به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه نهم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر انقلاب و فرازهایی از توصیههای ایشان به دولت، در عراق چه خبر است؟ پرحاشیهترین انتخابات تاریخ فدراسیون فوتبال با پیروزی مهدی تاج و مشکل حل نشده افزایش حقوق بازنشستگان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
غلامرضا کیامهر طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با تیتر جای خالی عدالت اقتصادی در پرداخت یارانهها نوشت: خاندوزی وزیر اقتصاد به تازگی در پاسخ به میلیونها ایرانی که بعد از اوجگیری اخیر قیمتها موفق به دریافت صدقهای به نام یارانه نشدهاند، با کمال صراحت گفته است در حال حاضر دولت به هفتاد و هفت میلیون نفر از جمعیت کشور یارانه میپردازد.
اگر جمعیت امروز کشور را حدود هشتاد و دو میلیون نفر در نظر بگیریم، مفهوم فرمایش آقای وزیر اقتصاد این است که تعداد افرادی که یارانه به آنها تعلق نگرفته است از پنج میلیون نفر تجاوز نمیکند. ترجمه دیگر گفته آقای وزیر اقتصاد این است که از ده دهک مفروض جامعه تنها دهک دهم که جزو اقشار مرفه و پردرآمد محسوب میشوند از دولت سیزدهم یارانه دریافت نکردهاند در حالی که کثرت اجتماعات اعتراضی مردمی که موفق به دریافت یارانه نشدهاند در شهرهای مختلف کشور و اعتراضات مشابهی که در همین ارتباط در شبکههای اجتماعی صورت میگیرد و گزارشهایی که در مطبوعات به چاپ میرسد همگی خلاف نظر آقای وزیر اقتصاد را نشان میدهد. وجود این همه مغایرت میان گفتههای وزیر اقتصاد با واقعیتهای انکارناپذیر مربوط به آمار چند ده میلیونی مردمی که یارانه به آنها پرداخت نشده بیش از هر چیز اعتماد عمومی را به صحت اظهارات وزیران و دیگر مسوولان بلندپایه دولت سیزدهم سست و متزلزل میکند که بروز چنین وضعیتی بزرگترین خطر برای هر دولت محسوب میشود. بیآنکه بخواهیم خدای ناکرده وزیر محترم اقتصاد را به دروغگویی متهم کنیم، متقابلا و با کمال صراحت باید به عرض ایشان برسانیم کسانی که این اطلاعات را در اختیار شما قرار دادهاند یا کمترین اطلاعی از آمار واقعی دریافتکنندگان یارانه نداشتهاند، یا به رسم سنتی که متاسفانه در میان ما ایرانیان مرسوم است خواستهاند با دادن این اطلاعات کاملا نادرست موجبات رضایتخاطر رییس مافوق خود را که جنابعالی هستید، فراهم سازند. سنتی که در طول تاریخ کارگزاران دولتها و حکومتهای ما از این بلهقربانگویان و گویندگان قبله عالم به سلامت باشد، مردم همگی غرق در نعمت و رفاه و دعاگوی وجود مبارک هستند، آسیبها و خسارتهای بزرگی را متحمل شدهاند.
دلیل دیگری که برای نادرستی آمار یارانه بگیران اعلام شده از سوی وزیر محترم اقتصاد میتوان تصور کرد این است که ممکن است درصد بالایی از آمار ۷۲ میلیون دریافتکنندگان یارانه، متوفیانی باشند که وجود خارجی ندارند، اما به مصداق ضربالمثل معروف به نام نادر به کام قادر هر ماه حوالههای یارانه نقدی به نامشان صادر و به حسابهای دیگری واریز شد، چه در زمان دولت آقای احمدینژاد هم که قرار شد در ازای افزایش چند صد درصدی قیمت بنزین ماهانه مبلغ ۴۵ هزار تومان یارانه نقدی به هر شهروند ایرانی پرداخته شود، شاهد چنین اتفاقاتی بودیم.
