به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز دوشنبه بیست و چهارم تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که انتقادات از اظهارات رئیس جمهور روحانی در سفر به خراسان شمالی از سوی روزنامههای دو جریان سیاسی، فساد در وزارت بهداشت، ادامه حواشی دادگاه محمدرضا خاتمی و امیدها برای کاهش قیمت دلار از محورهایی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
روزنامه آفتاب یزد با انتخاب تیتری انتقادی از سخنان روز گذشته حسن روحانی درباره کاهش بدهیهای خارجی عنوان از شما بعید است آقای روحانی را تیتر کرد و بالای آن نوشت: کاهش بدهیهای خارجی هنر نیست. این روزنامه همچنین در سرمقاله امروزش مطلبی با عنوان وجه اشتراک نجفی و احمدی نژاد را منتشر کرده است.
روزنامه جوان هیاهوی فساد در خانه سلامت را تیتر یک امروز خود کرد و در گزارشی از وجود مافیای فساد در این وزارتخانه نوشته است. این روزنامه همچنین گزارشی از سخنان روز گذشته روحانی در خراسان شمالی را با عنوان کاهش بدهیها و افزایش اشتغال بهرغم تشدید تحریمها تحلیل کرده است.
روزنامه اعتماد با قرار دادن تصویر عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در نیم صفحه نخست خود و درج این جمله؛ سخنگوی شورای نگهبان ادعای رضا خاتمی را مضحک خواند عنوان کدخدایی ۸۸ و باقی قضایا را تیتر یک کرد.
روزنامه همدلی با روتیتر حکایت ۸۸ تمامشدنی نیست؛ عنوان دادگاه تمام شد؛ ادعاها نه را برجسته کرد و به دادگاه اخیر محمدرضا خاتمی و حواشی آن را برجسته کرد. این روزنامه یادداشتی را نیز با عنوان روحانی همچنان در مسیر «امید درمانی» منتشر کرده و از سخنان اخیر او انتقاد کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
روحانی همچنان در مسیر «امید درمانی»
صلاح الدین هرسنی طی یادداشتی که در شماره امروز همدلی منتشر شده در مطلبی با عنوان روحانی همچنان در مسیر «امید درمانی» نوشت: هنگامی که محمود احمدی نژاد به مدت دو دوره سکاندار هدایت قوه مجریه در پاستور بود، این تصور و پندار در بارهاش قوت میگرفت که رویکردهای او در گردش امورات سیاسی و اجتماعی ایران پوپولیستی است و او جز قاعده پوپولیسم یا همان دوپینگ سیاسی رفتار دیگری را در سپهر سیاست ایران نمیشناسد.
البته اینگونه القاب و اتهامات تا میزانی قرین واقعیت و حقیقت بود، چرا که احمدینژاد با قرار گرفتن در مسیرهایی چون: قطبی کردن جامعه به خودی و غیر خودی، خیابانی کردن امر سیاست، اصل بیعت و مشورتناپذیری و سرانجام دولتی کردن اقتصاد و همچنین پولپاشیهای خارج از قاعده و برنامه بنا نداشت از مسیری که در آن قرار داشت خارج شود. حتی بسیاری را باور بر آن بود که رفتارهای پوپولیستی و آنارشیستی را توامان به انجام میرساند. دو دور فعالیتها و تصمیمگیری و البته تصمیمسازیهای او در پاستور غالبا اینگونه گذشت.
اما با ائتلافی که از سوی میانهروها و اصلاحطلبان برای خارج کردن دولت از چنگ اصولگرایان صورت گرفت، فرصتی به وجود آورد تا حسن روحانی سکاندار هدایت قوه مجریه در پاستور شود، با این هدف که دیگر داستان آن بیرسمیها تکرار نشود.
به واقع با پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ باور همگان بر این بود که پایگاه اجتماعی دولت تدبیر و امید به گونهای است که به حسن روحانی اجازه رفتارهای پوپولیستی و عوامفریبی را نمیدهد. اما این تصور قبل از آنکه تصویر واقعیت باشد، بیشتر ترجمان احساس بود و بر خلاف انتظارات حسن روحانی همچون سلف خود در مسیر پوپولیسم قرار گرفت.
در حال حاضر پوپولیسمی را هم که روحانی عهدهدار تکرار آن است، در بطن خود لایههایی، چون گفتاردرمانی و امیددرمانی را به همراه دارد. در حقیقت گفتاردرمانی و امیددرمانی روی دیگر سکه پوپولیسم است و روحانی با قاعده این بازی آن هم در سخن با افکار عمومی به خوبی آگاه است.
