به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه چهارم اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شدند که واکنش احمدی نژاد به احتمال رد صلاحیتش، گفتوگوهای انتخابات محور با چهرههای عمدتا اصلاح طلب درباره انتخابات ۱۴۰۰، از شرط لغو تحریمها تا بررسی جلسه با آمریکا و گفت و گوهای هستهای گروسی، صالحی و ظریف از تیترهایی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
رضا فرجی راد استاد ژئوپلتیک دانشگاه در بخشی از یادداشتی در شماره امروز ایران نوشت: ســـفر رافائل گروسی، مــــدیــرکـــــل آژانـــس بینالمللی انرژی اتمی به ایران را به صورت کوتاه میتوان به فرصت دادن بیشتر به دیپلماسی تفسیر کرد. نشانههای موجود در دو طرف به صورت مشهود حکایت از آن دارد که چه ایران و چه طرفهای اروپایی و امریکا هیچ تمایلی ندارند که تحولات ناظر بر مسأله برجام بیش از این به سمت تنش کشیده شود و معتقدند که این مسأله میتواند و باید از مسیر دیپلماسی حل و فصل شود. اما همزمان مشکل در این است که هیچ طرفی نمیخواهد گام اول را بردارد و عقبنشینی نخست را انجام دهد. ما در این صحنه سخت معتقدیم که چه از منظر حقوقی و چه سیاسی، این امریکاست که باید متعهد به جبران اتفاقات ۴ سال اخیر باشد.
هم اکنون تدارک اولیه برای برگزاری یک نشست غیرعلنی در اروپا با حضور طرفین در جریان است. کشورمان نیز در حال بررسی تصمیم برای حضور در این نشست است. یکی از مهمترین کارویژهها و نتایج سفر آقای گروسی قطعاً ناظر به همین نشست است که بتواند با انتقال پیامی منطقی و سازنده از سوی ایران، فضا را برای آن نشست مهیاتر کند. کشورمان قطعاً سه پیام مهم را به واسطه سفر آقای گروسی و تحولات آن ارسال خواهد کرد؛ اول اینکه ایران محکم بر مسیر کاهش تعهدات خود تا زمانی که برجام اثرات عملیاتی خود خصوصاً در حوزه تحریمها و اقتصاد را نشان دهد ایستاده است.
دوم هم اینکه جمهوری اسلامی ایران با تدبیر کامل همچنان به دیپلماسی زمان میدهد. اما مورد سوم که بسیار مهم است، اینکه زمان دادن ایران به دیپلماسی همیشگی نیست که اروپا و امریکا بتوانند بیش از این دست به وقتکشی و تعلل بزنند. اساساً علی رغم عدم علاقه همه طرفها به تشدید تنش، مشکل مهم این است که امریکا با کندی و البته قدری عدم هماهنگی کافی در سطح دولت بایدن در مسیر بازگشت به تعهدات برجامی و لغو تحریمها به عنوان خواسته قانونی و مشروع ایران حرکت میکند. هر چند قابل تصور است که دولت بایدن در این مسیر با مشکلات داخلی هم مواجه است، اما واقعیت امر این است که این مشکلات هیچ ربطی به ایران و رفتار غیرقانونی امریکاییها با برجام در طول ۴ سال گذشته ندارد و این مشکلی است که خود زمامداران کاخ سفید باید برای آن چارهاندیشی کنند.
تمام شواهد تاکنون حاکی از این هستند که مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سفر خود به تهران از مهمترین موضوع در حوزه برجام یعنی استمرار تعهد ایران به همکاری با آژانس مطلع شده و نسبت به آن اطمینان یافته است. این در کنار تأییدات قبلی آژانس حداکثر میزان اطمینانی است که ایران در شرایط نقض برجام توسط امریکا و بی تعهدی و انفعال اروپا در قبال آن، میتوانسته به طرف مقابل بدهد. گروسی حامل این پیام روشن خواهد بود که علی رغم این فضا ایران همچنان متعهد به برجام است و اقدامات تقابلی آن هم چیزی خارج از چارچوب توافق نیست. این بیشترین کاری است که جمهوری اسلامی ایران میتواند ناظر به مثبت شدن تحولات بعدی انجام دهد. هم اکنون دو طرف ایران و امریکا با بیاعتمادی نسبت به یکدیگر برای تحولات آینده آماده میشوند. در نشست غیر رسمی آتی در اروپا، در همین فضای بی اعتمادی باید گامهایی برای تعیین تکلیف موضوع برداشته شود و برای این گامها نیاز به یک مفاهمه اولیه وجود دارد. اروپا نیز سخت مایل به وساطت برای ایجاد این مفاهمه است و اقدامات فنی ایران که توسط آقای گروسی رصد شده و به اروپا و امریکا منتقل خواهد شد این پیام را دارد که ایران آماده مفاهمه، اما منتظر برداشتن اولین گام توسط امریکاست. گامی که اگر برداشته نشود، در آن صورت جمهوری اسلامی ایران آمادگی برای پیش کشیدن برنامههای دیگری در مسیری متفاوت را هم دارد.
