معمای نماینده سوم در ماجرای مافیای خودرو، سفر ظریف به محل برگزاری اجلاس جی ۷ ، زخم آتش بر تن ارسباران، تساهل با بدهکاران مهریه، تخلفات مالی با سرپوش قانون، انتقاد کیهان از سفر ظریف به فرانسه، چرا از آرای رئیس شورای شهر تهران کم شد؟ و بادیگارد چهرهها چقدر دستمزد میگیرند؟ و درگذشت داریوش اسدزاده بازیگر سینما و تئاتر از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز دوشنبه چهارم شهریورماه در حالی چاپ شدند و بر روی پیشخوان روزنامه فروشیهای کشور قرار گرفتند که حضور ظریف در محل برگزاری اجلاس جی ۷ و گزارشها و تحلیلهایی در این باره با تیترها و عناوین متنوعی در صفحات نخست بیشتر روزنامههای امروز برجسته شده است.
روزنامه کیهان که تیتری انتقادی درباره این سفر انتخاب کرده، گزارش اصلی خود را با عنوان سفر نابجای ظریف به فرانسه تشدید فشار به خیالگشایش را در صفحه نخستش برجسته کرد و در یادداشت روز خود مطلبی با تیتر گروگانگیری در خرابه برجام در این باره منتشر کرد.
روزنامه شرق و اعتماد با انتخاب یک عکس از اجلاس جی ۷ با حضور مکرون و ترامپ عبارتهای ناگهان ایران (اعتماد) و سفر ناگهانی ظریف به جی ۷ (شرق) را در کنار آن در صفحه نخست گنجادند.
روزنامه ایران نیز همین موضوع را تیتر یک امروزش انتخاب کرد و عنوان گفت وگوهای برجامی در چند قدمی ترامپ را در نیم صفحه نخست امروز خود برجسته کرد.
روزنامه همدلی و ابتکار نیز در یادداشتهایی به تحلیل این سفر پرداختند و مطالبی با عناوین هدف از دعوت ظریف به جی هفت چیست؟ و اهمیت حضور ظریف در اجلاس گروه ۷ مهمترین خبر روز را مورد توجه قرار دادند.
با این حال باز شدن پای یک نفر دیگر به ماجرای نقش دو نماینده مجلس در تخلفات خودرویی و سخنان وزیر اطلاعات درباره ویژگیهای نفوذیهای اصلی در کشور نیز از مواردی است که در گزارشهای امروز تعدادی از روزنامهها بازتاب داشته اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
فیلم بازی کردن بر سر ارزشها توسط نفوذیها
داریوش قنبری در سرمقاله امروز روزنامه همدلی با موضوع قرار دادن سخنان وزیر اطلاعات در گقت و گوی ویژه خبری درباره نفوذ با عنوان نفوذ تحت لوای دفاع از نظام نوشت: یکی از خطرات جدی پیش رو آن است که برخی با لباس ارزشی و در قالب دفاع از ارزشهای نظام، متاسفانه به خود نظام و به منافع ملی آسیب میرسانند. این افراد در گذشته هم آسیبهایی جدی به نظام رساندهاند. زدن تیشه به ریشه ارزشها، نظام و انقلاب از سوی افراد نفوذی و از عوامل بیگانه با علم کردن پرچم دفاع از ارزشها و انقلاب، از جمله خطراتی است که کشور و نظام را همواره تهدید میکند. اقداماتی که در سالهای گذشته علیه خواست و منافع ملت انجام شده نیز در همین چهارچوب ارزیابی میشود و کسانی که در قالب دفاع از ارزشها در مقابل خواست ملت و همینطور منافع ملی و مصالح نظام ایستاده اند آگاهانه یا ناآگاهانه نظام را تضعیف میکنند.
