مرور روزنامه‌های دوشنبه هفتم مهر ماه؛

باقی ماندن ۵ درصد شیطانی مذاکرات هسته‌ای!

یک روز پس از تیتر‌ها و گزارش‌هایی که مذاکرات هسته‌ای نیویورک را بدون پیشرفت می‌دانستند، اکنون برخی روزنامه‌ها به تحلیل سخنان وزیر خارجه روسیه پرداخته‌اند. انتقاد از بی‌توجهی به مسئولیت مدیران در ماجرای سقوط آنتونوف ۱۴۰ با تیتر «کی بود؟ کی بود؟ من نبودم» همراه شده و تحولات بازار ارز هم مهم‌ترین خبر اقتصادی روزنامه‌های امروز است.
کد خبر: ۴۳۸۰۷۹
|
۰۷ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۰ 29 September 2014
|
25394 بازدید
باقی ماندن 5 درصد شيطانی مذاكرات هسته‌ای!

یک روز پس از تیتر‌ها و گزارش‌هایی که مذاکرات هسته‌ای نیویورک را بدون پیشرفت می‌دانستند، اکنون برخی روزنامه‌ها به تحلیل سخنان وزیر خارجه روسیه پرداخته‌اند. انتقاد از بی‌توجهی به مسئولیت مدیران در ماجرای سقوط آنتونوف ۱۴۰ با تیتر «کی بود؟ کی بود؟ من نبودم» همراه شده و تحولات بازار ارز هم مهم‌ترین خبر اقتصادی روزنامه‌های امروز است.

باقی ماندن ۵ درصد شيطانی مذاكرات هسته‌ای!

روزنامه دولتی ایران در گزارشی تحلیلی از دلایل برداشت‌ متفاوت رسانه‌ها از مذاکرات نیویورک با تیتر «نتایج دیپلماسی نیویورک» نوشته است: بخشی از تیترهای اول روزنامه‌های دیروز کشور درباره نتایج مذاکرات هسته‌ای نیویورک به این شرح بود: «گره مذاکرات هسته‌ای باز نشد»، «پایان مذاکرات نیویورک بدون پیشرفت»، «بازگشت مسافران نیویورک با چمدان خالی»، «مذاکرات هسته‌ای نیویورک بدون نتیجه پایان یافت»، «اختلاف اساسی و کلان در پایان ماراتن نیویورک» و تیترهایی از این دست. البته برخی رسانه‌های دیگر هم از تیترهای محتاطانه تری مانند پایان مذاکرات، برداشت‌های متفاوت از مذاکرات نیویورک یا توافق برای دور بعدی مذاکرات هسته‌ای استفاده کردند تا بدین ترتیب بتوانند از سد خبرهای متفاوت و‌ گاه متعارض درباره مذاکرات نیویورک گریز گاهی پیدا کرده باشند.

برای درک واقعی‌تر آنچه در نیویورک اتفاق افتاد باید به برنامه‌هایی اشاره کرد که تیم دیپلماسی ایران از قبل برای حضور در نیویورک تدارک دیده بود. به‌عبارت دیگر برای فهم این موضوع که آیا نشست هسته‌ای نیویورک دستاوردی داشت یا خیر باید به اهداف از پیش تعیین شده این نشست بپردازیم. چرا که برخی رسانه‌ها به این دلیل از تیترهایی مانند نشست بی‌حاصل یا توقف مذاکرات و... استفاده کردند که تصور آنان این بود چون در این نشست تفاهم‌نامه‌ای امضا نشده یا توافقی برای امضای تفاهم‌نامه در آینده نزدیک به‌عمل نیامده است لذا نشست نیویورک بدون دستاورد بوده است. اما نگاهی به سخنان حسن روحانی، رئیس جمهور، محمد جواد ظریف، وزیر خارجه و نیز سایر اعضای تیم مذاکره کننده هسته‌ای نشان می‌دهد که اساساً قرار نبود در مذاکرات نیویورک تفاهم‌نامه‌ای امضا و حتی درباره پیش نویس چنین تفاهم‌نامه‌ای مذاکره شود.

