نگرانی از تجزیه کشورهای منطقه و به ویژه عراق، یمن و سوریه موضوع مشترک اغلب روزنامههای دوشنبه است. کیهان و روزنامههای اصلاحطلب با اهدافی کاملا متفاوت خواهان توجه دولت به داخل کشور شدهاند. از قضا کیهان و شرق یادداشتهایی با محتوایی مشابه هم دارند. وضعیت بازار کار و رقابت بر سر مجلس دهم دیگر مطالب مهم روزنامهها هستند.
در ادامه میتوانید روایت تابناک را از مهمترین مطالب روزنامههای دوشنبه چهاردهم اردیبهشت مرور کنید.
بزرگداشت مقام معلم و وعدههای وزیر آموزش و پرورش درباره پرداخت مطالبات معلمان و برگزاری آزمون استخدامی، باعث شده که پس از چندین روز، تیتر نخست جمهوری اسلامی به مسائل منطقهای اختصاص نیابد. این روزنامه در صفحه اول خود، استفاده عربستان از بمبهای خوشهای در حمله به یمن و مخالفت مجلس عراق با طرح کنگره آمریکا برای تجزیه عراق را مورد توجه قرار داده و در بخشی از سرمقاله خود با تیتر «پردهبرداری از اهداف آمریکا در عراق» نیز نوشته: تردیدی وجود ندارد که طرح کنگره آمریکا برای تجزیه عراق دقیقاً با اهداف کاخ سفید و سردمداران این کشور هماهنگ و منطبق بوده و صرفاً نوعی تقسیم کار بین آنان محسوب میشود که بخشی از اجرای توطئه تجزیه عراق را گروه تروریستی داعش دنبال میکند و محورهای دیگر آنرا نیز رئیس اقلیم کردستان و شبهنظامیان سنی و گارد ملی اهل تسنن که آمریکائیها به دنبال ایجاد آن هستند، پیگیری خواهند نمود.
روزنامه جوان با درج تصاویری در صفحه نخست خود، استفاده سعودیها از بمبهای خوشهای را برجسته کرده است. تیتر اصلی جوان به بازار میوه اختصاص دارد. جوان در پایان مطلبی با تیتر «سفر شبانه ميوههاي ايراني به آنكارا» پس از اشاره به وسعت صادرات میوه به ترکیه و روسیه در هفتههای اخیر نوشته: به نظر ميرسد كه به دليل شكنندگى ساختارى و بىبرنامگى بازار، ممكن است كه صادرات بدون برنامه باعث آشفتگى بازار داخلى شود، اما اگر برنامهريزى صحيح وجود داشته باشد ارز زيادى نصيب كشور خواهد شد.
جوان در کنار بازنشر سخنان سردار فیروزآبادی درباره مذاکرات هستهای و درج یادداشتهایی با تیتر «بايستههاي مذاكرات هستهاي پس از لوزان» و « تلاشهاي خزنده براي تجزيه عراق» به گزارش یک اندیشکده انگلیسی از «چشمانداز روابط پيچيده ايران و امريكا» نیز اشاره کرده که در پایان آن آمده است: «اوباما» توافق با ايران را به عنوان يكي از دستاوردهاي مهم دولتش تلقي ميكند و فقط كمي بيش از يك سال براي رسيدن به اين توافق زمان دارد. در ايران، دولت «روحاني» قدري بيشتر، يعني تا اواسط سال ۲۰۱۷ فرصت دارد. طي اين دوره اميدهايي براي بهبود پايدار روابط وجود دارد، اما اگر چنين نشود، رويدادهاي بعدي تا حد زيادي به دولتهاي بعدي – در واشنگتن در سال ۲۰۱۶ و در تهران در سال ۲۰۱۷- بستگي خواهد داشت.
روزنه اميدي وجود دارد كه بيش از جنگهاي تلخ در عراق و سوريه اهميت دارد و البته اين دو مسأله ـ جنگ و روابط امريكا ـ ايران ـ عميقاً در هم تنيده است. ديپلماسي قابل توجهي هم در داخل و هم بين اين دو كشور مهم در جريان است، اما در شرايط فعلي كه منطقه عميقاً با مشكل روبهرو شده، فرصتهاي پيشرفت بسيار اندك است.
