به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز چهارشنبه سیزدهم مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که متن و حاشیه مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری توسط رهبر انقلاب و نکات مطرح در این مراسم با تیترهایی همچون مبارزه بیامان با فساد، با مردم صادقانه حرف بزنید، دولت وفاق ملی باشید و آغاز ریاست ابراهیم رئیسی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
سیدجلال ساداتیان، تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان بازگشت گفتوگوهای برجامی به نقطه صفر؟ نوشت: با روی کار آمدن دولــت سیزدهـــم مهمترین سوال پیش رو این است که آیا گفتگوها بر اساس توافقات قبلی پیگیری خواهد شد یا اینکه طرفین به نقطه صفر بازخواهند گشت. درخصوص به نتیجه نرسیدن مذاکرات ایران و ایالاتمتحده آمریکا، نماینده ایران در سازمانهای بینالمللی به هفت محور اشاره کرده است. در این بین توضیح رئیس هیات مذاکرهکننده ایران یعنی آقای عراقچی، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی، تحلیل نشریات و روزنامههای مختلف نیز نشان میداد که دو طرف علاوه بر توافق در خصوص مواردی، هنوز مسائل حل نشدهای برای توافق داشتند. پیش نویس مواردی که طرفین بر سر آنها به توافق رسیده بودند منتشر نشده و جزئیات آن مشخص نیست. اما بهطور اجمالی طرفین در سه کمیته مختلف بر سر موضوعاتی به رایزنی با یکدیگر پرداختند: در کمیته اول مذاکره بر سر نحوه لغو تحریمهای آمریکا، در کمیته دوم درباره مسائل حقوقی پیرامون نحوه بازگشت آمریکا به برجام و در کمیته سوم در خصوص موضوع بازگشت ایران به تعهداتش ذیل برجام. در بحث کمیته اول درخواست ایران این بود که با توجه به خروج آمریکا از توافق، این دولت آمریکا است که باید ابتدا به توافق بپیوندد و با گذشت زمان، مساله بررسی لغو تحریمها از سوی ایران مورد راستی آزمایی قرار گیرد. از همین رو درخواست ایران این بود که تنها با این شرط و اثبات این موارد، به تعهداتش در برجام باز میگردد. اما خواسته آمریکاییها بازگشت تدریجی و گام به گام به توافق بود. یکی دیگر از خواستههای ایران رفع تحریم تمامی افراد و سازمانهایی بود که بهانههای مختلف تحت تحریم قرار گرفته بودند.
موضوعی که آمریکاییها نسبت به انجام آن ابراز ناتوانی و عنوان کردند که فقط در چارچوب مسائل هستهای باید گفتگو شود؛ موضوعی که ایران نیز پیشتر تاکید ویژه داشت. البته دولت بایدن با موانعی مانند جلب رضایت کنگره نیز روبهرو است که در موضوع تضمین برای عدم خروج نیازمند دوسوم آرای نمایندگان کنگره است. در بحث کمیته دوم یعنی نحوه بازگشت آمریکا به برجام و مسائل حقوقی مربوط به آن این بحث مطرح شد که واشنگتن با تضمین خود مانع از به وجود آمدن شرایط مجدد در دوران ترامپ شود. خروج آمریکا از توافق هستهای خسارتهای سنگینی به ایران وارد کرده که به طور طبیعی باید میزان این خسارات معین شود یا حداقل در آینده در صورت تکرار این اتفاق محل تأمین خسارتهای آن معین شود، اما این موضوعی نیست که آمریکاییها زیر بار آن بروند. در بحث کمیته سوم قرار بر این شد تا ایران مجاز به انجام غنیسازی ۶۷/۳ درصد و تولید آب سنگین بر اساس توافق صورت گرفته شود.
اما ایران طبق پنج مرحله کاهش تعهدات برجامی را در برنامه خود قرار داد و برخی تعهدات را به حالت تعلیق درآورد. بر همین اساس تهران تصمیم بر آن گرفت که تا از سانتریفیوژهای پیشرفتهای IR-۹ استفاده کند و میزان غنیسازی را به ۶۰درصد افزایش دهد. ضمن آنکه میزان سقف تولید آب سنگین را نیز افزایش و تحقیقات بر سر آن را تداوم بخشید. اگرچه غرب اصرار بر آن داشت که ایران باید به تعهدات خود در برجام بازگردد، اما باید توجه داشت که این کشورها قادر به آن نیستند که دانش و تکنولوژی استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای را از ایران بگیرند. موضوعی که باعث بروز اختلافاتی بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر سر موضوعاتی، چون نظارت ها، سانتریفیوژها و ... نیز شد. بر این اساس و طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی ابتدا قرار بر این شد تا دوربینهای نظارتی آژانس به مدت سه ماه با کنترل ایران به کار خود ادامه دهد و در صورت توافق فیلم آن در اختیار آژانس قرار گیرد و در غیر اینصورت فیلمها امحا شود. در ادامه توافق موقت بین ایران و آژانس به مدت یکماه تمدید شد، اما در نهایت این موضوع نیز بلاتکلیف باقی ماند.
