اگرچه مسئولان از ابتدا تاکید داشتند که به دلایل مختلف احتمال زنده بودن سرنشینان سانچی (یا دست کم شماری از ایشان) وجود دارد، با غرق شدن این نفتکش به سرعت موضع خود را تغییر داده و از احتمالی سخن به میان آورند که طی هشت نه روز درباره آن کلامی بیان نکرده بودند.
به گزارش «تابناک»، به فاصله یک هفته از غرق شدن نفتکش عظیم سانچی پس از چندین و چند روز پر التهاب و غمناک، مرور برخی اظهار نظرهای مسئولان در خصوص این حادثه نکات تامل برانگیز زیادی نشان میدهد. نکاتی از جنس ابهامات بی پاسخ که برخی شان مصدر شکل گیری شایعات عجیب و غریبی شد.
از جمله این نکات که از همان ساعات ابتدایی انتشار خبر بیان شد، خبر جداشدن یکی از قایقهای نجات سانچی بود که امید زنده ماندن خدمه این نفتکش از آن فاجعه را در دلها کاشت. خبری که سیروس کیانارثی، مدیرعامل شرکت ملی نفتکش به رسانهها داد تا موجب شود خانواده این دریانوردان هشت روز به شدت پرالتهاب داشته باشند و چشم انتظار شنیدن اخبار تکمیلی پیرامون آن باشند.
خبری که گوینده آن مدتی پیش از رفع تحریمهای ناوگان دریایی کشورمان و «بازگشت پرچم جمهوری اسلامی ایران به عرشه نفتکشها در پی برجام» خبر داده بود، اما این حادثه نشان میداد واقعیت ندارد؛ نفتکشی که در زیرمجموعه شرکتی در پاناما به ثبت رسیده و با پرچم این کشورِ آمریکای جنوبی در آبهای جهان تردد میکردد و برخلاف ملیت اغلب کارکنانش، نامش ایرانی نبود.
از انتشار خبر رها شدن یکی از قایقهای نجات سانچی زمان زیادی نگذشته بود که این بار نوبت برخی نمایندگان مجلس رسید که این خبر را به نقل از منابع آگاهشان تکرار کنند. نمایندگانی مانند سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی که سخنانش ساعاتی بعد از زبان ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی تکرار شد تا دیگر شکی باقی نماند که واقعی است و گره زدن امید به آن، اشتباه به نظر نرسد.
خبری به ظاهر موثق که وقتی در کنار اخبار دیگر قرار گرفت، باورهایی در اذهان عموم پدید آورد که هیچ تکذیبی قادر به زدودن آن از افکار عمومی نیست. مثل این باور که سانچی به مقصد کره شمالی در حرکت بوده و به این دلیل، مورد اصابت موشک قرار گرفته و سرنشینانش بی دریافت هیچ امدادی به سوی مرگ رهنمون شدند.
شایعهای که اگرچه برخی از مردم میدانند هیچ ارتباطی با واقعیت ندارد، اما بعضیتلاش دارند با کنار هم قرار دادن سخنان مسئولان، آن را کماکان زنده و واقعی نشان دهند و نتایج دلخواهِ خود را از بطنش استخراج کنند. شایعهای که در قسمتی از آن به قایق نجات و احتمال زنده ماندن سرنشینان نفتکش پس از حادثه استناد شده و در بخشی دیگر، گلایه وزیر از چینیها بابت توقف امدادرسانی و عملیات اطفای آتش در شب مستند قرار میگیرد.
استناداتی که شایعه سازان و طرفداران این شایعات بر اساس آنها نتیجه میگیرند سرنشینان سانچی از حریقی که ارتفاع شعله هایش به چند صد متر میرسید جان به در برده بودند، اما در نهایت قصور چینیها موجب شد جان ببازند. باوری که برخی دیگر از مسئولان به اشکال دیگر آن را تقویت میکنند؛ مثل آن دسته از مسئولانی که پس از تکمیل فاجعه و غرق شدن سانچی از ضرورت شکایت از چینیها در مجامع بین المللی سخن به میان آورند.
اینها همه در حالی است که در روزهای سوختن سانچی و در حالی که مسئولان کشورمان، به ویژه متولیان و مدیران شرکت ملی نفتکش ناتوانی شدید خود را در بازتاب واقعیتهای حادثه و عملیات اطفای حریق این نفتکش در آبهای دریای شرق چین به جهانیان ثابت میکردند، برخی دیگر از مسولان مرتبط و غیر مرتبط با شرکت نفتکش و مباحث کشتیرانی از وجود اتاقی امن در پاشنه کشتی خبر میدادند که امکان زنده ماندن در آن فراهم است و ممکن است خدمه سانچی در آن پناه گرفته باشند.
اظهار نظری که برخی افراد آشنا با دریانوردی آن را عوام فریبانه میخوانند و چرایی فرار نکردن خدمه از کشتی سوزان (با قایقهای نجات یا بهره بردن از لایف رفت و یا حتی با شیرجه زدن به دریا) و پناه بردن به چنین اتاقی را به استدلالی برای رد آن مطرح میکردند، اما از زبان برخی مسئولان مطرح شده بود و توانسته بود افکار عمومی را به امید گره زده و به سمتی نامعلوم هدایت نماید.
سخنانی که گویی گویندگانشان در یک چیز با هم توافق داشتند؛ اینکه این اظهارنظرها حتی اگر سانچی غرق شود و سرنشینانش به تارخ گره بخورند، برایشان عقوبتی به دنبال نخواهد داشت و تعقیبی را متوجه ایشان خواهد کرد، که اگر این گونه بود، با این حجم از اخبار غیردقیق و اثبات نشده مواجه نبودیم. اخباری که بعضا گوینده شان از دفتر کارش در محل شرکت ملی نفتکش در یکی از مناطق شمالی تهران بیرون هم نزده بود، اما به سادگی از جداشدن یکی از قایقهای نجات و احتمال زنده ماند سرنشینان به عموم خبر میداد!
اظهارنظرهایی هوایی و فضایی که میتوان برخی از آنها را ذیل «تشویش اذهان عمومی» دسته بندی کرد و خواستار رسیدگی قانونی و قضایی در خصوص شان شد، اما برای مطرح کنندگانش ذرهای نگرانی به دنبال نداشت. برای مدیرانی که حتی نکوشیدند و نمیکوشند توضیح دهند چه بر سر آن قایقی که میگفتند جدا شده آمده یا توضیح دهند که چرا برای یافتن پیکرهای بی جان سرنشینانی که احتمال پناه گرفتنشان در آن اتاق امن را میدادند، تلاشی صورت نمیگیرد؟!
مسئولانی که وقتی سانچی غرق شد، خیلی عادی و ساده از حرفهای امیدبخش خود برگشتند و گفتند که از ابتدا میدانستند شدت انفجار و حریق به قدری بوده که کسی نتواند از آن جان به در ببرد، اما این نظر و دیدگاهشان را با رسانهها و مردم در جریان نگذاشتند تا مبادا امید برای یافتن این سرنشینان کمرنگ شود و مردم به ایشان متعرض شوند؛ گویی اگر این نظر را با عموم ایرانیان در میان میگذاشتند، امدادگران چینی در چندهزار کیلومتر آنسوتر از مرزهای کشورمان دست از کار میکشیدند و سوختن سانچی را تا غرق شدنش نظاره میکردند!