پایان سکوت در برابر ترمیم کابینه!، مهلت ۴۸ ساعته دادستان کل به بانک مرکزی، مذاکره با آمریکا؛ از حرف تا واقعیت، حکم مطهری درباره خودش چیست؟، ترامپ و معضل تماس با ایران، بازگشت آقازادههای حقیقی به وطن، انتقاد اوباما از رهبران پوپولیستی، ارز ۷۵۰۰ تومانی در سامانه «نیما»، واکنش متکی و «ح. ص» به گزارش «شرق»، بررسی فایل صوتی دردسرساز نماینده در مجلس و دروغ ۸۰ میلیارد دلاری طرح تازه فریب از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه ۲۸ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شدند که تماسهای ترامپ با ایران و مذاکره با آمریکا با عناوین مختلف در روزنامههای امروز بازتاب داشته است. موضوعاتی همچون اولتیماتوم دادستان به بانک مرکزی برای ارائه لیست ارزبگیران، آینده رابطه ایران و اروپا و جدیتر شدن ترمیم کابینه از مواردی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
روزنامه ایران با انتخاب عنوان موعد ترمیم کابینه خبر داد: روحانی در حال بررسی گزینههای جدید برای ورود به دولت است. این روزنامه صفحه نخست امروز خود را با چند یادداشت و گفت وگو پیرامون شفافیت و مبارزه با فساد بسته است. عماد افروغ، عباس عبدی و جمال میرصادقی طی گفت وگوها و یادداشتهایی درباره موضوع یاد شده اظهار نظر کرده اند.
روزنامه شرق عنوان اولتیماتوم دادستانکل به بانک مرکزی را تیتر یک کرده و با چاپ تصویری از ترامپ در مرکز صفحه نخست، خبر ۸ تماس بیپاسخ ترامپ برای گفت وگو با روحانی را تیتر کرده است. این روزنامه همچنین واکنش متکی و «ح. ص» به گزارش روز گذشته خود درباره مؤسسه مالی ثامن الحجج را در صفحه نخست منعکس کرده است.
روزنامه جوان نیز زمزمههای تغییر ترکیب دولت دوازدهم را با تیتر تازهنفسهای دولت در جنگ اقتصادی در صفحه نخست خود گنجانده است. این روزنامه تصویر علیرضا فغانی داور بین المللی فوتبال را در صفحه نخست خود قرار داده و از قول او تیتر زده: فغانی: ما مطرح نبودیم، دنیا "ایران" را تحسین کرد.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
احتمال خانه تکانی در پاستور
روزنامه قانون در گزارشی به اظهارات روز گذشته واعظی در حیاط هیأت دولت پرداخت و نوشت: افکارعمومی منتظر است تغییراتی راهبردی و کارساز در دولت روحانی صورت پذیرد. دولت روحانی همچنان با قدرت به کار خود ادامه میدهد و جلسات هیات دولت نیز برگزار میشود. بیشک برخی از افرادی که در دولت حضور دارند جایگاه ماندن در این کابینه را ندارند و باید پاستور را ترک کنند ولی متاسفانه این افراد به هر دلیلی در دولت ماندهاند و حضورشان آسیبرسان است.
روز گذشته محمود واعظی، رئیس دفتر روحانی که انتقادهای فراوانی نیز به همین شخص وارد است در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران، در پاسخ به سؤالی پیرامون تغییرات در کابینه اظهار داشت: امروز با شرایط جدیدی مواجه هستیم که بعد از خروج آمریکا و برخی تحریمها به وجود آمده و مهمتر از آن، جنگ روانی است که از نظر اطلاعات غلط به ملت ایران تحمیل میشود. وی افزود: پس از خروج آمریکا از برجام ما با شرایط جدیدی مانند اعمال تحریمها مواجه هستیم، از سوی دیگر شاهد جنگ روانی، اطلاعات غلط و فشارهایی هستیم که آنان به ما تحمیل میکنند، از این رو اعضای کابینه باید با توجه به شرایط جدید، امور را تنظیم کنند. رییسجمهور برخی از اعضای کابینه را در شرایط عادی انتخاب کرد و برهمین اساس الان در شرایط ویژه هستیم که روحانی بررسی میکند تا برخی از تغییرات انجام شود. واعظی تصریح کرد: تغییراتی در تیم اقتصادی نیز خواهیم داشت.
از میان اظهارات واعظی میتوانیم برداشت کنیم که غیر از تیم ااقتصادی افراد دیگری نیز باید با دولت خداحافظی کنند ولی بیشک باید جابهجاییهایی در دولت صورت بگیرد که مشکلات رفع شود و اگر روحانی سعی دارد با تغییر چند مهره حواشی و اعتراضات را خنثی کند بداند که این مسیر راهی جز تلف کردن وقت ملت نیست.