موارد مذکور از جمله اختلافات ایران و آمریکا در این مدت بود. البته آمریکاییها گامهای بسیار محدودی برداشتند و به دو کشور کره جنوبی و ژاپن اختیار دادند تا پولهای بلوکه شده ایران را برای خرید دارو و یا واکسن آزاد کنند. سئول هم در این راستا بخشی از بدهکاری ایران به سازمان ملل را پرداخت کرد و ژاپن نیز محمولههایی را روانه ایران کرد. حتی در ادامه بحث تبادل زندانیان بهمنظور اثبات حسن نیت نیز مطرح شد که سرانجام بی نتیجه ماند. با توقف مذاکرات برجامی در وین و پایان دولت روحانی همه چیز به دولت رئیسی بستگی خواهد داشت. با تشکیل کابینه دولت سیزدهم میتوان انتظار داشت که تا اوایل شهریور ماه دولت جدید کار خود را آغاز کند. تا زمان توافق با ۱+۴ و بررسی سایر مسائل کار تا نیمه شهریورماه به طول خواهد انجامید. البته گمانهزنیهایی نیز در این رابطه بوده و آن این است که آیا دولت رئیسی برای مبنای مذاکرات قبلی و توافقات بدست آمده گفتگوها را ادامه خواهد داد یا اینکه گفتگوها از صفر شروع خواهد شد.
محمدرضا ستاری طی یادداشتی در سرمقاله امروز ابتکار با عنوان خداحافظ نمکی! نوشت: در این یادداشت فرصت پرداختن به ابعاد و پیامدهای فاجعه آمیز موجهای پیاپی کرونا برای مردم و کشور نیست؛ به همین دلیل است که با ذکر چند نمونه از اظهارات متولی بهداشت و درمان کشور در طول یک سال و نیم گذشته، میتوان تا حدودی کارنامه او را در مدت تصدی وزارت بهداشت ارزیابی و تخمین زد.
وزیر محترم بهداشت یک روز از اقدامات چشمگیرش در خصوص مقابله با کرونا صحبت میکند و فردای آن روز میگوید به من نگویید وزیر بهداشت؛ من رئیس مرده شور خانه هستم. دوباره تاکید میکند که میتوانیم مدیریت کرونا را به عنوان مدل موفق در اختیار جهان قرار دهیم و بعد اذعان میکند که نگذارید مجبور به صبحت شوم و از شرایط بگویم.
او در حالی در اوج موج چهارم کرونا در ایران قاطعانه به وزیر بهداشت هند پیشنهاد کرد که حاضر است راهکارهای مناسب برای مدیریت همهگیری سویه دلتا را به این کشور عرضه کند که در مورد واکسیناسیون ضمن اینکه تاکید کرده بود چشم کشورهای فقیر به واکسنهای تولید ایران است، این قول را نیز موکداً داده بود که واکسن ایرانی را تا خرداد ماه بر روی میز میگذاریم و به دنیا ثابت میکنیم در این عرصه هم بردیم. ضربه آخر متلاشی کننده اعصاب و روان مردم از سوی آقای وزیر هم این بود که اخیراً وزیر بهداشت یکی از کشورهای درگیر کرونا نامهای سراسر درخواست به من داده و نوشته است بگویید چه کردید که اینگونه کرونا را مهار کردید؟!
خب اگر چنین نامهها و درخواستهایی واقعیت دارد، چرا مدارک آن رسانهای نمیشود؟ اگر هم به فرض محال واقعی باشد، احتمالاً وزیر این کشور درگیر کرونا به تاسی از ضرب المثل لقمان حکیم، قصد داشته بداند وزیر بهداشت ما چه اقداماتی را انجام داده تا دقیقاً او برعکس کارهای وی را دنبال کند و حداقل به رکورد قابل توجه جهانی موج پنجم نرسد.
یکی از نتایج و پیامدهای چنین صحبتهایی این شده که وزیر محترم دست آخر میگوید در هیچ جای دنیا وزیر مسئول تامین واکسن نیست و اتاق بازرگانی تهران اعلام میکند به علت بروکراسی وزارت بهداشت ۶ میلیون دوز واکسن پریده است. از طرف دیگر در حالی که ویروس کرونا همه روزه دهها و بلکه صدها جان را گرفته و هزاران خانواده را داغدار میکند، تازه بعد از سرازیر شدن خیل عظیم ایرانیان برای انجام واکسیناسیون به کشورهای همسایه و مشخصاً ارمنستان، معاون وزیر میگوید که باید اعتراف کنم در زمینه واکسیناسیون شکست خوردهایم.
اما وزیر محترم باز هم دست بردار نیست و حالا که به همراه همکارش در به کار بردن کلمات محترمانه (شما بخوانید رکیک) نوآوری تازهای در امر پاسخگویی ایجاد کرده، میگوید: مرتب به من میگویند تو سردار عرصه مقابله با کرونا هستی و واکسیناسیون نیز فراتر از آنچه قول داده بودیم پیش میرود. البته شاید بخشی از این صحبتها درست باشد چرا که قرار بود تا خرداد و تیر تعداد قابل ملاحظهای از گروههای سنی و مشاغل واکسینه شوند، اما امروز در خوشبینانهترین حالت، واکسن به ۱۰ درصد از جمعیت نیز نرسیده است.
