به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه هفدهم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شدند که وحشت طالبان از مقاومت مردم و پاسخ به فراخوان احمد مسعود از کابل از یک سو، و تأمین زمین برای تولید انبوه مسکن مورد توافق وزارت راه و شهرسازی و بنیاد مستضعفان و اصلاح قوانین به نفع زنان در گفتار رئیس قوه قضاییه از سوی دیگر در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
روزنامه جوان طی یادداشتی در شماره امروز خود با تیتر آیا بیبیسی گرای ترور فهیم دشتی را داد؟ نوشت: با ترور فهیم دشتی روزنامهنگار و سخنگوی جبهه مقاومت ملی دره پنجشیر، گمانهزنیهای زیادی در فضای مجازی درباره چگونگی ترور او توسط پهپاد صورت گرفته است.
فهیم دشتی، خواهرزاده عبدالله عبدالله رئیس شورای عالی صلح افغانستان و از پیشکسوتان رسانه در این کشور محسوب میشود که در تحولات کنونی افغانستان در کنار احمد مسعود فرزند احمد شاه مسعود قرار گرفته بود. این فعال رسانهای در جریان درگیریهای طالبان برای تصرف پنجشیر توسط پهپاد ترور شده است.
با اینحال گفته میشود دقایقی پیش از این اتفاق شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی در تماس تلفنی زنده با فهیم دشتی، چند ثانیه تصویر را قطع کرده و شماره تماس او را بر روی صفحه نشان میدهد و چند دقیقه بعد پاکستان با شناسایی محل او از طریق شماره در پنجشیر، با پهپاد آنجا را بمباران میکنند. مقامات پاکستانی البته هرگونه دخالت نظامی در پنجشیر را تکذیب کردهاند.
بیبیسی البته برای سرپوش گذاشتن بر این فضاحت در گزارشی از قول عبدالله عبدالله، رئیس پیشین شورای عالی مصالحه افغانستان، نوشته است:چگونگی شهادت فهیم دشتی سخنگوی جبهه مقاومت ملی و ژنرال عبدالودود ذره روشن شده است. عبدالله دو روز پس از این حادثه در یک پیام تسلیت گفت به دلیل اینکه «ارتباطات مخابراتی با پنجشیر قطع بود، محل وقوع حادثه و نوعیت آن تا امروز مشخص نشده بود.»
عبدالله جزئیات بیشتری ارائه نکرده، اما منابع جبهه مقاومت ملی گفتهاند که این دو در حمله با پهپاد کشته شدهاند. عبدالله که دایی فهیم دشتی است در پیام تسلیت خود نوشت: «فهیم دشتی یک انسان مؤمن، متعهد، ارزشگرا، مخلص و شیفته راه و آرمان قهرمان ملی بود. او طی سه دهه گذشته در راه روشنگری با تمام وجود همت گماشت و سنگر رسانه و نهادهای رسانهای را برای رشد ارزشهای مسلکی ژورنالیزم، نهادینه شدن آزادی بیان و گردش آزاد اطلاعات در جامعه بر هر کار دیگری ترجیح داد.
وحید شقاقیشهری، تحلیلگر مسائل اقتصادی طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: یکی از موضوعاتی که در حوزه اقتصـادی اثر مستقیم دارد برداشته شدن تحریمهاست، اما با وجود اینکه مذاکرات و بازگشت ایران و کشورهای طرف برجام، به این معاهده کمی زمانبر است و معلوم نیست که طرفین چه زمانی به توافق قطعی دست پیدا کنند، عملا احیای برجام در سال ۱۴۰۰ و نمود آثار آن در اقتصاد منتفی محسوب میشود. در کنار آن در یک ماه گذشته دلار از ۲۳ هزار و ۵۰۰ تومان به ۲۷ هزار و ۱۰۰ تا ۲۰۰ تومان رسیده است و این اتفاق تبعات افزایش قیمتها را در دو سه ماه آینده به کشور ما تحمیل خواهد کرد و تورم امسال با برجام حدود ۴۰ درصد و بدون برجام عددهایی بالاتر از ۵۰ یا ۶۰ درصد باشد. یعنی حتی اگر برجام در ماههای پیشرو به نتیجه برسد و انتظارات تورمی فروکش کند، حدود ۴۰ درصد تورم را تا پایان سال ۱۴۰۰ خواهیم داشت. کسری بودجه ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی و نبود منابع درآمدی کافی برای پوشش این کسری قطعا در ماههای آینده، دولت را گرفتار خواهد کرد. از این باید متمم بودجه را آماده و به مجلس بدهد و این کار باید در چند هفته آینده انجام شود. این اقدام نیازمند اتخاذ تصمیمات روشن، سخت و قابل اجرا دارد چراکه با اینکار دولت باید در مقابل ذینفعان و توده مردم قرار بگیرد و آنها را به کاهش بودجه اقناع و افکار عمومی را برای پذیرش این موضوع آماده کند.
