به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه ۲۲ مردادماه در حالی چاپ و منتشر شدند که خبر واکسن روسی کرونا و نظرهای کارشناسی درباره آن، آغاز بررسی ادعای میرسلیم علیه قالیباف با بازداشت یک نماینده به روایت سخنگوی دستگاه قضا، ادامه واکنشها به اظهارات جنجالی پرویز فتاح در تلویزیون و تحلیلها از طرح گشایش اقتصادی روحانی و نقد طرح فروش داخلی نفت در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
علیرضا صدقی در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان آخرین روزنه امید درباره وضعیت ویژه سیاسی اصلاح طلبان در سپهر سیاسی ایران نوشت: شرایط فعلی ایران و موقعیت اصلاحطلبان در این شرایط، با همیشه متفاوت و متمایز است. مطالعه اجمالی موقعیت اصلاحطلبان در میدان سیاستورزی کشور نشان میدهد که این جریان فکری توانست پس از یک دوره فترت هشتساله از تمام نهادهای قدرت و در شرایطی که بسیاری از تئوریسینها، نظریهپردازان و کنشگران آن یا در زندان بودند، یا ساکت و صامت شده بودند و یا ناامیدانه تحولات سیاسی و اجتماعی کشور را نظاره میکردند، به یکباره موفق شدند با کسب پیروزی در چهار انتخابات ـ البته در ائتلاف با اعتدالگرایان ـ احیا شده و به صحنه قدرت بازگردند. صحنهای که حالا آرام آرام از دست اصلاحطلبان عملگرا به دلایل متعدد خارج میشود.
در این میان فقر تئوریک، ضعف مدیریتی، ناکارآمدی اجرایی و ملاحظهکاری بیش از حد بزرگان و زعمای اصلاحطلب، عرصه را برای این جریان سیاسی بیش از هر زمان دیگری تنگ کرد. حالا کار به جایی رسیده است که هر کلام و سخنی که از این اردوگاه به گوش میرسد با موجی از حملات بزرگ و کوچک در شبکههای اجتماعی و رسانههای عمومی روبهرو میشود.
به نظر میرسد جریان اصلاحطلبی این روزها بیش از هر زمان دیگری به «بحران گفتمانی» رسیده است. جریانی که توان دفاع از عملکرد و برنامههایش را از دست داده و روزبهروز پایگاه اجتماعی خود را از دست میدهد. ناگفته نماند که این پایگاه اجتماعی هرگز به سوی جریان اصولگرا متمایل نمیشوند، چرا که بخش اعظمی از هواداران اصلاحطلبی در کشور با عبور از اصولگرایان به اصلاحطلبان رسیدهاند. این موضوع حکایت از آن دارد که تضعیف اصلاحطلبی، تضعیف کلیت نظام را در پی خواهد داشت. هر چند ممکن است تندروها به این مسئله باور نداشته باشند، اما این مساله یک واقعیت عینی و غیرقابل انکار است.
بررسی شرایط و موقعیت خطیر اصلاحطلبان نشان میدهد که یکی از بزرگترین مشکلات آنها، عدم استفاده و بهرهمندی از موقعیتهای بهدستآمده است. اصلاحطلبان حاضر در عرصه قدرت یا نخواستند، یا نتوانستند پاسخگوی مطالبات و خواستههای گروههای اجتماعی متمایل به خودشان باشند. آنها تعریفی دقیق از چرایی نزدیکی به قدرت و ماموریتهای ابلاغی از سوی جامعه رایدهندگان به دست ندادند. مجموعه این مسائل و سکوتهای بیمعنای معنادار بزرگان اصلاحطلبی در کشور موجب شده است تا امید بسیاری از رایدهندگان به ورطه ناامیدی کشیده شود. این همه ثابت میکند تا شاید اصلاحطلبان ناچار باشند تا در میدانی دیگر و با قدری فاصلهگذاری مشخص از نهاد قدرت، به امر سیاستورزی بپردازند. درحقیقت بازگشت به نهاد جامعه و تقویت جامعه مدنی با بهرهگیری از راهبردهایی جز آنچه قدرت عطا میکند، باید محور فعالیتهای اصلاحطلبی قرار گیرد.