کیهان و وطن امروز در استفاده از سخنان وزیر خارجه آمریکا درباره «بازرسیهای ابدی» از تأسیسات هستهای ایران به عنوان تیتر اول خود، شریک هستند. کیهان تصویر صفحه اول خود را به تظاهرات ضدنژادپرستی در آمریکا و یکی از اخبار ویژه خود را به اعتراض به رئیس دولت اصلاحات اختصاص داده است.
محمد ایمانی سرمقاله
کیهان را با تیتر «دولت با این خطا چه میکند؟» نوشته است. نویسنده
با تأکید بر ضرورت نگاه دولت به داخل نوشته: آمدیم و ۲ یا ۴ یا ۶ سال دیگر هم گذشت و مثلاً رسیدیم به سال ۱۳۹۶ یا ۱۴۰۰ و ثمره مذاکرات ژنو و لوزان و نیویورک همان بود که پیشتر- در ۱۲ سال گذشته- از سعدآباد تا پاریس و بروکسل و... تجربه کردیم. آنگاه تکلیف چیست؟ آیا خرد امضا میکند که تمام مجاری تدبیر و کار و تلاش و تمام فرصتهای ملی، معطل خوشگمانی فاقد مبنا به مذاکرات باشد- حتی صرف نظر از اینکه توافقی مانند توافق ژنو انجام بشود یا نشود- و در تمام این مدت دست روی دست بگذاریم و تن به جبریّتی موهوم و خودساخته و خودبافته بدهیم؟!
چپ و راست خواهان توجه روحانی به داخل/ دانشکده متهم به خدمت به دشمن! / نگرانی از تجزیه منطقه/ ۲.۴ میلیون نفر در جستجوی پارتیوطن
امروز در کنار اشاره به سخنان جان کری و نیز مطلبی با تیتر «شبکه ملی اطلاعات به
مرحله پاورپوینت رسید!» که به گلایه از تاخیر و اهمال در راهاندازی شبکه ملی
اطلاعات اختصاص دارد، سرمقاله امروز خود را هم به اعتراض به پروژهای به نام پل
اختصاص داده است.
مجتبی اصغری در ابتدای این مطلب با تیتر «بریج چگونه به دشمن خدمت میکند؟» نوشته: «رهبران جوان جهانی» یا«YOUNG GLOBAL LEADERS» یک شبکه نخبگانی است که با هدف آمادهسازی فضای جهانی برای هماهنگی حداکثری با سیاستگذاران دنیا که مهمترین آنها در بلوک سرمایهداری، «دولت آمریکا» به شمار میرود، تشکیل شد. در ظاهر همه چیز به صورت یک مجموعه غیرحاکمیتی است که با حمایت و هدایت دولت سوییس به انتخاب و گزینش نخبگان تأثیرگذار بر جوامع محلی، براساس مؤلفههایی از پیش تعیین شده میپردازد اما مهمترین بخش این گزینش و شبکهسازی جایی است که آشکارا گفته میشود: «رهبران جوان جهانی متعهد به پرداختن به مسائل و سیاستهای جهانی و اجرای آنها هستند».
نویسنده سپس بدون ذکر صریح نام دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف، نوشته: برای شناسایی نخبگان اقتصاد و مدیریت کشور هیچ جا بهتر از دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه رده اول فنی کشور نیست. بزرگترین اقتصاددانان حامی سیاستهای جهانی در عرصه اقتصاد را میتوان در هیات علمی این دانشکده مشاهده کرد و این موضوعی نیست که افشای آن با توجه به آشکار بودن نظرات برخی اساتید عالیرتبه این دانشکده در قالب کتاب و مقالات و گفتوگوهای تلویزیونی و جهتگیریهای سیاسی تکاندهنده ارزیابی شود. تقریبا اکثر مدیران «پروژه پل» از دانشجویان سابق دانشکده مذکور هستند که با مدیریت و راهنمایی برخی اساتید خود به دانشگاههای خارج از کشور سفر کرده و پس از آن با هدایت همین استادان به قصد خدمت محدود هم که شده بعضا با مدال «رهبران جوان جهانی» با حفظ سمت در برترین شرکتهای اقتصاد سرمایهداری، برای تشکیل شبکه بومی و اجرای سیاستهای جهانی به کشور سفر میکنند.