حسن روحانی سه شنبه هفته گذشته در جمع مدیران رسانه‌های امریکایی هدف از مذاکرات نیویورک را این گونه بیان کرد: «این هفته، هفته خیلی مهمی است، زیرا مذاکرات میان دو طرف تا پایان این هفته می‌تواند روشنگر این موضوع باشد که آیا ما قادریم در دو ماه آینده به توافق نهایی دست یابیم یا خیر.» روحانی پیش از ترک تهران موضع مشابهی گرفت و اعلام کرد که در نیویورک درباره باز کردن راه برای تفاهم نهایی مذاکره خواهیم کرد. به این ترتیب هدف از نشست هسته‌ای نیویورک که در حاشیه نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد برگزار شد، یک گام به جلو بردن مذاکرات پیشین هسته‌ای بوده است و هر نوع انتظاری غیر از این هدف می‌تواند کار‌شناسان را در تحلیل تحولات دیپلماسی هسته‌ای در نیویورک به خطا ببرد. پس اگر از این زاویه به نشست هسته‌ای نیویورک نگاه کنیم و سایر انتظارات غیر واقعی را کنار بگذاریم می‌بینیم که این نشست دستاورد ملموسی داشته است هر چند در زمینه کلیات مذاکرات هسته‌ای مشکلات حل نشده زیادی باقی مانده که عمده این مشکلات هم به کشورهای غربی عضو ۱+ ۵ بر‌می‌گردد.

از دید تیم دیپلماسی ایران، اکنون توپ مذاکرات در زمین ۱+ ۵ است و با انعطافی که آنان باید نشان بدهند زمینه برای توافق نهایی بیشتر فراهم می‌شود. روحانی در همین نشست راه توافق نهایی را هم به بهترین وجه ممکن به طرف مقابل نشان داد و گفت هر نوع توافق هسته‌ای باید حق تداوم فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران، ادامه غنی‌سازی و لغو تحریم‌ها را شامل شود تا امکان قبول آن از طرف مردم ایران فراهم باشد.

در این میان کانون اختلاف درباره دو موضوع یعنی میزان ظرفیت غنی‌سازی ایران و نیز کمیت و کیفیت رفع تحریم‌ها است. ایران نیاز خود را به داشتن ظرفیت غنی‌سازی معادل ۱۹۰ هزار سو اعلام کرده و در عین حال خواستار لغو کامل و فوری تحریم‌های یکجانبه امریکا و غرب و نیز شورای امنیت سازمان ملل متحد است. در نیویورک درباره ابعاد فنی مربوط به چنین اختلافاتی مذاکراتی شد و برخی پیشنهاد‌ها هم روی میز آمد هر چند که هنوز نظر نهایی درباره این پیشنهاد‌ها ارائه نشده است.

جوان روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران نیز در مطلبی با تیتر «۵ درصد شیطانی مذاکرات هسته‌ای!» از جمله نوشته است: «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه امروز در مصاحبه با شبه بلومبرگ نکاتی متفاوت و بدیع را در مورد نتایج مذاکرات نیویورک بیان کرد که از نقطه نظرهای مختلف به ویژه ارزیابی کارکرد مذاکرات اخیر و چشم انداز دورهای بعدی مذاکراتی، قابل ارزیابی و تحلیل است. وی در این زمینه به صورت مشخص تأکید کرد: «بر اساس اسنادی که در جریان مذاکرات تهیه شده، حدود ۹۵ درصد توافق‌نامه نهایی مورد توافق همه طرفین قرار دارد. ولی در ۵ درصد باقی مانده شیطان خانه کرده و تنها ۲ الی ۳ مسأله که بسیار پیچیده شده‌اند، باقی مانده است».

اینکه چنین مذاکراتی ۹۵ درصد پیشرفت داشته است، به معنای پیشرفت ۳۰ تا ۳۵ درصدی مذاکرات نیویورک به نسبت دور قبلی مذاکرات هسته‌ای در وین است. این در حالی است که طرف‌های دیگر چنین «پیشرفت جدی» را تأیید نکرده بلکه بر وجود اختلافات باقی مانده تأکید نموده‌اند. در این راستا، دکتر ظریف، وزیر خارجه کشورمان نتیجه مذاکرات را این گونه توصیف کرده است: «هنوز اختلاف وجود دارد. هنوز مقداری اختلاف بر سر تمامی مسائل وجود دارد».