علیاصغر اصغرنژاد، روانشناس طی یادداشتی که در شماره امروز آرمان ملی منتشر شده نوشت: زمانی یک نهاد رسمی همچون نظام روانشناسی ایران اعلام میکند که ۶۰ درصد از جمعیت ۸۵ میلیون نفری کشور ما نیازمند استفاده از خدمات روانشناسی هستند، جمعیتی بالغ بر ۴۴ میلیون نفر را شامل میشود. طبق پژوهشها سردرگمی و عصبانیت، ناامیدی، فرسودگی و ناراحتی از شکستهای مالی، وحشتزدگی، اضطراب، وسواس و استرس از پیامدهای مشکلات روحی و روانی است که با شیوع کرونا در کشور، تشدید شد و تداوم این شرایط در آینده نگرانیهای بسیاری را برای جامعه سالم به وجود خواهد آورد. روانشناسان دریافتهاند که پریشانیهای روانی مانند اضطراب، افسردگی، ترس و ناامیدی اساسیترین واکنشهای روانی آسیبزا در اغلب افراد آسیبدیده و افراد در معرض شیوع بیماری بودهاند. پریشانی روانی، فراتر از حالت طبیعی زندگی اجتماعی در این ایام با میزان خشونت فردی در محیط خانواده و جامعه و احساس تنهایی رابطه مثبت و با هدفمندی معناداری زندگی رابطه منفی داشته است، افرادی که دارای جو عاطفی مثبت در خانواده بودهاند تا حد زیادی اثرات پریشانی روانی بر احساس تنهایی و معناداری زندگی آنها تعدیل شده بود، ولی توانایی تعدیل این اثرات نامطلوب بر میزان خشونت بسیار اندک بود. اضطراب فراگیر ناشی از بحران کرونا بسیار بیشتر از میانگین این متغیر در حالت طبیعی است و این اضطراب فراگیر بهشدت با سطح پرخاشگری افراد رابطه مثبت و با کیفیت رابطه خانواده و نگرش مثبت به آینده رابطه منفی داشته است.
همچنین افرادی که سطح سلامت معنوی بالایی داشتهاند نیز توانسته بودند تا حد زیادی اثرات اضطراب فراگیر بر نگرش مثبت خود نسبت به آینده و کیفیت رابطه با خانواده را کاهش دهند. البته این نوع سلامت توان تعدیل میزان پرخاشگری را نشان نداد. این عدم تاثیر احتمالا به این دلیل است که پرخاشگری و خشونت موجود بیشتر حالت موقعیتی دارد و بهسبب دگرگونیهای جسمی و وضعیت خلقی نا بههنجار افراد، امکان تسلط بر تکانههای پرخاشگرانه کمتر است. در این شرایط شاید مهمترین سوالی که اکنون ذهن همه مردم جهان و مردم کشور ما را مشغول کرده این باشد که بعد از شکست این ویروس آیا بازگشت به سبک زندگی قبل از این بیماری، امکانپذیر است؟ مسلما با برطرف شدن این بیماری در دوران پساکرونا تمامی این محدودیتها از بین خواهد رفت، اما اینکه ما چه رویههایی در پیش بگیریم باید با در نظر گرفتن تاثیرات مثبت و منفی سبک زندگی این دوران باشد. بسیاری از عاداتی که در این دوران توصیه شده و درسهایی که این دوران به ما داده را میتوان حفظ کرد، از جمله استفاده پیشرفتهتر و انعطافپذیر از فناوری تا قدردانی دوباره از فضای بیرون و سایر لذتهای ساده زندگی هستند. با توجه به موارد مذکور، برای کاهش تهدیدهای روانی ناشی از کروناویروس در جامعه ایرانی، بهطور کلی و فارغ از درمانهای کلینیکی، در ایام پس از کرونا باید با تمرکز بر عوامل مهمی مانند تقویت جو عاطفی خانواده و حمایت خانوادگی، بر کاهش اثرات و آسیبهای روانی با استفاده از پتانسیل خانواده تمرکز کرد. البته زمینهسازی برای گسترش رویکردهای مبتنی بر سلامت معنوی و یاددهی روشهای آرامسازی و شایستگی هیجانی، راهکارهای خوددرمانی اضطراب در محیط خانه، به نوعی ابزار خودآموزی در اختیار افراد قرار داد تا بر وضعیت روانی خود تسلط یابند.