به علاوه، کسانی که با خواست ملت و مصالح ملی همسویی ندارند و مصالح نظام را به خوبی درک نمیکنند نمیتوانند مدافع خوبی هم برای ارزشها باشند. قطعا بحث دفاع از ارزشها از سوی این عده بیشتر به طنز شباهت دارد تا یک مطالبه حقیقی. متاسفانه واقعیت آن است که این عده تحت پوشش دفاع از ارزشها قرار گرفتهاند و خود را انقلابی جا میزنند تا هاله امنی برای فعالیتهای خود که ضد منافع ملی است پیدا کنند.
به عبارت دیگر، خود را کاتولیکتر از پاپ نشان میدهند و کاسه داغتر از آش میشوند و با طرح مباحث افراطی به دنبال آن هستند که خود را بسیار معتقدتر از دیگران نشان دهند. افرادی این چنین در راستای بازی پیشرو در پی آن هستند که منافع خود را تامین کنند یا خواستههایی که به ایشان دیکته شده را به نوعی پیش ببرند. آنچه حائز اهمیت است آن است که لازم است نسبت به نفوذ افرادی که گرایشهایی از این دست دارند مراقبتهای لازم صورت گیرد و اجازه نداد کسانی که تحت لوای دفاع از ارزشها هستند در کشور چالش ایجاد کنند و خطراتی که در گذشته هم به نوعی وجود داشت دوباره پدیدار شود.
اشاره وزیر اطلاعات به این موضوع نشان از درک درست این تهدید از سوی ایشان دارد، موضوعی که پیش از این نیز وجود داشته و برخی نیز در گذشته تا حدودی تلاش میکردند با به کارگیری این روشها، مشکلاتی برای منافع ملی، مصالح کشور و نظام ایجاد کنند.
در هرحال جای خوشحالی است که وزیر اطلاعات به عنوان متولی دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کشور که قطعا اطلاعات پشت پرده و بیشتری در خصوص این مسائل دارد این موضوع را مطرح میکند. طرح این مساله از سوی وزیر اطلاعات میتواند جلوی فیلم بازی کردن در دفاع از ارزشها را بگیرد.
حقیقتا بهتر است اسم این روشی را که این عده در پیش گرفتهاند، فیلم بازیکردن بگذاریم. جلوی کسانی را که با فیلم بازیکردن بر سر ارزشها به دنبال صدمه زدن به کشور و نظام هستند باید گرفت و امیدواریم که ورود وزیر اطلاعات به این موضوع مقدمهای باشد برای شناسایی این افراد و برخورد قاطع با کسانی که تحت لوای دفاع از ارزشها، تیشه به ریشه ارزشها میزنند.
هدف از دعوت ظریف به جی هفت چیست؟
محمدرضا ستاری در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با اشاره به سفر روز گذشته ظریف به محل برگزاری اجلاس جی ۷ به تحلیل هدف دعوت از وزیر خارجه ایران به جی ۷ پرداخت و نوشت: این سفر از آنجا اهمیت پیدا میکند که وزیر خارجه ایران، روز جمعه در پاریس حضور داشت و مذاکرات مهمی را با امانوئل ماکرون رئیسجمهوری این کشور انجام داد. هر چند خود ظریف این مذاکرات را رو به جلو توصیف کرده و رئیسجمهوری فرانسه نیز از ارائه بسته پیشنهادی به ایران در خصوص حل و فصل اختلافات خبر داده است، اما جزئیات دقیقی از پیشنهاد فرانسه به ایران تاکنون منتشر نشده و تنها گمانهزنیهایی از آن موجود است. به گفته منابع مطلع، روز گذشته سران هفت کشور صنعتی رئیسجمهوری فرانسه را مامور انتقال پیام به ایران قرار داده و شخص ماکرون در ملاقاتش با دونالد ترامپ پیشنهادهایی را به منظور کاهش تنشها مطرح کرده است.
پیش از این گفته شد که گویا فرانسه در ازای کاهش برخی از تحریمهای آمریکا و به طور مشخص اخذ معافیت فروش نفت ایران و نیز راهاندازی یک خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری، از تهران خواهد خواست تا بر سر مسائلی همچون برجام، موشکی و منطقه به پای میز مذاکره بیاید. این گمانهزنی که طی چند روز گذشته با انتقادهایی در داخل کشور روبهرو شده است، در پیوند با سفر غیرمترقبه ظریف به محل اجلاس سران گروه هفت که امری بیسابقه محسوب میشود باعث شده تا جنبههای مختلفی از تحولات مربوط به ایران، اروپا و برجام مورد تحلیل و بررسی کارشناسان قرار بگیرد.