رسالت که سخنان محسن رضایی درباره «طرح تجزيه سوريه، عراق و يمن به ۷ کشور جديد» را به تیتر اول خود تبدیل کرده، در سرمقاله خود با تیتر «كليد حل مشكلات» به قلم کاظم انبارلویی، همان موضوع سرمقاله کیهان را با رویکردی متفاوت مورد توجه قرار داده و از جمله نوشته: اصولگرایان برای صیانت از انقلاب و نظام باید با شعار کلیدی «آرامش، پیشرفت و رفاه در سایه همدلی و همزبانی» به استقبال شعار سال بروند. «آرامش» به مفهوم مراقبت از اقتدار و امنیت ملی در حالی که انقلاب در محاصره گرگهای جهانی است مهم است. هیچ چیز نباید آرامش و امنیت ما را در داخل به مخاطره بیندازد. هر گونه حاشیهسازی و حاشیهنگاری باید در داخل کنترل و مهار شود. «پیشرفت» کشور فقط در سایه آرامش به دست میآید. دشمن همواره طی سالهای پس از انقلاب در پی بر هم زدن اوضاع ما در داخل بوده است. حمایت از لیبرالها و ضدانقلاب و برپایی جنگهای داخلی و خارجی به همین منظور در دستورکار آنها قرارگرفت اما با سد همدلی و همزبانی ملت روبهرو شدند. ما اگر به «رفاه» میخواهیم برسیم باید حتما آرامش داشته باشیم. از دل آرامش «پیشرفت» و «رفاه» بیرون میآید.
اطلاعات که تیتر اصلی خود را به پیام سردار فیروزآبادی به تیم مذاکرهکننده هستهای اختصاص داده، امروز هم یادداشتی با عنوان «نفت و بحران خاورميانه!» به قلم ابوالقاسم قاسمزاده را به مسائل منطقه اختصاص داده که در ابتدای آن آمده: نفت و بحران در خاورمیانه دوقلویی هستند که بیش از ۷۰ سال است با هم تاریخ خاورمیانه را رقم زدهاند. به طوری که معادله نفت و بحران برای کشورهای این منطقه شاکله مدیریتی اغلب دولتها را رقم زده است. مردم خاورمیانه ۷۰ سال است که نفت میفروشند و نفت عمدهترین کالای سرمایهای آنها است. درحالی که دلارهای نفتی یا صرف خرید تسلیحات نظامی از کشورهای غربی (اروپا و آمریکا) شده است و یا در چرخه فسادهای مالی و سیاسی حاکمیتها تلف گردیده و مهمتر از آن بخش بزرگی از همین درآمدهای نفتی مخارج سنگین بحرانها را تأمین کرده است. نفت در این منطقه فروخته میشود تا هزینههای بحرانهای تحویل گرفته شده تأمین گردد.
قانون علاوه بر گزارشی درباره «خصوصیسازی مدارس» و گفت و گویی با عبدالرضا کاهانی، بخشی از صفحه اول خود را با یادداشتهای شفاهی داریوش قنبری درباره تأثیر نیروهای احمدینژادی در ناکارآمدی دولت یازدهم و یوسف مولایی در باره مسائل مربوط به یمن پر کرده است.
تیتر اول قانون «آقای رئیسجمهور به داخل هم نگاه کنید!» است که به ادامه تهدیدها در تهران و مشهد اختصاص دارد و در ابتدای آن آمده: شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاههای مشهد در واکنش به حضور علی مطهری در همایش بزرگداشت مقام معلم همراه با بررسی اندیشههای شهید مطهری نامه سرگشادهای منتشر کرد و به علي مطهري هشدار داد، آقاي مطهري به مشهد نياييد.
از سوي ديگر عده اي نيز در اعتراض به حضور رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در دانشگاه اميركبير تجمع كردند. اين معترضان كه هاشمي را با شريعتمداري(مديرمسئول كيهان) و عليرضا زاكاني مقايسه كرده بودند، با دست نوشته هايي كه همراه داشتند و روي آن نوشته بودند(فردا مي آييم)به نوعي سخنراني امروز هاشمي را با حاشيه همراه كردند. به نظر ميرسد، بي محلي مقامات مسئول به اين كارشكنيها پاياني ندارد و اين عدم كفايت مديران مياني دولت كه بيشتر آنها از زمان احمدي نژاد هنوز قدرت را ترك نكرده اند، حاشيه هاي سياسي اين روزها را افزايش داده اند.
