به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه ۲۸ آذر ماه در حالی چاپ و منتشر شد که امیدواری مسکو برای برگزاری دور بعدی مذاکرات در آینده نزدیک، ادامه نامهنگاری علی لاریجانی به شورای نگهبان، رشد ۱۰ برابری بودجه شورای نگهبان طی چهارده سال در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان هشدارهای زیر پوست جامعه نوشت: با قطع نظر از نقطهنظرهای موافق و مخالف طرح شفافسازی حقوقها، که موضوع مهم و قابل تاملی است و جای بحث و بررسی دارد، این روزها انتشار اطلاعات مربوط به حداکثر و حداقل حقوقها در دستگاههای اجرائی، قضائی و تقنینی، تعجب بسیاری از مردم را برانگیخته است.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، حقوق ماهانه ۲۸۴ میلیون تومانی در یکی از دستگاهها و ۱۸۴ میلیون تومانی در دستگاه دیگر در برابر حقوق ۳ میلیون تومانی بعضی کارمندان قرار دارند. همین گزارشها نشان میدهند میانگین حقوق در بعضی نهادها به دهها میلیون تومان میرسد که اینهم نشاندهنده تبعیض در وضعیت حقوقبگیران جامعه مثلاً اسلامی ما است.
با این وضعیت نمیتوان نام حقوقهای حداکثری را «نجومی» گذاشت و عنوانی کمتر از «فوق نجومی» برای این حقوقها نمیتواند گویای واقعیت باشد. از نام و عنوان که بگذریم، وجود این فاصله درآمد برای هر جامعهای یک فاجعه است و برای جامعه ما که تحت عنوان «نظام جمهوری اسلامی» قرار دارد فاجعهای بزرگتر است.
میدانیم که حداکثر حدود ۱۰ درصد افراد، حقوقهای فوق نجومی و نجومی دریافت میکنند و ۹۰ درصد دیگر زیر خط فقر قرار دارند. اکنون اقتصاددانان خط فقر را در کشور ما ۱۰ میلیون تومان میدانند. عده زیادی از مردم در این کشور، با حقوق حداقلی زندگی میکنند. این قشر، عموماً فاقد خانه نیز هستند و از مزایا و درآمدهای جانبی نجومیبگیران و فوق نجومیبگیران نیز محرومند. با توجه به این واقعیتها، تصور اینکه این افراد، که اکثریت مردم را تشکیل میدهند، چگونه زندگی میکنند، بسیار مشکل بلکه غیرممکن است.
وجود خانههای لاکچری، ویلاهای ییلاقی، امکانات فوق تشریفاتی و سفرهای پرهزینه قشر فوق نجومیبگیر در جامعه در کنار کارتنخوابها و آلونکنشینها به روشنی عامل اصلی پدید آمدن فاصله طبقاتی خطرناکی است که در جامعه امروز ما وجود دارد. این فاصله طبقاتی هر روز در حال بیشتر شدن است و متاسفانه هیچ اقدامی برای متوقف ساختن آن به عمل نمیآید. جامعه ما بظاهر آرام به نظر میرسد، ولی زیر پوست این جامعه خبرهائی وجود دارند که بشدت هشداردهنده هستند. صبر مردم، اندازهای دارد که اگر به انتها برسد، فاجعه ایجاد میکند. به سخنان امام خمینی در همین زمینه مراجعه کنید که از بروز انفجاری خبر میدهد که همه چیز و همه کس را با خود میبرد و چیزی باقی نمیگذارد. این، یعنی اگر انقلابی در راه باشد، انقلاب پابرهنهها علیه طبقه اشراف و فوق نجومیبگیران خواهد بود، واقعهای که اگر وضعیت کنونی ادامه پیدا کند، بروز آن حتمی خواهد بود.
طبیعی است که افراد سیر نتوانند درد گرسنگان را بفهمند. بنابراین، نباید انتظار داشته باشیم فوق نجومیبگیران، روزی خطر را احساس کنند و درصدد علاج واقعه قبل از وقوع برآیند. این پدیده نامطلوب را به گردن این دولت و آن دولت هم نباید انداخت، عامل اصلی، نظامات نامطلوب جاری در جامعه است و تا این نظامات سروسامان پیدا نکند این وضعیت نیز ادامه خواهد داشت.
