به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه چهارم اسفندماه در حالی از چاپخانهها راهی پیشخوان مطبوعات شد که تیترهای مرتبط با نتایج انتخابات در شهرهای مختلف که حاکی از پیروزی جریان اصولگرا و تشکیل مجلسی انقلابی است، در صفحات نخست روزنامهها برجسته شده است؛ تحلیلهایی درباره علل کاهش مشارکت مردم در این انتخابات نیز در تعدادی از روزنامهها به چشم می خورد.
کرونا دیگر موضوعی است که با تیترها و عناوین متنوع در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است؛ عناوینی همچون هشدار وزارت بهداشت و مراجع برای کنترل کرونا؛ پرهیز از اجتماعات، همه با هم علیه کرونا، کرونا را بدون حمایت بینالمللی هم شکست میدهیم، مجاهدان کرونا، بازار ایران در محاصره کرونا و FATF و کاسبان کرونا تیتر گزارشهای اصلی بیشتر روزنامههای امروز شده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
عبدالله گنجی مدیرمسئول روزنامه جوان در بخشی از سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان تأملی در رأی دوم اسفند با تحلیل چرایی کاهش آمار مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی نوشت:؛
۱- بدون تردید پیدایش کرونا و بمباران رسانههای غربی وحشت عجیبی در مردم ایجاد کرد. قم که مرکز رأی متشرعین است با کاهش مشارکت جدی مواجه شد و این قابل تعمیم به همه کشور است. کرونا چنان برجسته شد که آن را معادل مرگ و سرطان معرفی کردند و زمینگیر کردن مردم در منازل کاملاً مشهود بود. حتی استرس کسانی که در صفهای رأی حضور داشتند، ملموس و قابل درک بود.
۲- وعدههای صریح و با اعتماد به نفس رئیسجمهور در هفتسال گذشته شرایطی را ایجاد کرد که کاندیداهایی که درصدد قول و وعده برمیآمدند مورد تمسخر قرار میگرفتند و گوشها از شنیدن وعدهها پر بود. باورناپذیری نسبت به امیدآفرینی ملموس بود. ناکارآمدی موجود چه واقعی باشد، چه توسط رسانههای دشمن و حتی داخلی برجسته شده باشد در ذهنیت اجتماع مؤثر واقع شده است. عدم وزیدن نسیمهای امیدبخش از بخشهای خدماتی و مولد کشور در اینباره بیتأثیر نبود.
۳- عدم اطلاعرسانی تصمیمات بنزینی قبل از اجرای آن و تثبیت هفتساله قیمت آن و رشد تصاعدی نوعی اعتراض میدانی در آبانماه و نوعی اعتراض نهفته در انتخابات را به همراه داشت. بهرهگیری رسانههای متعدد معاند از کشتههای آبانماه و هواپیمای اوکراینی نیز بیتأثیر نبود.
۴- حملات روحانی به شورای نگهبان و به سخره گرفتن انتخابات با ادبیاتی نظیر «انتصابات»، «تشریفات» و جرم شدن «جمهوری» در آینده هم بیتأثیر نبود. رشد رأی تا یک هفته بعد از سخنان روحانی در نظرسنجیها متوقف شده بود و رسانههای معاند با صدها برابر به آن ضریب دادند.
۵- یک روز قبل از انتخابات دهها اصلاحطلب با نامه و پستهای مجازی «تهدید به تجاوز» به یک خانم در زندان را برجسته کردند و از صبح انتخابات شجریان را تمام شده معرفی کردند. اگرچه این عوامل چندان مؤثر نیست، اما تأثیر حداقلی را نباید نادیده گرفت.
۶- مجلس فعلی نیز در ذهن اجتماع بیخاصیت جلوه نمود، چه در امر نظارت و چه در عرصه قانونگذاری گرهگشا نبود و خروجی برجستهای نداشت. شاید نداشتن اکثریت همسو علت عدم خروجی جدی از آن بود، اما در مجموع در بین مردم و نخبگان بر سر ضعف مجلس اشتراکنظر وجود داشت. معرفی ۹۰ نماینده با کلیدواژه «فساد» نیز بیتأثیر نبود.
۷- بهرغم اینکه اصلاحطلبان در تهران لیست قویتر از ۱۳۹۴ داشتند، اما حامیان آنان کمتر مشارکت کردند. ناامیدی از فراکسیون امید مجلس و به سخره گرفتن «تکرار خاتمی» هم بیتأثیر نبود، به صورتی که خاتمی حاضر به تکرار آن خاطره نشد. درصورتی که حامیان جناح مقابل یکپارچه رأی دادند.
۸- چند میلیون ایرانی خارج کشور در انتخابات ریاستجمهوری میتوانند شرکت کنند، اما در انتخابات مجلس خیر و وزارت کشور این تفاوت را لحاظ نکرده است.