در غیر این صورت اگر نتواند متمم بودجه را آماده کند، باید به سراغ اوراق بدهی برود که این اوراق اگر برای سال ۱۴۰۰ پاسخگو باشد، اما دولت که نمیتواند تا ابد با انتشار اوراق بدهی کشور را اداره کند. اوراق بدهی یک مسیر گذرای کوتاه مدت است و صرفا دولت میتواند برای امسال از آن استفاده کند البته اگر خریداری برای آن داشته باشد، چراکه دولت دوازدهم در اواخر دوره خود نتوانست در این زمینه موفق عمل کند؛ بنابراین به نظر میرسد که دولت جز با ساماندهی نظام مالی خود و با تکیه بر انضباط مالی و حذف هزینههای اضافه و کوچکتر شدن و سپردن اقتصاد به دست بخش خصوصی و همچنین ادامه مذاکره و برداشتن تحریمها راهی برای بهبود اقتصاد کشور ندارد و باید پذیرفت که امروز کشور در شرایط خاصی قرار دارد و همانا تصمیمات سخت است که میتواند به کمک مدیریت اقتصادی و سیاسی کشور بیاید و دولت در این خصوص باید اقدام جدی انجام دهد.
ابراهیم عزیزی، نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز با عنوان قوهقضائیه و عدالت در رفتار با زندانیها نوشت: انقلاب اسلامی محصول ایثارگری و ازخودگذشتگی جمع کثیری از مردان و زنان غیرتمند ایرانی است و ۳۰۰ هزار شهید برای پاگرفتن درخت تنومند انقلاب اسلامی خون خود را نثار کردهاند. از اهداف بزرگ و از انگیزههای متعالی ملت بزرگ ایران، تحقق عدالت و رسیدن به این عنصر کمیاب و فراموششده است که ملت برای آن انقلاب کرده است. مردم در طول ۴۳ سال گذشته اجرای عدالت و برخورد همراه با عدالت و اقدامات مبتنی بر عدالت را از سوی مدیران و مسؤولان و همه قوا انتظار داشته و دارند. یکی از جاهایی که نهتنها باید شعار عدالت را بدهد، بلکه باید تحققبخش عینی عدالت و مجری و منادی عدالت باشد، قوهقضائیه است که الحمدلله اکثر قضات این دستگاه انسانهای شریف بوده و وجه مذهبی و اعتقادی آنها غالب است. دستگاه قضا امروز مجری و متولی امر عدالت است و از آن انتظار داریم در موضوع برخورد با زندانیان، عدالت را مدنظر قرار دهد؛ ما زندانی درجه یک و درجه ۲ و ۳ نداریم. هر کسی بر اساس احکام اسلام و قوانین موجود، حکمی را دریافت کرده است که باید این فرد تابع نظامات قضایی کشور باشد. اینکه برخی در طول دوران تحمل جرم و محکومیت قضایی خود، از یکسری امتیازات استفاده کنند پذیرفتنی نیست و اصلاً مهم نیست نام و شهرتشان چیست و مهم نیست از کدام گروه و جریان هستند. باید بر اساس مُر قانون با زندانیان برخورد شود و هیچگونه تبعیضی در این بین نباید باشد و در این مسیر نباید جامعه احساس نابرابری و بیعدالتی در تحمل حبس برای زندانیان را داشته باشد.
