با توجه به نقش حیاتی و جایگاه ویژه رژیم صهیونیستی در استراتژی آمریکا، واشنگتن تلاش دارد تا با بهره گیری از ابزار آتشبس تصمیم گیران مقاومت را به سمت انصراف و یا تعویق حمله پیش ببرد!
البته سیاستهای آمریکا در طی جنگ غزه به خوبی اثبات کرده که تنها هدف سازو کارهای غربی در میدان دیپلماسی، وقت کشی به نفع رژیم صهیونیستی برای تداوم جنگ نسل کشی است. اگر دولت بایدن طبق بیانیهای مشترک با مصر و قطر به دنبال توافق برای توقف درگیریها در غزه و آزادی اسرا بود، در کنار فشار بر مقاومت، نسبت به کاهش جنایات رژیم صهیونیستی نیز به اقدام مثبتی بسنده میکرد. اما در میدان واقعیت، واشنگتن ۱۹ مرداد، در تداوم حمایتهای راهبردی خود از این رژیم، اعلام کرد که مبلغ، ۳.۵ میلیارد دلار برای خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی آمریکا به اسرائیل ارائه خواهد داد.
همچنین «سیانان» پیشتر گزارش داده بود که آزاد شدن این مبلغ به عنوان بخشی از لایحه بودجه اضافی به ارزش ۱۴ میلیارد دلار برای اسرائیل است که در ماه آوریل توسط کنگره تصویب شد؛ بنابراین سیاست آزاد سازی میلیاردها دلار کمک مالی نظامی و تداوم جنایات رژیم صهیونیستی به خصوص در حمله به مدرسه التابعین نشان میدهد سناریوی مذاکرات ۱۵ آگوست نه در جهت صلح و برقراری آتش بس بلکه تحت الشعاع قرار دادن و محدود کردن پاسخ مقاومت به الخصوص ایران است؛ و نباید در داخل نیز برخی سیاسیون با تمرکز و فشار بر ارجحیت نقش دیپلماسی برمیدان از کلید واژههای «سیاست صبر راهبردی و کسب امتیازات کلیدی از غرب با تعدیل پاسخ انتقامی» بر تصمیم گیران اصلی فشار وارد سازند!
به هر حال با توجه به گزارههای موجود در فضای دیپلماسی و میدان دو واقعیت باید مورد توجه باشد:
۱) اسرائیل متحد استراتژیک و راهبردی آمریکا محسوب میگردد. چنانچه بر اساس گزارشی که اندیشکده «شورای روابط خارجی» آمریکا به تازگی انتشار داده، فاش شده که رژیم صهیونیستی تبدیل به اصلیترین متحد در بیرون از اعضای ناتو برای آمریکا شدهاست و این رژیم «دسترسی ممتاز به پیشرفتهترین فنآوریهای و تجهیزات نظامی آمریکا را دارد.»
پس این قرائن، به عنوان عامل تعیین کننده در جهت پیگیری منافع یک طرفه این رژیم و مانعی مهم برای حصول هر گونه نتیجهای مثبت در جهت آتش بس در غزه و تبادل اسرا به شمار میرود. چنانچه اگر دولت بایدن سیاست صلح را برای هر دو طرف درگیر خواستار بود اقدام به آزاد سازی میلیاردها دلار کمک مالی نظامی خارجی همگام با پیش کشیدن بیانیه مشترک آتشبس نمیکرد.
۲) بر مبنای تئوری تصمیم گیری عقلایی، پاسخ تاکتیکی و تلافی جویانه ایران و دیگر بازیگران جبهه مقاومت، بهترین تصمیم با استفاده از عقل و منطق بر مبنای سود بیشتر است. چرا که تبیین سیاست آمریکا و اسرائیل در این چند ماه جنگ غزه، اثبات میکند، برای حفظ توازن نظامی و استراتژیک، صبر راهبردی جز تضعیف و کاهش توانمندیهای نظامی آورده دیگری برای جبهه مقاومت ندارد؛ بنابراین این بار باید در جهت تضعیف قدرت بازدارندگی اسرائیل پاسخ تاکتیکی قاطعی فراتر از وعده صادق ۱ و نمایش قدرت انجام داد.
مهدیه شادمانی/دکترا روابط بین الملل