رئیس دولتهای نهم و دهم که هر روز با اتهامات مربوط به فساد، مهمان صفحه نخست چند روزنامه است، امروز از زاویه احتمال بازگشت به قدرت مورد توجه قرار گرفته است. همزمان نوع رابطه خاتمی و دولت روحانی مورد توجه روزنامههای اصولگراست. حمله به مذاکرات هستهای در نیویورک، بحران بیآبی و دستور مقامات قضایی برای فیلتر بیشتر نیز مورد توجه روزنامهها قرار گرفته است.
اما و اگرهاي
چگونگي بازگشت محمود احمدينژاد به ميدان سياست
اعتماد در مطلبی با تیتر «اما و اگرهای چگونگی بازگشت محمود احمدینژاد به میدان سیاست» نوشته است: کمی بیشتر از یک سال است که احمدینژاد و احمدی نژادیها فرمان ماشین دولت را تحویل حسن روحانی و کابینه اعتدال دادهاند اما از همان روزی که رفتهاند برای بازگشتشان برنامه دارند کارهای تشکیلاتیشان را پیش میبرند، جلساتشان به طور منظم برگزار میشود، مجتمع فرهنگی سیاسی راه اندازی کردهاند و این روزها هم میگویند که قصد راه اندازی رادیوی اختصاصی دارند.
احمدینژاد به عنوان رئیس این مجموعه هم کمتر سخن میگوید و حتی در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام که سهم او از نهادهای حاکمیتی است، یک خط در میان حضور پیدا میکند. اصولگرایان معتقدند که احمدی نژادیها برای انتخابات مجلس برنامه دارند که این کارها را میکنند. اگرچه اطرافیان رئیس دولت سابق در پاسخ به این ادعاها میگویند که فعلا برنامهای ندارند.
در همین حال، حسین کنعانی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا معتقد است که فضای سیاسی برای بازگشت احمدینژاد به قدرت و بازی سیاسی مناسب نیست. کنعانی مقدم در گفتوگو با «اعتماد» میگوید که محمود احمدینژاد برای بازگشت به سپهر سیاسی، نیاز به ترمیم بدبینیهایی دارد که در جامعه وجود دارد. به اعتقاد این فعال سیاسی اصولگرا احمدینژاد و برخی از اطرافیان او اگر نتوانند پاسخی مناسب به پرسشها و ابهامهایی که درباره عملکردشان از سوی افکار عمومی و دستگاه قضایی وجود دارد، بدهند هرگز نمیتوانند حرفی برای عرضه دوباره خود به افکار عمومی داشته باشند. کنعانی مقدم البته میگوید که احمدینژاد مفروض بر این شرایط تنها با کارت دعوت برخی از اصولگرایان برای مقابله با اصلاح طلبان و دولت اعتدال میتواند به عرصه رقابت سیاسی بازگردد که این هم یک رویکرد ابزاری خواهد بود.
کنعانی مقدم در پاسخ به اینکه کدام یک از گروههای اصولگرا حاضر خواهند بود دوباره با احمدینژاد ائتلاف و همکاری کنند اظهار داشت: ممکن است بخشی از جریان اصولگرایی که در دوران احمدینژاد خودشان را وابسته به او کرده بودند برای رسیدن به قدرت در انتخابات آینده مجلس اقدام به چنین کاری کنند.
این فعال سیاسی اصولگرا همچنین در پاسخ به این سؤال که میپرسید احمدینژاد برای بازگشت به عرصه سیاست با چه شخصیتها و گروههایی باید رقابت کند، چنین گفت: جبهه پایداری ممکن است بخواهند از احمدینژاد در رقابت سیاسی و در انتخابات آینده مجلس استفاده کنند.