حال جریان پیروز در شرایط سختی وارد مجلس میشود. تلنبار مطالبات، آسیب دیدن امید، فشار اقتصادی و روانی دشمن و بیایده بودن دولت، مسائلی هستند که چشمهای ملت برای اصلاح را به مجلس دوخته شده است. آزمون انقلابیون، آزمونی سخت، بزرگ و تاریخی است. برنامه، توکل، تلاش و اولویتشناسی کمککننده است.
هدر دادن یک ساعت از وقت مجلس خسران است. حرفهای تند از تریبون زدن بهجای عمل مؤثر نیز میتواند مجلس جدید را به چالش بکشد.
جمشید پژویان اقتصاددان طی یادداشی با عنوان تبعات تصمیم گروه اقدام مالی در روزنامه ایران نوشت: واکنش اقتصاد به رویدادهای سیاسی امری طبیعی است. در خصوص، مسأله افایتیاف، کاملاً قابل پیشبینی است که میتواند آثاری همراه داشته باشد. تصمیمات کارگروه ویژه اقدام مالی افایتیاف توصیههایی دارد که از سوی همه کشورها جدی گرفته میشود. افایتیاف، سازمان بین دولتی است که در سال ۱۹۸۹ با ابتکار جی۷ با نگرش به سیاستهای توسعه برای مبارزه با پولشویی بنیاد شده است.
این سازمان در سال ۲۰۰۱ به کارزار مبارزه با تأمین مالی تروریسم پیوست و تمام کشورها هم نسبت به این اقدامات، بهمنظور تسهیل مبادلات، پایبند هستند. محور توصیههای الزام آور افایتیاف، مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم است. ایران نیز چنانچه بخواهد در شرایط تحریمها مبادلات مالی روانی با جهان داشته باشد، باید فشارهای ناشی از افایتیاف را پشت سر بگذارد. ایران پیش از آنکه وارد لیست سیاه بشود، ابتدا یک سال در حال تعلیق قرار گرفت و پساز آن هم، کشور طی چند مرتبه در وضعیت تمدید برای اجرای توصیههای افایتیاف قرار گرفت. نهایتاً پساز کش و قوسهای فراوان در مهلت باقی مانده، مفاد آن را نپذیرفت و در لیست سیاه قرار گرفت.
این رخداد بدان معناست که تا پیش از این ایران، تنها از سوی امریکا تحت تحریمهای اقتصادی قرار داشت، اما پس از این، کشورهای اروپایی و آسیایی هم نوع مناسبات اقتصادیشان را با ایران تغییر میدهند. یعنی یا ایران را از فهرست تعاملات مالی خود حذف میکنند یا تحریمها و محدودیتهایی از سوی آنان بر ما اعمال میشود. اینکه برخی از مسئولان معتقدند، نپیوستن به افایتیاف، تأثیری بر اقتصاد کشور ندارد، نکته قابل تأمل و قابل توجهی است.
این اتفاق بر تمام ابعاد اقتصادی کشور تأثیر خود را میگذارد. تأثیر افایتیاف، بر اقتصاد کشور، تأثیر مستقیمی نیست، بلکه بهصورت غیرمستقیم و از سوی کشورهای دیگر مورد توجه قرار میگیرد، تحریم ایران از سوی کشورهای دیگر و کنارهگیری از ایران در مناسبات اقتصادی، بزرگترین و مؤثرترین تأثیر این اتفاق بر اقتصاد ایران است. در مدت زمان کوتاهی، پس از قرار گرفتن ایران در لیست سیاه، دلار با افزایش قیمت قابل توجهی مواجه شد و به تبع آن، ریال هم افت کرد. این یعنی تأثیر افایتیاف از طریق افزایش قیمت دلار و افت ارزش ریال مشکلات فراوانی در واردات و روابط با دنیا ایجاد میشود که بر مجموعه اقتصاد تأثیر میگذارد. بنگاهها در سطوح خرد و کلان و تولید در سطح کلان و در مجموع بالارفتن هزینهها، از تبعات نپذیرفتن محورهای مورد تأکید افایتیاف است. در واقع، واردات برای ایران گرانتر تمام میشود.
تأمین نیاز ما به واردات بهعنوان نهادههای تولید برای صنایع دشوارتر خواهد شد. در نهایت، باید گفت: برخورد لجوجانه با این موضوع، بر خلاف تلاشهای دولت، به نتیجه نرسید. با اینکه تعداد افرادی که با الحاق موافق بودند، بیشتر بود، اما متأسفانه کسانی به نتیجه رسیدند که گویا از پیامدهای موضوع یا مطلع نیستند یا در امان هستند و صدمه نمیبینند. این موضوع به کل اقتصاد کشور در تمام ابعاد صدمه وارد میکند. ما راه دیگری جز پذیرفتن آن نداریم. باید خودمان را به دنیای آزاد و سایر کشورها ملحق کنیم. برای این موضوع، راه جایگزین وجود ندارد.
