به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه دهم مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که پیام رهبر انقلاب به مناسبت حج و تاکید ایشان بر محکومیت رفتار دولت نژادپرست آمریکا، سخنان روحانی درباره وقف دماوند و جنگل خواری و واکنشها به آن و ادامه بحثها درباره برگزاری کنکور و عزاداری محرم همزمان با شیوع کرونا در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
اسماعیل کوثری، جانشین سابق قرارگاه ثارالله سپاه طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: رزمایشها معمولا در برنامه نیروهای مسلح هر کشوری قرار دارد. این رزمایشها گاهی به صورت نیرویی و گاهی مشترک برگزار میشود؛ به این معنی که گاهی هر یک از نیروهای دریایی، زمینی و هوافضا جداگانه و گاهی به صورت مشترک رزمایش برگزار میکنند. گاهی هم این رزمایشها به صورت مرکب و با حضور نیروهای نظامی مختلف و حتی نیروی نظامی کشورهای دیگر برگزار میشود. رزمایش پیامبر اعظم ۱۴ که با مشارکت نیروی دریایی و نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه خلیجفارس خصوصا تنگه هرمز با رمز یا علیابنابیطالب برگزار شد نیز بخشی از همین رزمایشهای معمول و با این هدف بود که هم نیروها دچار خمودگی نشده و هم با سلاحهای جدید آشنایی پیدا کرده و ایرادات احتمالی را رفع کنند.
هدف دیگر از برگزاری رزمایش آشنایی یگانها با سناریوهای احتمالی دشمن و همچنین برقراری هماهنگی عملی بین نیروها بوده است. نیروهای نظامی نیز مثل یک تیم والیبال، فوتبال و… که باید دائم تمرین کنند، باید هم را بشناسند. به اضافه اینکه در حوزه نظامی ضرورت آشنایی با تجهیزات، پشتیبانی و … نیز وجود دارد. همه اینها برای روز مبادایی است که خدای نکرده بخواهد اتفاقی افتد. برای آمادگی در آن روز نیاز به تمرین مداوم داریم و از همین رو رزمایش برگزار میشود.
برگزاری رزمایش، اما غیر از همه این موارد به خاطر آن است که به دشمن بگوییم ما آماده هستیم. همچنین میخواهیم به دوستان و کشورهای همسایه نیز بگوییم که ما این توانمندی را داریم. میخواهیم بگوییم ما نمیخواهیم برخلاف شما باشیم، اما برخلاف دشمنانی هستیم که میخواهند در منطقه باشند و ادعاهای کاذبی برای خود دارند.
برجستگی این رزمایش اخیر نیز این بود که ماکت ناو هواپیمابر آمریکا هم درست شد و هدف قرار گرفت. این اقدام به این خاطر بود که نیروها بدانند اگر اقدامی از این طریق انجام شد، چطور باید عمل کرد. به هر حال در گذشته این طور بوده که بلافاصله بعد از حرکت این ناوها به سوی هر کشوری، آن کشور دست و پای خود را گم کرده و مرعوب میشد. اما ما میخواهیم بگوییم که توانمندی لازم را داریم و این ناوها برایمان ملاک نیست. ما از این ناوها ترسی نداریم و برای مقابله با آن و منهدم کردن آن طراحی میکنیم.
این رزمایش با واکنشهای عملی همراه نخواهد، زیرا اینها میدانند که ما دائما در حال تمرین توانمندیهای عملی خود هستیم و به کشورهای دیگر نیز به هیچ وجه آسیب و خسارت نمیزنیم. البته شاید کشورهای همسایه بخواهند خودشان اقدام مشابهی انجام دهند و طبیعی است که هر کشوری میتواند در محدوده جغرافیایی خود چنین کند. ما به این آمادگی نیاز داریم، زیرا میدانیم دشمن ما چنان خبیث است که لحظهای نتوان غافل شد. طبیعی است که اگر کشورهای حاشیه خلیجفارس بخواهند به اتفاق کشورهای مدعی در منطقه رزمایش برگزار کنند ما حق داریم بپرسیم که چرا آمریکا از آن سوی دنیا بیاید و اینجا رزمایش برگزار کند. رزمایش هر کشوری در محدوده جغرافیایی خودش، اما بسیار طبیعی و معمول است.