وقتی با آقازادهها برخورد قاطعانهتری شود، مردم به عدالت انقلاب اسلامی ایران و نظام سیاسی مبتنی بر دین، باور و ایمان بیشتری پیدا خواهند کرد. شش ماه است مهدی هاشمی در زندان به دلیل مرخصی حضور نداشته و بعد از پایان این مرخصی به زندان مراجعه نکرده است؛ اگر مهدی هاشمی از امتیازات خاصی در زندان استفاده کرده است، این امتیازات بیعدالتی است. این سؤال در ذهن افکار عمومی وجود دارد که مهدی هاشمی و حسین فریدون در طول دوران حبس خود از چند روز مرخصی استفاده کردهاند و آیا این امتیاز برای سایر زندانیان هم وجود دارد؟ مهدی هاشمی از ماه پایانی سال ۹۹ در مرخصی به سر میبرد و در طول این مدت، آزادی بدون سقف و حد و زمان داشته است که به هیچوجه چنین چیزی پذیرفتنی نیست؛ این در حالی است که چنین موضوعی در طول دوران قوهقضائیه جمهوری اسلامی وجود نداشته است. کمیسیون امنیت ملی مجلس موضوع میزان حضور مهدی هاشمی و حسین فریدون در زندان و دریافت مرخصی در طول دوران تحمل حبس را بررسی خواهد کرد و این کار را به منظور حفظ شعائر دینی و عدالت پیگیری خواهد کرد.
حامد رحیم پورطی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان چالشهای وین و تئوری دست برتر نوشت: رئیس جمهور به تازگی در تبیین مواضع خود درباره مذاکرات هستهای با تاکید بر این که فشار آوردن به ایران هیچ گاه جواب نداده و غربیها بارها این را تجربه کردهاند، «گفتگو همراه با فشار و تهدید» را غیرقابل پذیرش دانست. رئیسی با بیان این نکته که مذاکره و گفتگو یک ابزار دیپلماسی است، خاطر نشان کرد: «اما غرب و آمریکا به دنبال گفتگو همراه با فشار هستند؛ در حالی که محور گفتگوهای دولت ایران، حفظ منافع ملت ایران و رفع کامل تحریم هاست که یک قدم هم از آن عقب نشینی نخواهد کرد».
پیشتر نیز امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان به صراحت اظهار کرده بود که ایران به سه ماه وقت برای انتخاب تیم احیای برجام نیاز دارد. سخنان فوق به وضوح نشان میدهد که ایران قصد دارد دستاوردهای هستهای خود را طی ۹۰ روز آینده به حداکثر برساند تا با چنتهای پُر و اندوختهای قابل اتکا به مصاف دیپلماتیک با آمریکا برود. نشریه آمریکایی بلومبرگ چند روز قبل در گزارشی با اشاره به دست برتر ایران در شرایط فعلی نوشت: «سه سال پس از اجرای سیاست «فشار حداکثری» توسط ترامپ، ایران اورانیوم را تا سطحی نزدیک به خلوص تسلیحاتی، غنی سازی کرده و همزمان هم اقتصادش به کمک پکن و مسکو، نشانههایی از ثبات را بروز میدهد هرچند صادرات حیاتی نفت، همچنان زیر تحریمهای سنگین قرار دارد. دیپلماتها و تحلیل گران بر این باورند که این تحولات، فضایی را برای دولت تازه ایران فراهم میآورد تا فهرست امتیازات درخواستی اش از واشنگتن برای بازگشت به برجام را طولانیتر کند.» در واقع تهران تلاش دارد راهبرد مذاکره با غربیها را تغییر دهدتا مذاکرات وین به زنجیرهای فرسایشی و بدون نتیجه تبدیل نشود.