وی در ادامه با بیان اینکه احمدی نژادیها و جبهه پایداری در سطح کشور بعید است با اقبال عمومی مواجه شوند، اظهار داشت: اگر دولت نتواند به شعارها و تعهدات خود عمل کند فضای مناسب برای جنگ روانی مخالفان دولت و مخالفان اصلاحات از جمله گروه حامی محمود احمدینژاد را ایجاد خواهد کرد که کسانی که مخالف جریان سیاسی دولت هستند عرصه را برای حرفها و تبلیغات خود باز ببینند و در این فضا ممکن است احمدینژاد وارد شود و از این فضا بهره بگیرد.
کنعانی مقدم در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به این سؤال که فکر میکنید ادبیات محمود احمدینژاد بتواند کمک کننده وی جهت جلب افکار عمومی باشد، تصریح کرد: ادبیات احمدی نژادمقبول جریانهای اجتماعی ـ سیاسی وحتی اصولگرایان نیست. به اعتقاد او اگر محمود احمدینژاد بخواهد با همان ادبیات سابق و همیشگی وارد میدان سیاسی شود قطعا شکست خواهد خورد.
آرمان هم در بخشی از گزارش مفصل خود درباره فعالیت احمدینژادیها، در مطلبی با تیتر «رادیو هما هم محل دارد!» نوشته: دیروز خبر رسید طرفداران مشایی و احمدینژاد میخواهند رادیو راهاندازی کنند. اما مکان این رادیو دیگر خیابان میرزای شیرزای نیست؛ بلکه تصور میشود در طبقه دوم یا سوم ساختمانی قدیمی است که یکی از مسئولان هما در آنجا حضور دارد. محمد محمدی، مسئول کمیسیون فرهنگی هما (هواداران محمود احمدینژاد) به یکی از رسانهها گفته است که درحال حاضر ما در حال فراهم کردن مقدمات لازم برای ایجاد یک شبکه رادیویی هستیم. میخواهیم «رادیو هما» را فعال کنیم اما همه اینها منوط به این است که بودجه مشخصی داشته باشیم. خیلی از دوستان هستند که مبالغ هنگفتی در ماه به ما کمک میکنند. به هر حال کمیسیون هم در حال رایزنی درباره نوع پولهایی است که به ما کمک میشود.
۱۵ اقدام فوری برای بحران آب
در روزی که روزنامههای هوادار دولت برای برجسته کردن مشکل آب با دولت همراه شدهاند، دنیای اقتصاد درباره «۱۵ اقدام فوری برای بحران آب» نوشته است: در همین رابطه وزیر نیرو با تأکید بر اینکه در شورای عالی آب ۱۵ طرح جدید برای بازگشت کشور به شرایط مناسب در بخش آب تصویب شده است، گفت: «ذخایر آب پشت دریاچههای سدها افت کرده و کشور در بحران آب قرار دارد». به گزارش خبرگزاری مهر، حمید چیتچیان گفت: «در شورای عالی آب مصوب شد به جای اینکه دولت بر روند مصرف آب کنترل داشته باشد، تشکلهای مردمی این کار را در چارچوب قانون انجام دهند». وزیر نیرو اضافه کرد: «یکی دیگر از مصوبات شورای عالی آب این بود که از سال آینده بخش عمدهای از اعتبارات وزارت نیرو به بخش آبهای زیرزمینی اختصاص داده شود. نصب کنتورهای هوشمند، برقی کردن چاههای آب، بستن چاهای غیرمجاز و جلوگیری از برداشت آب بیشتر از پروانه از دیگر مصوبات این نشست بود».
چیتچیان ادامه داد: «به طور متوسط بارش باران ۳۵ درصد کاهش یافته و موجب کاهش ذخایر آب پشت دریاچه سدها شده است. ما در سالهای گذشته دست روی دست نگذاشتیم زیرا در این مدت نیز طرحهای خوبی در زمینه اجرای تصفیهخانهها، سد و آبیاریهای نوین اجرا شده است».
