تخلیه اضطراری شش شهر در خوزستان، دیدار نخست وزیر عراق با رهبر انقلاب، آیا باید نگران دلیل وقوع سیل در ایران بود؟، تغییرات نامتعارف در بودجه دولت، شایعه بازداشت احمدی نژاد چه بود؟، ضربه آخر رانتیها به سفره مردم، بیراموند دنباله رو دایی، سیل ۹۸ و آموزههای آن، احتمال قرار گرفتن نام سپاه در فهرست گروههای تروریستی خارجی آمریکا، پویش دعوت از مردم با بیل و فرغون و کشاورزی روی خط بحران، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده اند.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه هجدهم فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که ادامه تیترهای مرتبط با سیل و اقدام به تخلیه چندین شهر در خوزستان برای کنترل آسیبهای ناشی از سیلهای احتمالی از یک سو و خبر سفر نخست وزیر عراق به ایران و دیدار او با رهبر انقلاب و مقامات ایرانی در صفحات نخست آنها برجستهتر از سایر خبرها منعکس شده است. تحلیلها و گزارشهایی از آثار و پیامهای حضور نخست وزیر عراق در ایران و پرداختن به دوران طلایی روابط دو کشور از محورهایی است که در روزنامههای امروز مورد توجه قرار گرفته است. یادداشتها و نوشتههایی مرتبط با درسهایی که میتوان از سیلهای اخیر در کشور گرفت و نقدهایی بر مدیریت بحران سیل نیز در تعدادی از روزنامهها منتشر شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
دامنه بحران سیل کی تمام خواهد شد؟
حسن رضایی در بخشی از گزارشی با عنوان چند نکته درباره مدیریت سیل! در شماره امروز وطن امروز نوشت: آسمان ظاهرا هنوز خیال خفتن ندارد و تا انتهای نیمه اول اردیبهشت همچنان خواهد بارید. بر همین اساس، کارشناسان از تداوم وضعیت فعلی خوزستان تا حداقل ۲۰ روز آینده خبر میدهند و این یعنی اینکه آسمان هی ببارد و دبی دز و کرخه هی سیلابی باشد. مساله شاید در لرستان هم به همین منوال پیش برود. نیروهای جهادی حاضر در پلدختر از نگرانیشان بابت بارش روزهای آینده میگویند و این یعنی آنکه دامنه بحران ممکن است باز هم گستردهتر شود. در این شرایط چه باید کرد؟! مساله اول و فوری طبعا همان است که اول گفتم. اینکه هر کسی به جای گیر دادن به آن انفجارهایی که خبر دارید (!) به صف کمک به هموطنان سیلزده بپیوندد. ایراد گرفتن از کار دستگاهها و افراد حاضر در وسط میدان، خوب است، ولی از سوی کارشناسان و رسانهها؛ نه از سوی فردی که خودش به سفر کاری (!) و فشرده (!) در جزیره قشم رفته است! نه از سوی کسی که مسؤول اصلی سامان دادن به بحرانهاست و در بحرانها ناپیدا!
مسئولان باید به جای خیابان کشیدن در پیادهرو، مسائل اختلافی در زمینه مدیریت بحران را در جلسات حل کنند نه جلوی دوربین رسانهها. آنگاه ما هم باور خواهیم کرد که دولت مدیریت بحران دارد و نه بحران مدیریت! موضوع دوم؛ نگاه تخصصی به مساله سیل اخیر و خسارات ناشی از آن است. آسیبشناسی و ریشهیابی نکردن سیلاب میتواند از خود آن مخربتر باشد، چرا که خسارت سیلهای آینده را هم به خسارات فعلی اضافه خواهد کرد و دوباره تمام مناطق بازسازی شده را با خود خواهد برد. دولت باید به سازمانهای تخصصی مانند سازمان زمینشناسی، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری و... مأموریت فوری داد عوامل دخیل را شناسایی کرده و پیش از شروع جدی بازسازی مناطق سیلزده نتایج خود را در هر استان به صورت عمومی منتشر کنند.
در صحنه عمل، اما هماکنون تلاش متراکمی در حال انجام است. از حضور چشمگیر نیروهای ارتش، سپاه و بسیج که چهره برخی شهرها را یکدست نظامی کرده است تا حرکت انبوه گروههای جهادی به مناطق سیلزده. این وسط البته عادل فردوسیپور هم کمی در آققلا تراکتورسواری کرد. تهمینه میلانی هم که پس از ناکامی در کپی کردن نقاشیهای خانم «جنی میلی هو» نمایشگاهش در گالری ایوان تعطیل شده بود، حالا با برش زدن عکسهای ارسالی یک مستندساز جهادی، حضور بسیجیها را در پلدختر سانسور میکند. خلاصه! هر کسی همان کاری را میکند که دوست دارد. یکی خدمت، دیگری جنگ روانی، یکی هم شوآف!