حسین شریعتمداری در بخشهایی از سرمقاله امروز روزنامه کیهان با عنوان سخنی با برادرم فتاح در واکنش به اظهارات تلویزیونی رئیس بنیاد مستضعفان نوشت: اظهارات آقای فتاح در برنامه تلویزیونی نگاه یک، بلافاصله با استقبال گسترده رسانههای دشمن و سایتهای ضدانقلاب روبهرو شد. اگر ایشان در سخنان خود به واقعیاتی هرچند تلخ اشاره کرده بودند، تنها جرمشان این بود که چرا به عنوان یک مسئول نظام، سفره دل خود را در میدان دید دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب گشودهاند! که هرچند اقدامی ناپسند بود، ولی فقط از ناپختگی ایشان حکایت میکرد. اما، آنچه تاسفآور و سؤالبرانگیز است اینکه بسیاری از اظهارات ایشان واقعیت نداشت و برخی دیگر نیز وارونه مطرح شده بود و تاسفآورتر آنکه جناب فتاح نمیتوانست از غیر واقعی بودن آنچه مطرح کرده بود بیخبر باشد! و دقیقاً همین نکته است که اظهارات ایشان در برنامه نگاه یک را غیرقابل توجیه میکند!
- بعد از مصاحبه یادشده آقای فتاح، مراکز و مسئولانی که مخاطب ایشان بودند، با صدور بیانیهها و جوابیههای مستند به ادعاهای ایشان پاسخ گفتند، ولی جناب فتاح تاکنون هیچ پاسخی برای ادعاهای خود نداشتهاند! اگرچه واقعیت امور بدون پاسخ ایشان نیز به آسانی قابل کشف و درک است.
باید از برادر عزیزمان جناب فتاح پرسید که آیا به بازتاب اظهارات خود در رسانههای دشمنان تابلودار نظام توجه فرمودهاید؟ چرا برای شما که فرزند انقلاب و از مسئولان شیفته خدمت هستید، اینهمه کف و سوت میزنند؟! آیا غیر از این است که جنابعالی با اظهارات غیرواقعی خود بسیاری از پایگاههای نظام نظیر سپاه و ارتش را که دشمن بارها از آنها زخمهای کاری برداشته و سیلیهای سخت خورده است، زیر سؤال برده و با ادعاهای غیر واقعی خود به سوءاستفاده! متهم کردهاید؟!
حتماً سخن حکیمانه و توصیه عالمانه حضرت امام (ره) را به خاطر دارید که هرگاه دشمن زبان و قلم به تمجید از شما گشود، بدانید که به خطا رفته و در زمین دشمن به کار گرفته شدهاید. (نقل به مضمون) برادر عزیز برفرض که ادعای جنابعالی صحت داشته باشد -که ندارد- آیا اگر فلان ملک بنیاد در اختیار فلان بخش ارتش و سپاه قرار گرفته باشد سوءاستفاده شخصی شده است؟ و یا گناهی بزرگ و خطایی نابخشودنی رخ داده است؟ که در صفحه تلویزیون ظاهر میشوید و آنها را چنان به باد انتقاد میگیرید که گویی ارتش و سپاه دشمن هستند؟!
و در خاتمه این سخن نیز گفتنی است که هنری کیسینجر افعی مار خورده آمریکایی در وصف حضرت امام رضوان الله تعالی علیه میگفت «او در برخورد با دشمنانش هم صادق بود» و از حضرت آقا به خاطر دارم که میفرمودند؛ حتی وقتی درباره دشمنان هم سخنی میگوئید یا مطلبی مینویسید توجه داشته باشید که باید در محضر خدا پاسخگو باشید. با شناختی که از آقای فتاح دارم اظهارات ایشان برایم باور کردنی نیست و این احتمال وجود دارد که ماجرای یاد شده از سوی برخی مشاوران ناهمخوان و یا کمدان رقم خورده باشد! و اگر از جانب خود ایشان باشد که...!
و بالاخره برادر عزیزم آقای فتاح از میزان ارادت نگارنده به خود با خبر است و از این روی امیدوارم با مطالعه وجیزه پیشروی ابرو درهم نکشند و این نوشته را سخنی دلسوزانه از برادری به برادر دیگر تلقی فرمایند.