البته در عبارات وی، از اختلافات «جدی» که قبلاً مورد تأکید بود، خبری نیست. اینکه هنوز اختلاف وجود دارد و «مقداری» هست شاید بدین معنا باشد که توافق ها‌ی حاصل شده است و به تعبیر لاوروف، این توافق‌ها در قالب «اسناد» توافق‌نامه نهائی در جریان مذاکرات هم درآمده‌اند.

در هر حال، عباراتی که دو وزیر خارجه دخیل در مذاکرات هسته‌ای بیان داشته‌اند، تکیه‌گاه‌ها و پیام‌های متفاوتی را در بر دارند. با مبنا قراردادن دیدگاههای وزیر خارجه کشورمان در این زمینه، نکته این خواهد بود که روسیه در این موقعیت زمانی چرا از توافق ها‌ی خبر داده است که واقع نشده‌اند؟ اگر این پرسش صحیح باشد، ممکن است نقش یابی جدید روسیه و انتظار عنایت طرفین به این کشور در چارچوب توافق‌ها و تبادل امتیاز‌ها، مطرح باشد.

اما در صورتی که برداشت لاوروف درست باشد و چنین توافق‌ها‌ی صورت گرفته باشند، مسأله به گونه‌ای دیگر خواهد بود. معنای صحبت‌های لاوروف اینست که توافق‌های مهم و پیشرفت ها‌ی اساسی در زمینه مسائل باقیمانده ـ حداقل برخی از آنها ـ صورت گرفته است که شاید در کمترین دور از مذاکرات هسته‌ای این چنین نتیجه‌ای مهم حاصل شده باشد. از این منظر، این مذاکرات می‌بایست با دستاورد و پیشرفتی بسیار زیاد در راستای اتمام نگارش توافق جامع اعلام می‌گردید. در این صورت، این پرسش مطرح خواهد شد که آیا توافق ها‌ی صورت گرفته که اعلام نوشته یا نانوشته بودنشان در این مقطع زمانی به مصلحت نبوده است؟ آیا عدم اظهار این پیشرفت‌ها بلکه تأکید غالب در مصاحبه‌ها و اقدامات رسانه‌های نزدیک به دیپلماسی مبنی بر توقف مذاکرات در ایستگاه نیویورک، بهتر از اعلام پیشرفت‌های احتمالی حاصله بوده است؟ از طرف دیگر، ماهیت توافق‌های حاصله چه بوده و چه می‌توانسته باشد؟ آیا در این زمینه حقوق هسته‌ای و ملاحظات راهبردی ایران لحاظ شده است؟ ‌چه موضوعاتی مورد توافق قرار گرفته‌اند و چه موضوعاتی همچنان جزء» ۲ یا ۳» مساله‌ای هستند که وزیر خارجه روسیه به عنوان مسائل «نیازمند کار دشوار و اراده سیاسی طرفین» تلقی کرده است؟

دلار تحت تأثیر انتظارات

دنیای اقتصاد در بخش‌هایی از گزارشی در‌باره تحولات بازار ارز نوشته: قیمت دلار روز گذشته با ۴۰ تومان افزایش نسبت به روز شنبه به ۳۲۶۵ تومان رسید. در حالی‌که گروهی از فعالان بازار افزایش اخیر را ناشی از اخبار و عامل انتظارات در بازار عنوان می‌کنند، برخی بالا رفتن قیمت شاخص بازار ارز در روزهای اخیر را ناشی از کاهش حجم عرضه ارز در بازار می‌دانند.

روز گذشته دلار معاملات خود را با ۳۲۴۰ تومان آغاز کرد که افزایشی ۱۵ تومانی نسبت به روز ابتدایی هفته داشت. در ادامه مجددا با ۱۵ تومان افزایش از سطح ۳۲۵۰ تومان عبور کرد و مقابل آن عدد ۳۲۵۵ قرار گرفت. در ساعات انتهایی بازار، قیمت دلار ۱۰ تومان دیگر بالا رفت و در سطح ۳۲۶۵ نشست. مقدار نوسان و رقم ثبت شده در روز گذشته یک رکورد فصلی به حساب می‌آید. پیش از این آخرین نوسان ۴۰ تومانی برای نرخ دلار در ۲۷ اردیبهشت سال جاری رقم خورده بود. از ۱۷ خرداد تا روز گذشته سابقه نداشته که نرخ دلار به بالا‌تر از ۳۲۶۵ تومان برسد. بیشترین رقم نوسان دلار در تابستان ۳۰ تومان بوده است.