او تأکید کرد: «بیشتر همت مدیران بخش آب برای مدیریت آب سطحی بوده و از آب زیرزمینی غفلت شده، بهطوری که ۵۴ درصد آب از منابع زیرزمینی تأمین میشود». وزیر نیرو گفت: «اگر ۲۰ درصد از منابع دینامیک را کاهش دهیم به جایی میرسیم که از منابع استاتیک استفاده نکنیم و ۵ درصد دیگر هم باید کمتر برداشت کنیم برای اینکه سالی ۵ میلیارد متر مکعب داشته باشیم تا بتوانیم ذخایره استاتیک را که برداشت شده جبران کنیم».
چیتچیان افزود: «۱۵ طرح دیگر نیز در شورای عالی آب تصویب شده که میتواند کمک کند تا ما به وضعیت قبل در حوزه آب برگردیم. ایران کشور کم آبی است و بخشی از استانها در مناطق خشک و مابقی در نیمهخشک قرار دارند که در این زمینه نه فقط کشوری خشک با منابع آب کم داریم، بلکه سال گذشته میزان بارندگی از ۲۵۰ میلیمتر به ۲۴۲ میلیمتر کاهش پیدا کرد». او تأکید کرد: «در محاسباتی که انجام شده ۱۰ سال پیش ۱۳۰ میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر داشتیم که اکنون این منابع به ۱۲۰ میلیارد متر مکعب کاهش پیدا کرده و این در حالی است که جمعیت زیاد شده و بخش صنعت و معدن نیز توسعه داشته است».
وزیر نیرو گفت: «به ازای هر فرد ایرانی یکهزار و ۵۵۰ متر مکعب آب تجدیدشونده داریم که در دنیا این حجم، ۶هزار و ۴۰۰ متر مکعب است. هر کشوری در دنیا که کمتر از هزار و ۷۰۰ متر مکعب داشته باشد، در بحران آب قرار دارد و ما باید این واقعیت را به مردم بگوییم تا چاره اندیشی شود و ما را همراهی کنند». او ادامه داد: «یک کشور یا یک منطقه چه منابع آب زیادی داشته باشد یا منابع کم، اگر ۴۰ درصد از منابع آب تجدیدشونده را استفاده کند، ناپایداری آب ایجاد میشود که اکنون ما دو برابر وضعیت بحران را استفاده میکنیم و از جهت میزان بهره برداری منابع موجود هم در وضعیت بحران هستیم».
چیتچیان تأکید کرد: «بازار آب در ۶۰۹ دشت کشور اجرا میشود تا قیمت آب وضعیت اقتصادی پیدا کند و از هدررفت آن جلوگیری شود».
وزیر نیرو هفته گذشته در حاشیه جلسه هیأت دولت به خبرنگاران گفته بود که آمارها نشان میدهد تهرانیها حدود ۲۵درصد از کل آب شرب کشور را مصرف میکنند. این در حالی است که آنها تنها ۱۲درصد کل جمعیت کشور را تشکیل میدهند».
خطر شکاف رسانهای
خراسان از جمله روزنامههایی است که «ضرب الاجل یک ماهه اژهای به وزارت ارتباطات برای مسدود کردن وایبر و واتس آپ» را مورد توجه قرار داده و نوشته: معاون اول قوه قضاییه در نامهای به وزیر ارتباطات تأکید کرد: ظرف مدت حداکثر یک ماه نسبت به فرآهم آوری زمینه و بستر فنی مورد نیاز مسدودسازی و کنترل اطلاعاتی موثر شبکههای اجتماعی نظیر واتس آپ، وایبر و تانگو اقدام عاجل صورت پذیرد.