عباس اسماعیلگل طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز با عنوان سریالسازی کی صنعتی میشود؟ نوشت: خبر نزدیک شدن به روزهای پایانی تصویربرداری سریال «جشن سربرون» شاید بهانه مناسبی برای طرح این گزاره باشد که صداوسیما باید در نحوه تولید سریالهای تاریخی تجدید نظر جدی داشته باشد. اگرچه چهرهای مانند مجتبی راعی در ازای زمانی که صرف میکند، تولیدات درخوری ارائه میدهد و باید قدر، چون اویی را دانست، اما نمیتوان نسبت به طولانی شدن پروژههایی که کارگردانان متخصصی مانند او را نیز چند سال درگیر میکند، منتقد نبود. در واقع نقد به طولانی شدن پروژههای تاریخی نقدی است که بیش از اینکه به فیلمساز بازگردد، به شیوهای بازمیگردد که سالهاست در تلویزیون تکرار میشود و با توجه به امکانات و اقتضائات روز سریالسازی بهروز نمیشود. سبک سنتی سریالسازی که در نتیجه آن پروژههای تاریخی به پروژههایی طولانیمدت بدل میشوند، در روزگار فعلی که تعداد آثار نمایشی در تولید بسیار بیشتر از ۲ دهه قبل است، به فرسایشی شدن کار، عدم رغبت بازیگران برای مشارکت در این پروژهها و آسیبهای دیگر منتهی میشود. طبیعی است بازیگران و عوامل تولید ترجیح میدهند در مدت زمانی که در یک پروژه تاریخی فعالیت میکنند، در چند سریال یا فیلم سینمایی حضور داشته باشند. حالا فعالیت در یک اثر نمایشی چه الزامات و اقتضائاتی دارد؟ گاهی بازیگر با گریمی خاص باید چند ماه یا چند سال زندگی کند، همین ماجرا اجازه فعالیت او در آثار دیگر را نمیدهد.
عوامل نیز با پیشنهادهای جدی برای فعالیت در آثار دیگر مواجهند که ممکن است درآمد بیشتری در انتظارشان باشد، ولی از آنها محروم میشوند، بویژه در شرایط فعلی که فضای رقابتی ایجادشده به واسطه افزایش تولیدات شبکه نمایش خانگی، درآمد صنوف سینمایی را نیز بالا برده و این ماجرا مشکلات را بیشتر کرده است. رغبت برای حضور در کارهای تاریخی کمتر شده و همه اینها به خاطر طولانی شدن روند تولید پروژههاست.
این در شرایطی است که در برخی کشورهای همسایه در مدت زمان کمتری یک پروژه تاریخی به سرانجام میرسد. در کشور خودمان نیز پروژههای تاریخیای هستند که در زمان کمتری تولید شدهاند. فرآیند Low Budget شدن سریالها (نه صرفا سریالهای تاریخی) از این منظر صرفا متوجه بودجه و هزینه سریال نمیشود، بلکه با اعمال تغییراتی در فرآیند تولید این سریالها میشود به شکل تازهای رسید؛ از جمله پیش بردن پروژهها با چند کارگردان و نگارش فیلمنامه مبتنی بر فضاهای موجود اعم از شهرکهای سینمایی که این مساله نیازمند زیرساختهایی است که تلویزیون نمیتواند نسبت به آنها بیتوجه باشد. پیشتر در گزارشی در همین روزنامه تاکید شد یکی از چالشهای همیشگی شهرکهای سینمایی عدم تداوم پروژهها و آسیب دیدن و تخریب آنها طی سالیان بوده است. بر خلاف روند اداره شهرکهای سینمایی در برخی کشورها که تجربه موفقی از منظر ساخت و تولید آثار نمایشی است، در فضای مدیریت فرهنگی- هنری ایران مساله شهرکهای سینمایی بخوبی درک نشده است. یکی دیگر از راههای کاهش مدت زمان تولید، طراحی تولید شبانهروزی است. همچنین میتوان به صنعتیسازی در سریالهای تاریخی نیز فکر کرد تا در نهایت به شرایطی رسید که برای تماشای یک سریال تاریخی دیگر لازم نباشد ۶-۵ سال صبر کنیم.
احسان هوشمند طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان برکناری یک امامجمعه و چند نکته نوشت: به دنبال انتشار سخنان مولوی گرگیج، امامجمعه اهل سنت آزادشهر در استان گلستان، در فضای مجازی و اعتراضات گروهی از روحانیون به سخنان وی، نماینده، ولی فقیه و امامجمعه گلستان او را برکنار و مولوی مشعوف را جانشین وی کرد. مولوی گرگیج در خطبههای نمازجمعه در ۱۹ آذرماه مطالبی را درباره ازدواج امام حسین (ع) طرح کرده بود که بازتاب گستردهای داشت. مولوی گرگیج سپس در توضیحی درباره سخنان خود در خطبههای نمازجمعه گفت: «محبت اهل بیت و صحابه رسولالله (ص) جزء ایمان قلبی اینجانب است؛ توهین به اهل بیت پیامبر اعظم (ص) حرام و کفر است؛ علت سخنرانی بنده نصب بنرهای توهینآمیز در کوچه و خیابان و برخی از سخنان تفرقهافکن در ایام فاطمیه است. هزاران بار به خدا پناه میبرم که در دل اینجانب نسبت به خاندان رسول گرامی (ص) و سُلاله پاکش، کینه، کدورت و عداوت باشد و یا اهانتی روا دارم». وی در ادامه توضیح داد: «اهل سنتی که محبت رسولالله (ص) و خاندان پاک ایشان در دلش نباشد و از اعمالشان پیروی نکند، اهل سنت نیست و اگر سوءتفاهمی از سخنان اینجانب پیش آمده، از همه عزیزان عذرخواهی میکنم». توضیحات و عذرخواهی این امامجمعه اهل سنت موجب نشد تا اعتراضات فروکش کند و درنهایت آیتالله نورمفیدی مولوی گرگیج را از پست امامجمعه اهل سنت آزادشهر برکنار کرد.