علینقی
مشایخی، استاد دانشکدهای که در روزنامه وطن امروز هدف حمله قرار گرفته، سرمقاله
روزنامه دولتی ایران را با عنوان «اقدامهای سهگانه برای تعادل بازار پول» نوشته
است. به عقیده وی :برای خروج از وضع موجود و تسریع در رسیدن به حالت متعادل و
مناسب در بازار پول باید چند کار انجام شود. اول وامهای تکلیفی را بخصوص به بانکهای
دولتی یا شبه دولتی تحمیل نکرد. بسیاری از مسائل فعلی ناشی از تحمیل وامهای تکلیفی
به بانک هاست. دوم سرمایه بانکها افزایش یابد تا آنها از حالت اضطرار که تعهدات
شان بیشتر از سرمایه آنهاست و در نتیجه سپرده آنها نزد بانک مرکزی کمتر از میزان
قانونی شده است، خارج شوند. در شرایط اضطراری فعلی که برخی بانکها به بانک مرکزی
بابت کسری سپرده نزد بانک مرکزی بهره بالایی پرداخت میکنند و برای گریز از این
بهره متقاضی وام از مؤسسات دیگر با بهره بالا ولی کمتر از بهره بانک مرکزی میشوند.
این قسمت از متقاضیان وام با بهره بالا از بازار تقاضا حذف میشوند. برخی از بانکها و مؤسسات مالی نیز که قادر نیستند وضعیت خود را سامان دهند با حفظ حقوق سپردهگذاران میتوانند با تحمل زیان توسط سهامدارانشان تعطیل شوند یا در بانکهای دیگر ادغام شوند. اقدام سوم برخورد جدی با مؤسسات پولی و مالی غیر مجاز است که بدون اجبار به سپردن بخشی از سپردههای خود نزد بانک مرکزی با هزینه کمتری برای پول هایشان میتوانند بهره بالاتری به سپرده گذاران پرداخت کنند و بخشی از سپرده مردم را از بانک هایی که تحت نظر بانک مرکزی کار میکنند خارج کنند. کار این مؤسسات ضمن ایجاد اختلال در نظام بانکی کشور همراه با ریسک زیاد برای سپردهگذاران است. فلسفه سپرده گذاری بخشی از نقدینگی بانکها نزد بانک مرکزی کاهش ریسک سپرده گذاران و ناتوانی بانکها در انجام تعهداتشان در مقابل سپرده گذاران است. اگر مؤسسات غیر مجاز دچار مشکل شوند و سپرده گذاران در آن مؤسسات برای باز پسگیری سپردههای خود دچار مشکل شوند یک مشکل سیاسی و اجتماعی ایجاد میشود که آن وقت حاکمیت مجبور میشود هزینه آنرا پرداخت کند، هزینهای که مالکان این مؤسسات با سرپیچی از قانون برای مردم و حاکمیت ایجاد میکنند.
مخالفت وزارت کشور با استانی شدن انتخابات، وعدههای وزیر آموزش و پرورش و گفتوگو با مهدی دواتگری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با تیتر «راهها و بیراههها در تقویت بنیه کارشناسی پارلمان» دیگر مطالب مهم ایران هستند.
روزنامه ابتکار هم موضوع خطر تجزیه کشورهای منطقه را جدی گرفته و پرونده ویژهای با تیتر «چاقوی تجزیه بر گردن خاورمیانه» در این باره تهیه کرده است. مهدی روزبهانی در پایان سرمقاله این روزنامه با عنوان «آتش تفرقه، فرصتی برای سودجویان» نوشته: هر چقدر که قدرتهای خاورمیانه از یکدیگر فاصله بگیرند و برای حل مشکلات منطقه از گفتوگوی مستقیم دوری کنند، زمینه برای سوءاستفادههای خارجی بیشتر میشود. به گونهای که شنیده میشود آنها برای تجزیه کشورهای منطقه از جمله سوریه، عراق و یمن برنامه ریزی کردهاند. سعودیها برای پیش برد اهداف خود، مسیر یکجانبه پرزیانی را برگزیدهاند و تغییر در ساختار سیاسی عربستان هم در این راستا قابل درک است. بهترین گزینه برای کوتاه کردن دخالتهای خارجی در منطقه و کاستن تنشها در راستای برقراری ثبات و امنیت تلاش در مسیر مذاکرات برای منافع تمامی قدرت هاست که این دیپلماسی جدی برنامهای بلند مدت را طلب میکند.
ابتکار گزارشی درباره «استراتژی انتخاباتی اصلاح طلبان» را به تیتر اول خود تبدیل کرده که در آن از جمله موضوع «ائتلاف با اصولگرایان معتدل» نیز بررسی شده است.