همه این اشتباهات فاحش و مشکلاتی که در ارتباط با آمار واقعی دریافتکنندگان یارانه نقدی از دولت در جامعه شاهد هستیم و به عاملی برای ناآرامیهای اجتماعی تبدیل شده است، نتیجه دهکبازیهایی است که از چند دهه پیش به توصیه اقتصادخواندههای نولیبرال به تقلید از اقتصادهای آزاد، با اهداف خاص که دامن زدن به نارضایتیهای اجتماعی میتواند یکی از آن اهداف باشد، به ساختار اقتصاد دولتی و شترگاوپلنگی ما راه پیدا کرده است؛ دهکبندیهایی که به جرات میتوان گفت نه خود آقای وزیر اقتصاد و نه دیگر اعضای کابینه دولت شناخت دقیقی از مختصات و مشخصات اقتصادی هر یک از دهکهای دهگانه ندارند و حتی نمیدانند آمار جمعیتی این دهکها از چه قرار است و دهکهای دهگانه براساس چه معیارهایی از هم تفکیک شدهاند. میزان درآمد ماهانه، شغل و حرفه، وضعیت مسکن، روستانشین یا شهرنشین، میزان کالری مصرفی افراد هر یک از دهکها در طول شبانهروز، هزینههای تفریحی و فرهنگی هر یک از دهکها و دهها معیار دیگری که براساس آنها میتوان خانوارهای ایرانی را دهکبندی کرد و آنها را مبنای پرداخت یا عدم پرداخت یارانه به دهکهای موردنظر قرار داد. همین ناآگاهی تصمیمگیران ردههای بالای دولت از ویژگیها و مختصات اقتصادی و معیشتی دهگانه جامعه امروز ایران به بروز موج اعتراضهای گسترده از سوی میلیونها خانوار ایرانی منجر شده که با هزاران دلیل موجه جزو دهکهای پایین و بسیار کمدرآمد جامعه محسوب میشوند، ولی آقای وزیر اقتصاد و دستیاران ایشان و مسئولان سازمان عریض و طویل هدفمندی یارانهها آنها را مشمول دریافت یارانه تشخیص ندادهاند.
کیکاوس پور ایوبی طی یادداشتی در سرمقاله امروز ابتکار با عنوان افکار عمومی آرامش میخواهد نوشت: افکار عمومی درباره منافع عمومی و مصلحت جامعه همیشه حساس و درگیر است. جامعهشناسان افکار عمومی را متاثر از همه جمعیت بالغ جامعه، صرف نظر از اینکه دارای حق رای هستند یا در کدام گروه از شهروندان محسوب میشوند؛ به حساب میآورد. شهروندانی که در تکوین و گسترش جامعه تاثیر گذارند و نقش دارند.
در این بین روشن است گروهی نقشی در جهت دادن و هدایت افکار عمومی دارند، که از جمله روزنامه نگاران، مدیران و سیاستمداران حرفهای، نویسندگان، اساتید دانشگاهها، دانشمندان، هنرمندان و سلبریتیها بیشتر از بقیه نقشآفرین هستند. گرچه نظرات افکار عمومی از طریق رای دادن و مشارکت در انتخابات، رفراندم، تماس مردم با مقامات عمومی، گروههای ذینفوذ، احزاب سیاسی، افکارسنجی و... انعکاس پیدا میکند و مورد پایش قرار میگیرد، اما در مراحلی افکار عمومی بهشدت آشفته و به اصطلاح آچمز یا میخکوب میشود، این حالت را به اصطلاح پریشانی افکار عمومی باید نامید، گرچه ممکن است حتی در زمانهای طولانی خود را نشان ندهد و فوران نکند لیکن در بلند مدت کوه صبر این استقامت فرو میریزد و در بزنگاههای خطرناک بهشکل گدازههای آتشفشانی از نوک قله بسوی دامنه هموار فرو میریزد. افکارعمومی همیشه به جهت خاصی ماندگار نیست و تحمل نیز ندارد، به خصوص در حوزه مسائل کلان که جامعه در دل خود مشکلاتی را حمل میکند یا انحرافاتی را مشاهده میکند. کشدادن مسئلهای که چندین سال است به منافع ملی گره خورده و نداشتن راه حلی یا ندانستن راهی برای ختم آن خراش بر پیکر افکارعمومی و زخم کاری بر سیمای جامعه وارد میکند. بهعنوان مثال مسئله برجام اگرچه موضوعی دارای ابعاد استراتژیکی، امنیتی، اقتصادی، سیاسی و حتی حیاتی است لیکن بهتر است در یک جایی باید تعیین تکلیف شود.
مشاهده میکنیم هر زمان که گزارشی از رنگ باختن دیپلماسی است و منتفی شدن برجام به میان میآید به همان اندازه بازارهای اقتصادی تحت تاثیر قرار گرفته و جامعه را به سمت نااطمینانی از این که اوضاع اقتصادی چگونه پیش خواهد رفت؟ و هر زمان که حل مساله بهشکل مسالمتآمیز بازتاب پیدا میکند، آرامش در افکار عمومی بیشتر میشود.
قرار این بود که مشکلات کشور و زندگی مردم بدون گره زدن به برجام حل شود، بهنظر میرسد دولت محترم به این نتیجه رسیده که مسئله عمیقتر از آن است که بتوان بدون حل مسائل بینالمللی مدیریت و سیستم داخلی را به آسانی رتق و فتق کرد. افکار عمومی با کش و قوس پیدا کردن، آسیبهای اساسی میبیند و در انتظار نگه داشتن زمان طولانی برای افکار عمومی خطرناک است یا انحرافات داخلی که در حوزههای اجتماعی به انحای مختلف به خصوص در مسائلی مانند فساد اقتصادی در قالب رانت، اختلاس پولی و مالی خود را نشان میدهند تیشه به ریشه آرامش افکارعمومی میزند و ذهن مردم را درگیر میسازد.
