به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه سوم آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که مناظره انتخاباتی آمریکا بین ترامپ و بایدن، سفر در آغوش کرونا و وضعیت بحرانی کرونا در ایران و کاهش قیمت دلار و دلایل آن در صفحات نخست روزنامهها برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
روزنامه «جهانصنعت» طی یادداشتی در شماره خود نوشت: اقتصاد ایران روزهای سختی را سپری کرده و روزهای سختی را نیز پیش روی دارد. در چنین روزهای سخت و عجیب اقتصاد ایران، بدیهی است که مدیران و ادارهکنندگان کشور به دلیل پرشمار بودن و تودرتو و چندلایه بودن اقتصادی و نیز در هم تنیده شدن آن با سیاست و نبردهای بر سر قدرت، تصمیمها و دستورهای عجیب بگیرند و بدهند. به طور مثال و براساس آنچه بابک دینپرست معاون وزیر کشور گفته است متاسفانه ۱۷۱۸ واحد تولیدی کشور در تملک بانکها قرار گرفتند.
این مقام سیاسی ادامه داد: «در سه سال گذشته هفت دستور از سوی ریاستجمهوری برای شبکه بانکی، وزیر امور اقتصادی و دارایی و رییس کل بانک مرکزی مبنی بر برگرداندن همه واحدهای تولیدی به شبکه اشتغال داشتیم.
روز گذشته نودوهشتمین جلسه ستاد رفع تولید کشور برگزار شد که وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی موظف به ارائه گزارش اقداماتشان در راستای اجرای دستورات رییسجمهور به جلسه شده بودند که در این گزارش، هزار و ۷۱۸ واحد تولیدی تحت تملک شبکه بانکی داریم.
تعیینتکلیف چهار هزار و ۵۰۰ معدن غیرفعال کشور در دستور کار بوده تا با بررسی این واحدها فعال شوند که با این رسیدگی ۸۸۸ هزار نفر اشتغالزایی میشود که ۱۱ هزار نفر اشتغال مستقیم است.»
درباره این دستور عجیب رییس دولت دوازدهم چند نکته را به طور خلاصه یادآور میشویم: یکم- رییس دولت باید درباره راهبردیترین مسائل سیاسی و اقتصادی ایران تصمیم بگیرد و دستور دهد.
به طور مثال رییسجمهور ایران باید راهبردهایی را که به رفع ممنوعیت داراییهای ارزی ایران منجر میشود در کانون توجه قرار دهد و راههای بیرون آوردن ذخایر ارزی ایران را در این شرایط پیدا کند و امور مربوط به مجادله بانکها با کارخانهداران را به مدیران میانی و در بهترین حالت به وزیران بسپارد تا آنها کار را فیصله دهند.
دوم- آیا رییسجمهور ایران سازمانی ندارد که به او یادآوری کند یک دستور را هفت بار داده و کسی به دستور او توجه نکرده است. چه افرادی و چگونه میتوانند برای یک امر که سه سال است در جریان است هفت بار به رییسجمهور مراجعه میکنند و ایشان نیز فراموش میکند برای این یک مورد هفت بار دستور داده است. آیا او از مدیرانش نمیخواهد که چرا دستورهای او نادیده گرفته میشود؟
سوم- به آقای رییسجمهور یادآور میشویم بانکها نیز بنگاههای اقتصادی هستند و اتفاقا بنگاههایی هستند که منابع آنها را میلیونها سپردهگذار کوچک و متوسط تامین کردهاند.
بانکها حق دارند بدحسابها و نیز ناکارآمدهایی که پول مردم را گرفته و هدر دادهاند را جریمه کرده و بخشی از تاوان سود ازدسترفته و اصل سرمایه خود را از آنها پس بگیرند.
این بدترین راه برای حمایت از اشتغال سست و بیریشهای است که شاید بتوان با این بنگاههای ورشکسته ایجاد کرد. بنگاهی که به هر دلیل نمیتواند بدهیهایش را پرداخت کند ناکارآمد و غیراقتصادی است و نباید از جیب مردم ریختوپاش کرد و آنها را بیهوده دوباره راه انداخت.