به گزارش میزان، حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژهای، معاون اول قوه قضائیه در نامهای خطاب به وزیر ارتباطات اعلام کرد: «در اجرای دستور ریاست محترم قوه قضائیه حضرت آیت ا... آملی ظرف مدت حداکثر یک ماه نسبت به فرآهم آوری زمینه و بستر فنی مورد نیاز مسدودسازی و کنترل اطلاعاتی موثر شبکههای اجتماعی دارای محتوای مجرمانه اقدام عاجل صورت پذیرد، در غیر این صورت قوه قضائیه در راستای وظایف ذاتی خود نسبت به مسدودسازی شبکههای اجتماعی یاد شده اقدام مقتضی به عمل آورده و با متخلفین از دستورات قضائی در هر ردهای طبق قانون برخورد خواهد نمود». پیشتر عبدالصمد خرم آبادی دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه از ابلاغ تصمیم این کارگروه به وزیر ارتباطات برای مسدود کردن واتسآپ خبر داده بود.
با این وجود وزیر ارتباطات در پاسخ با بیان اینکه دولت موافق بستن شبکههای اجتماعی خارجی که مخرب نیستند و در کشور جایگزین ندارند نیست، گفت: دستور توقف فیلتر شبکه اجتماعی «واتس آپ» که از سوی کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه اعلام شده، از سوی رئیس جمهور صادر شده است.
متن کامل نامه حجت الاسلام محسنی اژهای بدین شرح است: جناب آقای دکتر واعظی/وزیر محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات/سلام علیکم/ نظر به انتشار گسترده محتوای مجرمانه و ارتکاب انواع جرائم علیه عفت و اخلاق اسلامی و امنیت عمومی و... بالاخص انتشار وسیع مطالب موهن علیه بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در هفتههای اخیر از طریق برخی شبکههای اجتماعی نظیر واتس آپ، وایبر و تانگو که بعضا توسط دولتهای معاند نظام جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور مدیریت فنی و محتوایی میشود و با عنایت به اینکه علی رغم استمهال سه ماهه جنابعالی و همکاران محترم مبنی بر اعلام آمادگی در خصوص فرآهم آوری امکان مسدودسازی و پالایش هوشمند محتوای مجرمانه در شبکههای موصوف و ارائه شبکههای اجتماعی داخلی هم سطح با شبکههای مذکور، مع الاسف تا کنون اقدام موثری به عمل نیامده است لذا در اجرای دستور ریاست محترم قوه قضائیه حضرت آیت ا... آملی ظرف مدت حداکثر یک ماه نسبت به فراهم آوری زمینه و بستر فنی مورد نیاز مسدودسازی و کنترل اطلاعاتی مؤثر شبکههای یاد شده اقدام عاجل صورت پذیرد، در غیر این صورت قوه قضائیه در راستای وظایف ذاتی خود نسبت به مسدودسازی شبکههای اجتماعی دارای محتوای مجرمانه اقدام مقتضی به عمل آورده و با متخلفین از دستورات قضایی، در هر ردهای طبق قانون برخورد خواهد نمود. غلامحسین محسنی اژهای/معاون اول قوه قضائیه.
در همین حال شهروند در سرمقاله خود با تیتر «خطر شکاف رسانهای» نوشته: اجتماعی شدن ما و فرزندانمان از طریق نهادهای مهمی چون خانواده، مدرسه، دین و رسانه صورت میگیرد و این فرآیند بسیار مهمی در شکلگیری یک جامعه و ثبات آن است. فرض کنیم که یک کودک ایرانی را از پدر و مادرش جدا کنیم و در محیطی دیگر بزرگ کنیم که فرهنگ خانواده و نظام آموزشی و دینی و رسانهای آنها متفاوت با این موارد در ایران باشد. طبیعی است که آن کودک به گونه دیگری اجتماعی و تربیت میشود و اگر پس از بزرگ شدن به ایران بیاید، به سختی میتواند با جامعه ما ارتباط برقرار کند و عضوی از آن شود، حتی اگر بداند در اصل ایرانی و فرزند خانوادهای ایرانی است.