شکاف طبقاتی و عدالت اجتماعی حوزه مهمی است که مستقیماً افکارعمومی را درگیر میسازد، خصوصا نابرابری اقتصادی که به تبع آن، نابرابریهای دیگری را نیز رقم میخورد.
در نهایت باید گفت افکار عمومی دادگاهی است که وجدانهای خوابیده زمان را بیدار میکند فقط لازم است این خوابها سنگین و طولانی نباشد یا خودمان را بخواب نز ده باشیم.
مسعود پیرهادی طی یادداشتی در سرمقاله امروز رسالت نوشت: مهمترین توفیق دولت سیزدهم در بیان مقام معظم رهبری، زنده کردن امید و اعتماد در بین مردم عنوان شد. دراینباره گفتنیهایی هست؛
۱. ایجاد امید از نقطه صفر و شروع، یکمقدار تلاش و انرژی میبرد؛ اما احیای امید بعد از یک دوره ناامیدکننده، تلاش و انرژی مضاعفی لازم دارد؛ خصوصا وقتیکه دوره قبلی، نام خود را دولت «تدبیر و امید» گذاشته باشد، ولی در عمل با «تدمیر امید» کار خود را به پایان رساند.
البته ایجاد و حتی احیای امید برای مردم صبور و شکور ایران اسلامی با کوچکترین عزمها و ارادهها صورت میگیرد؛ چراکه این مردم بهمعنی واقعی کلمه، جلوه و مصداق سریعالرضا هستند حالآنکه دولت سیزدهم و بهخصوص شخص رئیسجمهور، حقا و انصافا بزرگترین تلاشها و عزمها را به نمایش گذاشته است و امید میرود این حرکات با برکات الهی همراه شده و قدری از فشارها و مشکلات عدیده مردم، کاسته شود.
۲. عمل به وعدهها، حضور میدانی، کار و تلاش و خدمترسانی شبانهروزی و خالصانه از مصادیق امیدآفرینی و خلف وعده، کارهای نمایشی، عدم انسجام در آراء و اظهارات مدیران ارشد نیز از نمونههایی است که موجب خدشهدار شدن اعتماد و امید مردم میشود. ایجاد امید و توقع، درصورتی ممدوح است که با تخلف از وعده و عدم تحقق توقعات، همراه نشود وگرنه سکوت و وعده ندادن بهمراتب بهتر یا بهعبارتی کمهزینهتر است. از طرفی وعده منطقی دادن و عمل به آن، بهشدت در جلب و تقویت سرمایه اجتماعی و ارتقای اعتماد عمومی مؤثر است.
۳. اینکه مردم را «شخصیت اصلی» و محور بدانیم تنها یک شعار نیست و اتفاقا دولت سیزدهم بهخوبی مراتبی از این کلام حکیمانه و شورانگیز را پیادهسازی کرده است. دورهای که حضور در بین مردم، خصوصا مستضعفان جامعه، با ترس و دلهره برخی افراد، قرین بود، گذشته است و اتفاقا رؤسای قوا امروز از همصحبتی با کوخنشینان، جان و انگیزه مضاعف میگیرند. امروز دیگر کسی از پشت شیشه دودی ماشین خود نظرسنجی نمیکند و از چشمهای مردم، پی به رضایت یا عدم رضایتشان نمیبرد؛ امروز نفر اول اجرایی کشور، چشم در چشم مردم، دست در دست ملت، درد آنان را میشنود، میفهمد و لمس میکند و برای حل آن، شب و روز نمیشناسد. همین خواستن، حرکت و همت؛ توانستن، رسیدن و برکت بههمراه میآورد.
۴. همه موارد پیشگفته، اما به یک چاشنی خطرناک، به اسم معیشت میرسد که اگر خدایناکرده بهبود نیابد، آنچه امیدآفرین نامیدیم نیز رنگ میبازد؛ در این راستا نه اعداد و ارقام و آمار بلکه سفره مردم، بیانگر وضعیت حقیقی است. اقدامات شجاعانه دولت، باید رصد و آثار و تبعات آن کنترل و اصلاح شود وگرنه به ضد خودش بدل خواهد شد.
در پایان، از تلاش یکساله دولت قدردانی میکنیم و امیدواریم در سال دوم فعالیت دولت مردمی، شاهد گشایش اقتصادی و بهبود وضعیت معیشت مردم باشیم.