منصور مظفری در سرمقاله روزنامه آفتاب یزد نوشت: برای این که متهم و محکوم به جانبداری سیاسی و نگاه حزبی و مخالفت مهندسی شده نشویم (!) آن روزی که جهانگیری گفت اختیار تغییر منشی دفتر خود را ندارد نیز در همین روزنامه نوشتیم؛ معاون اولی با این سطح اختیارات استعفا بدهد بهتر است تا این چنین با داد سخن، فضای عمومی جامعه را تحت تاثیر قرار دهد.
قاضی زاده هاشمی رفت، طیب نیا نیز ادامه همکاری را به صلاح ندید، بطحایی مگر استعفا نداد؟ همه اینها با اختیار و یا به اجبار صلاح خویش و وزارتخانه و مجموعه کاری خود را اینچنین دیدند که دیگر ادامه ندهند.
باور کنید برای من در مجموعه روزنامه، قانع کردن خبرنگاران شده است سختترین کار ممکن، چون از یک طرف باید
مجابشان کنم که مراقب جو روانی جامعهی کرونا زده باشید و از سویی دیگر چپ چپ نگاه کردن شان را تحمل کنم که سخنان جدید وزیر بهداشت را خوانده اید؟ توئیت جدیدش را دیده اید، فلان کلیپ را چطور؟
عارضم خدمت دکتر نمکی، کابینه و شخص آقای روحانی که انبان تحمل مردم و کاسه صبر مردم مدتها است لبریز شده است. بینی و بین الله اگر میبینید ادامه همکاری ممکن نیست دو سطر استعفا بنویسید و خلاص (!) این نمیشود و نمیگذارند و بودجه نمیدهند و دیگر دست من کاری ساخته نیست برای مردم نان و آب نمیشود، ماسک و وسایل ضد عفونی نیز نمیشود، درمان کرونا هم که این گونه نیست. روی صحبتم مشخصاً با آقای نمکی است که یک روز عجز و لابه میکنند و یک روز تهدید و روز دیگر شعرخوانی و این کارها یعنی چه؟! اگر قبول دارید که در شرایط بدی قرار داریم شانه بگذارید زیر بار همچنان که تاکنون خوب درخشیدید و از دید مردم پنهان نیست کم محلیها و دخالتهای فلانی و دیر جواب دادن نوبخت و دور زدنهای نهاوندیان را به جان بخرید و این ۸-۹-۱۰ ماه دیگر به هر جان کندنی است سپری کنید اگر هم احتمالا برای دولت بعد و سنگر بعدی دارید برنامه ریزی میکنید رو راست به من مدیر مسئول روزنامه بگویید عوض مردم را حرص دادن در حد بضاعت، تبلیغ تان کنم، اما روی اعصاب مردم خط و خش نیندازیم ! این که کاری نمیکنید یا نمیتوانید و انجام نمیدهید یک بخش ماجرا است، اما این پنجه در صورت هم کشیدنهایتان را میآورید بیرون پاستور هم داستانی دیگر است. جان من! عمر من! عزیز من! نمیتوانی، نمیگذارند، نمیشود... استعفا را برای همین مواقع خلق کردهاند، اما اگر ناز کردن است، حجت بر شما تمام است حداقل از رسانه انتظار نداشته باشید که نظاره گر دعواهای حدیری ـ نعمتی و ثبتکننده فرصت خریدنهای آینده نگرانه باشد گفتیم که بدانید میدانیم، ما نه! مردم میدانند کاش یک روز زمان میگذاشتید و پای پیام گیر روزنامهها ـ به انتخاب خودتان ـ مینشستید و خودتان میشنیدید.
مخلص کلام همین یک جمله است و تمام: به جای گلایههای بینتیجه و ناتمام! استعفا دهید و جان طرفین دعوا خلاص!