این اتفاق ممکن است در داخل یک جامعه نیز رخ دهد. به این معنا که اگر در جامعهای مثل ایران، کودکان در خانوادههایی از لحاظ فرهنگی کاملاً مغایر با کلیت خانوادههای جامعه، تربیت شوند و از رسانههای متضادی تأثیر بپذیرند، نحوه اجتماعی شدن آنان با سایرین بسیار متفاوت خواهد شد. منظور از اجتماعی شدن، مجموعه ارزشها، نگرشها و رفتارهایی است که هر فرد بهعنوان عضوی از جامعه آنها کسب کرده و درونی میکند. در میان نهادهای مذکور، اهمیت و تأثیرگذاری نهاد رسانه در اجتماعی کردن درحال افزایش است. بنابراین اگر شکاف رسانهای در جامعه تشدید شود و اعضای جامعه هرکدام از یک رسانه خاص خود استفاده کنند و این رسانهها نیز ارزشها، نگرشها و رفتارهای مغایر یکدیگر را ترویج کند، در این صورت شاهد اجتماعی شدن دوگانه اعضای جامعه هستیم و ناهمگونی افراد در اثر این شکاف عمیق میشود و درنهایت به ناپایداری اجتماعی ختم خواهد شد.
پیمایش و مطالعهای که از سوی وزارت ورزش و جوانان انجام شده، نشان میدهد که این شکاف رسانهای درحال عمیق شدن است. استفاده جوانان از رسانهها درحال متنوعتر شدن است. اینترنت و ماهواره نهتنها به سبد مصرف رسانهای جوانان و مردم اضافه شده است، بلکه درحال جایگزین شدن با رسانههای رسمی به ویژه صداوسیماست. این مطالعه نشان میدهد ۶٩درصد جوانان برای دسترسی به آدرسهای اینترنتی که از سوی مقامات رسمی غیرمجاز اعلام شده، از فیلترشکن استفاده میکنند و در مقابل، حدود نیمی از آنان به صداوسیما بیاعتماد هستند. همچنین بخش قابلتوجهی نیز از ماهواره استفاده میکنند، در چنین شرایطی متوجه عمق شکلگیری این شکاف میشویم، بنابراین دور از انتظار نیست که به همین نسبت جوانان با نگرشها، ارزشها و رفتارهایی مغایر با ایدههای رسمی در کشور شکل بگیرند و جامعه به سوی هرچه بیشتر قطبی شدن میل کند.
هاله قداست قوچانی بر چهره خاتمی!
جوان روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران در یادداشتی با عنوان به قلم محمد اسماعیلی نوشته: هفتهنامه صدا، ارگان رسمی حزب کارگزاران سازندگی، در سرمقاله روز گذشته خود به قلم محمد قوچانی با تیتر «استراتژی بازگشت به حاکمیت» مطالب پرابهام و قابل تأملی را درج نموده که پرداختن به آن به خوبی نشان میدهد که هنوز هستند جماعتی که به رغم حمایت ظاهری از رئیس دولت تدبیر و امید برای وی «شخصیت مستقل سیاسی ـ اجتماعی» قائل نبوده و با چشمپوشی از سایر مؤلفههای رأی آوری روحانی، روی کار آمدن وی را صرفاً حاصل حمایتهای خاتمی و هاشمی میدانند.
قوچانی در ابتدای مطلب با اشاره به اینکه «خاتمی در سال ۱۳۹۲ خود نامزد نبود، اما «نامزدساز» شد»؛ یا در جای دیگری با تأکید بر اینکه «سرانجام اصلاحطلبان یاد گرفتند که به جای موقعیتهای تکراری به تکرار موقعیتهای موفقیتآمیز دست زنند و با اتحاد و رهبری مناسب «رئیسجمهور ساز» شوند» به صورت ضمنی تشریح میکند که به قدرت رسیدن روحانی حاصل تلاشها و حمایتهای خاتمی بوده است.
