انتظارات برجامی ایران از اروپا، چرا تاکسیهای اینترنتی رگولاتوری ندارند؟، روایت نماینده تهران از حجاب و پرونده نجفی، ریشههای شیطانی در عرفانهای نوظهور، افشای تازهترین نوع بهرهبرداری آمریکا از منافقین، سفر نماینده مجلس به آمریکا و تعویق انتخابات کمیسیون، بسته تکراری اروپا؛ تحکم به جای تضمین، درد دل مردم با جهانگیری در مترو، سرنوشت دلارهای نفتی و ابهام زدایی از جبهههای انتخاباتی اصلاح طلبان و اصولگرایان، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه بیست و یکم خردادماه در حالی چاپ و منتشر شدند که همچون شمارههای دو روز گذشته سفرهای دیپلماتیک مقامات خارجی به تهران با تیترهای مختلف صفحات نخست آنها را تحت تاثیر قرار داده است. سفر روز گذشته وزیر امور خارجه آلمان به تهران با تیترهایی همچون وزیر امور خارجه آلمان مطالبات ایران را شنید، انتظارات برجامی ایران از اروپا (ایران)، توقع فاشیستی فرستاده اروپا (جوان)، آلمان باید عذرخواهی میکرد فضولی کرد (کیهان)، دیپلماسی مقاومت (اعتماد) و حرف آخر وزیرخارجه آلمان (آرمان امروز) برجسته شده است.
روزنامههای منتقد دولت از جمله جوان این گفته هایکو ماس وزیر خارجه آلمان «اروپا نمیتواند بدون خواست امریکا برجام را اجرا کند، اما از ایران نمیپذیریم که از برجام کم بگذارد!» را مورد انتقاد جدی قرار دادند و خواهان عذرخواهی آنها از ایران شده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
اقتصاد ایران باید خود را از سیطره سیاست رها کند
مجید سلیمیبروجنی طی یادداشتی که در شماره امروز روزنامه مردمسالاری منتشره شده با عنوان بودن یا نبودن اقتصاد آزاد، نوشت: بنگاههای اقتصادی کشور ماههاست که درگیر استرس و التهاب و سردرگمی وضعیت بازار و اقتصاد هستند. این مشکلات مانعی جدی برای برنامهریزیهای بلندمدت بنگاههای اقتصادی بوده و آنها را به اجبار به سمتی برده که تنها به حفظ شرایط موجود و جلوگیری از تعطیلی فکر کنند.
اقتصاد ایران از منظر عملکرد اقتصادی متاثر از شرایط تحریمی و فشارهای بیرونی در کنار عدم تعادلهای اقتصادی در داخل وارد یک دوره رکود تورمی شده است. طی یکسال گذشته و با تشدید تحریمهای بینالمللی علیه کشور، دسترسی بنگاههای کشور به بازارهای مالی و تجاری بینالمللی محدود شده است. عدم دسترسی به بازارهای مالی و تجاری بینالمللی باعث شده است بنگاههای اقتصادی از منظر دسترسی به مواداولیه و کالاهای واسطهای وارداتی با محدودیت مواجه شوند یا به دلیل هزینههای ناشی از تحریم و لزوم پرداخت هزینه مبادله بیشتر، هزینههای بنگاه برای سطح مشخصی از مواداولیه و کالاهای واسطهای افزایش یابد و همین امر باعث شود تقاضای بنگاه برای مواداولیه و کالاهای واسطهای وارداتی کاهش یابد. شدت اثرپذیری بنگاه از این مسیر به امکان و میزان جانشینی مواداولیه و کالاهای واسطهای وارداتی با تولید داخل بستگی دارد.
تهدید سیاستگذاریهای غلط داخلی هزینههای سنگینتری از تحریمهای خارجی به اقتصاد کشور وارد کرده است. روند تحریمها و آثار مخرب آنها از ثبات نسبی برخوردار بوده است و فرصت مقابله و چگونگی برخورد با آنها و یافتن راهحلی که از آنها به دور زدن تحریمها یاد میشود، برای مدیران بنگاه میسرتر بوده است.
دولتها همواره برای مقابله با بحرانهای خودساخته، دو ابزار قدیمی و ناکارآمد دارند. ابزار اول، اعطای ارز ارزانقیمت به واردات است که رانت و فسار و انحصار ایجاد میکند. ابزار دوم، قیمتگذاری و تشدید نظارتهای تعزیراتی بر بازار است. این سیاستها چنان فساد بزرگی را ایجاد کرده که حتی قوه قضاییه نیز نتوانسته آن را مهار کند.
عمده مشکلات امروز بنگاههای ایرانی ناشی از سیاستهای اقتصادی داخلی است. این سیاستها هیچگاه در دوره رونق و رشد اجازه عرض اندام به بنگاههای بخش خصوصی نداده و در واقع امکانات و فرصتهای فراهم شده را یا در اختیار بنگاههای دولتی قرار داده یا به بنگاههای شبهدولتی که در اثر اجرای نادرست سیاستهای خصوصیسازی شکل گرفته بودند، اعطا کرده و از این میان سهم بنگاههای واقعی بخش خصوصی اندک بوده است.