«نمونهگیری از گرد و غبارهای عراقی پس از ٣ سال» و «رشد خطرناک مصرف انرژی در کشور» از جمله موضوعاتی هستند که در صفحه اول شهروند مورد توجه قرار گرفتهاند. محمدرضا خباز معاون تقنینی معاون پارلمانی رئیس جمهوري نیز در گفت و گویی با شهروند با تیتر «دولت ذینفع طرح استانی شدن انتخابات نیست» در توضیح چرایی مخالفت دولت با شکل کنونی طرح مجلس برای استانی شدن انتخابات مجلس، گفته: ببینید ما میخواهیم قطار انتخابات استانی را به راه بیندازیم، اول از همه میپرسیم خب ریل این قطار کجاست؟ پیشنیاز این طرح حزب است. باید یک اراده قوی پشت این طرح باشد که به نظر من هست و در پس این طرح قانون احزاب را مطرح کنند که اتفاقاً اینکار را هم کردهاند. البته قانون احزاب باید به سرعت تصویب شود و بعد هم به سرعت حزب تشکیل بدهیم که به نظر من بعید به نظر میرسد.
شرق
که سرمقاله خود را به مسائل یمن اختصاص داده و در چند مطلب به مذاکرات هستهای
پرداخته، یادداشتی با تیتر «دست به کار شویم» به قلم سیدشهابالدین طباطبایی نیز
دارد که صرف نظر از مخاطب آن، از لحاظ محتوا به سرمقاله امروز کیهان نزدیک است.
در ابتدای این یادداشت آمده: کسبوکار بیرونق شده، منتظریم ببینیم توافق به کجا میرسد، بیکاری هم همچنان بالاست، دلالی جای تولید را گرفته، پروژهها خوابیده و... تفاوتی نمیکند در جلسهای رسمی و کاری باشید یا در میهمانی با دوستان صمیمی یا در تاکسی و مترو. محتوای معاشرتها و حرفها و بحثها تقریبا همینهاست. بعضی با آبوتاب و اطلاعات بیشتر و بعضی با سرتکاندادن از روی افسوس و حسرت و بعضی با چاشنی اعتراض به مسئولان و... . گویا کسی قرار نیست کاری بکند، همه منتظرند، منتظر که اتفاقی بیفتد و گره تقریبا کور اقتصاد کشور به دستی باز شود. شاید هم باور نداریم که هر کداممان در تحقق این اتفاق مهم اثرگذاریم، شاید اثرگذاریمان را به هر دلیل درست یا نادرست، فراموش کردهایم یا بدتر از آن بیتفاوتی گریبانگیرمان شده است. متأسفانه گروههای مرجع و نیروهای فعال رسانهای و سیاسی و اقتصادی که باید راهکارهای شدنی ارائه کنند و مهمتر از آن در اقدام عملیاتی مشارکت داشته باشند، در شعارها و دعواهای بیحاصل و درک نادرست از وضعیت، گرفتار و زمینگیر شدهاند. حالا که چنین است، چه کنیم؟ بنشینیم و قصه ببافیم و غصه بخوریم و برای خنکشدن دلمان به فلان مسئول و آن یکی که خرابکاری کرده و رفته، بد و بیراه بگوییم؟ اصلا بهتر است کمتر حرف بزنم و از خودمان شروع کنم.
شرق در گزارشی با عنوان «۲.۴ میلیون نفر در جستوجوی پارتی» وضعیت بازار کار را مورد توجه قرار داده و نوشته: ٢,٤ میلیون نفر در جستوجوی یک پارتی برای بهدستآوردن شغل هستند. این عدد وهمآور نتیجه تحقیقی است که اخیرا توسط وزارت کار منتشر شده و از این نظر کاملا مستند است. براساس این تحقیق، درحالحاضر، جستوجو برای شغل در ایران تنها از چند طریق انجام میشود که یکی از این روشها ثبتنام یا پیگیری در مراکز خدمات اشتغال و کاریابیهای غیردولتی است. این روش در سال ۹۲ باعث شد تا یک میلیون و ۴۰۰ هزار کارجو برای ثبتنام در دفاتر مشاوره شغلی و انتظار برای شغلیابی اقدام کنند.