با نشانهشناسی و تحلیل محتوا از افق سخنان دیروز روحانی در جمع مردم شیروان در استان خراسان شمالی، این نکته روشن میشود که او همچنان پوپولیسم یا همان امیددرمانی مورد نظر اعضای کابینه و مجلسیان را پشتوانه نظری و عملی محاجات خود کرده است و قرار نیست از تکرار این دست از رفتارها عقبنشینی کند.
اتکا به آمارهای غلط، تظاهر به آرامش در سپهر سیاست ایران، کتمانسازی واقعیتهای معیشتی مردم، ایجاد امیدهای کاذب، گره زدن همه مشکلات به تحریمها و پناه گرفتن در زیر چتر نظریههای پوسیده و نخنمای داییجان ناپلئونی، همگی اتکای روحانی به پوپولیسم را در جمع مردم شیروان به نمایش میگذارند. در شرایط حاضر و با توجه به ظهور و بروز نشانگان ناکارآمدی دولت روحانی در گشایشهای اقتصادی، به نظر نمیرسد که اتخاذ چنین رفتارها و روشهایی موثر واقع شود. به واقع اتکا و اصرار روحانی به امیددرمانی نه تنها کمکی به شرایط موجود نمیکند، چه بسا دولت او را با اتهامهایی مواجه میسازد که دولت قبل از او به آن دچار بود و البته تا هنگامی که این گونه رفتارها تکرار میشود هیچ نیازی به دشمنی دشمنانی، چون بولتون، پمپئو، بن سلمان، بن زاید و نتانیاهو نیست.
انتخابات آتی دوره «تکرار کردن»ها نیست
علیرضا صدقی در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان الزامات جراحی درونجناحی نوشت: میزان مشارکت، حجم رایدهندگان، آشتی یا قهر آحاد جامعه با صندوق آراء و میزان اثرگذاری جریانهای سیاسی بر جذب مشارکتهای مردمی، همهوهمه در زمره مولفههایی هستند که تردیدهایی جدی نسبت به آنها وجود دارد. با این اوصاف، اما هیچیک از جریانهای سیاسی پاسخی روشن و دقیق در مورد چه باید کرد ندارند. هیچکدام به طور روشن و صریح و شفاف مواضعشان را در خصوص بسیاری مسائل روشن نمیکنند. همین رویکرد موجب شده تا هیچ تصویر دقیقی از کنش احتمالی رایدهندگان نداشته باشند.
با این همه، به نظر میرسد جامعه امروز بیش از هر چیز نیازمند «شفافسازی» و نه «افشاگری» است.
شفافسازیهایی که با اهداف «ایجابی» و نه «سلبی» صورت بگیرد. این شفافسازیها نباید در راستای تخریب جریان رقیب باشد. خواه این جریان رقیب از هر گروه یا دسته یا نحله سیاسی و اجتماعی که میخواهد باشد. به دیگر بیان، این شفافسازی نوعی اعلام موضع رسمی جریانهای سیاسی در مواجهه با پدیدههای روزآمد اجتماعی و سیاسی است.
جناحها و جریانهای سیاسی باید بیش از زمان دیگری راهبردها و راهکارهای خود را در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، دیپلماتیک و... روشن کنند. این جریانها ناچارند که در نخستین انتخابات پنجمین دهه جمهوری اسلامی، دکترینهایشان در حوزههای مختلف را به صورت روشن و آشکار اعلام کنند.
تبیین این رویکردها برای نخستینبار سیاسیون را از پرداختن به «مدلول»ها جدا کرده و آنها ـ. و رایدهندگان به آنها ـ. را وادار میکند که به «دال»ها و بلکه «دال» مرکزی بپردازند. آنها باید یکبار برای همیشه موضعشان را درخصوص بسیاری از مسائل روشن کنند. شاید این تنها راهی باشد که بدنه اجتماعی ایران نسبت به این انتخابات دلگرم شود و حرفهایی تازه مبتنی بر انگارههایی عملگرایانه بشنود.
در چرایی الزام و ضرورت این مسئله باید گفته شود که خروج از بنبستها و مقابله با دشمنان بزرگ و کوچک منطقهای و بینالمللی کشور، نیازمند مشارکت حداکثری و حضور چشمگیر آحاد جامعه در فرآیندهای انتخاباتی است. به طور قطع این دوره، دوره «تکرار کردن»ها نیست. سرمایه «تکرار کردن» هزینه انتخابات گذشته شد. حالا باید اتفاقی تازه رخ دهد و این اتفاق تازه تنها در گرو «تغییر گفتمان» از «مدلول» به «دال» و تبیین مواضع و موقعیتها است.