تحریم فرصت نیست؛ اما...
مهدی تقوی، استاد بازنشسته اقتصاد طی یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: تورم، نرخ بالای بیکاری، وابستگی تولید به واردات، کمآبی و بیتوجهی به بحران محیط زیست و مسئله آب، بحران صندوقهای بازنشستگی، رشد بالای نقدینگی و... محصول یک دولت و دو دولت نیست؛ بلکه حاصل روند در پیش گرفتهشده در این سالها است که اقتصاد را تحت فشار قرار میدهد و تقریبا هیچ دولتی نتوانسته برنامهای جامع برای خروج از این معضلات ارائه دهد. دولتها بیشتر تلاش کرده اند بحران را با مُسکن موقت ساکت کنند؛ در نتیجه همواره نگرانی از تبعات پایان تسکین درد، وجود دارد. در چنین شرایطی اعمال تحریمهای غرب علیه ایران میتواند کار را دشوارتر کند. اعمال تحریم علیه ایران معمولا دستگاه بوروکراسی را به سمتی سوق میدهد که به جای حل بحرانهای ساختاری اشارهشده دنبال حل تبعات تحریمها باشد؛ اما به دلیل ناتوانی از ایجاد یک اقتصاد درونزا، شرایط بهسرعت به قبل بازمیگردد. ایران در سالهای ۹۰ و ۹۱ با تحریمهای نفتی و بانکی جدی مواجه شد که کشور را در محدودیتهای جدی قرار داد؛ اما با رفع این بحران پس از امضای برجام، باز درآمدهای نفتی به اقتصاد تزریق میشود.
شاید اگر به جای تزریق درآمد نفتی، برنامهای میانمدت برای تعاملات خارجی و مسائل داخلی در دستور کار قرار میگرفت، امروز آسیبپذیری اقتصاد ایران کاهش مییافت؛ چراکه در شرایط کنونی باز هم آمریکا دست روی بخش نفت و انرژی ایران گذاشته است. قبلا گفتهام اقتصاد ایران شبیه یک بیمار چاق است که به دلیل چربی و قند بالا بستری است و باید رژیم غذایی بگیرد؛ اما این بیمار به محض دریافت علائم اولیه کاهش قند و چربی، پرخوری را از سر میگیرد و دوباره به وضعیت سابق بازمیگردد. تحریمهای جدید ایالات متحده، ارتباطات بانکی ایران را با دشواریهایی مواجه میکند.
اقتصاد ایران از اشکالات ساختاری رنج میبرد. مشکلاتی که دهههاست کارشناسان، مقامات و مسئولان درباره آن صحبت میکنند؛ اما هیچگاه اقدام اصولی و برنامهریزیشده برای ازمیانبرداشتن آنها صورت نگرفته است. در رژیم گذشته با افزایش وابستگی اقتصاد به نفت، بسیاری از کارشناسان درباره مضرات ایجاد دولت رانتیر در ایران ابراز نگرانی کردند؛ اما در این سالها همواره وابستگی به نفت سیر صعودی داشته و افزایش دلارهای نفتی بهعنوان یک فرصت در دست دولتها، شرایط را برای شکلگیری یک بوروکراسی بیمار فراهم کرد. تورم، نرخ بالای بیکاری، وابستگی تولید به واردات، کمآبی و بیتوجهی به بحران محیط زیست و مسئله آب، بحران صندوقهای بازنشستگی، رشد بالای نقدینگی و... محصول یک دولت و دو دولت نیست؛ بلکه حاصل روند در پیش گرفتهشده در این سالها است که اقتصاد را تحت فشار قرار میدهد و تقریبا هیچ دولتی نتوانسته برنامهای جامع برای خروج از این معضلات ارائه دهد. دولتها بیشتر تلاش کرده اند بحران را با مُسکن موقت ساکت کنند؛ در نتیجه همواره نگرانی از تبعات پایان تسکین درد، وجود دارد. در چنین شرایطی اعمال تحریمهای غرب علیه ایران میتواند کار را دشوارتر کند. اعمال تحریم علیه ایران معمولا دستگاه بوروکراسی را به سمتی سوق میدهد که به جای حل بحرانهای ساختاری اشارهشده دنبال حل تبعات تحریمها باشد؛ اما به دلیل ناتوانی از ایجاد یک اقتصاد درونزا، شرایط بهسرعت به قبل بازمیگردد. ایران در سالهای ۹۰ و ۹۱ با تحریمهای نفتی و بانکی جدی مواجه شد که کشور را در محدودیتهای جدی قرار داد؛ اما با رفع این بحران پس از امضای برجام، باز درآمدهای نفتی به اقتصاد تزریق میشود. شاید اگر به جای تزریق درآمد نفتی، برنامهای میانمدت برای تعاملات خارجی و مسائل داخلی در دستور کار قرار میگرفت، امروز آسیبپذیری اقتصاد ایران کاهش مییافت؛ چراکه در شرایط کنونی باز هم آمریکا دست روی بخش نفت و انرژی ایران گذاشته است. قبلا گفتهام اقتصاد ایران شبیه یک بیمار چاق است که به دلیل چربی و قند بالا بستری است و باید رژیم غذایی بگیرد؛ اما این بیمار به محض دریافت علائم اولیه کاهش قند و چربی، پرخوری را از سر میگیرد و دوباره به وضعیت سابق بازمیگردد. تحریمهای جدید ایالات متحده، ارتباطات بانکی ایران را با دشواریهایی مواجه میکند.
