چینیها قصور کردند؛ این تفسیری است که در ساعات اخیر بارها در فضای مجازی منتشر شده تا غرق شدن سانچی و از دست رفتن جان گرانبهای پرسنل این نفتکش یک مقصر بیابد و مقصر، بی آنکه عملکردش بررسی شود و فرصت دفاع بیابد، آماج حملات وسیع شود.
به گزارش «تابناک»؛ هنوز از غرق شدن نفتکش عظیم سانچی در آبهای دریای شرق چین یک روز نگذشته، فضای مجازی در کشورمان پر شده از لعن و نفرینهایی که حواله چینیها میشود، چون بسیاری از هموطنانمان بر این باورند که ایشان در این ماجرا مرتکب قصور شدهاند؛ قصوری که اگر نبود، احتمالا خدمه مظلوم سانچی از مرگ رهایی مییافتند.
گزارهای که برگفته از سخنان برخی مسئولان کشورمان است. مثل این ادعا که برخی از مسئولان بارها بر آن تأکید داشتند و بارها مطرحش کردند. امثال ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی که چند روز پیش گفت: «ما اطمینان داریم که قدرت فناوری چین به حدی بالا هست که بتواند عملیات نجات را در شب نیز انجام دهد؛ بنابراین از آنها خواستهایم که عملیات مهار آتش را در شب نیز ادامه دهند.»
اظهار نظری که تلویحا حکایت از همکاری نکردن کامل چینیها در این رویداد داشت. اینکه میگفتند چینیها با فرارسیدن شب دست از کار میکشند و تلاش برای مهار آتش را تا صبح روز بعد متوقف میکنند؛ موضوعی که با اصول انسانی همخوانی ندارد و از این روی، حمله به چینیها موجه به نظر میرسد، غافل از آنکه شاید ماجرا آن گونه که تصور میکنیم نباشد.
کافی است، اخبار تلاش ۹ روزه برای مهار حریق گسترده سانچی را پیگیری کنیم تا دریابیم که از زمان برخورد این نفتکش با کشتی فلهبر چینی در آن سوی مرزهای آبی تایوان (۱۶۰ مایلی شانگهای) تا ۹ روز بعد که نفتکش مشتعل به آبهای ژاپن نزدیک شد و در ۱۹۵ مایلی سوکوزاکی غرق شد، نزدیک به ۱۵۱ مایل طی کرده است؛ چیزی حدود ۲۴۳ کیلومتر؛ مسیری طولانی که همراه با شناورهای آتشخوار چینی و تلاش ایشان برای مهار آتش طی شده است.
به عبارت بهتر، شناورهای چینی آنقدر بر کارشان مداومت داشتند که حتی دور شدن از کشورشان و نزدیک شدن به آبهای ژاپن هم مانعشان نشد. این در حالی است که این دو کشور ارتباطات کاملا حسنه با یکدیگر ندارند، اما این حادثه چیزی نبود که برای مهار ابعادش، چینیها یا ژاپنیها محدودیتی قائل شوند. این را میشود از همکاری کامل ژاپنیها با عملیات نجات سانچی دریافت؛ همکاری که از جانب کرهایها نیز صورت گرفت و قطعا دلیلی بزرگتر از تعلق محموله سانچی به ایشان داشت، چون خسارات مالی این حادثه بر عهده شرکتهای بیمه است و جبران خواهد شد.
همه این توضیحات در حالی مطرح میشوند که ابهام در خصوص چرایی توقف فعالیت شناورهای اطفای حریق چینی در شب رفع نشده است. ابهامی که میتواند بر مداومت ایشان بر کار اطفای حریق و همکاری شکل گرفته میان چند کشور برای نجات سانچی، سایه بیفکند و این پرسش را موجب شود که آیا نمیشد، سرنشینان این نفتکش را نجات داد؟ سرنشینانی که برخی مسئولان کشورمان از احتمال فرارشان با یکی از قایقهای نجات خبر داده بودند و بعضی دیگر از مسئولان احتمال پناه گرفتنشان در اتاق امنی که در قسمت پاشنه کشتی قرار گرفته و امکان حیات در آن فراهم بوده را مطرح میکردند.
