به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ششم مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر انقلاب در مراسم عزاداری اربعین که با تیترهایی همچون رسالت ابهامزدایی، روشنگری هجمههای تبلیغاتی و فرمان جهاد در فضای مجازی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
دولت آینده آلمان و رابطه برلین – تهران و تیترهای مرتبط با درگذشت علامه حسنزاده آملی از دیگر مواردی است که در صفحات نخست روزنامهها دیده میشوند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
غلام رضا مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام طی یادداشتی در شماره امروز ایران با عنوان رشد اقتصادی پایدار با اتکا بر مالیات ستانی نوشت: رشد اقتصادی پایدار به رشدی گفته میشود که بر منابع درآمدی پایدار متکی باشد. بهعنوان مثال درآمد حاصل از فروش نفت نمیتواند رشد اقتصادی پایدار ایجاد کند، چون قیمت نفت در بازارهای جهانی مرتب دچار افزایش و کاهش میشود یا مثلاً تحریمهای امریکا باعث کاهش صادرات و درآمد نفتی کشور شد؛ بنابراین رشد اقتصادی متکی به نفت نمیتواند منجر به رشد اقتصادی پایدار شود و البته باید این نکته را هم در نظر داشت که دهه هاست اقتصاد ما و رشد آن بر نفت متکی شده است. اینکه در طول سالهای گذشته رشد ۶ درصد و ۴ درصد و حتی صفر درصد را تجربه کردیم و اقتصاد کشور دچار چنین نوساناتی شد همگی برآمده از وابستگی اقتصاد به درآمد نفتی است که نتوانسته برای ما رشد پایدار ایجاد کند.
در حالی که اگر درآمدهای دولت به درآمدهای مالیاتی متکی شود میتوان به رشد با ثبات دست یافت. سیاستهای دولت باید به گونهای باشد که مالکیت شرکتها و داراییها را بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی به بخشهای غیردولتی واگذار کند و بار تکفل خود را کاهش دهد و زمینه را برای رشد سرمایهگذاری بخش خصوصی، تعاونی یعنی بخش عمومی غیر دولتی فراهم و به نوعی از بخشهای خصوصی و تعاونی حمایت کند. بویژه آنکه منابع صندوق توسعه ملی را به متقاضیان بخش خصوصی تخصیص و اجازه دهند سرمایه گذاریها در بخش خصوصی و تعاونی رشد کند. بهطور قطع نتیجه چنین اقدامی رشد درآمدهای مالیاتی دولت خواهد بود. این رشد میتواند رشد پایدار را بهوجود آورد و حتماً در کنار آن شاهد کوچک و چابک شدن دولت خواهیم بود. در چنین شرایطی دولت میتواند بر وظایف ذاتی خود که همانا سیاستگذاری، نظارت و حمایت است، متمرکز شود. دولت همچنین باید بتواند مشوقهای لازم را برای سهولت کسب وکارها ایجاد کند. متأسفانه کشور ما در این شاخص یعنی سهولت کسب و کارها رتبه خوبی ندارد و ضروری است با اعمال سیاستهایی این رتبه ارتقا یابد. اگر این امر محقق شود تولید در بخش خصوصی قوت گرفته و منابع بانکها بهسمت بخش مولد اقتصاد هدایت میشود. البته که باید برای بخش غیرمولد اقتصاد هم هزینههایی در قالب مالیات بر عادیدی سرمایه لحاظ کرد تا دست دلالان و واسطه گران و حضور افراد غیرمولد از اقتصاد کوتاه شود.
تصمیمی که اگر لحاظ شود منابع بخش غیرمولد را به سمت تولید روانه میکند و منجر به درآمدزایی برای دولت میشود. از دیگر نتایج چنین رویکردی افزایش تولید و اشتغال است. افزایش تولید منجر به افزایش رشد و رونق اقتصادی خواهد شد. در خصوص طرح مالیات بر عایدی سرمایه و مجموع درآمد هم اینطور به نظر میرسد که مجلس یازدهم اراده قوی برای حمایت از دولت و رونق کسب و کارها دارد. اگر شرایط بهگونهای پیش رود که این طرح در مجلس فعلی در دستور قرار بگیرد میتوان امیدوار بود که با مالیات ستانی بخش قابل توجهی از مشکلات درآمدی دولت مرتفع شود.