در حالی نویسنده از رئیسجمهورساز شدن خاتمی یاد میکند که وی در انتخابات سال ۸۸ با همه داشتههای خود به حمایت همهجانبه از میرحسین موسوی پرداخت و نامزد مورد حمایت وی تنها توانست ۱۳ میلیون از آرا را جذب کند و در انتخابات ۹۲ هم نامزد اختصاصی رئیس دولت اصلاحات – عارف ـ تنها توانست ۸درصد از آرا را ـ طبق نظرسنجیهای معتبر ـ کسب کند.
لازم به ذکر است که گردش خاتمی از سمت عارف به سوی روحانی یک تاکتیک برای جلوگیری از آبروریزی دوباره برای جبهه متبوع وی و همچنین ممانعت از تعمیق یأس و ناامیدی به سطوح مختلف اجتماعی دوم خرداد بود، وگرنه حمایت خاتمی از روحانی بر اساس قرابت فکری میان این دو نبوده و نباید آن را ناشی از آن دانست که روحانی به طیف تجدیدنظرطلب تعلق دارد و خاتمی از نامزد اختصاصی جبهه دوم خرداد حمایت کرده است.
عضو رسمی حزب کارگزاران در ادامه ضمن اعتراف به اینکه تحریم انتخابات در دورههای گذشته انتخابات یک تصمیم بینتیحه و هزینهزا بوده، آن را تنها یک «قهر روشنفکرانه» میخواند و با سرزنش همفکران خود در این مقوله با ادبیاتی غلوآمیز و تعجببرانگیز از خاتمی، عبارت «مسیحوار صلیب بر دوش» را به کار میبرد، در صورتی که به باور کارشناسان بیطرف و منصف کارنامه هشت ساله خاتمی در دوران اصلاحات در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاست داخلی و خارجی یکی از کمفروغترین دوران پس از انقلاب اسلامی بوده و با مرور کارنامه وی در طول سه دهه اخیر – به رغم برخی نقاط مثبت ـ نمیتوان نشانی از رفتار و عملکردی یافت که دال بر مسیحوار بودن آن باشد.
نویسنده همچنین در ادامه با اختصاص دادن واژه تجدیدنظرطلب به اپوزیسیون خارج از کشور – در حالی که افکار عمومی این واژه را معادل بخشی از جریان تندرو اصلاحطلبی میدانند – ناراحتی این گروه خارجنشین از نامه خاتمی به رهبری را دلیل مناسبی جهت حقانیت رهبری خاتمی بر گروه تجدیدنظرطلب میداند و تأکید میکند: «خاتمی هرگز برانداز نبوده و همیشه یک اصلاحطلب بوده و هست».
این در حالی است که با بازخوانی تحرکات رئیس دولت اصلاحات در شهرآشوب سال ۸۸ – از بیانیههای ساختارشکنانه علیه نظام گرفته تا فشار به حاکمیت جهت برگزاری رفراندوم ملی با حضور ناظران بینالمللی! – میتوان به راحتی دریافت که فعالیتهای وی با اپوزیسیون خارجنشین اصلاً قابلقیاس نبوده چراکه آنها خارج از گود بوده و موضعگیریهایشان به هیچ عنوان قدرت اثرگذاری مواضع و بیانیههای تند و تیز خاتمی را نداشته و از سوی دیگر جماعت خارجنشین هم با تبعیت از رفتارهای رادیکالی خاتمی به حرکات خیابانی و روشنفکرانه دست میزدند.