به همین دلیل است که به نظر میرسد وزیر بعدی بهداشت و درمان هر فردی که باشد، بعید است اگر اقدام خاصی هم در مهار کرونا انجام ندهد، حداقل اینگونه با صحبتها و اظهاراتش سوهان به اعصاب و روان خسته مردم بکشد؛ البته امیدواریم؛ چرا که در برخی مواقع و برای بعضی افراد، هیچ کاری نکردن ضرر و زیانش بسیار کمتر از اقدام و عمل کردن آنهاست.
مهدی آیتی فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده ادوار مجلس طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جهان صنعت نوشت: چند روز اخیر تا مراسم تنفیذ رییسجمهوری جدید، تخریبها علیه روحانی شدت گرفت و اگر به برنامههای صداوسیما هم توجه کنید متوجه خواهید شد که همه برنامهها تخریبی است و سعی دارند همه کوتاهیها، تقصیرها و خرابیها را به گردن دولت روحانی بیندازند. این اصلا منصفانه نیست و در تاریخ معلوم خواهد شد که سهم هر کسی از خرابیها چقدر است. آینده نشان میدهد دولت روحانی در بخشهایی موفق بوده و در بخشهایی هم ناموفق عمل کرده است. انصاف این است که موفقیتهای دولت روحانی را در کنار شکستهایش قرار دهیم و از خوبیها و بدیهایش در کنار هم نام ببریم. اما آن چیزی که وجود دارد و در ادبیات مجلسیها و دولتمردان و رسانههای دست راستی دیده میشود، این است که همه هماهنگ شدهاند تا روحانی و دولتش را تخریب کنند و همه مشکلات و کاستیها را به گردن او بیندازند تا اگر دولت رییسی در آینده نتوانست در بخشهایی موفقیتهایی به دست آورد، مدعی شوند که به خاطر خرابیهای دولت روحانی بوده است.
البته ما به این موضوع عادت داریم و هر دولتی که روی کار میآید همه گناهان و خرابیها را به گردن دولت قبلی میاندازد. حتی خود آقای روحانی هم همین کار را انجام داد و وقتی مسوولیت را برعهده گرفت، دولت احمدی نژاد را تخریب کرد و گفت همه مشکلات ناشی از دولت قبلی است. در حالی که این روشها، کار منصفانه و اخلاقی نیست. اگر ما اخلاقمدار هستیم، باید خوبی و بدی هر دولتی را در کنار هم بررسی کنیم.
در مورد ریاستجمهوری و مدیریت آقای رییسی هم پیشبینی میکنم در برخی مسائل همانطور که خودش هم اذعان کرد یکسری کارهای روبنایی و فوری و کوتاهمدت مدنظر دارد. در یک بخشهایی کارهای روبنایی و فوری انجام خواهد داد که حالت مسکن داشته باشد و باعث رضایت مقطعی عمومی شود. مثلا یارانههایی بدهند و در بحث معیشت و قیمت کالاها و وضعیت استخدامی تا حدی در کوتاهمدت و مثلا سه ماهه اول دولت خود کارهای روبنایی و موقتی انجام دهد که رضایت مردم را جلب کند؛ اما در دراز مدت پیشبینی میکنم دولت رییسی موفق نمیشود کارهای بزرگی در کشور انجام دهد. چرا که دولت و مجلس کاملا رادیکال است و تا زمانی که دولت و مجلس ما یک جبهه مقاومت و مخالفت با همه دنیا داشته باشد، نمیتواند موفقیتی کسب کند؛ مگر اینکه درهای کشور را باز کنیم و با دنیا تعامل داشته باشیم.
در غیر این صورت، هر چقدر شعار بدهیم که با اتکا به ثروت و منابع داخلی و کارشناسان و متخصصان داخلی میتوانیم کشور را اداره کنیم، حرفی پوچ و بیمعنا زدهایم. به هیچوجه در دنیای مدرن قرن ۲۱ و هزاره سوم هیچ کشوری حتی آمریکا که ثروتمندترین و قدرتمندترین کشور دنیاست، نمیتواند با اتکا به منابع و نیروهای داخلی خود کشورش را اداره کند چراکه همه کشورهای دنیا به صورت شبکهای بسیار پیچیده به هم نیازمند هستند. پس ایران هم هرگز نمیتواند مسائل مهم خودش در بخش سیاسی و اقتصادی را حل کند، مگر اینکه تعامل سازندهای با دنیا پیدا کند و درهای بسته را به روی جهان بگشاید. در غیر این صورت دولت رییسی را در بلندمدت موفق نمیبینم، اما در کوتاهمدت تا ۲۰ درصد وضعیت معیشت مردم را بهتر از شرایط فعلی پیشبینی میکنم.