به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز سه شنبه چهاردهم اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شدند که دستور رئیس قوه قضاییه مبنی بر برخورد قاطع و بدون رحم با احتکارکنندگان اقلام دارویی و پزشکی مرتبط با سلامت مردم، تصمیمهای اقتصادی علیه کرونا که روز گذشته در نشست خبری سخنگوی دولت تشریح شد و نامه انتقادی وزیر بهداشت به وزیر صنعت درباره تولید ماسک در کشور همراه با گزارشها و یادداشتهای مرتبط با اقتصاد ایران و تاثیر از کرونا در کنار آمار مبتلایان و جان باختگان کرونا در ایران و جهان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
خطر نسل کشی مسلمانان در هند از یک سو و ادامه تنشها در سوریه مابین ترکیه و روسیه و رسیدن کرونا به آمریکا و جلسه دولتمردان این کشور در کاخ سفید از سوی دیگر، از دیگر محورهایی است که در صفحه نخست تعدادی از روزنامهها با تیترها و تصاویری مورد توجه سردبیران قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
مهدی مطهرنیا، تحلیلگر مسائل بین الملل طی یادداشتی با عنوان پشت پرده پیشنهاد کرونایی آمریکا به ایران در شماره امروز روزنامه آرمان ملی نوشت: در ارتبـاط با اینکه چـه اتفاقی رقـم خورده اسـت که ایالات متحـده تصمیـم میگیـرد تـا بیـان کنـد کـه آمـاده اسـت در عرصه مبـارزه با کرونا بـه ایران کمـک کند، ریشـه در این دارد که آمریـکا در عرصه علـم و تکنولوژی جایگاه برتـری در جهان دارد.
پـس از درگیـر شـدن ایـن کشـور بـا بیمـاری کرونا یک سـتاد برای مقابلـه با ایـن بیمـاری در کشـور خـود راه اندازی کـرد و در ادامه نیـز این مبـارزه را بـه عرصـههای جهانـی نیز گسـترش داد. هدف از تشـکیل این ستاد ریشـه کن کردن این بیماری از سـطح آمریـکا در وهله اول و درادامه از سـطح جهان بـود. زیـرا ایـن کشـور متوجه شـد بـا توجـه بـه اینکه بـا خیل عظیمـی از مهاجریـن روبه رو اسـت دیر یـا زود ایـن معضل به مرزهـای این کشـور سـرایت خواهـد کـرد.
در همین راسـتا به مقابله بـا این بیماری در سـطح جهانـی پرداخت. بـا این وجود برخـی نظریه پـردازان بدبیـن معتقـد هسـتند کـه ایـن یـک جنگ بیولوژیک علیـه دولت چین اسـت که توسـط آمریکا راه اندازی شـده اسـت. از سـوی دیگر با توجه بـه کارنامـه آمریکا در دهه هـای اخیر کـه صبغه خوبـی بـرای سیاسـتمداران این کشـور بـه ثبـت نرسـانده اسـت کار را به جایی کشـانده اسـت کـه بدبینی نسـبت بـه ایـن کشـور را در قبـال مواضـع اخیری که داشـته اسـت را قـوت بخشـیده و بسـیاری معتقد هسـتند پیشـنهاد کمکی نیـز که بـه ایـران داده اسـت صرفـا تبلیغاتی اسـت.
ایـن صحبتهـا را قطعـا نمیتـوان بـه صـورت کامـل رد کـرد زیـرا در سراسـر جهـان سیاسـتمداران بـه دنبـال این هسـتند که بـا اسـتفاده از چالـش جهانـی، فرصتهایـی برای خـود خلـق کننـد. در ایـن عرصـه قطعـا نمیتوانند بـه صورت کامـل بـه دروغ بپردازند و اگر نیت سـوئی وجود داشـته باشـد در ورای آن مجبـور بـه اقداماتی در سـطح جهان بـرای مبارزه بـا کرونـا هسـتند.