یقینا لازمه چنین تغییری پوستاندازی، چابکسازی و جسارتبخشی در جریانهای سیاسی کشور است. تحقق این هدف هم با روح محافظهکاری و حفظ و حضور در قدرت به هر قیمتی در تنافر است؛ لذا به عنوان امر مقدماتی، جریانهای سیاسی باید با واکاوی رفتارها و کنشها، دست به یک جراحی بزرگ درونساختاری بزنند. در حقیقت جریانها و جناحهای سیاسی بیش از هر زمان دیگری نیازمند این جراحی عمیق و صد البته دردناک هستند. اما این جراحی میتواند و باید ضامن بقا و حفظ آنها در عرصه سیاستورزی کشور شود.
مدیرمسئول کیهان: برجام جای چهچه، جیک جیک میکند
حسین شریعتمداری در بخشی از سرمقاله امروز کیهان با عنوان قناری نیست گنجشک رنگ شده است! نوشت: [مدافعان برجام]ادعا میکنند برجام دستاوردهای فراوانی برای کشورمان داشته است، ولی منتقدان اجازه ندادهاند که مردم و نظام از این دستاوردها بهرهمند شوند! به بیان دیگر پله اول را سانسور میکنند و حال آنکه ابتدا باید اعلام کنند برجام چه دستاوردی داشته است و سپس توضیح بدهند که منتقدان مانع کدامیک از دستاوردهای مورد ادعای آنها شدهاند. فقط نیمنگاهی به روند طی شده به وضوح نشان میدهد حضرات درباره دستاوردهای برجام غیر از یک مشت لاف و بلوف و گندهگوییهای بیاساس، هیچ نمونه و نشانه دیگری ارائه ندادهاند و آنچه در این خصوص وعده داده بودند هم سراسر پوچ و خالی از واقعیت بوده است. اگر غیر از این است، بفرمایند!
این پرسش اساسی نیز در میان است که آیا ادعای عوامانه - و البته سؤالبرانگیز و مشکوک- این جریان و هدف نهایی کسانی که فاجعه برجام را به گردن منتقدان میاندازند، تبرئه آمریکا و ترامپ نیست؟!
- دیروز آقای رئیسجمهور در سفر به استان خراسان شمالی و در جلسه شورای اداری این استان گفتهاند؛ اگر برجام به نفع آمریکا بود چرا از آن خارج شده است؟! که باید گفت؛ اولاً و با عرض پوزش، ترامپ هنگامی از برجام خارج شد که جناب روحانی تضمین داد که با خروج آمریکا از برجام، ایران از برجام خارج نخواهد شد! این واقعیت تلخ و گزنده را خانم موگرینی در کنفرانس خبری خود در میلان ایتالیا به صراحت اعلام کرده و گفته بود آقای روحانی تضمین داد که ایران از برجام خارج نخواهد شد -که نشده است! - و دولت محترم نیز هرگز آن را تکذیب نکرده و نمیکند بنابراین خروج ترامپ به مفهوم نفی برجام نیست بلکه از نیمچه تعهدات آمریکا نیز شانه خالی کرده است! ثانیاً؛ ترامپ خواستار آن بود که موضوعاتی نظیر محدودیت صنایع موشکی ایران و ممنوعیت حضور کشورمان در منطقه هم به برجام افزوده شود و یکی از خواستههای رسما اعلام شده وی نیز مادامالعمر شدن برجام بود و سؤال این است که اگر برجام به زیان آمریکا بود چرا خواستار مادامالعمر شدن آن بوده و هستند؟!
- جناب روحانی در همان جلسه فرمودهاند که در اجلاس شانگهای دو تن از سران کشورها به ایشان گفتهاند شما در این ماجرا پیروز اخلاقی بودهاید! که باید گفت: مذاکرات برای لغو تحریمها بود که لغو نشد، نه برای دریافت «کاپ اخلاق»!
- و بالاخره باید گفت، برجام گنجشک رنگ شدهای است که به جای قناری به کشورمان قالب کردهاند و دقیقاً به همین علت است که نوای خوش الحان قناری از آن شنیده نمیشود و به جای چهچهه، جیکجیک میکند!