تیغ دو لبه مذاکره با آمریکا
رضا دهکی در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان تیغ دولبه مذاکره نوشت: «مذاکره» در عرصه دیپلماسی معنایی فراتر از گفتگو دارد. این تفاوت معنایی، نه در ساحت فعل و عمل که در ساحت برداشتها و دریافتها از مذاکره است.
در این نگاه، اصل انجام مذاکره، خود به تنهایی واجد معانی و پیامهای دیپلماتیک بوده و پذیرش یا عدم پذیرش مذاکره بین دو کشور، خود معنادار است.
ترامپ، ایرانیها را ناچار به مذاکره در آینده نزدیک میداند و رئیس دفتر رئیسجمهوری اسلامی ایران از تماس ۸ باره ترامپ برای گفتگو با حسن روحانی در سفر اخیر وی به نیویورک برای حضور در اجلاس سران سازمان ملل متحد خبر میدهد. در این میان برخی هم هستند که اصل گفتگو و مذاکره را مفید و درست میدانند، اما، چون طرف مقابل را چهرهای همچون دونالد ترامپ نمایندگی میکند، آن را در شرایط فعلی اقدامی درست و بجا ارزیابی نمیکنند.
به نظر میرسد که در شرایط فعلی موضوع «مذاکره درباره ...» مطرح نیست. اگر زمانی عنوان میشد که مذاکرات صرفا در چارچوب موضوع هستهای خواهد بود و مسائلی مثل موشکهای ایرانی و حقوق بشر از شمول آن خارجند، حالا اصل مذاکره کردن زیر سوال قرار گرفته است. اصل ماجرا بیش از این که به اختلاف نگاه میان تفکرهای سیاسی داخل ایران بازگردد، به رفتارهای دونالد ترامپ مربوط میشود. ترامپ در مدت زمان سپری شده از حضورش در کاخ سفید، رفتارهایی ناگهانی و غیر قابل پیشبینی از خود بروز داده است. واضح است که ترامپ از این غیرقابل پیشبینی بودن به عنوان یک حربه و سلاح در برخورد با دیگر کشورها بهره میبرد. سیاست ترامپ بر «اول آمریکا» و «اول من» استوار است. شاید به همین دلیل حتی متحدان قدیم و دوستان سنتی آمریکا نیز امروز حتی اگر کنار ترامپ قرار میگیرند، مصافحه میکنند و لبخند میزنند، اما در کلام و گاه عمل خود را دورتر از گذشته نسبت به آمریکا قرار میدهند. اگر زمانی از تحریم کالای آمریکایی در کانادا سخن گفته میشد و یا رئیسجمهوری فرانسه سخنی تند علیه رفتار خودخواهانه آمریکا طرح میکرد، عجیب مینمود، اما امروز این اتفاق افتاده است. در سوی دیگر ترامپ مشغول آشتی و دوستی با دشمنان سنتی آمریکاست. با رهبر کره شمالی دیدار میکند و در دیدار با ولادیمیر پوتین روس، چنان در ستایش از روسیه افراط میکند که به تحقیر آمریکا برابر ابرقدرت سنتی رقیب تعبیر شده و مورد انتقاد سیاسیون آمریکایی و از جمله هم حزبیهایش در حزب جمهوریخواه قرار میگیرد. خروج از قراردادهای بینالمللی جلوه دیگری از رفتار ترامپ است که طرف مقابل را از هرگونه امیدواری به حصول نتیجه از مذاکره با آمریکای ترامپ ناامید میکند. سخنان اخیر ترامپ هم نشان میدهد که وی از اصل نشستن ایران پای میز مذاکره، پیش از آن که به دنبال نتیجه مذاکره باشد، به دنبال القای این معنی است که ایران با فشار آمریکا «مجبور» به مذاکره شده است. در شرایطی که مقابله با آمریکا به عنوان یک محور عقیدتی انقلابی در جمهوری اسلامی مطرح است، طبیعتا این ادبیات دورترین شرایط ممکن را برای حصول مذاکره لااقل به صورت آشکار و در سطوح عالی را ایجاد میکند.
