به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه هشتم مردادماه در حالی چاپ و منتشر شدند که وضعیت قرمز کرونا در تهران با اعلام ۶۸۴ بستری کووید ۱۹ در یک شبانهروز در پایتخت از یک سو و ادامه بحثها و تحلیلها درباره چگونگی برگزاری مراسم عزاداری ماه محرم و برگزاری کنکور سراسری، آزمون ارشد و دکترا از دیگر سو در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
مرحله نهایی رزمایش بزرگ و مشترک پیامبر اعظم ۱۴ با مشارکت نیروی دریایی و نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خلیج فارس و واکنش رئیس سازمان محیط زیست به وقف کوه دماند نیز در صفحه نخست تعدادی از روزنامهها مورد توجه قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم.
ولی الله شجاع پوریان، مدیر مسئول روزنامه همدلی در بخشی از سرمقاله این روزنامه با عنوان کرونا، محرم و یک حقالناس بزرگ نوشت: تاکید رئیس جمهوری بر برگزاری عزاداری ایام محرم با رعایت پروتکلهای بهداشتی با واکنشهای متفاوتی از سوی افکار عمومی، کارشناسان و رسانهها مواجه شد. این موضوع از چند جهت حائز اهمیت و تبیین است که به اختصار به آن اشاره میشود:
- عزاداری و سوگواری برای سالار شهیدان حضرت اباعبداللهالحسین (ع) ریشه در تاریخ و هویت ایرانیان دارد. ایرانیان در طول تاریخ علم عزاداری برای بزرگترین آزادیخواه جهان را زنده نگه داشتهاند و پیوند ملت ایران با امامحسین (ع)، پیوندی اعتقادی، دینی، فرهنگی است و به هیچ روی گسستنی نیست. در دورههای گوناگون تاریخی و حاکمان مختلف، صرف نظر از نگاه حاکمیتها به موضوع عاشورا و محرم، مردم به شکل خودجوش و سنتی یاد حماسه حسینی را زنده نگه داشته و هر ساله پررونقتر از گذشته در قالبهای مختلف به سوگواری میپرداختند.
- در پنج ماه گذشته مقامات عالیرتبه نظام با لغو دیدارهای حضوری و برگزاری جلسات به صورت ویدئوکنفرانس و مجازی بر رعایت فاصله اجتماعی و حفظ سلامتی خود، تصویری منطقی و کارشناسانه از رعایت فاصله اجتماعی ارائه دادهاند. انتظار میرود در جامعه اسلامی، که حفظ جان مردم با کارگزاران برابر است، همین رویکرد و رعایت فاصله اجتماعی هم به عنوان یک اصل مسلم قلمداد شود. همه میدانند که درصورت برگزاری مراسم سوگواری محرم عملا امکان رعایت فاصله فیزیکی و پروتکلهای بهداشتی وجود ندارد و سلامتی و جان مردم در معرض خطر قرار میگیرد.
- یکی از انتقادات جدی دلسوزان دینی در چند دهه گذشته پرداختن به ظواهر مسئله محرم و فاصله گرفتن از عمق و محتوای قیام عاشوراست، چه نیکوست امسال که ویروس کرونا دلباختگان امام حسین را در حسرت عزاداری گروهی قرار داده، مسئولان مذهبی و فرهنگی این موضوع را به فرصتی برای تعمیق محتوایی مسئله عاشورا تبدیل کنند. برگزاری جلسات و سخنرانیهای مجازی از سوی عالمان دینی و توجه به فلسفه قیام عاشورا، ظلمستیزی و آزادیخواهی میتواند مبنای جلسات و برنامههای مجازی در ایام محرم باشد، موضوعی که با وجود رسانه ملی و شبکههای اجتماعی و تسهیلات ارتباطی دور از دسترس نیست و میتوان برای آن برنامهریزی مناسبی انجام داد.