بایـد توجـه کـرد کشـور مـا دومین کشـور درگیـر بـا ایـن بیمـاری در جهـان اسـت و بیشـترین میـزان نسـبت مـرگ و میـر بـه مبتلایان در جهـان را دارد از ایـن رو شـاید گزینه مناسـبی برای عرصه تبلیغاتی آمریکا بوده اسـت.
آمریـکا پـس از رویکـرد تبلیغاتـی بـه دنبال ایـن نیز اسـت که خـود و همپیانانـش را نیـز از ایـن بحـران دور نگـه دارد، زیرا ایـن بیمـاری عملا به یـک معضـل جهانی و بـدون مـرز تبدیل شـده اسـت. این عمل صرفـا از سـوی آمریـکا نیز رقـم نخورده اسـت و شـاهد هسـتیم کـه بسـیاری از کشـورهای جهـان در راسـتای حفـظ سلامت نظـام بین الملـل اقـدام بـه کمـک به سـایر کشـورها کرده انـد و معتقد هسـتند ایـن امر یـک پدیده جهانـی اسـت و تنهـا بـا همـکاری بین المللـی میتـوان بر آن غلبـه کـرد.
سـازمان ملـل متحـد نیـز بایـد یـک کمیتـه برای مقابلـه بـا این بیمـاری تشـکیل دهـد و رهبـری ایـن کمیته را بـه کشـوری بسـپارد کـه بهتریـن عملکـرد را میتوانـد در این عرصـه داشـته باشـد و از امکانـات مطلوبـی برخـوردار اسـت.
ایالات متحـده میتوانـد بـه دور از درگیری هـا و اختلافات و بـا کنـار گذاشـتن سـوء نیت هـا ایـن مسـئولیت را بـر عهده گیـرد تا بـه واقـع ثابـت کند کـه هـدف اول ایـن کشـور حفظ سلامت نظام جهانی اسـت و نبایـد در ایـن عرصه سیاسـت را دخیل کنـد و هدف را حفـظ جان انسـانها به صـورت حقیقی قـرار دهد.
کامران ندری اقتصاددان طی یادداشتی با عنوان ریشه رفتارهای اقتصادی ما در شماره امروز روزنامه ایران نوشت: ریشه رفتارهای اقتصادی مردم کشورمان در چیست؟ چرا هر بار که کشور با یک تنگنا و محدودیت مواجه میشود، مردم با افزایش فشارها، حال بر سیستم تولید یا توزیع، سیستم را مختل میکنند و در این میان نیز عدهای دست به احتکار میزنند؟ چرا وقتی کشور با کمبودی مواجه میشود، به جای همدلی، هر کس به دنبال منافع شخصی است؟
از منظر اقتصادی، چنین رفتاری طبیعی محسوب میشود؛ وقتی سیستمی برای نظارت و یا هدایت منافع شخصی در مسیر منافع جمعی وجود نداشته باشد. کما اینکه وقتی ویروس کرونا در کشور شیوع پیدا میکند، همه سعی میکنند تا نفع شخصی را حداکثر کنند و با خرید حداکثری اقلام مورد نیاز، کمبودها را حس نکنند. از طرفی نظام ساختاری تعریف شده در اقتصاد ما اجازه میدهد که عدهای به اصطلاح از آب گل آلود ماهی بگیرند و کالاهای پرمصرف را احتکار کنند تا با قیمتی بالاتر بفروشند. این افراد هم به دنبال حداکثر کردن منافع خود در سیستمی هستند که نقص نظارتی دارد. ضمن اینکه حالت انحصاری شبکه تولید و توزیع فضای احتکار را ایجاد کرده است. البته این مسأله خاص زمان حال نیست و سالها و قرنهاست که احتکار در کالاهای ضروری کشور رقم میخورد. کافی است نگاهی به تاریخ کشور بیندازیم تا مواردی از این دست را به وفور در سرگذشت کشور ملاحظه کنیم. همواره هم حاکمان وقت با کشف مسأله احتکار دست به کار شدهاند و اقلام را از حبس رها کرده و میان مردم توزیع کردهاند. اما سؤال اینجاست که چرا این مسأله در کشورهای دیگر کمتر دیده میشود؟ آیا سیستم نظارتی ضعیف است یا فرهنگسازی کافی انجام نشده است؟