سردبیر ارگان رسمی کارگزاران در ادامه با انتخاب واژگانی که در ادبیات کهن ما توسط شعرا و مداحان درباری، برای دریافت صله از پادشاهان اتخاذ میشد، به اسطورهسازی روی آورده و عنوان میکند: «... زنده باد خاتمیسم، زنده باد اصلاحطلبی... خاتمی خط قرمز ماست و اجازه تعرض به او را نخواهیم داد و این نه شخصپرستی که نهادگرایی است». این در حالی است که همانطور که اشاره شد پایگاه اجتماعی افرادی نظیر خاتمی در آوردگاههای انتخاباتی کاملاً مشخص شده است و استفاده از این الفاظ شاید برای تقویت جایگاه اجتماعی از دست رفته و ترمیم چهره سیاسی وی صورت گرفته است، آن هم در شرایطی که بسیاری از منسوبان به این جریان اصلاحطلبی را فاقد گفتمان و تعریف مشخص دانسته و آینده این جریان سیاسی را با توجه به غائله ۷۸ و فتنه ۸۸ تمام شده میدانند.
تلاش ارگان حزب کارگزاران برای مصادره روحانی به نفع جریان اصلاحات در حالی صورت میگیرد که رئیسجمهور بارها در موضعگیریهای خود ضمن تأکید بر مشی مستقل از دو جریان عمده سیاسی کشور همواره دولت اعتدالی خود را فراتر از جریانهای سیاسی شناختهشده معرفی کرده است.
مذاکرات هستهای در آستانه سفر رئیس جمهور به نیویورک
کیهان و وطن امروز با لحنی اعتراضآمیز به استقبال سخنان وزیر خارجه در باره مذاکرات هستهای رفتهاند. وطن امروز در این باره نوشته است: در شرایطی که آمریکا به تعهدات مکتوب خود در توافق ژنو هم پایبند نیست، محمدجواد ظریف گفته قول اوباما درباره لغو تحریمها را میپذیرد. ظریف درباره مخالفت کنگره آمریکا با لغو تحریمهای تحمیل شده علیه ایران گفت: ما به طور قطع سیاستهای آمریکا را درک میکنیم. ما محدودیتهایی را که اوباما با آن مواجه است، درک میکنیم ولی نمیپذیریم که آنها از ما بخواهند آن چیزهایی را که غیرممکن است، انجام دهیم و ما نیز از آنها نمیخواهیم چیزهایی را که غیرممکن است، انجام دهند. وی ادامه داد: ما با دولت آمریکا روبهرو هستیم. به طور قطع میدانیم که پیچیدگیهایی وجود دارد. پیچیدگیهای داخلی وجود دارد اما بهعنوان یک کشور حاکم، ما با دولت آمریکا بهعنوان یک کشور مستقل روبهرو هستیم. ما در سیاستهای داخلی آمریکا مداخله نمیکنیم. اگر اوباما به ما قول دهد که کاری انجام دهد ما آن را میپذیریم و به قول وی احترام میگذاریم.
به گزارش خبرگزاریها، این اظهارنظر ظریف، از طرفی در شرایطی است که پیش از این مقامات وزارت امور خارجه کشورمان از نقض توافق ژنو توسط آمریکا سخن گفته و تحریمهای اخیر آمریکا را با عنوان تحریم جدید مصداق آن معرفی کرده بودند. از طرف دیگر پرداختن به چنین اظهاراتی آن هم در شرایطی که دور جدید مذاکرات اغاز شده و طرفین در حال رایزنی هستند و آمریکاییها نیز چندین بار غیرقابل اعتماد بودن خود را اثبات کردهاند، چندان منطقی به نظر نمیرسد. محمدجواد ظریف در این گفتوگو اظهار داشت: ما به نیویورک نیامدهایم که تصمیمات آمرانه را بپذیریم.
وی ادامه داد: ما محدودیتهایی که پرزیدنت اوباما برای وادار کردن کنگره به لغو تحریمها با آن مواجه است را درک میکنیم و همانطور که ما نمیپذیریم آنها از ما امری غیرممکن را بخواهند، ما هم از آنها نمیخواهیم که اقدامی غیرممکن انجام دهند. ظریف افزود: ما در امور داخلی آمریکا دخالت نمیکنیم، اگر اوباما به ما قول میدهد که کاری بکند، ما آن را میپذیریم و به قولش احترام میگذاریم. به گزارش تسنیم، وزیر امور خارجه ادامه داد: هیچ فرد جدیای در ایران به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست، چرا که مردم محاسبات استراتژیک بسیار جدی دارند. مردم ایران به آمریکا اعتماد ندارند، ما میتوانیم آن را تغییر دهیم و این برای همه ما مهم است که به جای زندگی در گذشته، تاریخ جدیدی را رقم زنیم.