احسان شادی طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان ترفندهای غیراخلاقی روسها در پرونده هستهای ایران نوشت: یک کارشناس اصلی بخش فارسی خبرگزاری روسی اسپوتنیک آنگونه درباره پرونده هستهای ایران مینویسد که گویا در دل این پرونده قرار دارد و از سوی گروههای سرسخت مخالف برجام ماموریت دارد نکاتی را بنویسد که غرب را تحریک کند. به طور مثال در تازهترین نوشتهاش بدون اینکه بداند و بفهمد میزان فقر در ایران به دلیل تحریمهای ایران در دهه ۱۳۹۰ چقدر گسترش یافته و چقدر درآمد ارزی ایران از دست رفته، مینویسد: «بهرغم اینکه مسوولان ایرانی مدام اظهار میدارند که آمادگی دارند در صورت برداشته شدن تحریمها و التزام طرف مقابل به تعهدات خود به برجام برگردند، اما هر نظارهگری میتواند متوجه شود که دیگر بازگشت به برجام از اولویتهای ایران خارج شده است. امروزه ایران فناوری کامل هستهای را در اختیار دارد و اگر بقای ایران در خطر باشد آن وقت ممکن است تصمیم بگیرد برای بقای خود هم که شده دست به تولید تسلیحات هستهای بزند. امروزه بسیاری در ایران باور دارند حالا که همه تحریمهایی که قرار بود در صورت ساخته شدن بمب هستهای علیه ما اعمال شود اعمال شده پس برویم بمب هستهای تولید کنیم و قائله را ختم کنیم. بحث تولید بمب هستهای هم به این دلیل نیست که ایران بخواهد از آن علیه کشور دیگری استفاده کند، اما در نهایت شرایطی ایجاد میکند که تهدیدهای نظامی برخی علیه ایران دیگر کمرنگ شوند و آنهایی که هر روز صبح تا شب ایران را تهدید به حمله نظامی میکنند متوجه شوند که حمله نظامی به ایران تاوان سنگینی برای آنها خواهد داشت و بهتر است دیگر درباره آن حرف نزنند.»
از سوی دیگر، یک کارشناس روس به نام ولادیمیر ساژین که اسپوتنیک او را خاورشناس مطرح روس معرفی میکند در نوشته تازه خود خشم مقامهای روسیه از رفتار هستهای ایران را آشکار کرده و به افشاگری علیه برنامه هستهای ایران میپردازد و مینویسد: «رویدادها نشان میدهد که ایران میتواند با سیاست هستهای حیلهگر خود بیش از حد بازی کند. لحظهای نزدیک میشود که تهران باید در مورد ادامه روند مذاکرات و قیمت خواستههای خود از ایالات متحده، کشورهای اروپایی و درباره همکاری واقعی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تصمیم بگیرد که بخش فارسی خبرگزاری روسی اسپوتنیک او را خبرگزاری روسی برخی از دیپلماتها و ناظران بینالمللی از میزان دخالت روسها در گفتوگوهای غیرمستقیم ایران و آمریکا بر سر پرونده هستهای و میزان اطلاعات و شمار تحلیلهای میخاییل اولیانوف نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین با شگفتی یاد میکنند.» همچنین باید به مصاحبههای پیدرپی و سردرگمکننده اولیانوف روسی در ماههای تازه سپری شده توجه کرد. او به تازگی برای ایران تعیین تکلیف کرده و نوشته است ایران شاید بخواهد با گروه جدید مذاکرهکننده خود که منصوب رییسجمهور جدید ایران است و با توجه به شرایطی که دارد امتیازهای بیشتری را بخواهد، اما نماینده روسیه در مذاکرات وین در پیامی تاکید کرد مذاکرات وین باید از ادامه مذاکرات ۲۰ ژوئن پیگیری شود. مذاکرات [پیرامون برجام]نباید از ابتدا آغاز شود، بلکه باید دنباله مذاکرات ۲۰ ژوئن (۲۰۲۱) باشد.
واقعیت این است که این گونه بندبازیها از سوی مقامهای روسی بیشتر از هر چیز ناظران آگاه را به یاد داوری ظریف درباره نقش منفی روسیه درباره تمایل روسیه برای به بارننشستن برجام میاندازد. روسیه میخواهد ایران هرگز با اروپا دوست نباشد تا بتواند گاز خود را تا روز آخر به طور انحصاری به اروپا صادر کند و گاز ایران بلااستفاده بماند.