برای بررسی این موضوع، اصلاً کشورهای توسعه یافته را کنار بگذاریم و به دهههای قبل بازگردیم. برای مثال دهه ۱۳۶۰. آن زمان میتوان نوع فرهنگ و رفتاری متفاوت از مردم کشور را ملاحظه کرد که نیازی به نظارت حاکمیت برای همدلی مردم و مشارکت نبود. اما اکنون این رفتار، فرهنگ غالب برکشور نیست. چه عاملی باعث شده تا سود و منفعت فردی به منافع جمعی ارجحیت پیدا کند؟ چرا بدمصرفی و سودجویی امروز در جامعه بیشتر از چند دهه قبل به چشم میخورد؟
همانطور که اشاره شد، از نگاه نگارنده، متأسفانه در کشور ما به دلیل شرایط حاد اقتصادی، عدم نظارت کافی و دغدغههای فراوان حاکمیت باعث شده که کنترل کافی روی مسائل اقتصادی و اجتماعی وجود نداشته باشد. در این میان هم اگرچه برخی همچنان رفتار خیرخواهانه و انسان دوستانه دارند، اما به طور کلی عدهای هستند که جز سود و منفعت شخصی به موضوع دیگری فکر نمیکنند و دستگاههای نظارتی ضعیف هستند و نیز ناتوان از برخورد با این سوداگران. مثلاً در مورد اخیر، پس از شیوع ویروس کرونا، عدهای اقدام به احتکار مواد بهداشتی و ماسکها کردند و، چون از ابتدا نظارت قوی وجود نداشت، اکنون میبینیم که دولت در پی احتکارکنندگان و قاچاقچیان است تا با آنها برخورد کند. کاری که از پیشگیری سختتر است.
از نظر اقتصاد رفتاری، منافع شخصی سوار بر کمبودهای سیستم نظارتی و برنامهریزی اقتصادی و شناخت کافی از علوم انسانی شده و باید شرایطی که با آن مواجه هستیم تلنگری برای تغییر مسیر باشد. البته از منظر اقتصادی مهمترین عاملی که رفتار انسانها را تغییر میدهد، همان نفع شخصی است، اما لازم است که نهادهایی برای مهار و هدایت این رفتارها در جهت منافع اجتماعی و جمعی وجود داشته باشد، تا شاهد بهبود باشیم. برای نمونه در مجامع غربی، اقتصاد بر پایه منافع شخصی تعریف شده است، اما نهادهایی هستند که کارکردشان جهت دادن منافع شخصی در مسیر منافع جمعی است. ما اکنون به این نهادها نیازمندیم و هرچه جلو میرویم، این نیاز بیشتر میشود.
بنابراین، در یک جمعبندی کلی میتوان گفت: اگر زیرساختهای اقتصادی کشور اصلاح شود، سیستمهای نظارتی تقویت شود و فرهنگ عمومی جامعه را به گونهای هدایت کنیم که منافع شخصی در جهت منافع عمومی باشد، دیگر بحران و احتکار رخ نخواهد داد. در این سیستم باید انگیزه کافی به مردم داد.
مهدی قاضی در بخشی از یادداشت روز روزنامه خراسان با عنوان از کرونا تا چک برگشتی نوشت: تجویز راه حلهای ساده و تک عاملی برای جامعه دارای زمینه بحرانی، شبیه همین جراحی با بیهوشی کامل برای بیمار دارای زمینههای دیابت و فشار خون است.
جامعه ایرانی نیز در شش ماه گذشته دچار سادهاندیشی مدیران دسکتاپی دولت تدبیر و امید شده است. مدیر دسکتاپی به مدیری میگویند که به دلیل فاصله گرفتن از دغدغهها و سختیهای زندگی روزمره مردم، صرفا با نشستن پشت مانیتور میز مدیریتی خود اقدام به تصمیم گیری میکند و اخبار صفحه دسکتاپ خویش را با واقعیتهای جامعه اشتباه میگیرد. جامعه ما طعم تلخ این تصمیم گیریهای غلط و فاجعه بار را در ماههای اخیر با افزایش بی سابقه قیمت ارز و سکه بارها و بارها تجربه کرده است که یکی از ثمرات آن را در کاهش اعتماد و مشارکت مردم در انتخابات اخیر شاهد بوده ایم.