در یکی از این جنبههای تحلیلی میتوان گفت که با پیچیده شدن معادلات طی ماههای اخیر، اکنون کار برای سایر شرکای برجام به خصوص سه کشور اروپایی برای نجات این توافق دشوارتر از گذشته شده است. چرا که ایالات متحده اعلام کرده همچنان سیاست تشدید فشارهای خود را در دستور کار دارد و اروپاییها نیز بعید به نظر میرسد که در مدت کوتاهی بتوانند همانطور که خودشان اذعان کردهاند معجزهای در قبال برجام صورت دهند.
در همین رابطه با توجه به مواضع ایران که توامان با ورود به گامهای هستهای شده است، بسیار دور از ذهن مینماید که در قبال بسته پیشنهادی مطرح شده، موضوع مذاکره مجدد در برجام بر سر بند غروب، مسأله موشکی و منطقهای مجدد کلید بخورد؛ چرا که ایران بارها تاکید کرده که موضوع موشکی خط قرمز بوده و اروپاییها نیز برای توقف گامهای هستهای ملزم به رعایت ۱۱ تعهد خود در برجام هستند.
از همین رو به احتمال فراوان سفر غیرمنتظره ظریف به محل اجلاس سران جی هفت مربوط به گفتوگوهایی در جهت کاهش تنشها در منطقه است؛ چرا که تشدید این تنشها به موازات تحرکات معنادار آمریکا در منطقه بسیار کشورهایی اروپایی را نگران کرده و از سوی مقابل خطر فروپاشی نهایی برجام، سه قدرت این قاره را بر آن داشته تا حداقل در ازای گرفتن امتیازاتی از دونالد ترامپ، از افزایش چالشها جلوگیری کنند. به همین منظور زمانی که اروپا تحت فشار ملموس قرار گرفته، سعی میکند تا با دست کشیدن از استاندارد دوگانه سابق، معادلات فعلی کاخ سفید را در قبال ایران تغییر دهد. یکی از مهمترین این معادلات موضوع فروش نفت ایران و درآمدهای حاصل از آن است که میتواند در بنبست کنونی تا اندازهای راهگشا باشد. به همین منظور به نظر میرسد برآیند این سفر نه در جهت اتفاقات غیرمنتظره و شروع مذاکرات احتمالی بر سر برجام یا مسائل دیگر، بلکه در جهت کنترل و مهار اوضاع به خصوص از سوی طرفهای اروپایی باشد. امری که در روزهای آینده مشخص میشود پاسخ مقامات کشورمان به این موضوع چه خواهد بود و در مقابل چه انتظاراتی از ایران در قبال معافیتهای نفتی وجود خواهد داشت.
تماس مسئولین برای آزاد کردن قاچاقچی بدتر از قاچاق تریاک
عباس عبدی طی یادداشتی که در شماره امروز روزنامه اعتماد با عنوان بدتر از قاچاق تریاک به سخنان اخیر سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس درباره تماس ۳۰۰ مسئول برای آزاد کردن یک قاچاقچی تریاک نوشت: فرض کنید که شرایط نظارتی بر رفتار و گفتار ما تغییر کند، آیا گمان میکنید که باز هم به همین صورت که اکنون رفتار میکنیم، سخن میگوییم یا رفتار میکنیم؟ بهطور قطع تغییر خواهد کرد ولی حد تغییر در هر فردی به متغیرهای گوناگونی ربط دارد که خارج از موضوع این یادداشت است. این نکته را نوشتیم تا به خبر عجیبی بپردازیم که از سوی سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس ابراز شده است. خبرگزاری آنا سخنان او را در سازمان بسیج دانشجویی چنین نقل کرد که: «چندی پیش یکی از قاچاقچیان حرفهای با بیش از ۲۰ کیلوگرم تریاک دستگیر شد که در عین تعجب حدود ۳۰۰ نفر از مسوولان برای آزادی وی تماس گرفتند.» اگر کسی چند سال پیش و در زمان سلطه اصولگرایان چنین سخنی را میگفت. بهطور قطع مصداق تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی دانسته و متهم به آن میشد و فوری روانه دادگاه میگردید.