نکته دیگری که در ارتباط با این رزمایش مورد توجه قرار گرفت، عدم حضور ارتش در آن بود. این در حالی است که عزیزان در ارتش همین چند وقت قبل رزمایش خود را برگزار کردند. ضمن اینکه برگزاری رزمایشهای مشترک بین ارتش و سپاه همیشه در برنامه ستاد کل نیروهای مسلح بوده و خواهد بود.
رضا دهکی در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان تعجب از تعجب نوشت: حسن روحانی در سالها مسئولیت بسیار حرف زده است. از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تا به امروز نیز حرفهایش مخاطبان بیشتری دارند؛ هر چه نباشد او در این مدت رئیسجمهوری یک کشور بوده است. در هفتههای اخیر، اما با مسئولیت در حوزههای متعددی که به طور روتین جلساتی هفتگی دارند در کنار برنامههای خاصی مثل دیدارها و مناسبتها، این حرف زدن بیشتر هم شده است. آفت زیاد حرف زدن، از دست رفتن نخ تسبیح کلام است. گویندگان پرگو، اغلب فراموش میکنند چه چیزهایی را با چه ادبیات و منطقی گفتهاند و چه بسا در روند جریان سیال ذهن و آموختههای جدید درباره یک موضوع، گفتههای پیشین خود را نقض کنند یا حرفهایی بزنند که در تضاد و تعارض با گفتهها و حتی اعمال پیشینشان قرار گیرد. البته شاید درمورد سمت پرمشغلهای مثل ریاست جمهوری، بار بخشی از این آگاهیرسانیها درباره حرفها را باید مشاوران متعدد، هیئت وزرا و مدیران رسانهای به دوش بکشند و شخص رئیسجمهوری را از نظر موضوعات روز، جزئیات اخبار، آگاهی نسبت به جامعه، شناخت شرایط روز، بازخورد سخنان، تصمیمات و اعمال پیشین، لحن گفتار و زبان بدن در شرایط گوناگون و درنهایت آنچه باید یا نباید گفت و چگونگی آن راهنمایی کنند؛ اتفاقی که به نظر میآید به شیوه مطلوبی در دولت یازدهم و دوازدهم نمیافتد و انتقادهای فراوان از عملکرد تیم رسانهای و مشاوران ریاست جمهوری نیز تصدیق آن است.
شاید رئیسجمهوری – و البته چنان که از سخنان بسیاری از مقامات و مسئولان بر میآید، برخی از این جماعت هم – ندانند یا خود را به ندانستن بزنند، اما خطر سلب اعتماد نسبت به مسئولان از سوی مردم بارها در رسانهها گوشزد شده است. شکلگیری بی اعتمادی به سخنان مسئولان هم دلایل ریشهای و زیرساختی دارد و هم مصداقهای عملی باعث اثبات آن و ثبت در حافظه جمعی مردم و درنهایت تاثیر بر باورشان میشود. به عنوان مثال، رئیسجمهوری، یک روز پیش از این تعجب اخیر، در جلسهای یادی از قانون دسترسی آزاد به اطلاعات و توسعه دولت الکترونیک بر شفافیت کرد. البته در این یادآوری، به روش دولتمردان، محوریت با کار انجام شده – اجرایی شدن قانون – بود و تنها اشاره کوچکی به لزوم توسعه آن شد. با این حال واقعیت این است که بخش بزرگتر ماجرا، آن بخش اجرا نشده است! عدم حضور بسیاری از دستگاهها در سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات و نپیوستن به دولت الکترونیک در کنار عدم شکلگیری چرخه کامل اطلاعاتی میان دستگاهی همراه با عدم پاسخگویی مناسب، باعث شده است که اگر چه اجرای این روندها اندکی در شفافیت موثر باشد، اما همچنان بخش بزرگی از عملکردها را در تاریکی قرار دهد. اتفاقا تاخیر در زمینه تکمیل این فرآیندها، خود باعث میشود که گمانههایی درباره عدم تمایل برخی نهاد به شفافیت اطلاعاتشان و امکان دسترسی آزاد به آن و چراییاش پیش بیاید! به طور کلی نبود شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات یکی از دلایلی است که هر خبری را میتواند با احتمال راست بودن مورد توجه مردم قرار دهد. اما این تنها دلیل نیست.
