علاوه بر این، مشکلاتی در فیلمنامه و روایت داستان وجود دارد که باعث شده روند فیلم دچار ابهام شود. مخاطب با توجه به اطلاعات قبلیای که از فضای مجازی دارد تلاش میکند اتفاقات را درک یا توجیه کند، فیلمنامه به تنهایی قادر به این کار نیست.
به گزارش تابناک، داستان فیلم درباره عابس، یک پیک موتوری است که به اشتباه درگیر ماجرایی میشود که در فضای مجازی بازتاب گستردهای پیدا میکند. این ایده، به خودی خود جذاب و قابل تأمل است، زیرا تأثیر شبکههای اجتماعی بر زندگی روزمره افراد، موضوعی کاملاً واقعی و ملموس است؛ و لزوم پرداختن به این موضوع برکسی پوشیده نیست، اما گوزنهای اتوبان با یک روایت غلط ایده را تباه کرده.
فیلم به جای پرداختن به پیچیدگیهای واقعی فضای مجازی، آن را به یک دنیای سیاه و بیرحم تبدیل کرده که در آن همه چیز در عرض چند دقیقه از کنترل خارج میشود. فیلمساز از همان ابتدا فضایی ترسناک و پر از بیعدالتی خلق میکند که باعث میشود مخاطب احساس کند به جای تماشای یک درام اجتماعی، در حال دیدن یک کابوس است. این رویکرد باعث کاهش ارتباط عاطفی مخاطب با فیلم شده و آن را بیش از حد کلیشهای و شعاری جلوه میدهد.
یکی از مهمترین ضعفهای گوزنهای اتوبان، عدم انسجام در فیلمنامه است. روایت داستان از ابتدا تا انتها دچار گسستگیهای متعددی است. بسیاری از اتفاقات بهدرستی پرداخته نمیشوند و گاهی مخاطب احساس میکند که روند داستان از منطق روایی خارج شده است؛ و گاهی هم مخاطب اصلا متوجه اتفاق و روند شکل گیری آن نمیشود، تنها شاهد نتیجه است و این سوال بزرگ شکل میگیرد که "چی شد اینجوری شد؟ "
در طول فیلم، شخصیتها دچار تغییراتی میشوند که دلیل آنها مشخص نیست. انگیزههای برخی شخصیتها مبهم باقی میماند و برخی روابط بهدرستی شکل نمیگیرند. بهعنوان مثال، همسر عابس با بازی الناز شاکردوست، بعد از ورود به دنیای بلاگری بهگونهای رفتار میکند که نه تنها باورپذیر نیست، بلکه گاهی از کلیشههای رایج فراتر رفته و به کاریکاتور تبدیل میشود. او در ابتدا شخصیتی کاملاً سطحی و بیاخلاق به نظر میرسد و فیلم نیز هیچ تلاشی برای نشان دادن لایههای عمیقتر شخصیت او انجام نمیدهد.
شخصیت منفی فیلم هم از همین قاعده پیروی میکند، فیلم خواسته مافیای فضای مجازی را مثل مافیای مواد مخدر نشان دهد. با محیط کار عجیب و غریب و خدم و حشم، و با بازی تکراری و بیهویت پیمان قاسم خانی.
روایت داستان به شکلی است که انگار فیلمساز فقط میخواهد نشان دهد چه کسی «بد» است و چه کسی «خوب»، چرا و چگونهاش مهم نیست باید بپذیرید بدون اینکه این مفاهیم را در بستر یک داستان منسجم و منطقی بسط دهد. در واقع، مخاطب به جای اینکه بهتدریج وارد دنیای داستان شود و با شخصیتها همراه شود، ناگهان در میانه یک بحران قرار میگیرد که به درستی پرداخته نشده است.
یکی از بلاهایی که امسال به جان اکثر فیلمها در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر افتاده، اغراق در روایت بود. فیلمسازان امسال تمایل داشتند که بحرانهای اجتماعی را به شدیدترین و تاریکترین شکل ممکن به تصویر بکشند، بدون اینکه واقعگرایی را در نظر بگیرند. گوزنهای اتوبان نیز از این قاعده مستثنی نیست.
اغراق الزاما عنصر نامطلوبی نیست، اما وقتی قرار است فیلم در رابطه با موضوعی همه گیر مثل فضای مجازی باشد، نمیشود با عنصر اغراق توقع همراهی مخاطب را داشت. ما هر روز فضای مجازی را زندگی میکنیم، دنیای مجازی واقعیت این روزهای زندگی ماست، روایتی بیش از حد اغراقآمیز کمکی به روند داستانگویی نمیکند. فیلمهایی که میخواهند درباره مشکلات اجتماعی صحبت کنند، باید تعادل را رعایت کنند. اگر بیش از حد سیاهنمایی کنند، دیگر مخاطب آنها را جدی نمیگیرد و اگر بیش از حد سادهانگارانه باشند، نمیتوانند پیام خود را منتقل کنند. گوزنهای اتوبان به سمت سیاهنمایی افراطی متمایل شده که نتیجه آن، دور شدن مخاطب از داستان است.
فضای داستان بیش از حد ملتهب و پرتنش است. حتی در صحنههایی که نیازی به درام شدید نیست، فیلم تلاش میکند همه چیز را بحرانی جلوه دهد. این موضوع باعث میشود که فیلم از یک جایی به بعد خستهکننده به نظر بیاید.
گوزنهای اتوبان از نظر ایده اولیه، فیلمی جذاب و قابلتوجه است، اما نحوه پرداخت آن باعث شده که فیلم از مسیر اصلی خود منحرف شود. تأثیرات فضای مجازی موضوع مهمی است که میتوانست در قالب یک داستان واقعگرایانه و عمیق بررسی شود، اما رویکرد اغراقآمیز فیلمساز باعث شده که فیلم به یک اثر شعاری و نچسب تبدیل شود.
باورپذیرترین شخصیت فیلم خود عابس است، مابقی شخصیتها به درستی شکل نگرفتهاند و از واقعیت دورند و انگیزههای آنها گاهی نامفهوم است. در نتیجه، مخاطب به سختی میتواند با آنها ارتباط برقرار کند.
در حال حاضر، گوزنهای اتوبان ابوالفضل صفاری یکی از همان فیلمهایی است که در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر تلاش کردهاند با نمایش بحرانهای اجتماعی، توجه مخاطبان را جلب کنند، اما در نهایت به دلیل عدم تعادل در روایت، موفق نشدهاند به یک فیلم ماندگار تبدیل شوند.
زهرا رایگانی
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.