- کرونا یک ویروس کشنده است که بر اساس طبیعت خود عمل میکند؛ برای این ویروس میان انسان مذهبی و غیرمذهبی تفاوتی وجود ندارد. آمار به روشنی گواه آن است که بعد از رفع محدودیتها در مشهد مقدس و بازگشایی حرم مطهر امام رضا (ع) بر اساس آنچه در رسانه ملی به آن اشاره شد، مشهد به یکی از پرتلفاتترین شهرهای کشور تبدیل شده است. شاید تجربه بازگشایی حرم رضوی و تبعات آن اکنون به صورت آشکارا پیش روی عالمان دینی است و میتوانند از تکرار آن در ایام عاشورا جلوگیری کنند.
- استدلال برخی از قشریون و ظاهربینان مذهبی آن است که آمادگی دارند به خاطر عزای امام حسین (ع) به استقبال مرگ نیز بروند؛ حال باید پرسید اگر با توجه به ویژگیهای ویروس، فرد عزادار ناقل این بیماری برای دیگران و باعث مرگ انسانهای دیگری شود، مشارکت و معاونت در قتل دیگران نیست؟ در جایی که اسلام حتی انکار باور به خدا، نبوت و امامت را با استناد به قاعده فقهی «تقیه» در شرایط خاص مجاز میداند، عدم رعایت حقالناس برای افرادی که صفت دیندار و متشرع را یدک میکشند، چه تصویری از دین را ارائه میدهد؟
- انتظار این است که دولت و حاکمیت در تصمیم خود برای برگزاری سوگواری ایام محرم تجدید نظر کنند، اما اگر حتی این مصلحت نیز نادیده گرفته شد مردم خود باید همچون گذشته رفتاری عقلانی و منطبق بر آموزههای شرعی از خود نشان دهند. آیه ۱۹۵ سوره بقره به صورت آشکار تصریح میدارد: «وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ» -با رفتار و دستان خود خویشتن را به مهلکه و خطر در نیفکنید- با وجود چنین توصیههای متقن و آشکاری در متن قرآن، مردم خود با عدم حضور در تجمعات و برنامههای مذهبی تصویری عقلانی و منطقی از دین مبین اسلام ارائه دهند تا عاملی برای گسترش این ویروس و سهیم شدن در مرگ هموطنانشان نباشند.
محسن پیرهادی مدیرمسئول روزنامه رسالت در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه رسالت با عنوان کنکور داوطلبان آزمون بزرگ مسئولان نوشت: چند ماه است شیوع ویروس کرونا به دغدغه اول مردم و مسئولان تبدیلشده و روند بسیاری از فرآیندهای اقتصادی و اجتماعی را تعلیق کرده و یا تغییر داده است. هرچند باید از زحمات وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا در این دوره دشوار قدردانی کرد، اما به نظر میرسد در برخی حوزهها نواقصی وجود داشته باشد که نیازمند برنامهریزی دقیقتر و مؤثرتر است. امروز دیگر بیش از ۵ ماه از ورود بیماری کووید ۱۹ به کشور گذشته و این مدت برای برنامهریزی دقیقتر و انجام پیشبینیهای لازم فرصت کمی نبوده است.
مرتبا گفته میشود تأخیر بیشتر در کنکور، فایدهای ندارد و اساسا تعطیلیها و محدودیتها، مخل نظام اداری و اقتصادی کشور است. البته این نکته در ارتباط با موارد مشابهی همچون تعطیلی کارمندان و ممنوعیت فعالیت برخی اصناف نیز مطرح است و دو پاسخ روشن دارد. جان انسانها، مقولهای نیست که بتوان اهمیت آن را با چیز دیگری مقایسه کرد؛ اساسا وقتی جان در اولویت باشد، هر محاسبه مادی دیگری اعم از صلاح نظام اداری و اقتصاد کشور رنگ میبازد، اما پاسخ دوم اتفاقا ناظر به اقتصاد و معیشت مردم است.