به هر ترتیب، سخنانی مثل گفتههای تعجببرانگیز حسن روحانی میتواند این نکته را بنمایاند که دولتمردان یا عمدا خود را درباره آثار رفتارها و اعمال و گفتار خود و آن چه در جامعه میگذرد به تغافل میزنند و در عرصه کلام و حرف، وارونهنمایی میکنند و از پذیرشش طفره میروند که خود در تقویت این روند موثر است و یا واقعا نمیدانند و تعجب میکنند که ضمن تعجببرانگیز بودن چنین ناآگاهیای از سوی دولتمردان، باید به حال جامعهای که تصمیمگیرانش آن را نمیشناسند و نمیدانند، افسوس خورد.
فریدون مجلسی در سرمقاله امروز روزنامه آفتاب یزد با عنوان مسیر درست در اختلاف با کره جنوبی نوشت: در هفتههای اخیر اختلاف میان ایران و کره جنوبی بر سر درآمدهای تهران که در این کشور بلوکه شده افزایش یافته است. ایران از کره جنوبی خواسته که این مبالغ را که گفته میشود بیش از هفت میلیارد دلار است را آزاد کند، اما سئول تاکید دارد براساس تحریمهای ایالات متحده نمیتواند دست به چنین کاری بزند. کره جنوبی یکی از متحدان ایالات متحده به شمار میرود، آمریکا در طول بیش از ۷۰ سال اخیر بعد از جنگ جهانی دوم یکی از بازیگرانی بوده که از کره جنوبی دربرابر کره شمالی حمایت کرده و به نوعی امنیت سئول را تضمین کرده است. کره شمالی یکبار به همسایه جنوبی تجاوز کرد و حاصل آن جنگ خونین در دهه پنجاه قرن بیستم بود. آنها همچنان همان رویه سابق خود را دارند. در چنین شرایطی طبیعی است که کره جنوبی ملاحظاتی را نسبت به آمریکا به عنوان متحد و شریک خود دارد. در واقع موضوع عدم انتقال درآمدهای ایران مختص به کره جنوبی نیست، اکثر کشورها درآمدهای ایران را بلوکه کرده اند. حتی چین که از آن به عنوان متحد ایران یاد میشود نیز انتقال پول با ایران ندارد و تنها تهاتر کالا بین دو طرف وجود دارد. به نظر میرسد در رابطه با کره جنوبی نیز مسئولان باید متوجه روابط در هم تنیده سئول و واشنگتن باشند؛ بنابراین بهترین رویه برای ایران میتواند این سیاست باشد که در مقابل درآمدهایی که در آن کشور دارد کالاهایی را وارد کند. کره جنوبی یکی از کشورهای پیشرفته در صنایع و کالاهای مختلف است که از این طریق ایران میتواند نیازهای مختلفی را برطرف کند.
در واقع وقتی تهران چنین روشی را با چین پیش گرفته است و تبادل مالی میان تهران و پکن وجود ندارد عجیب است که دولت بر این موضوع تاکید دارد که از کره جنوبی پول دریافت کند! در واقع امکان انتقال بانکی بین دو کشور به هیچ وجه وجود ندارد و به این علت است که درآمدهای ایران بلوکه میشوند چرا که سایر کشورها اگر بخواهند به ایران پول بدهند باید چمدانهای دلاری به تهران بیاورند که طبیعی است آنها چنین کاری نمیکنند و امکان پذیر نیز نیست. آنچه واضح است اینکه هم اکنون در شرایط یک جنگ اقتصادی قرار داریم و آمریکا نیز متحدان بسیاری دارد، در این شرایط در مواجهه با کشورهایی مانند کره مذاکره باید برای دریافت کالا در برابر پول باشد، مسلما کالاهای کرهای از محصولات چینی بسیار با کیفیتتر هستند!