به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز دوشنبه ۲۸ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که کنفرانس مطبوعاتی رئیس جمهور روحانی و دادگاه رسیدگی به اتهامات روح الله زم و موضوعات مطرح در آن ها، نیم صفحه نخست بیشتر روزنامه های امروز را تحت تاثیر خود قرار داده اند.
بیشتر روزنامه با گزینش فرازهایی از پاسخ های روحانی به سوالات خبرنگاران از رقابتی بودن انتخابات گرفته تا هواپیمای اوکراینی، از حوادث آبان ماه گرفته تا شرایط مذاکره با آمریکا را همراه با تصاویر نشست خبری روز گذشته، تیتر یک صفحات نخستشان کرده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم؛
روزنامه جوان در ستون ویژه های جوان شماره امروز خود با عنوان خطاب وزیر کشور با چه کسانی بود، نوشت: سخنان وزیر کشور در مورد کسانی که به رد صلاحیتها انتقاد کردند، مورد اعتراض برخی فعالان مجازی حامی دولت قرار گرفت. عبدالرضا رحمانی فضلی در سخنانی که در گفتوگوی ویژه خبری شبکه ۲ سیما داشت، فضای کشور را کاملاً انتخاباتی دانست و تصریح کرد: «در همین تهران که برخی میگفتند تعداد کمی از افراد جناح ما تأیید صلاحیت شدند چند لیست ارائه دادهاند.» او در ادامه گفته: «احزاب باید نقش خود را انجام دهند. مردم اعتدال، اصولگرا و اصلاحطلب را تجربه کردهاند. ما نباید با صندوق قهر کنیم. نفس حضور مردم برای رهبر انقلاب و رئیس جمهور مهم است.»
در هفتههای اخیر بارها و بارها سران احزاب اصلاحطلب نسبت به آنچه رد صلاحیت گسترده کاندیداهای خود مینامیدند، اعتراض کردند و مدعی شدند که به دلیل نداشتن کاندیدا امکان دادن لیست را ندارند. از جمله رئیس جمهور حسن روحانی هم در سخنانی (۷ بهمن ۹۸) گفته بود: «به شما میگویند وارد یک فروشگاه بزرگ شوید و یک جنسی را انتخاب کنید، اگر یک جنس بیشتر نیست، یک مارک هم بیشتر نیست، دیگر انتخاب لازم نیست، دیگر بزرگ خانواده لازم نیست برود، یک بچه هم برود، یک مارک است دیگر میگویند این جنس را برداریم پول را بده و بیا. بسیار مهم است که مردم احساس کنند باید میان چند نمونه یکی را برگزینند؛ این میشود انتخابات...»
روحانی البته در نشست خبری روز گذشته خود، این مثال را که نافی انتخابی بودن انتخابات پیش رو بود، به مثالی که صرفاً محدود شدن انتخاب را تأیید میکرد، تغییر داد و توضیح داد که انتخابات از بین نرفته، بلکه صرفاً امکان انتخاب محدود شده است و کارخانه خودروسازی را مثال زد که به جای ۵۰ رنگ، ۱۰ رنگ را مقابل مشتریهای خود میگذارد و تصریح کرد: «از نظر برخی ممکن است انتخاب مطلوب امکان نداشته باشد، اما آیا باید انتخابات محدود را هم کنار بگذاریم و کل انتخابات را کنار بگذاریم؟» روحانی همچنین توضیح داد که انتخابات را انتصابات نمیداند: «همه حرف من از روز اول آن بود که اجازه ندهیم یک وقتی انتخابات تبدیل به انتصابات شود، نه اینکه هم اکنون انتخابات، انتصاب است که اگر اینگونه باشد چرا من اصرار میکنم که مردم در انتخابات شرکت و در آن حضور پیدا کنند.» برخی خواستند سخنان رحمانی فضلی در کنار انتقادات روحانی به شورای نگهبان را نشانه وجود دوگانگی در دولت بدانند، اما موضع جدید روحانی حکایت از تغییر موضع دولت دارد و نه دوگانگی بین رئیس جمهور و وزیر.
اصلاحطلبان هم گرچه ابتدا گفتند کاندیدایی ندارند و لیست نمیدهند، اما هم اکنون با لیستهای متعدد در انتخابات مجلس حضور دارند و همین نشان میدهد آن عده که از نداشتن کاندیدا حرف زدهاند، ادعایشان خلاف واقع بوده است.