از دیگر تفاوتهای تیم جدید ایرانی این است که دیگر عجلهای در رسیدن به توافق برای مصارف احتمالی انتخاباتی ندارد. عجلهای که به گمان برخی باعث شد اسلحه آمریکا برای فشار بر ایران مسلحتر شود و آمریکاییها آن را برای کنترل رفتار ایران به کار ببرند. به هر روی، پرونده هستهای یکی از اولویتهای اصلی و شاید اولین موضوع برجسته در حوزه سیاست خارجی است که دولت سیزدهم با آن مواجه خواهد بود. فارغ از کیفیت تداوم توافق هستهای، این توافق واقعیتی است که داشتن راهبرد مناسب در قبال آن، هم اکنون و در سالهای آینده از اهمیت بسیاری برخوردار است. حالا نیز با تثبیت کابینه دولت سیزدهم، ناظران در انتظار اعلام زمان آغاز مجدد مذاکرات معطوف به برجام هستند، اما به نظر میرسد تقدم و تأخر بازگشت ایران و آمریکا به تعهداتشان به دلیل بدعهدیهای آمریکا و اروپا و بیاعتمادی ایران، یکی از مسائلی است که مورد چالش دو طرف خواهد بود. آمریکا هیچ فرمول واقعی برای راستی آزمایی اجرای تعهداتش را هم نپذیرفته و روی یک زمان بندی غیر منطقی اصرار دارد که در نتیجه آن ایران کل برنامه هستهای خود را تعطیل میکند بی آن که کمترین تضمینی در اختیار داشته باشد که آمریکا واقعا و عملا تحریمها را برخواهد داشت. این که بر چه بازه زمانی برای این تقدم و تأخر توافق شود، از مهمترین محورهای مذاکرات است. افزون بر این، هم ایران و هم آمریکا به متن برجام انتقاداتی دارند. با این حال ایران خواستار پایبندی به این متن است، ولی آمریکا در مواردی مانند غروبهای برجامی، مطالبات زیادهخواهانهای را مطرح کرده که اگر تصمیم به تغییر متن باشد، ایران نیز در مواردی مانند مکانیسم ماشه، متقابلاً خواستار تغییراتی است و این میتواند مذاکرات را وارد فاز طولانیتری کند. یک مسئله مهم دیگر، زیادهخواهی آمریکا در تعمیم این مذاکرات به گفتگو درباره اختلافات منطقهای است. مسئلهای که ایران به عنوان پیوست بازگشت به برجام هرگز نخواهد پذیرفت و در این باره ملاحظات جدی دارد. همچنین حتی با وجود رفع تحریمهای ثانویه هستهای، برخی تحریمهای اولیه در کنار مواردی مانند کاتسا که مادر تحریم هاست و همچنین تحریمهای ثانویه غیرهستهای، همچنان انتفاع اقتصادی ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد. درباره تضمین خارج نشدن مجدد نیز آمریکا حاضر به واگذاری هیچ تضمین معتبر یا حتی نوشتن یک جمله با ارزش در متن توافق نیست.
مسئلهای که تیم مذاکراتی ایران باید با هوشمندی آن را رصد و اهمیت آن برای ایران را به تمامی طرفهای مذاکرات گوشزد کند. در آخر این که جو بایدن از زمان حضور در کاخ سفید تمام توان خود در سیاست خارجی را بر ائتلاف سازی و احیای چند جانبه گرایی برای مقابله با آن چیزی گذاشته است که حاکمان کاخ سفید تهدید روسیه، چین و ایران میخوانند. در واقع، دولت بایدن در حوزه استراتژیک، با وجود نکوهش فشار حداکثری ترامپ، تاکنون حاضر نشده است سازوکار فشار بر ایران را تغییر دهد یا دچار ضعف کند و صرفا با تحرکات تاکتیکی میخواهد ضمن حفظ این راهبرد، ایران را به پای میز مذاکرهای بکشاند که ازقبل ائتلاف همپیمانان خود را برای نشستن در آن سوی میز تدارک دیده است. تیم جدید ایرانی باید هوشیار باشد و رصد کند که صحنه آرایی آمریکا و تروئیکای اروپایی، نشان دهنده ارادهای برای تغییر مسیر و عمل به تعهدات است یا نه. همان طور که حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران در گفت وگوی اخیر تلفنی با وزیران فرانسه، آلمان و اتریش تاکید کرد: «ایران سهم اساسی خود برای حفظ برجام را با صبر راهبردی مقابل خروج آمریکا و بیعملی طرف اروپایی نشان داده است و اکنون وقت طرفهای دیگر برجامی است که همراهی لازم را کرده و به صورت واقعی و عملی تعهدهای خودشان را اجرا کنند.»