سعید معدنی جامعه شناس طی یادداشتی در شماره امروز ایران نوشت: با آغاز تعطیلات، نکتهای که مردم فراموش میکنند این است که با مسافرت رفتن، نظم زندگی آنها به هم میخورد. معمولاً هر کسی در شهر محل زندگی خود، نظم خاصی دارد، میداند، کجا باید ماسک بزند، چطور باید سوار آسانسور شود، از مغازهها چطور خرید کند و مسائل دیگر، ولی هنگام مسافرت رفتن برخی که خودشان مثلاً در شمال ویلا دارند، تصور میکنند که از خانه خود به محل دیگری سفر کرده و با این قضیه هیچ مشکلی در خصوص تشدید بیماری ایجاد نخواهد شد.
این دسته از افراد نمیدانند که با مسافرت رفتن نظم زندگی آنها به طور جدی به هم میخورد و از ریتم روزانه خود خارج میشود. در اصل با مسافرت رفتن و جابهجایی و به هم خوردن نظم زندگی افراد، اوضاع در خصوص کرونا وخیمتر میشود. معمولاً در جایی که ثابت زندگی میکنیم رفت و آمدهای اطرافیان را میدانیم و توجه بیشتری هم به مسائل روزانه در محیط زندگی خود داریم، اما در مسافرت و رفتن به شهرهای دیگر ناخودآگاه توجه ما در خصوص رعایت بهداشت هم کاهش پیدا میکند یا ممکن است به افراد جدیدی که با آنها برخورد داریم بهدلیل حفظ حرمت نتوانیم تذکرات لازم بهداشتی را بدهیم و همین حفظ حرمتها میتواند براحتی از یک ناقل، بیماری را به ما انتقال دهد. آنچه در تعطیلات قبلی مورد بیتوجهی قرار گرفت، اعلام دیرهنگام محدودیتهای سفر بود، در تعطیلات قبلی بسیاری از افراد در جادهها بودند و بعد از آن اعلام شد که محدودیتهای سفر اعمال شده است و همین دیر اعلام کردنها سبب افزایش مسافرتها و افزایش تعداد مبتلایان شد.
برخی از افراد ممکن است وقت پزشک داشته باشند یا برای برگزاری مراسم یا حتی ملاقات بیماری برنامهریزی کرده باشند، همه برای تفریح به مسافرت نمیروند، خیلیها ممکن است دلیل و کار مهمی داشته باشند، با اعلام ۲۴ ساعت زودتر در خصوص اعمال محدودیتهای سفر نمیتوان افراد را از مسافرت رفتن بازداشت، بلکه باید زودتر اعلام کرد تا مردم بتوانند برنامهریزیهای خود را تغییر داده و آن را لغو کنند.
مسأله دیگری که در این حوزه باید مورد توجه داشته باشیم، این است که وقتی دولت منع سفر اعلام میکند، مردم بهانه کافی برای نرفتن به مسافرت دارند، بهعنوان مثال فردی که موظف است به پدر و مادر سالمند خود در شهر دیگری رسیدگی کند یا مجبور است به مسافرت برود که در مراسم ختم فامیل شرکت کند و بهدلیل حرمت نگه داشتن مجبور به مسافرت رفتن است و دلایلی از این دست با ممنوعیتی که دولت میگذارد، میتواند عذر و بهانه منطقی و کافی برای مسافرت نرفتن داشته باشد. پس در خصوص مسافرتها و افزایش تعداد مبتلایان و مرگ و میر ناشی از کرونا سه منظر باید مورد توجه قرار بگیرد، ابتدا برهم خوردن نظم زندگی افراد، دیگری اعلام زودهنگام توسط دولت و سوم به دست آمدن عذری مثبت به جهت ممنوعیت سفر توسط اعلام دولت، چنانچه در تعطیلات پیش رو این سه مورد لحاظ شود، قطعاً شاهد کاهش مبتلایان و آمار مرگ و میر ناشی از کرونا خواهیم بود.