در دوران رکود ابزارهایی به کار برده شده که کاملا خلاف رونق تولید و ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی بوده و اگر رانت و انحصاری هم ایجاد شده، در اختیار بنگاههای وابسته قرار گرفته است. خارج کردن بنگاههای اقتصادی از فشار شدید موجود در فضای سیاستگذاری داخلی از نظر روششناختی چندان سخت و پیچیده نیست. آزادسازی اقتصادمان بهگونهای که محوریت اقتصاد در دست بخش خصوصی واقعی قرار گیرد و دخالتهای دولت تمام شود، تنها سیاستگذار و ناظر باشد، راهی است که کشورهای توسعهیافته قبلا تجربه کردهاند.
در همه این کشورها بخش خصوصی موتور محرکه اقتصاد است. دولتها دخالتی نمیکنند، قیمتگذاری دستوری نمیکنند و تعرفههای گمرکی و دستورالعملها را مرتب تغییر نمیدهند. تنها راه پیش روی ما، اقتصاد آزاد است. منافع ملی کشور در بلندمدت تنها به کمک اقتصاد آزاد تامین خواهد شد. اقتصاد ایران باید خود را از سیطره سیاست رها کند.
آنچه میانجیها باید به ترامپ برسانند!
روزنامه جمهوری اسلامی در بخشی از سرمقاله امروز خود با عنوان بازگشت به برجام نوشت: میتوان نکاتی را در حاشیه این سفرها و بطور کلی درباره تلاشهای میانجیگرانه چند کشور یادآور شد.
نکته اول به سخن وزیر خارجه آلمان مربوط میشود که دیروز بعد از مذاکره با وزیر خارجه کشورمان گفت: اروپا نمیتواند در مورد برجام معجزه کند.
روشن است که آقای وزیر خارجه آلمان مطلب تازهای نگفته، زیرا از بدیهیات است که از اروپا کسی انتظار معجزه ندارد. آنچه این مقام آلمانی نگفت پاسخ به این سوال است که چرا اروپا به وظیفه خود در قبال برجام عمل نمیکند؟
به نظر میرسد وزیر خارجه آلمان در سفر به تهران به پاسخ سؤالی که در ذهن داشت رسیده باشد، پاسخی که سه کشور اروپائی انگلیس، فرانسه و آلمان که از امضاکنندگان برجام هستند در صدد به دست آوردن آن هستند. آنها میخواهند بدانند آیا مسئولان نظام جمهوری اسلامی در مهلت ۶۰ روزهای که به اروپا برای انجام تعهدات خود در قبال برجام داده خبری است یا نه؟ وزیر خارجه آلمان در مذاکره با دکترظریف به این نتیجه رسیده که مسئولان ایرانی در این زمینه جدی هستند و اگر در مهلت باقیمانده، اروپا گام موثر عملی برندارد، اقدام بعدی را برای استیفای حقوق ملت ایران در زمینه انرژی هستهای انجام خواهند داد.
با توجه به همین قاطعیت، به نکته دوم میرسیم و آن اینست که از هماکنون میتوان به نخستوزیر ژاپن نیز اطمینان داد که فقط در صورتی سفر موفقی خواهد داشت که بتواند رئیسجمهور آمریکا را قانع کند کشورش را به برجام برگرداند و تحریمها علیه ایران، که نقض حقوق سایر کشورها هم هست را لغو کند و دست از قلدرمآبیها بردارد. در اینصورت است که هر کشوری قصد میانجیگری داشته باشد میتواند به نتیجهبخش بودن کار خود امیدوار باشد، خواه ژاپن باشد یا عراق یا عمان و یا سوئیس.
سومین نکته اینست که میانجیها باید به ترامپ بفهمانند که ملت ایران زیر بار قلدری نمیرود. با مردم ایران نمیشود با زبان زور سخن گفت. این، واقعیتی است که دولتمردان آمریکائی در ۴۰ سال گذشته بارها آن را تجربه کردهاند و بسیار عجیب است که ترامپ هنوز درک درستی از این واقعیت ندارد و تصور میکند میتواند شکست اسلاف خود در برابر مردم ایران را جبران کند. اینکه ترامپ به واسطهتراشی روی آورده و اینکه این روزها لحن مقامات کاخ سفید در برابر ایران تغییر کرده به این دلیل است که احساس کردهاند مردم و مسئولین ایرانی فولادهای آبدیدهای هستند که در برابر هیچ فشاری نرمش نشان نمیدهند.
تنها راه در شرایط کنونی اینست که طرفهای برجام، به تعهدات خود عمل کنند و به این پیمان مهم که در شرایط خاص زمان تدوین، عاقلانهترین اقدام ممکن بود، پایبندی نشان دهند. ترامپ که آغازگر تخریب برجام بود باید قبل از دیگران به برجام برگردد و با لغو تحریمهای ضدایرانی که ضدبشری و به زیان تمام کشورهاست، راه را برای حل مشکلی که خود پدید آورده است هموار نماید. در غیراینصورت، آن کس که قبل از دیگران دچار خسران خواهد شد خود ترامپ و کشورش آمریکا خواهد بود و هیچیک از اهداف موردنظر ترامپ نیز محقق نخواهد شد.