روزنامه کیهان طی گزارشی در شماره امروز خود با عنوان مدیرکل آژانس از کوری و کری درآمد؟! نوشت: رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادعا کرد تصمیم ایران مبنی بر عدم دسترسی آژانس به کارگاه تولید قطعات سانتریفیوژ در مجمع تسا در کرج، برخلاف شرایط توافق شده در بیانیه مشترک روز ۱۲ سپتامبر (۲۱ شهریور) ایران و آژانس است. این ادعا در حالی است که اولا ایران در بیانیه مذکور اجازه دسترسی مجدد به مجتمع تسا را نادیده و ثانیا آژانس در تعامل با ایران برخلاف تعهدات متقابل خود عمل کرده است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به عنوان نهاد حقوقی برآمده از معاهده ان پی تی، باید دو کار را انجام دهد؛ به کشورها برای دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای کمک کند و ضمنا مانع اشاعه تسلیحات هستهای شود. آژانس، اما در این سالها مثل خیلی از نهادهای شبه بینالمللی دیگر، بهعنوان گماشته آمریکا و غرب عمل کرده است. نه تنها دارندگان تسلیحات اتمی را مورد خطاب و عتاب قرار نمیدهد (چاقو، دسته خود را نمیبرد!)، بلکه در مقابل اشاعه فعالیتهای غیرصلحآمیز از سوی دولتهای غربی هم غالبا ساکت است. ایران در طول دو دهه اخیر در معرض بیشترین بازرسیهای آژانس قرار داشته و صلح آمیز بودن فعالیتهایش محرز است. در مقابل، رژیمهایی مثل آمریکا و برخی دولتهای اروپایی، ضمن تولید تسلیحات اتمی، به رژیم صهیونیستی هم کمک کردهاند تا به تسلیحات اتمی دسترسی پیدا کند.
اما آژانس و هیئت حاکمه غالبا غربی آن، هرگز به طور جدی معترض رژیم صهیونیستی نشدهاند که چرا عضویت و نظارت آژانس را نمیپذیرد. اما از آن سو، بر اساس فضاسازی صهیونیستها و غرب، ایران را بارها در مظان اتهام قرار داده و خواستار بازرسی - حتی فراپادمانی- شده است!
ایران دو بار به فاصله ۱۵ سال، همکاری داوطلبانه با آژانس برای رفع برخی ابهامات و همچنین انجام بازرسیهای فراپادمانی را پذیرفت، اما غرب و آژانس در هر دو بار، طلبکارتر شدند و تعهدات خود برای بستن پرونده و رفع فشارهای سیاسی و تحریمی را زیر پا گذاشتند.
رافائل گروسی مدیرکل آژانس در آخرین گزارش خود، اعلام کرده «ایران به بازرسان آژانس اجازه داده کارت حافظه را در بیشتر تجهیزات جایگزین کنند. اما برخلاف توافق انجام شده، از انجام این کار در کارگاه ساخت تجهیزات سانتریفیوژ در کارگاه تولید قطعات سانتریفیوژ در مجتمع تسا در کرج، ممانعت کرده است».
کارگاه مذکور همان جایی است که چند ماه قبل عملیات خرابکاری علیه آن انجام گرفت و صهیونیستها با تلویح نزدیک به تصریح، مسئولیت این اقدام تروریستی را برعهده گرفتند.
این چندمین اقدام خرابکارانه بود که از سوی صهیونیستها یا آمریکا علیه مراکز هستهای ایران انجام میگرفت و عجیب و تاسف بار اینکه، آژانس از محکومیت اصل اقدام تروریستی به مرکز تسا درمانده و عاجز بود. در مقابل جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده که بهخاطر بررسیهای امنیتی و اقدامات ترمیمی این مجتمع، نمیتواند اجازه تعمیر و جایگزینی دوربینها و تجهیزات آژانس را بدهد. موضوع مهم این است: آژانس خواستار دسترسی مجدد به مرکز تولید سانتریفیوژی است که به هنگام عملیات تروریستی و خرابکارانه علیه همان مرکز، لال شده و از امنیت مراکز هستهای یک کشور عضو خود (ایران) دفاع نکرده بود. این نهایت وقاحت و اسباب سرافکندگی برای شخص رافائل گروسی است که هنگام اقدامات خرابکارانه علیه تاسیسات یک کشور عضو، کور و کر میشود و ناتوان از حتمی محکومیت لفظی است، اما مدتی بعد خواستار همکاری ایران برای احیای نظارتهایش در همان مرکز میشود. معنای دیگر این رفتار، نوکری و سرسپردگی مدیرکل آژانس نسبت به طرفهای تروریستی است که هم تسلیحات هستهای را تولید میکنند و هم مرتکب خرابکاری و ترور علیه برنامه صلح آمیز اعضای آژانس میشوند.
با این اوصاف و در حالی که آژانس به تعهد خود برای کمک به توسعه برنامههای صلحآمیز ایران هیچ کمکی نکرده، اما آمار مراکز و دانشمندان هستهای ایران را برای خرابکاری و ترور در اختیار دشمنانش قرار داده، آیا تداوم همکاری یکطرفه با این مرکز جاسوسی هستهای آمریکا منطقی به نظر نمیرسد و حتما باید تجدیدنظر اساسی در این باره انجام شود.