خط را برای طرفهای خارجی روشن کرد که اولا مباحث دفاعی ما قابلمذاکره نیست، ثانیا اگر بایدن میخواهد تغییری در رفتار خارجی دولت آمریکا ایجاد کند، باید در عمل نشان دهد، هرچند بعید است رفتار کلان و ماهیت نگاه هیئت حاکمه آمریکا به جمهوری اسلامی و بسیاری از مسائل خارجی، تغییری پیدا کند.
دو: بخشهای دیگری از سخنان ایشان میتواند محل اشکال باشد. قصد ورود به جزئیات برخی سخنان ایشان که در نقد دستگاههای قضائی و نظامی جمهوری اسلامی ایراد گردیده را ندارم و اساسا بعید میدانم رئیس محترم جمهور، قصد تضعیف نیروهای مسلح کشور را داشته باشد، ایشان که خود معتقدند دیپلماتهای کشور نباید تضعیف شوند، طبیعتا تضعیف نیروهای مسلح کشور را، آنهم در این شرایط حساس و شکننده غرب آسیا که همزمان درگیر چند جنگ و زیستگاه چندین گروه تروریستی و تکفیری است، برنخواهند تافت.
سه: گمان برخی این است که در شرایط فعلی، برخی سخنان، صرفنظر از اینکه با چه نیتی بیان شوند، عملا در پازل دوقطبی کردن جامعه و فعال کردن گسلهای سیاسی مؤثر واقع میشوند. هرچند نقد لازم است، اما مشکل اصلی امروز ما، نقد اینوآن نیست، حتی مسئله اصلی مذاکره با اینوآن نیست، این دوقطبیها هم مسئلهای را حل نمیکند. این فاصلهگذاریها، کاری از پیش نمیبرد، اگر هم فاصلهای در جامعه ما واقعیت داشته باشد، فاصله طبقات و اقشار جامعه ما با آسایش اقتصادی و آرامش معیشتی است.
جلال خوشچهره در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان پیام دوگانه روحانی نوشت: رئیسجمهوری در نشسترسانهای دیروز (دوشنبه ۲۴ آذر) خود پیامهای روشنی را برای مخالفان داخلی خود از یک سو و جامعه جهانی و بهویژه اعضای گروه برجام از سوی دیگر داد. «حسن روحانی» در نشست با شماری از خبرنگاران داخلی و خارجی کوشید مخالفان داخلی خود را به تعامل سازنده با دولت دعوت کرده و در اینحال برای آنان تبیین کند که میان تحریم و جنگ اقتصادی تفاوت شکلی و ماهوی وجود دارد.
به اعتقاد روحانی، آنچه نظام سیاسی و مردم را در سالهای اخیر دچار مشکل کرده، تحریم نیست. او گفت: تحریمها سابقهای طولانی به اندازه چهار دهه گذشته داشته و بهزعم او مردم و نظام سیاسی در این مدت با آن همزیستی داشتهاند. آنچه اوضاع را خاصه در سه سال گذشته سخت کرده، جنگ اقتصادی تحمیلی است که دولت «دونالد ترامپ» بانی آن بوده است. اگرچه رئیس جمهوری ابراز خوشبینی کرد که تحریمها به شکل قهری رو به پایان است و با تغییر دولت در ایالات متحده، کشور شاهد وضعی متفاوت ازگذشته خواهد یافت، اما همچنان مخالفتهای داخلی با او و دولتش را مانع عبور از وضع کنونی دانست. رئیسجمهوری روحانی از مخالفانش که اکنون بیش از همه جا در مجلس یازدهم تمرکز یافتهاند، خواست که باور کنند کشور در حال جنگ اقتصادی است. از این رو مخالف خوانیها نباید به تضعیف موضع دولت بینجامد که جلودار جبهه جنگ اقتصادی و نیز طرف رسمی گفتگو با طرفهای خارجی است. به عبارت روشنتر، روحانی مواضع مخالفان داخلی خود را به نادیده گرفتن عامدانه و یا سادهانگارانه واقعیتها متهم کرد و آنان را با مخالفان نظام سیاسی همسو دانست.
رئیسجمهوری روحانی در نشست مطبوعاتی خود، برای جامعه جهانی، اعضای باقیمانده در گروه برجام و به تلویح، اما ملموس؛ دولت آینده ایالات متحده پیام روشنی داد. او گفت: دولتش هیچ فرصتی را برای شکستن تحریمها و پایان جنگ اقتصادی از دست نمیدهد؛ حتی به ساعت یا هفته.
روحانی عوامل چهارگانهای را در مشکلات جاری کشور برشمرد. او گفت؛ مشکلات ساختاری، مدیریتی، جنگ اقتصادی و همسویی مخالفان و معارضان سبب وجود مشکلاتی است که اکنون کشور به آن دچار است. در نگاه او مشکلات ساختاری و مدیریتی ریشهدار بوده و برای رفع آن باید چاره متناسب را اندیشید. در این حال او بر دو عامل دیگر به عنوان متغیرهای اصلی و فوری تاکید کرد. رئیسجمهوری، جنگ اقتصادی و همکاری یا همسویی مخالفان و معارضان را اصلیترین مانع برون رفت کشور از مشکلات دانست. از این رو در وهله نخست او خواستار تعامل سازنده با مخالفانش در قوای دیگر براساس قانون اساسی شد. روحانی برخی مخالفان دولت را به تلاش برای استمرار تحریمها متهم کرد و گفت: «دولت مقابل این خواست میایستد.» او افزود: «اجازه نمیدهیم که پایان تحریمها را به تاخیر بیندازند.» رئیس جمهوری روحانی در این حال این هشدار را به افکار عمومی داد که اعلام پیششرط برای بازگشت به برجام با ترکیب ۱+۵ مانند آنچه برخیدریافت خسارت از اعمال تحریمها در سهسال گذاشته میخوانند، سنگاندازی در مسیر پایان و یا شکستن تحریمها در آینده نزدیک است.
سخنان رئیسجمهوری در نشست مطبوعاتی دوشنبه سرشار از خوشبینی به فرایند پیشرو بهرغم واقعیتهای جاری بود. اما آیا باید اظهارات رئیسجمهوری را به گونهای تفسیر کرد که مانند گذشته کانون توجه و وزن خود را در «برجام» خلاصه کرده است؟ آیا همسویی مخالفان دولت با معارضان نظام پایان مییابد؟ تعامل قوای سهگانه در مسیری جز آنچه اکنون هست، خواهد شد؟ موانع بازگشت به برجام چیست و چه احتمالاتی را میتوان برای آن برشمرد؟ آیا جامعه جهانی پیام روحانی را دریافت خواهند کرد؟ واقعیتها چه میگویند؟