اگر چند هفته فاصلهگذاری جدی و سیاستهای سختگیرانه، آنطور که در برخی کشورها اعمال میشود، در کشور ما پیاده شود، شیوع بیماری تا حدود زیادی کنترلشده و بسیاری از روالها قابل انجام و بازسازی خواهد بود. اما با وضعیت فعلی که هیچ سیاست و تغییر مهمی رخ نداده، شیوع ویروس، همچون بیماری طولانی و مزمنی برای ماهها و بلکه چند سال به جان اقتصاد و فرهنگ و آموزش کشور و زندگی مردم خواهد افتاد و خسارت آن از تعطیلیهای سراسری قطعا بیشتر خواهد بود.
ب- چه باید کرد؟ راهحلهای جایگزین چیست؟
از مجموع موارد پیشگفته، به نظر میرسد بهترین تصمیم در شرایط کنونی، تغییر بسیاری از سیاستهای فعلی و ازجمله تعطیلی آزمونهای سراسری با شرکتکننده بالاست. این ماجرا، تنها درخواست هیجانی تعدادی داوطلب جوان نیست، بلکه مطالبه جدی عموم خانوادههای ایرانی است. اما تعطیلی یا تعویق، بدون انجام پیشبینیهای لازم مشکلی را حل نمیکند و تنها فرار به جلوست. در این زمینه موارد زیر به استحضار میرسد:؛
یک. تعویق دوهفتهای یا چندهفتهای همچون نوبت پیشین، علاج کار نیست و تنها آرامش روانی خانوادهها را به هم میزند و دوره استرس داوطلبان را طولانی میکند.
دو. تاکنون هیچ طرح جامعی از سوی منتقدان برگزاری کنکور مطرح نشده است. طرحهایی همچون حذف کلی کنکور و گزینش بر اساس سوابق تحصیلی، قابلاجرا نیست، چراکه اولا نیاز به اطلاعرسانی قبلی دارد و داوطلبان از پیش در جریان آن نبودهاند و طبیعتا بسیاری متضرر و شاکی خواهند بود. مسئله دوم آن است که طرح حذف کنکور، بیش از ۱۵ سال مطرح بوده و عملا جایگزین مطمئنی برای برگزاری آزمون پیشبینی نشده است و امروز، نمیتوان یکباره تصمیمی شتابزده گرفت.
سه. طرح برگزاری همزمان کنکور ۹۹ با ۱۴۰۰ بههیچوجه صلاح نیست. اولا نمیتوان یک سال از زندگی فرزندان کشور را معطل کرد، ثانیاسال ۱۴۰۰، هر یک از آزمونهای سراسری شرکتکنندگان خاص خود را در آن سال خواهد داشت و با اضافه شدن داوطلبان ۹۹ به ۱۴۰۰، عملاتعداد شرکتکنندگان دو برابر خواهد شد، درحالیکه ظرفیت ورود به دانشگاهها قابلیت افزایش چندانی ندارد. با این روال تعداد بیشتری داوطلب برای تعداد محدودی صندلی دانشگاهی رقابت میکنند و تعداد بیشتری از داوطلبان از تحصیلات عالی محروم خواهند شد.
چهار. موارد متعددی ازجمله دوره خدمت برای داوطلبان مرد و بحث اقتصاد دانشگاههای پولی اعم از سراسری آزاد، پیام نور و غیرانتفاعی که با عدم دریافت شهریه از دانشجویان جدیدالورود، دچار مشکلات عدیده مالی میشوند نیز، هر یک در جای خود قابل طرح است که از این مجال خارج است. انشاءالله با در نظر گرفتن جمیع جهات و انجام پیشبینیهای لازم و همفکری دولتمردان و نمایندگان ملت، بهترین تصمیم برای این مسئله که موجب نگرانی خانوادهها شده اتخاذ شود.