«جهانصنعت» طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان آقای روحانی شما توانستید، مردم نتوانستند نوشت: حسن روحانی رییسجمهور دیروز در نشست هیات دولت تاکید کرد: با برنامهریزیهای انجامشده در سال جاری بهویژه تمهیداتی که در بودجه سال ۱۳۹۹ دیده شده بود، توانستیم درآمدها و هزینهها را مدیریت کنیم و این مهم در شرایط جنگ اقتصادی و فشار حداکثری دولت ترامپ حاصل شد که به اعتراف خود آنها، به شکست این سیاست انجامید. پیش از او نیز محمدباقر نوبخت رییس سازمان برنامه و بودجه و نیز فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد نیز عباراتی با همین مضمون را به اطلاع افکار عمومی رسانده بودند. واقعیت این است، اما رییس دولت و نیز گروه فرماندهی اقتصادی او هرگز به این داستان اشاره نمیکنند که سوخت حرکت دولت در سال ۱۳۹۹ و نیز پارسال از درد و رنج شهروندان ایرانی به دست آمده است.
آقای رییسجمهور باید بداند و نیز احتمالا به او گفتهاند که دولت او شهروندان را بیپناه و بدون پشتوانه در برابر تورم شتابان رها کرده و نانآوران خانه از نداشتنها و کاستیها و زدن از سفره و کالاهای ضروری رنج سترگی بردهاند. آمارهایی که برخی باور دارند عمق تراژدی تورم را به دلیل اینکه یک سبد بزرگ است نشان نمیدهد، نشان میدهد شهروندان ایرانی امسال یکی از بالاترین نرخهای تورم را تجربه خواهند کرد. به این جمله مشاور ارشد اقتصادی سابق خود دکتر مسعود نیلی توجه کنید: «در حال حاضر نیز از سال ۹۶ به بعد، متوسط تورم حدودا در سطح ۳۵ درصد قرار دارد که به معنی دوبرابر شدن قیمتها تنها طی دو سال است. مقایسه متغیرهای اقتصادی کشور ما با سایر کشورهای جهان نشان میدهد که ما طولانیترین تورم مزمن تاریخ را داشتهایم.»
کالبدشکافی کارشناسانه و کمی با شجاعت نشان میدهد از میان سه بازیگر اصلی اقتصاد یعنی خانواده، بنگاه و دولت در ایران تنها دولت بوده و هست که به دلیل قدرت بسیار فراتر از دو نهاد دیگر، سوخت زنده ماندن خود را از دو نهاد دیگر تهیه میکند و به قیمت لاغر شدن آنها خود را سرپا نشان میدهد و در این راه حتی ثروت و درآمد نسلهای قبلی و بعدی را نیز پیشخور میکند. دولت شما تنها روی کاغذ و در یک فرآیند و عملیات حسابداری توانسته دخل و خرج را در تعادل نگه دارد، اما به منابع صندوق توسعه – حتی اگر قانونی بوده باشد- دست یازیده است، به بهانه انتشار اوراق بهادار قرضه نسل آینده را بدهکار کرده است، داراییهای تاریخی ایران را به شکلهای گوناگون فروخته است و از همه مهمتر سفره شهروندان را کوچک و کوچکتر کرده است. آقای روحانی شما توانستید از راههایی که هرگز کارآمد و کارساز نبودهاند و به کسری بودجه و تورم دامن زدهاند دخل و خرج دولت را جمع کنید، اما شهروندان نتوانستند و گوشت کمتر، ماست و پنیر و شیر و شکر و تخممرغ و گوشت مرغ و برنج کمتر مصرف کردند. خانوارهای ایرانی حتی اگر کرونا هم نبود میتوانستند لباس و تفریح و تحصیل و اثاث خانه کمتری خریداری کنند. شما توانستید، اما شهروندان بیپناه و بردبار ایرانی نتوانستند دخل و خرج خود را به تعادل برسانند.