رقم زدن این تاریخ جدید با تلاش برای ایجاد سازوکارهایی است که به طور علمی مانع از ساخت بمب هستهای توسط ایران میشود. وزیر امور خارجه در پاسخ به این سؤال که اگر دولت ایران به دنبال متقاعد کردن جهان است که نیاتش منحصرا صلحآمیز است، چرا با سطح پایینتر سانتریفیوژها که آمریکا و غرب اصرار دارند موافقت نمیکند، گفت: زیرا ما اینجا نیستیم که تصمیمات آمرانه را بپذیریم، اینجاییم که گفتوگو کنیم. آنچه ما میگوییم این نیست که شما باید این را داشته باشید و آن را نه! ما میگوییم بیایید با یکدیگر ببینیم چگونه میتوان این کار را به بهترین وجه انجام داد. ما موافقت کردهایم که برای چند سالی تعداد سانتریفیوژها را کاهش دهیم. این اقدام تنها برای اعتمادسازی صورت میگیرد اما من آماده پذیرش هرگونه تعداد (سانتریفیوژ) تحمیلی نیستم. به نظر میرسد اظهارات وزیر امور خارجه در کنار تمایل چند روز گذشته دولتیها برای دیدار روحانی با اوباما چندان با آنچه به عنوان «دیپلماسی عزت» مطرح میشود، مطابقت نداشته باشد.
اعتماد نیز به مرور «موضع گیری مجلسیها درباره احتمال دیدار رؤسای جمهور ایران و امریکا» پرداخته و نوشته: اظهارنظرها درباره دیداری که احتمالش بسیار ضعیف است کم نیستند. امریکاییها در گمانه زنی درباره دیدار احتمالی حسن روحانی و باراک اوباما در نیویورک تأکید کردهاند که انتخاب در این زمینه بر عهده ایران است و در ایران هم ارزیابیها حکایت از انجام نشدن چنین دیداری دارد. از جمله جواد جهانگیرزاده، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفته: «رؤسای جمهوری ایران و امریکا در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد با یکدیگر دیدار نمیکنند و ضرورتی ندارد این دیدار صورت بگیرد».
جهانگیرزاده با بیان اینکه فضاسازی رسانههای غربی حول این دیدار برای ایجاد اشتیاق برای برخی علاقه مندان به ایجاد رابطه با امریکاست، یادآور شده: «رفتار و عملکرد رئیس جمهوری ایران در مواجهه با چنین فضاسازیهایی هوشمندانه است و ایشان سمت دیداری بیحاصل نخواهند رفت». وی تأکید کرده که «در صداقت اظهارات مقامات امریکایی تردید جدی وجود دارد». منصور حقیقتپور، دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم نظری مشابه نظر جهانگیرزاده دارد. نایب رئیس کمیسیون امنیت معتقد است: «کاخ سفید به دنبال گدایی کردن ملاقات اوباما با روحانی است، آنها به این ملاقات نیازمند هستند».
او به مهر گفته که «به طور حتم آقای رئیس جمهور براساس جمع بندی مسوولان نظام رفتار خواهد کرد که در این صورت اگر دیدگاههای رهبری پایه و اساس قرار گیرد که حتما این گونه است، اجازه یی برای دیدار در سطح روسای جمهور صادر نشده و نخواهد شد». در همین حال حسین شیخ الاسلام، مشاور بینالملل رئیس مجلس هم تأکید دارد که «ملاقات روحانی و اوباما به نفع امریکا و به ضرر ایران است»