گزارش ابتکار از شکاف بین دولت و ملت
روزنامه ابتکار در گزارشی که عنوان آن سال سخت دولت تدبیر و امید را تیتر یک امروز خود کرده نوشت: سال ۹۸ یک شروع سخت برای دولت حسن روحانی بود. دولت دوازدهم که در سال گذشته با مشکلات زیادی از جمله در حوزه اقتصادی روبهرو بود سال جدید را با سیل ویرانگری آغاز کرد و مشکلاتش دوچندان شد. در واقع میتوان گفت: سال ۹۸ سال سخت دولت حسن روحانی خواهد بود. برخی معتقدند یکی از چالشهای مهم دولت در سال جدید، شکاف دولت و ملت است و اگر این شکاف و خلاء حمایتی ملت از دولت پر نشود دولت با مشکلات جدی در ادامه کار خود روبهرو خواهد شد. آنها معتقدند اعتماد مردم نسبت به کارآمدی مسئولان نظام به شدت پایین آمده است و در کنار آن شکافهای اقتصادی نیز مزید بر علت شده و مشکلات معیشتی این شکاف را عمیقتر کرده است. حال سوال اینجاست که این شکافی که مطرح شده است تا چه اندازه جدی است و برای پرکردن شکاف چه راهکارهایی وجود دارد آیا مردم در سال ۹۸ باز دولت را همراهی خواهند کرد؟ سیدرحیم ابوالحسنی، فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است شکافی که گفته میشود فقط بین دولت و ملت نیست بلکه بین ساختار سیاسی و مدیریتی کشور رخ داده است که بخشی از آن دولت و قوه مجریه است.
این فعال سیاسی در این باره به «ابتکار» گفت: ما اول باید مفهوم دولت را مشخص کنیم، که آیا مفهوم دولت، قوه مجریه به سکانداری رئیسجمهوری است یا نه دولت به معنی ساختار سیاسی حاکم است. اگر به معنی قوه مجریه است، من معتقدم این شکاف از قبل وجود داشته است. درواقع این شکاف از ۹۶ شروع شد که در سال ۹۷ خیلی جدی شد و در سال جاری هم وجود دارد.
اگر شکاف بین ملت و ساختار سیاسی است پس علاوه بر دولت، دیگر نهادها را نیز شامل میشود. باید توجه داشت که در بحث کارآمدی و توانایی حل مشکلات، اگر این شکاف با کارآمدی دولت حل شود پس مشخص میشود که شکاف فقط بین دولت و ملت وجود دارد.
یکی دیگر از ایرادات این است که نارضایتی مردم از دیگر دستگاهها در قوه مجریه خودش را نشان میدهد. یکی از مشکلات کشور ما این است که متاسفانه یکپارچگی بین سه قوه مجریه، قضائیه و مقننه وجود ندارد. برای مثال نارضایتی که مردم از قوه قضائیه و مقننه دارند هیچ ارتباطی به قوه مجریه ندارد، اما مردم بیشتر قوه مجریه را پاسخگوی این مسائل میدانند. باید ببینیم که همین دو نهاد چه مشکلاتی را برای مردم به وجود آوردهاند و در چه زمینههایی باید پاسخگو باشند. مشکلات و نارساییهایی که مردم درگیر آن هستند فقط یک سوم آن به دولت و قوه مجریه مربوط است، دو سوم دیگر آن مربوط به نهادهایی است که دستگاه اجرا در روش و کارآمدی آنها نقشی ندارد.
ابوالحسنی با اشاره به مشکلاتی در که در جریان سیل اخیر در کشور رخ داده است، گفت: طبق تحقیقاتی که انجام شده است سیل به خاطر جنگلخواری، عدم لایروبی رودخانهها و همچنین تجاوز به حریم رودخانهها و مسیلها رخ داده است. خوب اینجا فقط دولت مقصر نیست جنگلخواری در طی سه دهه اخیر رخ داده است و دستگاه قضا باید پیگیری میکرد و جلوی این تخلفات را میگرفت. وقتی نابودی جنگلها شروع شده بود دستگاه قضا باید جلوی آنها را میگرفت.
وی با بیان اینکه قوه مجریه در حوزه خودش دچار مشکل شده است، گفت: من این را قبول دارم قوه مجریه در برخی حوزهها ناکارآمد بوده است و نتوانسته است مدیرانی را دعوت به کار کند که توانایی حل مشکلات را داشته باشند. مردم خواهان برکناری بخش اعظمی از مدیران دستگاه اجرایی هستند. رئیسجمهوری باید این را مورد توجه قرار دهد یعنی مردم معتقد هستند که بخشی از دستگاه اجرائی کشور توان حل مشکلات را ندارد. این فعال سیاسی تصریح کرد: رئیسجمهوری باید فسادی که در دستگاه اجرائی وجود دارد را حل کند. اگر رئیسجمهوری این موارد را موردتوجه قرار دهد شکاف بین ملت و دولت کاهش خواهد یافت. آقای روحانی باید صداقت و همراهی خودش را با مردم از این جهت ثابت کند. ایشان میتواند یک نظام شفافسازی را در درون نظام ایجاد کنند که مردم شاهد گردش مسائل مالی در دستگاه اجرائی باشند. تمام وزارتخانهها باید ماهانه کنفرانس خبری داشته باشند و از عملکرد خود گزارش بدهند. باید همه وزارتخانهها گردش امور مالی و انتصابات خود را شفاف در رسانهها مطرح کنند. به عقیده من این تنها راهحل برای کاهش شکاف و پرکردن خلاء اعتماد ملت به مردم است، این شکاف باید جدی گرفته شود.