برخی معتقدند که در شرایط دشوار امروز ایران شاید بهترین راه مذاکره باشد. آنها کره شمالی را مثال میزنند و شرایط تهران در مذاکره با واشنگتن را پایینتر از پیونگیانگ نمیدانند. با این حال این نکته کمتر در نظر گرفته میشود که اصل آغاز مذاکره میان ایران و آمریکا همچون مذاکره کرهشمالی و آمریکا در درجه اول به نفع شخص ترامپ است. شاید با روحیه کاسبکارانه ترامپ، این مذاکره نتایجی هم داشته باشد و به تعبیری با ترامپ کاسب بتوان بهتر از اوبامای سیاستمدار کنار آمد. با این حال در این شرایط اصل مذاکره خود همان معنای دیپلماتیک فراتر از معنای لغویاش را دارد؛ ایران قرار نیست جلوی این رفتار ترامپ کوتاه بیاید. با این حال باید این هشدار را داد که در آینده، انتشار هرگونه خبری از دیدارهای پنهانی یا واسطهگری کشورهایی مثل عمان و روسیه یا بازی روسها بر سر ایران با آمریکا نیز میتواند این وجهه ایران را به همان اندازه نشستن پای میز مذاکره رسمی با آمریکا تحت تاثیر قرار دهد. در نتیجه سیاستگذاران دیپلماسی ایران باید بدانند که در نهایت اولویتشان در این عرصه چیست و بر این اساس رفتار کنند.
برخورد ناموثر با بدحجابی
محمدتقی فاضل میبدی طی یادداشتی که روزنامه اعتماد امروز در صفحه نخست خود چاپ کرده نوشت: برخورد دستگاه قضایی یا نیروی انتظامی با مساله بدحجابی تاکنون مثمرثمر نبوده است. هر نوع برخورد خشن و تندی که با بدحجابی صورت گرفت، نتوانست نظر متولیان آن را نیز تامین کند. بنابراین اقدامات فرهنگی و آموزشی در این زمینه باید جایگزین برخوردهای خشن و کیفری شود. حتی لازم نیست که بدحجابی را به مساله اصلی کشور تبدیل کنیم و بودجه عظیمی برای آن کنار بگذاریم. اینکه نیروهای دولتی و حاکمیتی را برای مساله بدحجابی بسیج کنیم، در شرایطی که مشکلات عدیده اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی اولویت بیشتری دارد، اقدام درستی نیست. حوزههای علمیه، دانشگاهها و آموزش و پرورش باید به فرهنگسازی در مورد حجاب ادامه دهند و در همین حد کافی است. اینکه بودجه زیادی برای این کار خرج کنیم، نه تنها گرهی از مشکل باز نمیکند بلکه باعث اعتراض در جامعه نیز خواهد بود.
مهم این است که دستگاه قضایی و نیروی انتظامی خود را از این مساله کنار بکشند و موضوع را به دستگاههای تبلیغاتی واگذار کنند. نباید فراموش کرد که گستردگی اقدامات خشن در کشور ممکن است فضای اعتراضی را در جامعه به وجود آورد. چنانکه تاکنون نیز شاهد اعتراضهایی در این رابطه بودهایم. نباید بگذاریم که چنین مسائلی به تقابل با حکومت کشیده شود. برخی رفتارهای نسنجیده ممکن است چنین پیامدهای ناگواری داشته باشد و به کشور هزینه تحمیل میکند. حاکمیت باید موضوع را از دستور کار خود خارج کرده و به مسائل مهمتر بپردازد. مشکلات کلان و مهمی در کشور وجود دارد که باید به آنها رسیدگی شود. رسیدگی به مفاسد اقتصادی و بحران ارزی در کشور اولویت دارد. دغدغه حاکمیت باید حل این مسائل در کشور باشد. مردم خودشان دغدغه دارند و به تبلیغات فرهنگی نیز میپردازند. تبلیغات فرهنگی در زمینه بدحجابی باید توسط نهادهای غیرحکومتی پیگیری شود. علما و روحانیون نیز از دیرباز وظیفه امر به معروف و نهی از منکر خویش را انجام میدادند. همچنین زنانی که دغدغه حجاب دارند میتوانند ان جی او تشکیل داده و به تبلیغ حجاب بپردازند. این نوع از فرهنگسازی بسیار موثرتر از روشهای قضایی و خشن در برخورد با مشکل بدحجابی است.