پیش از این در بازار تصور بر این بود که سطح قیمتی ۳۲۵۰ تومان می‌تواند مرز مقاومتی در مقابل افزایش نرخ دلار به حساب آید، اما روز گذشته که قیمت از این سطح به راحتی گذشت، مشخص شد که تصویر قیمتی در ذهن فعالان بازار تغییر کرده است. دلایل این تغییر به گفته اکثر فعالان به عوامل ذهنی بازمی‌گردد. بازار پیش از این تصوری نسبت به برخی اتفاقات در جغرافیای خارج از خود داشت که روند کنونی با آن تصور ناهمخوان است.

در روزهای قبل، به ‌گفته تعدادی از فعالان، خریداران و فروشندگان در بازار در حالت انتظار قرار داشتند. به نظر می‌رسد این انتظار موجب شد که خریدوفروش چندانی در بازار صورت نگیرد و بازار به نوعی در حالت سکون قرار بگیرد. با این حال به گفته آن‌ها، روز گذشته با افزایش دوباره قیمت، همزمان عرضه و تقاضا افزایش یافت. به گفته فعالان در این بین تقاضا متناسب با عرضه نبود و تقاضا برای ارز در بازار بیشتر از عرضه ارز بوده است. در کنار این رویکرد که سعی داشت از منظر عرضه و تقاضا نوسان را توجیه کند، رویکرد دیگری وجود دارد که در اکثریت قرار دارد. این رویکرد عامل افزایش بهای دلار در روز گذشته را واکنش به پایان بی‌نتیجه مذاکرات می‌داند. به باور آن‌ها، تعدیل تصور حصول به توافق در بین فعالان عامل اصلی نوسانات دلار در ۲ روز گذشته بوده است؛ البته در رویکرد اول نیز تصور بی‌نتیجه ماندن مذاکرات در ورود به بازار بی‌تأثیر عنوان نمی‌شود. اگر این دو رویکرد مبنای نوسان قرار داده شود، می‌توان گفت: آنچه موجب شده این روز‌ها ارز وضعیت نوسانی پیدا کند و به سوی سطوح قیمتی بالا‌تر رود، تغییر ذهنیت در بازار ارز است.

تحلیلگران این تغییر تصور را به فال نیک می‌گیرند، زیرا تعدیل انتظارات و تخلیه تدریجی هیجان می‌تواند آثار منفی کمتری از تخلیه آنی و شوک‌گونه در بازار داشته باشد. به باور آنان در دوره‌های قبل بازار با تصور توافق خود را تنظیم می‌کرد و برآیند مذاکرات را در ‌‌نهایت حصول به چنین هدفی می‌دانست، اما اکنون با کاهش درجه این تصور در صورت آنکه توافقی نیز حاصل نشود اثر دفعتی بر قیمت ارز وارد نخواهد شد.

