به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه نوزدهم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که بازار آشفته خودرو و دلالی ها، واکنش به یک ادعا درباره خانه میلیاردی واعظ معروف و پیام رهبر انقلاب در محکومیت اهانت نشریه فرانسوی به حضرت رسول (ص) از یک سو و صفآرایی وزارت ارشاد و جامعه سینمایی علیه طرح مجلس برای نظارت صدا و سیما بر شبکه نمایش خانگی و نقدهایی بر طرح اصلاح قانون انتخابات از سوی دیگر، در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با تیتر آیا فیل برادر الاغ است؟ نوشت: دو حزب جمهوری خواه و دموکرات در آمریکا، نمادهائی برای خود انتخاب کردهاند که نشان هویتی آنها محسوب میشوند. فیل برای حزب جمهوریخواه و الاغ برای حزب دموکرات. هرچند استفاده از این نمادها به ویژه «الاغ» برای ما شرقیها بسیار عجیب است، ولی در فرهنگ آمریکا چنین نیست و امری عادی تلقی میشود.
این روزها که تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در حال اوج گرفتن است، فیل و الاغ با تمام اعوان و انصارشان در برابر همدیگر صفآرائی کردهاند و منتظر روز ۱۳ آبان هستند تا معلوم شود فیل برنده میشود یا الاغ. برای مردم آمریکا شاید چندان تفاوتی میان فیل و الاغ نباشد، زیرا آنها معتقدند و به چشم خود میبینند که هردو حزب مطرح و معروف فقط به فکر جلب منافع برای خود هستند و در کارزارهای انتخاباتی نیز بدون آنکه مبانی اخلاقی را رعایت کنند، به همدیگر میتازند و در این تاختن، هیچ حد و مرزی قائل نیستند، درست مثل فیل و الاغ.
کرونا باعث شده بود دونالد ترامپ که از حزب جمهوریخواه است بهدلیل بیکفایتی در مهار این بیماری، از رقیب دموکرات خود جو بایدن عقب بیفتد. نظرسنجیها تا دو هفته قبل این تفاوت را به روشنی نشان میدادند و اسباب نگرانی ترامپ را فراهم ساخته بودند بطوری که او به پرخاشگری پناه برده بود و فیل حزب جمهوریخواه، با خرطوم و دُم و سُم خود به رقیب حمله میکرد. او با زیرکی خاص خود، از شورشهای سیاهان آمریکا برای متحد ساختن سفیدپوستان و قرار دادن آنها در صف خود استفاده و بخشی از عقبماندگی خود از بایدن را جبران کرد. بخش دیگری را هم با اعلام توافق امارات و رژیم صهیونیستی برای عادیسازی روابطشان جبران کرد و حالا نظرسنجیها از تساوی فیل و الاغ و یا حتی جلو افتادن فیل خبر میدهند.
ترامپ، در عین حال که از نظر حیثیتی به آمریکا لطمه زیادی زد و در سطح بینالمللی اعتبار آمریکا را بیش از گذشته خدشهدار کرد، در میان توده عوام آمریکا طرفداران زیادی دارد و با زیرکی خاصی که ویژه اوست از شورشها و اعتراضات سیاهپوستان توانسته دورنمائی از یک جنگ داخلی خطرناک و هرج و مرج به زیان سفیدپوستان آمریکا ترسیم کند و با این ترفند، آراء زیادی را به خود جلب نماید. به همین دلیل، بعید به نظر نمیرسد ماجرای درگیری سیاهپوستان آمریکا با پلیس تا روز انتخابات ریاست جمهوری ادامه پیدا کند تا ترامپ بتواند آراء بیشتری از سفیدپوستان را به خود جلب کند و پیروز انتخابات شود. این واقعیت نشان میدهد کسانی که به ادامه اعتراضات سیاهان در آمریکا دل خوش کردهاند، سادهدلی میکنند مگر اینکه قصدشان فقط بیثبات نشان دادن آمریکا باشد.