صادق زیباکلام فعال سیاسی و استاد دانشگاه طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جهان صنعت نوشت: نشست خبری دیروز آقای روحانی با رسانهها در واقع نخستین مواجهه او با افکار عمومی بعد از وقایع تلخ دو، سه ماه اخیر بود. به همین خاطر انتظار میرفت حداقل در حوزههایی مثل اعتراضات آبان و ابهامات آن از جمله تعداد کشتهشدگان یا ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی، حرف تازهای داشته باشد. روحانی اما نهتنها حرف تازهای نداشت بلکه هیچ تلاشی هم برای بروز رفتار متناسب با احساسات مردم نکرد. لبخندهای مکرر وی حین بیان همان حرفهای تکراری پیرامون دلایل تاخیر در اطلاعرسانی درباره خطای انسانی یا دلایل مسکوت ماندن تعداد کشتهشدگان حوادث آبانماه به خوبی این مطلب را نشان داد.
برای درک دلیل این رفتار آقای رئیسجمهور باید وی را از نزدیک و زیر ذرهبین دید. به عبارت دیگر با تجزیه و تحلیلهای معمول سیاسی نمیتوان آقای روحانی را مورد خوانش قرار داد. در واقع تجزیه و تحلیلهای معمول سیاسی ما را به اشتباه خواهد انداخت زیرا ایشان از ۲۹ اردیبهشت ۹۶ به این سو به طور منظم در حال از دست دادن محبوبیت خود بوده است به طوری که من یقین دارم اگر همین فردا انتخاباتی برگزار شود، او نهتنها ۲۴ میلیون که ۲۴۰ هزار رای هم نمیآورد.مساله آنجا پیچیده میشود که نمیتوان پذیرفت خود وی از این وضعیت مطلع نباشد. هر چقدر هم که او در برج عاج نشسته باشد، دستیاران و مشاورانی دارد که در این جامعه زندگی میکنند و یقینا به او گفتهاند محبوبیت شما در این مدتی که از انتخابات میگذرد به شدت سقوط کرده است. هیچطور نمیتوان پذیرفت که او از سقوط محبوبیت خود مطلع نیست. البته ممکن است با من همعقیده نباشد و فکر کند زیباکلام اغراق میکند و ۱۶، ۱۷ میلیون رای دارد.
نکته قابل تامل آن است که اگر این کاهش محبوبیت برای روحانی مهم بود، حداقل فکری میکرد و از نزدیکان خود میپرسید که چطور میتواند از سرعت ریزش رای خود بکاهد. به نظر من با توجه به رفتار روحانی خیلی قرص و محکم میتوان گفت که او اساسا به ریزش رای خود اهمیتی نمیدهد و نمیتوان با تجزیه و تحلیل سیاسی گفت که چرا اهمیت نمیدهد. روحانی به هر حال یک کنشگر سیاسی است و بنا نیست از ۱۴۰۰ بازنشسته شود و به منطقه خوش آب و هوایی در سمنان برود. ایشان حداقل ۲۰، ۳۰ سال دیگر برای فعالیت سیاسی فرصت دارد و این مساله را پیچیدهتر میکند. اگر روحانی ۸۰ ساله بود میگفتیم اهمیتی ندارد و میخواهد این سالهای آخر را با نوههایش بگذراند اما شرایط روحانی اینطور نیست. پس چرا برایش مهم نیست که رفتار و گفتار او اینقدر باعث دلخوری مردم شده است؟در پاسخ به این پرسش باید بگویم این امر تا حدی به ذات متکبر روحانی برمیگردد. من فکر میکنم که در میان رجال سیاسی ایران طی سالهای قبل و بعد از انقلاب رجلی با تکبر روحانی نداشتهایم. او ذرهای به افکار نخبگان و مردم در مورد خود توجه ندارد. شاید دلیل دیگر رفتار وی آن باشد که او برای خود بعد از ۱۴۰۰ اهدافی در نظر دارد که خیلی به صندوق رای و نظر مردم مربوط نیست. شاید ایشان به جایی در نظام فکر میکند که نیازی به رای مردم ندارد. اگر اینطور باشد البته رفتار درستی در پیش گرفته زیرا برای رسیدن به آن جایگاه باید مراکز قدرت را راضی کند. همچنان که بعد از اردیبهشت ۹۶ به مراکز قدرت بیش از نخبگان، نویسندگان، دانشگاهیان و به طور کلی به مردم توجه دارد. با در کنار هم قرار دادن این دو دلیل میتوان فهمید که چرا آقای روحانی به افکار عمومی توجه ندارد و اینقدر متکبرانه عمل میکند.