جواد امام فعال سیاسی اصلاح طلب طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه اعتماد با عنوان چرایی فضای سردِ سیاسی در آستانه انتخابات نوشت: در آستانه برگزاری دو انتخابات سراسری ریاستجمهوری سیزدهم و شوراهای اسلامی شهر و روستای ششم، برخی ناظران معتقدند که انتخابات شوراها زیر سایه انتخابات ریاستجمهوری قرار گرفته و عملا چندان مورد توجه نیست و به دلیل اهمیت کمتر انتخابات شوراها، تمرکز چهرههای سیاسی و همچنین رسانهها صرفا بر انتخابات ریاستجمهوری قرار گرفته است. اما واقعیت آن است که علت تمرکز کمتر بر انتخابات شوراها، اهمیت کمتر این انتخابات نسبت به دیگر انتخابات نیست؛ بلکه مساله فضای غالبِ انتخابات ریاستجمهوری بر مناسبات، معادلات و بدهبستانهای سیاسی و متعاقبا نحوه مواجهه رسانهها با این مناسبات و معادلات سیاسی است. نکته اساسی در این راستا، آن است که باتوجه به ناروشن بودن رویکرد دستگاههای حاکمیتی نسبت به انتخابات، به نظر میرسد جامعه نیز هنوز چندان نسبت به کلیت بحث انتخابات رغبت نشان نداده و همین باعث شده که فضای انتخابات به نحوی دچار رخوت و سردی شود؛ شرایطی که باعث شده شاهد باشیم بحث انتخابات هنوز آنطور که باید و شاید، میان شهروندان مطرح نشده و چندان توجه خاصی به آن نمیشود. باید توجه داشته باشیم که این وضعیت، خود متاثر است از حوادث و اتفاقات مختلفی که طی ماهها و البته سالهای گذشته در کشور شاهد بودیم.
فراموش نکنیم متاسفانه به دلیل مسائلی که در جریان انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ماه ۹۸ رقم خورد، فاصلههایی ایجاد شده و در ادامه مسیر نیز، روندی که بر دوره فعلی مجلس شورای اسلامی حاکم است، طبیعتا بر کلیت مناسبات سیاسی در کشور، ازجمله بحث کلان انتخابات اعم از انتخابات ریاستجمهوری و دیگر انتخابات و به طور اخص، بر انتخابات شوراها اثر بگذارد؛ ضمن آنکه به هر حال شوراهای اسلامی شهر و روستا به عنوان پارلمانهای شهری، بیشتر به انتخابات مجلس شباهت دارد.
همزمان نکته دیگری که باید مورد توجه باشد، آن است که دورنمای فضای سیاسی کشور، دستکم در حال حاضر چندان روشن نیست و همین باعث شده که در این شرایط مشوق ویژه و اثرگذاری برای مشارکت سیاسی شهروندان و تشویق آنان به حضور و شرکت در مباحث انتخاباتی وجود نداشته باشد. بر این اساس، در توصیف فضای سیاسی حاکم بر کشور باید بگویم که متاسفانه در حال حاضر همان فضای سردی که در جریان انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ماه ۹۸ حاکم بود و در نتیجه انتخاباتی با کمترین میزان مشارکت برگزار شد، هماکنون نیز به نحوی تکرار شده و به نسبت همان فضای سرد بر مناسبات انتخاباتی دو انتخابات پیش رو حاکم است. روند و شرایطی که اگر تغییر نکند و تجدیدنظری جدی نسبت به فرآیندها و نحوه مواجهه با این وضعیت و دیگر مشکلات صورت نگیرد، بعید به نظر میرسد که مشارکت انتخاباتی شهروندان به طور مطلوب محقق شود. به هر تفسیر واقعیت آن است که لازمه تحقق مشارکت پرشور و پررنگ شهروندان -که ازجمله مولفههای برگزاری هر انتخاباتی است- هنوز در جامعه ایجاد نشده و لازم است تلاش بیشتری در این راستا صورت گیرد. چه آنکه هر چه پشتوانه مردمی بیشتر تضعیف شود، این مجموعه حاکمیت است که تحتالشعاع قرار گرفته و به نحوی تضعیف میشود. بنابراین اگر به فکر کشورداری، رفع مشکلات و از بین بردن فاصله ناموجه کنونی میان ملت و حکومت هستیم، لازم است نسبت به تغییر و دگرگونی در روندهای کنونی اقدام کنیم.