آنچه از ماجرای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به ما مربوط میشود اینست که آیا فیل برادر الاغ است یا با هم تفاوت دارند؟
نمیتوان این واقعیت را کتمان کرد که در ایران حساسیت زیادی نسبت به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وجود دارد. علیرغم ظاهرسازیهائی که کاسبان تحریم میکنند و میگویند فرقی میان ترامپ و بایدن وجود ندارد و اصولاً ما نباید مسائل کشور را با این انتخابات مرتبط کنیم، آنها از پیروزی درباره ترامپ استقبال میکنند، زیرا از کارشکنیهای او علیه برجام سود بردهاند و رونق آینده سیاسی و اقتصادی خود را نیز در گرو ادامه ریاست جمهوری او میدانند. آنها با این واقعیت آشنا هستند که آمریکا فارغ از عملکرد تا حدودی متفاوت دموکراتها و جمهوریخواهان، بر مبنای یک سیستم استکباری مدیریت میشود که سلطهطلبی را در ذات خود دارد، ولی با این حال منافع جناحی خود را در تفاوتی جستجو میکنند که در عملکرد این دو حزب وجود دارد و در ۴ سال ریاست جمهوری ترامپ توانسته به آنها در لطمه زدن به برجام کمک کند و به کاسبیشان از تحریم رونق ببخشد حتی اگر استخوانهای مردم خرد شود. درست در همین نقطه است که مشخص میشود اگر فیل برادر الاغ هم باشد، برادر ناتنی است.
حسن هانیزاده، تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی با عنوان الکاظمی در حال دور شدن از ایران است، نوشت: وزارت دفاع عراق در بیانیهای اعلام کرد که رئیس ستاد مشترک ارتش این کشور میزبان وابسته نظامی عربستان در عراق بود. دو طرف درباره راههای توسعه همکاری مشترک در راستای منافع نظامی دو کشور و مسائل مشترک گفتگو کردند. وابسته نظامی عربستان در جریان این دیدار دعوتنامه رسمی رئیس ستاد مشترک ارتش عربستان برای سفر همتای عراقی اش به ریاض را تقدیم آنها کرد. دو طرف برای بررسی راههای همکاری امنیتی و اطلاعاتی به مذاکره پرداختند. این قبیل دیدارها و مذاکرات بعد از تشکیل کابینه الکاظمی ایجاد شده است. در این میان مجموعهای از تلاشها از سوی آمریکا و برخی کشورهای عرب منطقه مثل مصر و عربستان صورت گرفته است تا عراق از حلقه اعتقادی خود فاصله گرفته و وارد مجمع پان عربی شود. خروج از حلقه مقاومت و اعتقادی به معنی فاصله گرفتن از ایران است. فلذا الکاظمی در دیدار با مقامات عربستان و مصر درمورد طرح شام جدید با آنها به توافق رسید و براساس آن یک مجموعه عربی براساس الگوهای قومیتی عربی در چارچوب همکاریهای اقتصادی، امنیتی و نظامی شکل خواهد گرفت.
عربستان سعودی به شدت دنبال این است که یک محور نظامی با شرکت عراق ایجاد کند تا موجب شود یک جبهه عربی مقابل ایران بهوجود آید. الکاظمی نیز به نظر میرسد همسو با این سیاستها، نگاه خود را از دایره اعتقادی دور کرده است و سعی میکند با نزدیک شدن به عربستان در حقیقت به نوعی مانع نفوذ معنوی ایران در عراق شود. این در واقع آرمان مصطفی الکاظمی است، اما به دلیل بافت اجتماعی عراق و نگرش اکثریت مردم عراق بهسمت ایران و نگاه عاطفی آنها به ملت ایران، اجازه نخواهند داد عراق و الکاظمی بهکلی از دایره اعتقادی موجود در منطقه فاصله بگیرند و به سمت تشکیل یک جبهه عربی آمریکایی علیه ایران حرکت کنند. به همین دلیل به نظر میرسد اگر مصطفی الکاظمی بخواهد به سمت عربستان و مصر متمایل شود در آینده پارلمان عراق و احزاب و فراکسیونهای عراقی او را استیضاح خواهند کرد زیرا یکی از خواستههای فراکسیونهای عراقی در پارلمان عراق این است که روابط تهران و بغداد در حد قابل قبول و استراتژیک باشد؛ زیرا ایران در ۱۷ سالی که از سقوط رژیم صدام میگذرد همواره در تنگناها به کمک مردم عراق شتافته است و از ورود داعش به مناطق مختلف عراق جلوگیری کرده و هزینههایی نیز در این راستا پرداخت کرده است. امروز وجود امنیت نسبی در عراق مرهون تلاشهای ایران است. در این راه ما افراد شاخصی همچون سپهبد سلیمانی را نیز از دست دادیم. در همین راستا ملت عراق اجازه نخواهند داد تا دولت این کشور نسبت به ایران بیتوجه باشد و به سمت دشمنان ملت عراق از جمله عربستان سوق پیدا کند زیرا از این نزدیکیها خاطره خوبی در ذهن ندارند.