گفتوگوهای سخت در تهران و دستاورهای احتمالی آن
جلال خوشچهره در سرمقاله امروز ابتکار با موضوع قرار دادن سفرهای دیپلماتیک این هفته به ایران نوشت: پیش از اقدام تازه واشنگتن در تحریم صنعت پتروشیمی ایران، برخی خوشبینیها در کاهش و یا کنترل تنش میان ایران و امریکا و انتشار اخبار ـ. و در این حال گمانهها ـ. درباره نتایج سفر «شینزو آبه» به تهران شکل گرفت؛ اما اصرار دولت آمریکا به گسترش دامنه «فشار حداکثری» در را برهمان پاشنهای نگه داشته است که میتوان «نقطه صفر» در بحران روابط دو کشور نامید. بازتاب این وضع در همان نخستین دور گفتوگوهای دیپلماتیک این هفته تهران نمایان بود.
آنچه وزیران امورخارجه دو کشور آلمان و ایران در کنفرانس مطبوعاتی دوشنبه (دیروز) خود بیان کردند، حکایت از گفتوگویی صریح، بیپرده و شفاف بود. طرف آلمانی خواستار و به تعبیر روشنتر، الزام ایران به ماندن در برجام شد. طرف ایرانی نیز با اشاره به جنگ اقتصادی آمریکا علیه کشورش، به تعهدات اروپائیان در حمایت حقوقی، سیاسی و اقتصادی از ایران در برابر سیاست فشار حداکثری دولت «دونالد ترامپ» تاکید کرد. گفتگوهای هایکو ماس با همتای ایرانی خود و آنچه پس از آن با رئیسجمهور روحانی معلوم کرد؛ اروپا قادر به طراحی بازی «برد ـ. برد» در تنشی نیست که اکنون به نظر میرسد در روابط ایران و آمریکا به نقطه جوش نزدیک شده است. او تصریح کرد؛ برای توقف اقدامهای ضدبرجامی دولت ترامپ دست اروپا باز نیست. ماس گفت: «اروپا میکوشد که منافع اقتصادی ایران در چارچوب برجام تامین شود، اما نباید انتظار «معجزه» داشت و رویکرد کاهش تعهدات (برجامی ایران) را نیز نمیپذیرد.» وزیر امورخارجه آلمان به نکته ظریفی اشاره کرد؛ اینکه تحقق منافع اقتصادی وعده داده شده به ایران در چارچوب برجام بدون همراهی آمریکا دشوار است.
ایران، اما در برابر تلاشهای دیپلماتیک برای کنترل تنش جاری سه خواست روشن و قاطع دارد: لزوم بازگشت آمریکا به برجام، جبران خسارتهای وارد شده و رفع تحریمهای فراسرزمینی که از سوی آمریکا به این کشور وارد شده است. «کیوان خسروی» سخنگوی شورایعالی امنیت سه شرط بالا را ضمانتهای لازم برای موفقیت هرگونه تلاش دیپلماتیک و بهویژه سفر نخستوزیر ژاپن به تهران بیان کرده است. به این ترتیب صورت مسئله به گونهای نشان میدهد که از یکسو واشنگتن بهرغم مانور تبلیغاتی در باره اعلام آمادگی مذاکرات بدون پیششرط، نهتنها کمترین انعطاف را در جنگ اقتصادی خود با ایران بروز نداده، بلکه همچنان در مدار عصبی ایران عمل میکند. اروپا فاقد توانایی لازم در تامین خواستهایی است که ایران از حیث حقوقی و اخلاقی بیان میکند، اما بر انتظارات یکسویه خود از این کشور اصرار دارد. به نظر میآید، کلام هایکو ماس در کنفرانس مطبوعاتی مشترک خود با ظریف، جنسی از تهدید داشت. او گفت: «در حال حاضر سوریه و یمن شاهد جنگ هستند، اما اینجا (ایران) جنگ نیست و تلاش همه این است که وضع به همین صورت بماند»؛ بنابراین وزیر امور خارجه آلمان که به تعبیری اروپائیان و خاصه جناح غربی گروه ۴+۱ را نمایندگی میکند، کف و سقف توانایی جناح اروپایی را در مجاب کردن تهران برای ماندن در برجام بیان کرد. این درحالی است که «پـِـر فیشر» رئیس آلمانی «اینستکس» را نیز با خود به تهران آورده بود. مهمترین ابتکار اروپائیان میتواند در دوسطح بررسی شود: نخست؛ کنترل تنش در وضع فعلی. دلیل این امر همان ناتوانی در کنترل اقدامهای ماجراجویانه آمریکائیان است و دوم؛ تن سپردن به پیشامدهایی که اکنون هیچ طرفی خواستار آن نیست.