مقابله با شیوع بیماری کرونا نیز برای جامعه دچار این بیماری نیاز به یک بسته درمانی دارد حال آن که غلبه گفتمان صرف پزشکی بر بدنه مدیریتی جامعه و تکرار توصیههای پزشکی نظیر ماندن در خانه وزیر بهداشت از زبان سایر وزرای دولت این احتمال را تقویت میکند که نسخه دولت برای کرونا، نسخه تک عاملی و ساده است. عجیبتر آن که این تک نسخه بهداشتی از زبان مدیران اجرایی دولت و حتی استانی نیز به کرات شنیده شده است. اعلام این قبیل مواضع بدون ذرهای اعتنا به مشکلات اقتصادی مردم چه معنایی جز بی توجهی به کمرهای خمیده مشاغل خصوصی و خدماتی در این روزها دارد؟ آیا تکرار توصیههای بهداشتی وزیر بهداشت از زبان مدیران اجرایی دولت بدون تفکر برای اقتصاد مردم جز افزودن زخمی دیگر بر سایر زخمهای آنان، فایده دیگری نیز دارد؟ آیا مدیران درکی از تفاوت اسفند ماه با بقیه یازده ماه دیگر سال برای بازاریان و کسبه بخش خصوصی دارند؟
واقعیت جامعه این است که اسفند، ماه حیاتی برای نفس کشیدن بازار اقتصاد زخم خورده خانواده ایرانی است. شلوغی بازار در ابتدای اسفند ماه، بسیاری از بازاریان و کسبه را امیدوار به رونق مجدد بازار کرده بود که ناگهان نسخه ساده و تک عاملی «در خانه بمانیم» این بار نه از زبان وزیر بهداشت بلکه از زبان دیگر مدیران این شعله کم جان بازار را دچار رکود مجدد کرده است. آیا وقت آن نرسیده است که مدیران اقتصادی و اجرایی کشور به جای تکرار توصیههای وزارت بهداشت، از راهکارهای جبران رکود پیش آمده سخن بگویند؟ آیا سازمان بیمه و تامین اجتماعی حاضر است هزینه کارگران روزمزدی را که به دلیل شیوع کرونا در خانه ماندهاند و از کار بیکار شدهاند تقبل کند یا حاضر است کارخانجات و مشاغل خرد خدماتی را به دلیل شیوع کرونا از پرداخت حق بیمه اسفند و فروردین معاف اعلام کند؟ چرا معاون اول رئیسجمهور به عنوان فرمانده قرارگاه اقتصاد مقاومتی درباره برنامه دولت برای تعطیلات ۱۳ تا ۲۰ روزه عید نوروز و اضافه شدن آن به تعطیلات کرونایی اسفند ماه هیچ واکنشی نشان نمیدهد؟ سکوت این روزهای جناب آقای دکتر جهانگیری معنایی جز تحمیل خسارت اقتصادی این همه تعطیلیهای افسار گسیخته روی کمر خمیده کارخانههای کوچک مقیاس و مشاغل خصوصی و خدماتی خرد دارد؟
این ساده انگاری مدیریتی چنان بر وخامت اوضاع افزوده است که امروز شاهد صفهای شلوغ بانکها به دلیل بخشنامه کاهش ساعات اداری بانکها و ادارات هستیم و عجیبتر آن که مدیران اجرایی و اقتصادی نه تنها خود را موظف به پاسخ گویی و توجیه افکار عمومی در قبال پیامدهای ندیدن وجوه مختلف تصمیمات کرونایی نمیبینند بلکه سکوت آنها به معنی غفلت کامل آنان از آثار بسیار گسترده شرایط موجود بر اقتصاد عموم مردم است.