کامبیز نوروزی حقوقدان در بخشی از یادداشتی با عنوان تلاش برای توسعه انحصار صدا و سیما درباره طرح ساماندهی حوزه انتشار محتوا... که اخیرا محل بحث و نزاع میان صدا و سیما و وزارت ارشاد شده، در روزنامه ایران نوشت: در مقدمه توجیهی طرح فقط به ذکر این جمله بسنده شده است که این طرح «به منظور ساماندهی حوزه انتشار محتوا...» تنظیم شده است. این عبارت آنقدر کلی است که هیچ معنا و مفهومی از آن قابل ادراک نیست. وقتی از کلمه ساماندهی استفاده میکنند، لابد به این معناست که الان حوزه تولید محتوا، از جمله نمایش خانگی که توسط وزارت ارشاد در سازمان سینمایی مدیریت میشود «بی سامان» است. سؤال دقیقاً اینجاست که این بی سامانی چیست؟ مقدمه توجیهی طرح هیچ پاسخی به این سؤال نمیدهد. وقتی که از نظر اصول قانون نگاری اولین قاعده این است که ضرورتها و ایرادات شمرده شوند و قانون راه حل آنها را تعیین کند، طراحان باید مشخص کنند که چه بی سامانی در تولید و انتشار محصولات خانگی وجود دارد که حالا باید آنها را سامان بدهند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطابق با مقررات موجود طی مراحل مختلف با بررسی فیلمنامهها و محصول نهایی مجوزهای لازم را صادر میکند. این فرآیند کاملاً روشن است و عمل میشود و سر و سامان دارد و یک نظم حقوقی بر آن حاکم است.
گاهی رسیدگیها چنان است که صدای فیلمسازان را هم در میآورد. طراحان باید به این پرسش پاسخ دهند که کجای وضعیت حقوقی موجود دچار بیسامانی است که فقط با انتقال اختیارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سازمان صدا و سیما سر و سامان پیدا میکند. فرض کنیم که جاهایی از وضع موجود دچار مشکلاتی است، چرا آن را در خود وزارت ارشاد درست نمیکنند و راهحل را فقط در انتقال کلی این وظایف به صدا و سیما میبینند. نوع نگاه طرح به این موضوع شبیه آن است که کسی به اتوبوسرانی داخل شهری ایراد داشته باشد و بعد برای حل مشکل بگوید اتوبوسرانی داخل شهری را به اتوبوسرانی بین شهری بسپارید. روح حاکم بر این طرح و بنیاد حقوقی آن حکایت از این دارد که مسأله اصلی نویسندگان طرح، سامانمندی یا بیسامانی وضعیت نمایش خانگی و تولیدات اینترنتی نیست. مشکل اصلی طرح این است که چرا این امور در انحصار سازمان صدا و سیما نیست. به بیان دیگر هدف اصلی این طرح، ساماندهی محصولات نمایش خانگی و اینترنتی نیست، بلکه انتقال این وظایف از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سازمان صدا و سیماست و توسعه انحصار این سازمان بر فعالیتهای صوتی و تصویری است. این هدف با سیاست ضد انحصار که در کشور دنبال میشود در تعارض کامل است. ممکن است گفته شود به مجوز قانون اساسی نمایندگان حق دارند در کلیه امور مملکتی قانونگذاری کنند. سخن درستی است. اما این را هم باید درنظر داشت که این حق، مقید به اصولی بنیادین است. قانونگذاری باید منطبق با منافع عمومی باشد نه منافع حزبی. قانونگذاری باید منطبق با منطق و روشها و اصول حقوقی باشد. جابه جا کردن مسئولیتها از یک وزارتخانه به یک سازمان دیگر باید مبتنی بر مجموعهای از دلایل و ضرورتها باشد. بدون کشف و تحلیل و اعلام ضرورتها قانون ناقص خواهد ماند و به جای آنکه در خدمت منافع عمومی قرار گیرد، به مسیر دیگری خواهد افتاد. مجلس از مظاهر مهم و اساسی حق حاکمیت ملی است و بنا به مقتضای اصل ۵۶ قانون اساسی یکی از نهادهای مجری حق حاکمیت ملت باید باشد. در ادامه همین اصل میخوانیم که «هیچ کس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند و در خدمت منافع فردی و گروهی خاص قرار دهد.»