به نظر می‌رسد ریشه اصلی نوسانات کنونی، ساختار بازار ارز است. به گفته تحلیلگران آنچه سبب شد تا نظام ارزی کشور در دوره اخیر به شدت متأثر از عامل انتظارات شود، عدم شکل‌گیری بازار ارزی عمیق و کارآ طی سال‌های گذشته بوده است. بازارهای عمیق در مقابل بازارهای سطحی است و به بازارهایی گفته می‌شود که شوک‌های موردی و خاص وضعیت آن‌ها را تحت‌تأثیر قرار نمی‌دهد و شوک‌های بزرگ نیز چندان آن‌ها را بی‌ثبات نمی‌کند. بازار عمیق ارزی زمانی شکل می‌گیرد که هم در طرف عرضه و هم در طرف تقاضای ارز عوامل بسیار و نیروهای بی‌نام قیمت‌پذیر بسیاری حضور دارند که تغییر رفتار یا ورود و خروج آن‌ها بازار ارز را تحت‌تأثیر قرار نمی‌دهد؛ به ‌عبارت دیگر، صادرات کشور طیف متعدد و متنوعی از کالا‌ها و خدمات را در برگرفته و منشا ارزآوری برای کشور به یک یا چند محصول خاص منحصر نیست، همچنین واردات نیز به‌واسطه حضور عوامل ذره‌ای فراوان با کالاهای خارجی متنوع ازحساسیت و کشش‌پذیری زیادی برخوردار است. در چنین شرایطی از تعامل نیروهای عرضه و تقاضا در بازار ارز قیمت ارز به‌صورت درون‌زا تعیین شده و پایدار می‌ماند و بازار ارز از عمق لازم برخوردار خواهد بود. شواهد حاکی از آن است که اقتصاد ایران در سال‌های گذشته به این نوع از بازار دست نیافته است. در دوره اخیر بخشی از صادرکنندگان غیرنفتی که عمدتا پتروشیمی‌ها هستند جایگزین دولت در بازار آزاد شده‌اند؛ بنابراین سمت عرضه از تنوع چندانی برخوردار نیست. نبود طیف‌های متنوع در سمت عرضه و محدودیت‌های خارجی موجب شده بازار ارز کماکان سطحی بماند و به اتفاقات حداقلی واکنش حداکثری نشان دهد.

پرش از «عوامل مدیریتی» در سقوط «آنتونوف۱۴۰»


محمدامین آهنگری روزنامه‌نگار حوزه هوانوردی در مطلبی برای روزنامه شرق نوشته است: رئیس «سازمان هواپیمایی کشوری» در حالی انگشت اتهام ‌به سوی عوامل محیطی، انسانی و فنی در سقوط «آنتونوف۱۴۰» می‌گیرد که هیچ اشاره‌ای به عوامل مدیریتی به‌عنوان ریشه‌های اصلی سقوط نمی‌کند. چندین‌هفته پس از سقوط هواپیمای «ایران۱۴۰» و کشته‌شدن بیش از ۴۰نفر از هموطنان اولین اظهارنظر رسمی از سوی «جهانگیریان»، رییس سازمان هواپیمایی کشوری درخصوص این سانحه صورت پذیرفت. صحبت‌های رییس هواپیمایی کشوری حاوی نکات فنی است که به سقوط هواپیما منجر شده و تلویحا با برجسته‌کردن نقش و تصمیمات خلبان سعی دارد ذهن‌ها را متوجه اینگونه عوامل کند. بدیهی است بررسی حادثه به لحاظ فنی کار کمیته‌ای است که به این منظور تشکیل شده است.

نکاتی از قبیل وجود اشکال در موتور، تصمیمات خلبان و ارتفاع و دمای فرودگاه و مسائلی از این قبیل که در گفته‌های آقای «جهانگیریان» به چشم می‌خورد، مسائلی هستند که در این سانحه می‌توانند تنها به‌عنوان حلقه‌های انتهایی زنجیره سقوط مطرح شوند و ریشه‌های سانحه را تنها باید در عوامل مدیریتی جست. نگاهی دقیق‌تر به حادثه نشان از سوءمدیریت آشکار در بروز آن دارد. هواپیمای «ایران۱۴۰» که با حادثه اخیر آمار سوانح آن به شش‌عدد می‌رسد، از سال‌ها پیش موردانتقادات گسترده کار‌شناسان قرار داشت. اما به هر ترتیب با وجود مشکلات فنی موتور این هواپیما و عدم تناسب طراحی آن با شرایط آب‌وهوایی ایران، هواپیمایی کشوری مجوز پرواز آن را صادر کرد به شرط آنکه در تابستان این هواپیما کمتر از ۳۵مسافر سوار کند چرا که کارآیی موتورهای هواپیما در فصل تابستان کاهش می‌یابد، این در حالی است که بنا بر گفته مسئولان این هواپیما ۴۸سرنشین داشته و به‌نظر می‌رسد علت اصلی سانحه نیز وزن بالای هواپیما هنگام پرواز در یکی از گرم‌ترین روزهای سال باشد.
اما هنگامی ابعاد مدیریتی مسأله پیچیده‌تر می‌شود که بدانیم هواپیمایی کشوری قانون خود را از فروردین‌ماه گذشته تغییر داده و پرواز در تابستان با ۵۵مسافر را نیز مجاز دانسته است. از طرفی کیفیت پایین این هواپیما که دلیل اصلی آن نیز موتورهای آن هستند، موجب عدم اقبال شرکت‌های هوایی به خرید آن شد. به گونه‌ای که حتی خطوط هوایی داخلی با وجود نیاز مبرم به هواپیماهای نوی توربوپراپ به آن اقبالی نشان ندادند و تنها خط هوایی استفاده‌کننده از آن در داخل کشور نیز پس از مدتی هواپیماهای «ایران۱۴۰» را به کارخانه بازپس فرستاد. با این وجود سازمان صنایع هوایی که سازنده اصلی این هواپیما محسوب می‌شود، با اصرار عجیب بر ادامه این پروژه ناکام که بر اساس اعلام سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی تا قبل از سال۸۳ بیش از ۲۰۰میلیاردریال اعتبار هزینه کرده بود، اقدام به تاسیس شرکت هواپیمایی سپاهان کرد تا تولیدات بدون مشتری خود را در این شرکت به‌کار گیرد.