اشرف بروجردي طی یادداشتی با عنوان درك خطر ورود تندروها که روزنامه اعتماد در شماره امروز خود منتشر کرده نوشت: «در تمام انتخاباتها اگر زنان تصميم بگيرند كه شور انتخاباتي ايجاد كنند، قادر خواهند بود تا افرادي را كه افكار و تصميماتشان براي جامعه مفيدتر است، انتخاب كنند.» استنباط من از فرمايش رييسجمهور اين بود كه زنان همواره ميتوانند در انتخابات نقش داشته باشند. در دوره فعلي به دليل شرايطي كه بر كشور حاكم شد و فضاي سرد انتخاباتي كه به دنبال آورد؛ از جمله سكوت در مجامع سياسي، اين زنها هستند كه ميتوانند اين هيجان را به صحنه برگردانند. اشاره آقاي دكتر روحاني بر اين است كه اصولا زنان در ايجاد شور و شوق براي انجام يك حركت اجتماعي بسيار اثربخش هستند. در زمان جنگ هم ميبينيم، زنانمان بودند كه هم در رفتن نيروها به جبهه و هم در تامين نيازهاي پشت جبهه توانستند اين شور را ايجاد كنند. در انتخابات حرف اين است كه با توجه به نقش و حساسيتي كه زنان در مسائل اجتماعي دارند، ميتوانند حتي فارغ از حوزه سياسي اين شور را به وجود آورند. به عنوان مثال در حال حاضر و به رغم اينكه خيلي از سياسيون هستند كه تمايلي به شركت در انتخابات ندارند بسياري از خانمها معتقدند اگر ما شركت نكنيم، احتمال حضور نيروهاي تندرو در مجلس فراهم ميشود و براي همين بهتر است كه شركت كنيم و بتوانيم ولو اندك جلوي حضور تندروها را در مجلس بگيريم حتي شده با انتخاب نمايندگاني كه شايد جزو چهرههاي شاخص سياسي نيستند. اين تفاوت ديدگاه و نگاه حضور زنان در اين عرصه است.
بايد توجه داشت كه كل جامعه از قدرت گرفتن تندروها آسيب ميبيند اما در اين ميان آنچه زنان را روي اين موضوع حساس ميكند، آن نقشآفريني اجتماعي است كه همواره بر عهده داشتهاند. زنان فكر ميكنند كه تبعات حضور چنين افرادي، تخريب اجتماعي را به همراه دارد در اين ميان چه كسي آسيب ميبيند؟ بچهها آسيب ميبينند و جامعه امكان گفتوگوي سالم را از دست خواهد داد. قدرت گرفتن ديدگاههاي تند در كشور حاصلش چيزي جز بيشتر شدن فاصله دولت و ملت نيست و باعث ميشود، سامان كشور به هم بريزد. اين مواردي است كه سبب حساسيت زنان ميشود. براي همين است كه از كنار بدهوبستانهاي سياسي ميگذرند تا به يك مصلحت بالاتر دست پيدا كنند، آن مصلحت بالاتر مصلحت اجتماعي است. هنوز بيش از يك سال از دولت آقاي روحاني باقي است و اگر در اين فاصله مجلسي متشكل از ديدگاههاي افراطي سر كار بيايد، دولت نميتواند در اين زمان باقي مانده، ايدههايش را عملي كند و آنها را پيش ببرد. نگاه اين دولت به موضوع زنان و حق زنان از نظر من نگاهي زيرساختي بوده و نه مقطعي. به عنوان مثال ما تابويي به نام سفير شدن زنان داشتيم و در دولت آقاي روحاني بود كه 4 خانم به اين مقام رسيدند. در زمينه مسائل روز و زيرساختي آقاي روحاني در موضوع زنان حساس هستند و اگر مساله اصلي ما اين است كه زنان بايد بتوانند در حوزههاي موثر حضور داشته باشند و تاثيرگذار باشند در اين دولت براي نيل به اين هدف گامهاي خوبي برداشته شد. بايد به ياد داشته باشيم كه مساله انتخاب وزير زن، موضوعي است جدا كه جداگانه بايد در موردش صحبت كرد. جدا از رويكرد مجلس رأي و نظر علما هم مهم است. ميدانيم كه بعضي از علما اعتقاد چنداني به وزارت زنان ندارند هر چند كه بايد گفت، رويكرد آنان هم به مساله تغيير كرده و بايد گفت كه اين نظرات در قياس با ده سال پيش بسيار متفاوت است. اين موضوعي است كه با نزديك شدن اين آرا به هم بايد حل و فصل شود.