سفر نخست وزیر عراق به ایران به سود کدام کشورهاست؟
صادق ملکی، تحلیلگر ارشد سیاسی در بخشی از یادداشتی که در شماره امروز روزنامه ایران منتشر کرده نوشت: سفر نخستوزیر عراق اگرچه دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی دارد، اما به نظر میرسد این سفر بیش از همه سفری سیاسی بوده و دارای پیام برای کشورهای منطقه و فرامنطقهای میباشد. سفر المهدی در حالی انجام میگردد که ایران مهمترین کشور کمککننده خارجی به عراق در رهایی این کشور از داعش بوده است. همچنین اهمیت این سفر در شرایطی که ترامپ بر حجم و وسعت تحریمها افزوده و کشورهای عربی خلیج فارس نسبت به نزدیکی تهران و بغداد حساس شده و بعضاً، چون عربستان در آستانه سفر نخستوزیر عراق وعده ایجاد شهرک ورزشی یک میلیارد دلاری به این کشور را داده است، دوچندان مینماید.
واقعیت این است که سفر عادل المهدی به تهران نه تنها علیه هیچ کشوری نیست بلکه به سود بسیاری از کشورهایی است که نسبت به این سفر حساس شدهاند. گسترش روابط تهران و بغداد از این منظر به سود منطقه است که میتواند جدیترین گام در جهت نزدیکی کشورها به یکدیگر و بسترساز گام برداشتن برای ایجاد منطقه قوی باشد. از این نگاه است که تهران نه تنها حساسیتی نسبت به سفر نخستوزیر عراق به ترکیه و عربستان ندارد بلکه از انجام آن سفرها استقبال کرده و این گونه مراودات را گامی برای نزدیکی منافع جمعی کشورها قلمداد مینماید. ایران در چارچوب نگاه استراتژیک خود اعتقاد دارد که امنیت و توسعه کشورهای منطقه مجزا از یکدیگر نبوده، بلکه امنیت و توسعه یکی، امنیت و توسعه دیگری میباشد. روحانی همانگونه که در سفر به ترکیه، امنیت و توسعه ترکیه را امنیت و توسعه ایران نامید، در سفر به عراق نیز امنیت و توسعه این کشور را نیز امنیت و توسعه ایران نامید. در این میان توجه به ژئوپلتیک عراق اهمیت ویژه دارد. شاید عراق در میان کشورهای منطقه به واسطه تاریخ، فرهنگ، بافت جمعیتی، مذهبی و به طور کلی جغرافیای خاصی که دارد، بتواند حلقه وصلی مناسب در ایجاد منافع مشترک و جمعی میان تهران، بغداد، آنکارا و ریاض باشد. در واقع اگر برای رسیدن به منافع جمعی با رعایت خطوط قرمز و قائل شدن به منافع حیاتی کشورها اراده مثبتی شکل بگیرد، نزدیک شدن کشورهای منطقه به یکدیگر با حلقه وصلی به نام عراق دور از انتظار نباشد.
اگر این معادله با اراده جمعی و با تلاش خاص مقامات عراقی در یک روند آرام شکل بگیرد، عراق به جای آنکه کانون رقابت و تنش باشد، میتواند نقطه توازن بخش در منطقه گردد. نکته آنکه همگان باید بدانند عراقی جدید در حال ظهور بوده و به این مهم تن دهند که عراق متعلق به عراقیهاست. عراقیها پس از نزدیک به دو دهه ناآرامی و بحرانهای حاصله از تنشهای قومی و مذهبی از پوستههای محدودکننده شیعی، سنی و کرد خارج شده و عراقی میشوند. تضعیف یا پایان بخشیدن به تعلقات قومی و اولویت دادن به تعلقات ملی گامی بزرگ در این کشور خواهد بود که تأثیرات بزرگتری در منطقه خواهد داشت. فارغ از اراده جمعی مردم و مقامات عراقی، مرجعیت شیعی و قانون اساسی سکولار عراق نیز در شکلگیری این روند نقش ویژهای داشتهاند. این عراق جدید در آینده بیش از امروز دیگر حوزه نفوذ، قابل تقسیم و دعوای کشورهای منطقه نبوده و باید تمامی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای خود را آماده پذیرش آن کنند. به بخشی از سفر نخستوزیر عراق به ایران و در ادامه به سفر دورهای عادل المهدی به کشورهای منطقه از این زاویه نیز باید نگریست. هر چند عراق نیز باید از رقابت رقبای منطقهای برای اقتصاد خود سهمی بگیرد.