بنا بر گفته بسیاری از کار‌شناسان، این سانحه یک حادثه معمولی و ناشی از اتفاق نبوده است، چرا که بار‌ها و بار‌ها به شیوه‌های مختلف از سوی کار‌شناسان اشکالات هواپیما تذکر داده شده بود و منتقدان بسیاری درباره آن سخن گفته بودند، اما به این هشدار‌ها بی‌توجهی شده است. حتی برخی گزارش‌ها حاکی از اعمال نفوذهای بسیار و برکناری کار‌شناسان منتقد به‌منظور به‌کارگیری این هواپیما در شرکت‌های هوایی مسافربری بوده است. همین موضوعات نشان می‌دهد اکتفاکردن به بیان چندنکته فنی که آخرین دلایل سقوط را بیان می‌کنند نه‌تن‌ها کافی نیست، بلکه می‌تواند تنها سرپوشی باشد بر عوامل اصلی مدیریتی که منتهی به نواقص فنی شده‌اند.

روزنامه ابتکار هم اظهارات ضد و نقیض درباره علت سقوط هواپیمای ایران ۱۴۰ را با تیتر «ادامه کی بود؟ کی بود؟ من نبودم» مورد انتقاد قرار داده و نوشته: منوچهر منطقی که پس از سانحه سقوط هواپیمای ایران ۱۴۰ در ۱۹ مردادماه از هرگونه اظهارنظر و پاسخگویی به سوالات خبرنگاران در خصوص این سانحه خودداری کرده بود روز یکشنبه در حالی در حاشیه نشست خبری جایزه ملی مدیریت فناوری و نوآوری به سوالی در خصوص این سانحه پاسخ داد که همزمان رییس سازمان هواپیمایی کشوری در نشستی خبری برای نخستین بار از عوامل تأثیرگذار در سانحه هوایی اخیر سخن گفت و این سانحه را ناشی از اشتباهات انسانی، نقص فنی و عوامل محیطی دانست.

رئیس سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح با رد اظهارات برخی کار‌شناسان در خصوص ضعیف بودن موتور هواپیمای ایران ۱۴۰ از آغاز فاز دوم ساخت هواپیمای ۱۵۰ نفره در کشور خبر داد. منطقی گفت: وقتی یک هواپیما طراحی می‌شود، اصل اولیه آن این است که موتوری که بر روی آن نصب می‌شود به نحوی باشد که اگر از کار بیفتد موتور دیگر بتواند تمام جمعیت را سالم بنشاند. زمانی که هواپیمایی طراحی می‌شود ایمن بودن هواپیما برای سوار شدن مسافران توسط یک نهاد بین‌المللی مورد تأیید قرار می‌گیرد؛ بنابراین، تمام دانشمندان جمع شده‌اند و این موضوع را تأیید کرده‌اند و در واقع طی فرآیندی اثبات می‌شود که موتور برای چه تعداد مسافر و چه شرایط خاصی طراحی شده است.