۱- ورود ائمه جمعه و نیز دیگر صاحبان تریبون از جمله ائمه جماعات و مداحان و دیگر روحانیون در محافل رسمی و غیررسمی به موضوعات حساس مذهبی میتواند پیامدهای پیشبینینشدهای داشته باشد و موجب تحریک افکار عمومی و احساسات پیروان دیگر مذاهب و حتی ادیان شود و خسارات و هزینههای بزرگی بر جای بگذارد؛ بهویژه آنکه روحانیون گاه از دریچه بررسیهای تاریخی به این دست از مطالب ورود میکنند درحالیکه بررسیهای تاریخی نیازمند تخصص لازم و بررسی اسناد و مدارک متقن و محکمی است. حتی با فرض داشتن سواد و دانش لازم درباره مباحث تاریخی، به دلیل حساسیتهای مربوط به این دست از مباحث، مصلحت عمومی و ملی آن است که از طرح مباحث اختلافبرانگیز و حساس در تریبونهای رسمی پرهیز شود تا هم حقوق دیگران محفوظ باشد و هم موجب تحریک دیگران نشود. افزون بر دلایل عقلی فراوان برای پرهیز از طرح و بحث مسائل فرقهای و حساس در تریبونهای عمومی، این نکته هم حائز اهمیت است که امروزه در منطقه غرب آسیا و بهویژه در همسایگی ایران درگیریهای مذهبی و فرقهای به اوج رسیده و هر گونه کمدقتی موجب اشاعه افراطیگری در کشور خواهد شد. با این حساب، رویکرد مولوی گرگیج، با وجود عذرخواهی بعدی او نیازمند بررسی انتقادی است هرچند نباید در نقد چنان پیش رفت که این بار طرفداران مولوی گرگیج تحریک شوند و اتفاقات به شکلی دیگر روی دهد.
۲- در توضیحات مولوی گرگیج اشارهای شده بود که در ایام فاطمیه برخی سخنان تفرقهافکن گفته شده که گویی سخنان مولوی گرگیج در واکنش به آن صورت گرفته است؛ یعنی ایشان خواستهاند تا پاسخی به سخنان تفرقهافکنانه داده باشند. اگر این توضیح درست باشد نیز باید مولوی گرگیج دقت میکرد تا پاسخ و توضیحاتش موجب تحریک علاقهمندان به ائمه و اهل بیت نشود. سوی دیگر ماجرا نیز هشدار و انذار به مسئولان کشوری بهویژه صاحبان تریبونهاست که در ایام مذهبی و بهویژه در ایام فاطمیه مراقبت شود تا سخنان یا مطالب یا تبلیغاتی صورت نگیرد که موجب جریحهدارشدن احساسات دیگر فرقههای اسلامی از جمله اهل سنت ایران شود. پخش برخی برنامههای مذهبی یا مداحیها در حوزه عمومی یا در محافل حتی بسته بهسرعت در فضای مجازی بازنشر میشود و ممکن است به واکنش دیگران منجر شده و به این ترتیب به مسئلهای بحرانزا بدل شود. برخورد با این تریبونهای همبستگیستیز و وحدتشکن هم ضروری است.
۳- سرعت برخورد با امامجمعه اهل سنت آزادشهر و برکناری او میتواند نشانهای از لزوم توجه جدیتر به نظارت بر تریبونهای نمازجمعه باشد. هر جمعه صدها نمازجمعه در کشور برگزار میشود و نظارت مبتنی بر قانون بر این تریبونها و ائمه جماعات و جمعه میتواند به منع ائمه جمعه و جماعات در ورود به سخنان تفرقهانگیز کمک کند و این مهم نیازمند قانونگذاری روشنی است تا هم وظایف ائمه جمعه و جماعات و هم ابعاد نظارت روشن شود و هم اینکه روشهای نظارت و در صورت نیاز اجرای قانون روشن شود. در غیر این صورت باز شاهد گاه و بیگاه سخنان حساسیتزا در تریبونهای رسمی خواهیم بود. اگر سرعت عمل و واکنشهای فراوان به سخنان مولوی گرگیج برای هر نوع عمل وحدتستیز و حساسیتبرانگیز رعایت شود و فرقی بین خطاهای احتمالی از تریبونهای مختلف نباشد و هر روحانی یا مداح یا حتی رسانههای بزرگ کشوری مکلف شوند نسبت به احترام حقوق سایر فرقههای مذهبی در کشور با حساسیت عمل کنند، فرقی میان حساسیتها، خواه در میان مسلمانان شیعه یا سُنی یا حتی دیگر ادیان در کشور نباشد، میتوان گفت به سوی رعایت واقعی وحدت در کشور رهسپاریم.