این ادعاها در حالی مطرح میشد که برخی شواهد، برای همه آنهایی که از نزدیک دستی بر آتش داشتند و ابعاد حادثه را پیش روی خود میدیدند، هیچ امیدی برای نجات سرنشینان سانچی باقی نمیگذاشت، الا معجزهای بزرگ؛ معجزهای که برای تحقق آن میبایست چشم بر درجه حرارت سوزان و شعلههای صد متری نفتکشِ سوزان میبستند و فراموش میکردند سه شناور آتشخوار با پاشش مدام و بی وقفه آب با دبی بسیار بالا بر حریق و استفاده از فوم اطفای حریق و هر ساز و کار دیگری که میدانستند و امکان اجرایش را داشتند، نتوانستهاند اندکی حریق سانچی را مهار کنند.
صحبت درباره آتشی بود که به جان محموله بسیار قابل اشتعال نفتکش افتاده بود؛ به جان ۱۳۶ هزار تن معیانات گازی که برخی از مردم مقدار خیلی کمی از آن را تحت عنوان الپیجی در مخزن خودروهایشان میریزند و چند صد کیلومتر با آن رانندگی میکنند. ماده سوختنی قابل قیاس با بنزین یا حتی برتر از آن در بلوکهای مخازن سانچی جا گرفته بود و با گسترش آتش، هر از چندگاهی انفجاری مهیب و هولناک را موجب میشد که پیرو آن، هر چه اطفا پیش رفته بود، شکست میخورد و اوضاع وخیمتر از قبل میشد.
حریقی آنقدر وسیع و تجربه نشده که هر اقدام نامناسبی در مواجهه با آن میتوانست مرگبار باشد و از این روی، امدادگران را مجاب میکرد، در مقابلش به شدت دست به عصا باشند. نگرانی از افزودن بر شمار جان باختگان حادثه و گسترش ابعاد انسانی ماجرا که ظاهرا آن چنان که باید و شاید به برخی از هموطنانمان منتقل نشده است، که اگر این گونه بود، به سادگی در باب قصور چینیها داد سخن سر نمیدادیم.
قصوری که حتی ابعاد آن مشخص نیست و تنها از سخنان برخی مسئولان کشورمان نشأت گرفته است. قصوری از جنس پیدا نکردن سرنشینان مفقود شده سانچی و نجات ندادنشان از دل آتشی که به نفتکش عظیم الجثه افتاده بود. نفتکشی با طول ۲۷۴ متر که اگر قرار باشد، معادل یک ساختمان در نظرش بگیریم، طولش برابر با ارتفاع برجی ۹۱ طبقه است. برجی پنج شش برابر پلاسکو که اطفای حریقش در دل پایتخت و با عزم جزم همه مسئولان، یازده روز به طول انجامید و ماده سوختنی در آن جز پارچه و لباس نبود، در حالی که سانچی به حجم چند برابر پلاسکو، سوخت به شدت قابل اشتعال داشت.
اینجاست که حمله همه جانبه به چینیها در پی این حادثه، به دور از هیچ منطقی به نظر میرسد و تعجب برانگیز است، به ویژه زمانی که به یاد آوریم در سایه تلاش پیوسته امدادگران چینی است که جعبه سیاه کشتی و پیکر دو تن از جان باختگان حادثه از کشتی سوزان بیرون کشیده شده است.؛ حملاتی که خاصیتی جز خصومت سازی ندارد و این بدترین چیزی است که میشود از حادثه مرگبار سانچی به دست آورد. مسیری که حتی ممکن است در رسیدگی به پرونده این تصادف و مشخص کردن مقصر نیز اثر سوء بگذارد که اگر این گونه شود، باید سراغ آنهایی برویم که میکوشند پیش از هر گونه کار کارشناسی و اعلام مقصر، برای این حادثه مقصر بتراشند!