وی در خصوص اظهار نظر برخی کار‌شناسان در خصوص ضعیف بودن موتور این هواپیما تأکید کرد: وقتی لشکری از دانشمندان یک هواپیما را تأیید می‌کنند کسی که نسبت به موتور شناخت ندارد نباید چنین اظهار نظری کند. در واقع در این اظهارنظر‌ها اطلاعات کافی وجود نداشته است. منطقی درباره ادعای برخی کار‌شناسان مبنی بر استفاده از موتور بالگرد در هواپیمای ایران ۱۴۰ نیز گفت: در موتور یک هسته وجود دارد که توان آن را مشخص می‌کند. این موتور می‌تواند بر روی کشتی، هواپیما و یا یک پمپ فشار گذاشته شود به عنوان نمونه در هواپیماهای چهار موتوره ماهان موتور هلی‌کوپ‌تر استفاده شده است بنابراین چیزی که مهم است این است که باید قدرت موتور بر اساس بدنه هواپیما و هلی‌کوپ‌تر تطبیق داده شود. وی همچنین در این خصوص که چرا این گونه از هواپیماهای اوکراینی نمی‌تواند در هوای گرم پرواز کنند، تصریح کرد: این یک اصل علمی است که موتور‌ها در دما و ارتفاع بالا توانشان افت می‌کنند و این موضوع را کسانی که طراح آن هستند دقیق مورد اندازه‌گیری قرار می‌دهند، در واقع در دفترچه هواپیما بر اساس شرایط مختلف، تعداد مسافران، میزان بنزین و غیره مشخص شده است. رییس صنایع هوایی و فضایی نیز در خصوص علت سقوط هواپیما ایران ۱۴۰ نیز گفت: علت سقوط توسط سازمان هواپیمایی کشور اعلام می‌شود و دلیل آنکه زمان آن طولانی شده است این است که این اقدام کار بسیار پیچیده‌ای است و در استانداردهای بین‌المللی برای اعلام نتایج چنین تحقیقاتی ۴۰۰ روز زمان لازم است که طی این زمان به دنبال انداختن تقصیر به گردن افراد دیگر نیستند چرا که تمامی شرایط تحت کنترل بوده بلکه باید بررسی شود که با وجود کنترل بودن همه شرایط در چه جایی خطا اتفاق افتاده است. وی افزود: در واقع دلیل خطا و نتایج نهایی نیز به مجموعه‌های طراح اعلام می‌شود. منطقی در خصوص آخرین وضعیت ساخت هواپیمای ۱۵۰ نفره نیز گفت: در این راستا مرحله اول طرح که طراحی مفهومی است به پایان رسیده و سه‌شنبه وارد فاز دوم طراحی که طراحی کلی است می‌شویم و در فاز سوم نیز تک‌تک اعضا طراحی می‌شوند و در ‌‌نهایت به فاز ساخت خواهیم رسید. به گفته وی برای طراحی چنین هواپیماهایی یک بازه زمانی ۵ ساله نیاز است. منطقی همچنین در خصوص کشورهای همکار در ساخت هواپیمای ۱۵۰ نفره نیز گفت: در این زمینه در حال حاضر اطلاع رسانی نمی‌شود.

این در حالی است که رئیس سازمان هواپیمایی کشوری با بیان اینکه ایمنی در پرواز فقط مسئولیت این سازمان نیست، گفت: هواپیمای سانحه دیده اضافه بار داشته است. علیرضا جهانگیریان در نشستی خبری مبنی بر اینکه وقتی موتور هواپیمای آنتونف ۱۴۰، دو ثانیه قبل از پرواز از کار می‌افتد، یعنی اینکه هواپیما قابلیت پروازی نداشته و در واقع ضعف نظارت در این باره مشهود است، گفت: در حوزه هوانوردی بخش‌های مختلف دخیل هستند و مسئولیت‌های هر بخش شفاف است. رئیس سازمان هواپیمایی کشوری در پاسخ به سؤالی درباره اینکه مسئولیت این اتفاق را چه کسی بر عهده می‌گیرد، بیان کرد: اول باید عوامل سانحه مشخص شود و پس از آن قطعا مسئولین آن نیز مشخص می‌شود و این را مراجع قضایی پیگیری می‌کنند. سازمان وظیفه دارد که اقداماتی را انجام دهد که از تکرار این نوع سوانح جلوگیری کند و ما اولین اقداممان این بود که از پرواز این نوع هواپیما جلوگیری شود.




اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