همچنین طبق این تحقیق، برخی از جوانان که از یافتن کار از طریق دفاتر مشاوره شغلی خسته و ناامید شدهاند؛ روش ارتباط مستقیم با کارفرما و صاحبکار را در پیش میگیرند. طبق آخرین بررسیهای صورتگرفته، ۹۰۴ هزار جوان متقاضی کار در سال ۹۲ از این روش برای یافتن شغل استفاده کردهاند. با اینوجود، دو میلیون و ۴۵۷ هزار نفر نیز هیچیک از روشهای یادشده را برای جستوجوی شغل انتخاب نکرده و برای کاریابی به پرسوجو از دوستان و آشنایان پرداخته و بهاصطلاح روش «پارتیبازی»را برای یافتن شغل برگزیدند. شاید یکی از دلایل گرایش کارجویان ایرانی به استفاده از روشهایی مانند پارتیبازی، آشنابازی و مباحثی از این دست برای ورود به بازار کار را علاوهبر نامتعادلبودن میزان تقاضاها به نسبت فرصتهای شغلی موجود، بتوان در رفتار خود کارفرمایان نیز جستوجو کرد، بهنحوی که استفاده از نیروهای آشنا و شناختهشده بهجای قراردادن شروط توانمندی، مهارت و تخصص برای جذب نیرو از اینسو نیز دنبال میشود.
اعتماد هم در نگرانی از تحولات منطقه شریک است. نعمت احمدی در بخشی از یادداشتی با تیتر «حالا نوبت عربستان است»، نوشته: به باور من غرب نسخه جديدي براي منطقه عموما و براي عربستان خصوصا پيچيده، اگر توانست ذخاير ليبي، كويت و عراق را در جنگ با بهانه بهار عربي به تاراج ببرد، عربستان را وادار كرد كه هزينه ماجراجوييهاي غرب در منطقه را بپردازد. حالا نوبت ثروت انباشت شده عربستان است كه يكجا در جيب كمپانيهاي غربي ريخته شود.
اعتماد در ستون حرف روز، به توضیح سخنان رئیسجمهور در اجلاس ناجا پرداخته و بخش بزرگی از صفحه اول خود را در مطلبی با تیتر «تذکر سردار به تیم هستهای» به پیام فیروزآبادی به مذاکرهکنندگان هستهای اختصاص داده است.
علاوه بر موضوع مخالفتها با سخنرانیهای هاشمی رفسنجانی و مطهری، گفت و گویی با تیتر «رقيب از ما وحشت دارد» با موسوی لاری دیگر مطلب مهم اعتماد در حوزه سیاست داخلی است که در شروع آن آمده: تا پيش از انتخابات رياستجمهوري دفتركارش در سه راه ضرابخانه تنها محل حضور خودش و مسوول دفترش بود. حتي يك بار به كنايه ميگفت استانداران دولت اصلاحات هم حالي از ما نميپرسند و به كل فراموشمان كردهاند. اما از فرداي پيروزي حسن روحاني زنگ تلفن دفترش از كار نميافتاد. همانهايي كه هشت سال سراغي از موسوي لاري، وزير دولت اصلاحات نگرفته بودند وقت ملاقات ميخواستند. همين درخواستها بود كه او با خنده ميگفت: «فكر ميكنند قرار است من وزير كشور شوم و التماس دعا دارند».
هر چند سيد عبدالواحد موسوي لاري وزير كشور دولت روحاني نشد حالا مرد شماره يك انتخاباتي اصلاحطلبان است. او رياست شورايي را بر عهده دارد كه وظيفه اصلي اصلياش افزايش انسجام دروني اصلاحطلبان است. خودش ميگويد اين شوراي راهبردي هنوز وارد فاز عملياتي نشده و بنايي هم براي اين كار ندارد. ميگويد انتخاب كانديداها به شوراي عالي اصلاحطلبان استانها واگذار شده و شايد «داوري» مهمترين كاركرد شوراي راهبردي در تهران باشد. او همچنين درباره وضعيت اصولگرايان هم حرفهايي داشت. ميگفت فرمان ماشين اصولگرايي در اختيار اصلاحطلبستيزان قرار گرفته است. معتقد بود ريشه مصايب و محدوديتهايي كه طي اين سالها براي اصلاحطلبان بهوجود آمده به انتخابات سال ٧٦ بازميگردد؛ انتخاباتي كه مايه وحشت اصولگرايان شد. پيشنهاد مشخص موسوي لاري براي رسانههاي اصلاحطلب اين بود كه كمك كنند تا وحشت اصولگرايان را كم كنند.