باید انصاف هم داد که اگر این گزاره درست نباشد و چنین اتفاقی رخ نداده باشد، بهطور قطع چنین رویدادی عملی خلاف است که حداقل شایسته رسیدگی قضایی است ولی، چون گوینده وضعیت سیاسی منتسب به یک جناح را دارد، بعید است که مورد پرسش واقع شود. اگر این سخنرانی ۱۰ سال پیش نزد سازمان بسیج میشد، به احتمال فراوان حاضرین در جلسه نیز واکنش نشان میدادند و سخنران را به چالش میکشیدند به همین دلیل نیز سخنران از ابتدا جرات نمیکرد که چنین گزارهای را بگوید. ولی امروز که شرایط تغییر کرده، هرچه سیاهنمایی بیشتر شود، مطلوبیت آن برای این جناح بیشتر است. اینکه گوینده رقم حدودا ۳۰۰ نفر را ذکر میکند، شاید منظورش تعداد زیاد است، والا چگونه ممکن است ۳۰۰ نفر و نه حتی ۳۰۱ یا ۲۹۹ نفر برای آزادی کسی تماس بگیرند؟ بنابراین فرض میکنیم که مثلا دهها نفر چنین کردهاند. که البته یک نفرش هم زیاد است، چه رسد به دهها نفر. معنای این سخن روشن است. اینکه یک نفر قاچاقچی حرفهای مواد مخدر آنقدر با مسوولان رفیق است که حتی حاضر هستند برای آزادی او تماس بگیرند. این را چگونه میتوان تعبیر و تفسیر کرد؟ جز اینکه مافیا همهکاره است؟ جالب اینکه مگر ممکن است کسی را با ۲۰ کیلو تریاک بگیرند و امکان آزادی او وجود داشته باشد؟! چون اگر امکان نداشته باشد، طبعا کسی نیز تماس نخواهد گرفت. پرسش اصلی این است که فرض کنیم نه ۳۰۰ نفر که فقط یک نفر برای آزادی او تماس گرفته باشد، این هم زیاد است. همین که کسی به خود جرات دهد که با پلیس یا مقام قضایی تماس گرفته و خواهان آزادی یک متهم با ۲۰ کیلو تریاک شود.
وضعیتی بدتر از اصل وجود آن جرم است. بنابراین باید این مشکل را حل کرد. حل این مشکل در گرو رفتار آقای سخنگو و امثال او است. او وظیفه دارد که نام تکتک این افراد و استدلالهای آنان را برای درخواست آزادی چنین متهمی ذکر کند. به علاوه او باید توضیح دهد که اگر درخواستکنندگان توجیه قانونی برای این درخواست خود ندارند، چگونه جرات میکنند که چنین درخواست نامشروعی را داشته باشند؟ گفتن این خبر و سپس هیچ اقدامی نکردن از اصل قاچاق مواد مخدر و نیز کوشش برای آزادی متهم آن اگر بدتر نباشد، قطعا کمخطرتر نیست. پس از انتشار این خبر، دیدم که یک نفر زیر آن کامنتی گذاشته بود که گویی فرد دستگیر شده ساقی این ۳۰۰ نفر بوده است؟! و این برداشت نامعقولی از این خبر نیست، و الا چرا باید کسانی برای آزادی یک قاچاقچی حرفهای اقدام کنند؟ جز اینکه سهم آنان را به صورت پول یا جنس میداده است؟! خوب وجود چنین افرادی در میان مسوولان بدتر است یا وجود قاچاقچی؟ بنابر این انتظار میرود که دادگاه این فرد را احضار و اسامی ۳۰۰ نفر را منتشر کند.