سیدصادق غفوریان در بخشی از یادداشت روز امروز روزنامه خراسان با عنوان پیشگیری را باختیم کنترل کرونا را نبازیم! نوشت:
۱ – کرونا موضوعی نبود که به یک باره به سراغ ما بیاید. جهان حداقل از یک ماه قبل به چالش کرونا مبتلا شده است. آیا وزارت بهداشت و دیگر دستگاههای مسئول نمیتوانستند علاوه بر اتخاذ تدابیر تخصصی درمان، بر موضوعاتی همچون اطلاع رسانی و مدیریت بازار اقلام بهداشتی، تدبیر و «راهکار در بحران» بیندیشند؟
اولین چالش ماجرا از نحوه اطلاع رسانی ظهر چهارشنبه ۳۰ بهمن آغاز شد که مدیرمرکز اطلاع رسانی وزارت بهداشت همزمان با ساعت ۱۳:۱۵ رسما دو مورد «کرونا» را در فاز آزمایشهای اولیه مثبت اعلام و اطلاعات تکمیلی را به وصول نتایج آزمایش های بعدی موکول کرد. در شرایطی که رسانهها منتظر نتایج ثانویه آزمایشها به سر میبرند به یک باره در ساعت ۱۹:۳۰ خبر فوت دو بیمار مبتلا اعلام میشود. در واقع زمان میان اعلام ابتلا تا فوت فقط ۶ ساعت فاصله شد که البته در این زمان و حتی در روزهای قبل از آن، فضای مجازی پر بود از شنیدهها و دیدهها درباره مبتلایان به کرونا که تمامی موارد نیز توسط مسئولان تکذیب میشد.
به هر روی آغاز «چالش کرونا» با نحوه اطلاع رسانی نه چندان مطلوب همراه شد و اگرچه ممکن است برخی «انتخابات» را بهانه این نحوه اطلاع رسانی کنند، اما نه کرونا و نه انتخابات موضوعات خلق الساعه نبودند.
۲ – آیا میتوان از چالشهای این روزهای کرونا سخن به میان آورد و از چالش «ماسک» سخن نگفت؟
چگونه یک مسئول یا یک سیستم میتواند آن قدر کم تدبیری به خرج دهد که قیمت یک ماسک یا مواد ضد عفونی (اگر یافت شود) با چند برابر قیمت واقعی خرید و فروش شود؟
سیستم بهداشت و درمان یک ماه فرصت داشت تا برای تک تک چالشها و شرایط بحران «کرونای احتمالی» در کشور برنامه ریزی کند تا در کارزار، دچار سردرگمی و بلاتکلیفی نشود که لازم نباشد اکنون بالاترین مقامات در مصاحبه هایشان فقط درباره کمبود ماسک صحبت کنند.
حالا در این شرایط هر چه متخصصان فریاد بزنند «ماسک» چندان هم موثر نیست، انگار هیچ گوشی بر آن شنوا نیست چراکه موضوع از کنترل آنان که باید کنترل میکردند خارج شده است.
و حالا امروز...
امروز پنجمین روز ماجرای «ایران و کرونا» را در شرایطی میگذرانیم که طبق انتظار، اولویت اخبار انتخابات جایش را به کرونا داده است تا آن جا که تعدادی از مراجع تقلید نیز مواردی از جمله حجت بودن نظرات متخصصان پزشکی و نیز پرهیز از حضور در اجتماعات را مورد تاکید قرار داده اند. و، اما در این شرایط آیا میتوان وزارت بهداشت و دیگر نهادهای مسئول را برای این چند پیشنهاد متقاعد کرد؛
۱ – روز گذشته وزیر بهداشت ساعت ۱۳ هر روز را زمان اعلام آخرین رویدادها و آمار کرونا تعیین کرد. اگرچه انتخاب یک زمان مشخص برای اعلام اخبار در نوع خود قابل تامل است، اما به نظر میرسد این محدودیت حضور مسئولان وزارت بهداشت در مقابل رسانهها عرصه را برای رونق شایعات بیشتر فراهم میکند.
۲ – میتوان در شرایط موجود، با ایجاد «استودیوی اختصاصی کرونا» در شبکه خبر سیما، تعداد بیشتری از نوبتهای خبر رسانی را تدارک دید. حتی با ایجاد پایگاه اطلاع رسانی تعداد مبتلایان، جان باختگان و بهبود یافتگان را به صورت آنلاین اعلام کرد تا مردم احساس نکنند در شرایط قطره چکانی خبر قرار گرفته اند.
۳ – ارائه پاسخ صریح و شفاف سازی درباره فیلمهای پربازدید و خبرهای کرونایی که روزانه در فضای مجازی دست به دست می شود.
۴ – استفاده از حضور روان شناسان و متخصصان حوزههای مدیریت افکار عمومی در ایجاد فضای آرام بخشی و ضد التهاب.
۵ – برخورد جدی نهادهای نظارتی با شایعهپراکنان به ویژه در فضای مجازی.
۶ – اعلام عمومی موارد برخورد با سوءاستفاده کنندگان و التهاب آفرینان در بازار اقلام بهداشتی.
۷- اتخاذ تصمیمات فوری و لازم برای نحوه حضور دانش آموزان در مدارس. به طور قطع این روزها نمیتوان نگرانی والدین را از وضعیت بهداشتی مدارس نادیده انگاشت.