روزنامه جمهوری اسلامی در بخشی از سرمقاله امروز خود با عنوان این صدا را بشنوید، نوشت: وضعیت امروز مسلمانان در جهان، مصداق روشن فروپاشی و ناکارآمدی است. همدیگر را میکشند، ثروتهایشان را با خرید سلاحهائی که برای کشتن همدیگر بکار میبرند به جیب دشمنان اسلام میریزند، با فرصتسوزیهای غمباری که مرتکب میشوند به دشمن خانهزاد خود رژیم صهیونیستی فرصتهای طلائی برای پیشبرد اهداف شومی که دارد میدهند و با کینهورزی دولتها نسبت به همدیگر، هر روز بنیه امت اسلامی را ضعیفتر و طمع دشمنان مشترک را بیشتر میکنند. عاقبت این سراشیبی از هماکنون مشخص است؛ درجا زدن همیشگی در دره عمیق فروپاشی و ناکارآمدی.
ظهور امام خمینی و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری یک عالم دینی و همت مردم، افق روشنی در برابر چشمان مسلمانان جهان گشود و این نوید را به همه داد که با وحدت و همبستگی میتوان تمام موانع را کنار زد و به قلههای پیشرفت رسید. واقعیت اینست که نظام جمهوری اسلامی در بخشهای مهمی از حیات علمی، فنی، دفاعی و آزادیخواهی به پیشرفتهای قابل توجهی دست یافت و برای بسیاری از ملتها الگو شد. این رشد غیرقابل انکار، متاسفانه با آفت بزرگ جنگ قدرت که از عوارض دنیاطلبی است مواجه شد و هماکنون با خطر بزرگ درجا زدن و حتی عقبگرد دست به گریبان است.
سخن از «جنگ قدرت» که به میان میآید، روشن است که دو طرف دارد و نمیتوان یکی را مقصر دانست و برای آن دیگری حکم برائت صادر کرد. در کشور ما اصلاحطلب و اصولگرا هردو در پدید آمدن وضعیت کنونی مقصرند. وضعیت کنونی یعنی وجود فاصله طبقاتی وحشتناک و فوق تصوری که عدهای را به بدمستیهای بیسابقه در تاریخ این کشور کشانده و عدهای دیگر را به زیر خط فقر برده است. فاجعه را هنگامی میتوان فهمید که ببینیم این فاصله هر روز بیشتر و بیشتر میشود و دعوای دو طرف جنگ قدرت نیز هر روز شدیدتر و شدیدتر و خوابشان عمیقتر! این روزها از یکطرف خبر دعوای دو نفر بر سر تصاحب محتوای یک سطل زباله و کشته شدن یکی از آنها به دست دیگری را میشنویم و از طرف دیگر هزینه بوتاکس ۲۰ میلیون تومانی سگهای خانگی اشراف بالای شهر تهران به گوشمان میرسد. از یکطرف ساخت و ساز برجهای آسمانخراش در مناطق خوش آب و هوای شمیرانات و لواسانات با قیمتهای هزاران میلیاردی را شاهدیم و از طرف دیگر افزایش کارتنخوابها در تهران و کَپرنشینها در نقاط مختلف جنوب و شرق کشور را میبینیم.
اینها زنگهای خطری هستند که متاسفانه شنیده نمیشوند، زیرا کسانی که باید بشنوند، سخت سرگرم تحکیم سنگرهای تارعنکبوتی خود هستند که در جنگ قدرت به دست آوردهاند. آنها حتی به قیمت نادیده گرفتن ضوابط قانونی و زیر پا گذاشتن معیار اصیل و انقلابی شایستهسالاری، هرطور که بخواهند در مناصب کلیدی مهرهچینی میکنند تا قدرت خود را تحکیم و طرف مقابل را زمینگیر نمایند. در چنین هنگامهای طبیعی است که صدای شکستن استخوانهای پابرهنهها را طرفین جنگ قدرت نشنوند، اما این صدا دیری نخواهد پائید که خود را به گوش آنان خواهد رساند، روزی که شاید کار از کار گذشته باشد.